💠 #حدیث روز 💠
💎 ارزش تعجببرانگیز فعالیت علمی
🔻 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
المؤمنُ إذا ماتَ و تَرَکَ وَرَقةً واحِدَةً علَیها عِلمٌ تَکونُ تِلکَ الوَرَقةُ یَومَ القِیامَةِ سِترا فیما بَینَهُ و بَینَ النّارِ، و أعطاهُ اللّهُ تبارکَوتعالی بکُلِّ حَرفٍ مَکتوبٍ علَیها مَدینَةً أوسَعَ مِن الدُّنیا سَبعَ مَرّاتٍ.
♻️ هرگاه مؤمن بمیرد و یک برگه که روی آن علمی نوشته شده باشد از خود بر جای گذارد، روز قیامت آن برگه پرده میان او و آتش میشود و خداوند تبارکوتعالی به ازای هر حرفی که روی آن نوشته شده، شهری هفت برابر پهناورتر از دنیا به او میدهد.
📚 الأمالی للصدوق، ص ۹۱، ح ۶۴
•┈┈••✾••┈┈•
@HawzahNews
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 ببینید | تجسس؟!
🔺️ بیانات علامه مصباح یزدی(قدس سره) درباره فلسفه ضرورت برخی محدودیت ها در زندگی اجتماعی، ۱۳۸۹/۰۹/۱۳
📱 @mesbahyazdi_ir
💠 #حدیث روز 💠
💎نکتهای قابلتأمل درباره دنیا و آخرت
🔻امام هادی (علیه السلام):
إنَّ اللّهَ جَعَلَ الدُّنیا دارَ بَلوی، و الآخِرَةَ دارَ عُقبی، و جَعَلَ بَلوَی الدُّنیا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَبا، و ثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَی الدُّنیا عِوَضا.
❇️خداوند دنیا را سرای آزمایش قرار داده است و آخرت را سرای فرجام؛ آزمایش و بلای دنیا را وسیله پاداش آخرت کرده است و پاداش آخرت را عوض بلا و آزمایش های دنیا.
📚تحف العقول: ۴۸۳.
•┈┈••✾••┈┈•
@HawzahNews | خبرگزاریحوزه
💠 #حدیث روز 💠
💎 دعای مؤمنان چه میشود؟
🔻امام سجّاد علیه السلام:
المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلی ثَلاثٍ: إمّا أن یُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن یُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن یُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ یُریدُ أن یُصیبَهُ
❇️ مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می گیرد:
➖ یا برایش ذخیره می شود
➖ یا در دنیا برآورده می شود
➖ و یا بلایی که می خواست به او برسد از او برگردانده می شود.
📚 تحف العقول، ص ۲۸۰
•┈┈••✾••┈┈•
@HawzahNews | خبرگزاریحوزه
شیخ الشریعه.mp3
1.32M
🔺شیخ الشریعه؛عالم سیاست مدار!
▫️رهبر معظم انقلاب دامت برکاته:
🔹مردم ایران نمی دانند که مرحوم #شیخ_الشریعه_اصفهانی؛ مرجع تقلید بزرگ ساکن نجف - فتوا داد که استعمال اجناس مصنوعهی در داخل کشور لازم است و مردم باید از استفاده از مصنوعات خارجی اجتناب کنند، تا به این ترتیب دیگران در داخل کشور نفوذ نکنند.
🌀آن روز مرحوم شریعت اصفهانی فتوا داد که شرکت در انتخابات قلابی انگلیسیها حرام است؛ کار سیاسی از این روشنتر، از این قوی تر، از این روشنبینانهتر؟
⚡️امروز مسألهی آن انتخابات یواش یواش دارد از لابلای کتابها خارج می شود!
🌱آن علما و مراجع، سلف صالح شما هستند. این است معنای آن مطلبی که امام بزرگوار ما مکرر می فرمودند که علما پیشوایان نهضت مردم علیه ظلم و استبداد در طول سالیان متمادی بودهاند...
📱تبیین آنلاین
@spoh_ir
بگو «نمیدانم»!
🔹در برابر سؤالات بردبار باشید. از جا در نروید. اگر آنقدر معلومات داری که به این سؤالات جواب بدی، جواب روشنکننده دلچسب به او بده. آنقدر نداری، تکبر و خودپسندی را کنار بگذار؛ بگو من هم مثل تو «نمیدانم». من هم هم مثل تو در جستجوی کسی هستم که بتواند این مطلب را پاسخ بدهد. با ترشرویی و تشدد و چماق به جنگ سؤالات عقدهزا رفتن، اصلاً شیوه اسلام نیست.
📚سید محمد حسینی بهشتی، پیامبری از نگاهی دیگر، ص۴۸
📱تبیین آنلاین
@spoh_ir
❇️ یکی چون من عمری در ظلمات حصارها و حجابها مانده است و دیگری در اول شب یلدای زندگی، سینه سیاه هوسها را دریده است...
✅ @EMAM_COM
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍉 وقتی که «شب یلدا» شد می خواهد حرف بزند می گوید:
«وقتی كه ما جوان بودیم این قدر می خوردیم!»؛
خب این یك بچه هشتاد ساله است، یك بچه نود ساله است، این كه عاقل نشد!»
🔰 حضرت آیت الله جوادی آملی
💠 حدیث روز 💠
💎 دیماه خود را با این روایت آغاز کنید
🔻امام صادق علیه السلام:
اِتَّقُوا اللّهَ، و کونوا إخوَةً بَرَرَةً، مُتَحابّینَ فِی اللّهِ مُتَواصِلینَ مُتَراحِمینَ، تَزاوَروا وتَلاقَوا و تَذاکَروا أمرَنا وأحیوهُ.
❇️از خدا پروا کنید و برادرانی نیکوکار باشید
بهخاطر خدا یکدیگر را دوست بدارید،
با هم ارتباط داشتهباشید،
به هم مهر بورزید،
به دیدار و ملاقات یکدیگر بروید و
درباره قضیّه ما (امامت و ولایت) گفتگو کنید و آن را زنده بدارید.
📚 الکافی: ج ۲، ص ۱۷۵، ح ۱
@HawzahNews/ حوزهنیوز
🔸خاطرهای درسآموز از مسئولیتپذیری اجتماعی آیت الله حائری شیرازی🔸
(ناقل خاطره: محمدعلی نادعلی)
در تابستان سال ۷۷ با دوستانی به همدان رفتیم تا دو سه روزی در معیت استاد «حاج شیخ حسین انصاریان» باشیم. پیش از ظهر، ما را به سیاحتی در درّۀ «گنجنامه» بردند. چون تابستان و تعطیلات بود، جمعیت زیادی آمده بودند. متوجه شدیم مردم برای قضای حاجت مشکل دارند. به ما هم سرایت کرد؛ چون سه چشمۀ توالت موجود در گنجنامه گرفته بود که کاسۀ آنها پُر و لبریز از کثافت شده بود. مردم به ناچار با سنگ و کلوخ و ... قضای حاج می کردند.
ما که قصد داشتیم در آنجا تا غروب بمانیم، دیدیم با این وضع ممکن نیست لذا تصمیم گرفتیم کمی در تپه ها و باغات پیاده روی کنیم و برگردیم. ساعاتی بعد که به محل پارک ماشین ها کنار توالت های غیر قابل استفاده برگشتیم، متوجه صف مردم برای قضای حاجت و وضو گرفتن بعضی دیگر شدیم.
تصور کردیم شهرداری یا سازمان گردشگری که پول ورودی می گیرند، دستشویی را درست کرده اند! اما در میان مردم سخن از یک شیخ محترم بود که می گفتند به اینجا آمده برای دیدن گنجنامه و کار را ایشان درست کرده اند. راننده ما -که آنجا مانده بود- برایمان نقل کرد که یک روحانی آمد و وضع مستراح ها و مشکل مردم را که دید، اول سراغ مسئولین را گرفت، کسی حضور نداشت. از راننده و همراهانش کمک خواست و آنان هم چون دیدند آنجا پر از تعفّن و ... است، به ایشان گفتند: «خیلی بوی بد می دهد و ابزاری برای پاکسازی نداریم. شیرهای آب هم خراب اند. نمی توانیم کاری بکنیم». لذا خود ایشان رفتند و اوضاع را دیدند. آنگاه، لباس روحانیت را از تن در آوردند و آستین ها را بالا زدند و دست هایشان را در کیسه های پلاستیکی میوه هایی که در ماشین بود کردند. سپس گفتند هرچه کیسۀ پلاستیک در ماشین ها هست، بیاورند. ایشان پارچه ای روی دهان و بینی خود بستند و شخصاً تمام اشیاء و لجن ها و ... را با دست از کاسه های توالت بیرون کشیده و در کیسه ها ریختند و از راننده و محافظ ها -که حالشان به هم میخورد- خواستند از درّه با دبّه ها آب بیاورند. پس از تخلیه و باز کردن گرفتگی ها، همۀ توالت ها را شسته و آمادۀ استفاده مردم کردند. خرابی لوله ها و شیرهای آب را هم برطرف کردند و سپس، خود را طاهر کرده، وضو گرفته و در گوشۀ باغچه ای در آن نزدیکی به نماز ایستادند.
مشتاق شدم بروم ایشان را ببینم و بدانم کدام روحانی اند. از دور به ما نشانش دادند و تا آمدیم به ایشان برسیم سوار خودرو شده بودند. ماشین چرخی زد و از کنار ما رد شد و دیدم ایشان «آیت الله حائری شیرازی» نمایندۀ ولی فقیه و امام جمعه شیراز است. بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و به همراهان گفتم: ای کاش رسیده بودیم و برای این کار، دستشان را بوسیده بودیم. همراهم به شوخی گفت: حالا نذر کن هر وقت دیدی، ببوسی تا قضای دست بوسی را بجا بیاوری! من با جدّیت گفتم: نذر می کنم حتما برای بوسیدن هر دو دستش به شیراز بروم.
چند ماه بعد استاد «حاج شیخ حسین انصاریان» را برای منبر به شیراز دعوت کردند و من هم برای دیدن آشنایان و دیدار ایشان و میزبانش «آیت الله حائری» به شیراز رفتم. هم فال بود و هم تماشا. هنگامی که به خانۀ آیت الله حائری رفتیم، تعدادی از روحانیان و مسئولان نشسته بودند. می دانستم آقای حائری به هیج وجه نمی گذارند کسی دستش را ببوسد. وسط مجلس ایستاده و اعلام کردم حاج آقا اجازۀ دست بوسی نمی دهند، اما من چند ماه پیش در همدان برای کاری که کرده اند، نذر شرعی کرده ام تا در نخستین دیدار، هر دو دست ایشان را ببوسم. بلافاصله، به سمتشان رفتم و با ذکاوت و هوشی که داشتند متوجه علت شدند. تا آمدند دست ها را پس بکشند، آن دو را گرفتم و بوسیدم و بر دیده گذاشتم. به مطایبه و نکته پرانی همیشگی گفتند: شما فقط اهل تشویق کار خوب هستید یا اهل عمل به کارهای خوب هم هستید؟ عرض کردم: دعایمان کنید که اهل عمل بشویم، چون پیش از جنابعالی، ما هم گرفتاری مردم و خودمان را در آن تنگه دیده بودیم و رد شدیم. کُمیت کار ما لنگ است، امیدوارم از شما بیاموزیم. بعد آهسته تر فرمود: حالا نمی خواهد به این آقایان بگویید. بین خودمان باشد.
#مسئولیت_پذیری_اجتماعی
#ذلت_باطنه
@haerishirazi