eitaa logo
حال ____دل
451 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
25 فایل
دلنوشته هایی از یه جامانده.. کپی آزاد با ذکر صلوات در تعجیل آقا صاحب الزمان💚 #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب‌الزمان🥀 تبادل نداریم میشنویم👇 https://harfeto.timefriend.net/17053009006916
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند… جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این داستان زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح شهدا صلوات😭 🥀 @halle_dell
حال ____دل
▪️إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون▪️ ⬛️دقایقی پیش روح بلند مرجع عالیقدر شیعه آیت الله ال
◾️‏آرامگاه آیت الله صافی گلپایگانی (ره) در حرم امام حسین علیه‌السلام در کربلای معلی و در باب قاضی‌الحاجات در حال آماده‌سازی است. 🔹پیکر ایشان بنا به وصیت‌شان در شهر کربلا و در جوار حرم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به خاک سپرده خواهد شد. @halle_dell
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسرم! اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (کار نیک یا بد) باشد، و در دل سنگى یا در (گوشه اى از) آسمان ها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت براى حساب) مى آورد; خداوند دقیق و آگاه است! پسرم! نماز را بر پا دار، و امر به معروف و نهى از منکر کن، و در برابر مصائبى که به تو مى رسد شکیبا باش که این از کارهاى مهم است! ۱۶و۱۷ @halle_dell
4_6025948169802615434.mp3
10.78M
۳ فایل دوم [ رجب، ماه اختصاصی " تو " و " خداوند " است.] ☆ در این ماه، خداوند با تمام شکوه و قدرت و عظمتش، تو را صدا می‌زند! اگر صدایش را نمی‌شنوی، اگر نشانه‌هایش را نمی‌بینی.. جایی پایِ دلت سست شده...! آن را پیدا کن! @halle_dell
4_6025948169802615435.mp3
10.48M
۳ فایل سوم ⬅️ تنها درک این موضوع برای انسان بس است که؛ " ماه رجب " مانند ماه های دیگر نیست که همه انسان ها بتوانند به آن وارد شوند! ⬅️ کسانی اهل رجب می‌شوند که به این ضیافت بزرگ الهی شده باشند. چگونه می‌توان جزو مدعوین این ضیافت بود؟ @halle_dell
بزرگی میگفت: هرگاه شیطان به سراغتان آمد، مطمئن باشید موهبتی الهی در نزدیکی شماست، که شیطان در پی رَد آن است ..! 👌 @halle_dell
[ یا من لا یَشغَلُه سمعٌ عن سمع...] بین این همه آدم که با تو حرف های عاشقانه میزنند خیالم راحت است که تو فقط مال منی! ای آنکه گوش دادن به سخنی تو را از شنیدن سخن دیگر باز نمیدارد. @halle_dell
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥*کشف پیکر مطهر همراه با قمقه ای پر از آب، دیروز 13 بهمن 1400 در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی(فکه)*👆🏻 🥀 @halle_dell
🔴نامه یک بانو به بانوان عزیز ایران (خیلی قشنگه از دستش ندین👌) مهربانوی عزیز سلام! روز مرد نزدیکه.به نظرم اومد، چند جمله ای هم از مردها بگیم... کلی عکس و متن دیدم اینروزا برای روز مرد... خانمی که کیکی به شکل جوراب درست کرده یا دسته گلی از جوراب... جملاتی مثل جوراب پاره هاتو تحمل کن روز مرد نزدیکه همسرم. در ظاهر شاید تمام اینا شوخی به نظر برسن اما... توی این زمونه مرد بودن جرات میخواد. واقعا مردانگی میخواد که برای رفاه حال زن و بچه صبح زود بزنی بیرون و تو تاریکیه شب برگردی... مردهای این دوره جوانی و زندگی کردن رو فراموش کردند، فشار مخارج و مسئولیت زندگی، بی سر و صدا دونه دونه موهای تیره شون رو سفید میکنه... راستی خانما، تا حالا همسراتون از آرزوهاشون براتون گفتن؟ بی انصافیه که اینهمه گذشت و مظلومیت و تلاش مردها رو نبینیم. بانو....! گاهی نگاهی به دستهای همسرت بنداز... و به خطوطی که در اطراف چشم ها و پیشونی همسرت داره عمیق میشه... گاهی به جای اینکه تو آغازکننده باشی، سکوت کن و اجازه بده که لحظاتی او هم گوینده باشه و از خودش بگه... بانو..! گاهی عکسهاشو از جوانی تا الان کنار هم بچین و باور کن فقط تو جوانیتو توی این خونه نذاشتی... مرتب تلاششو در ترازو قرار نده و باعرضه بودن و نبودنش رو با کمتر و بیشتر داشتن دارائیهاش قیاس نکن... سعیش رو ببین... و تغییراتشو بخاطر تو و زندگی مشاهده کن... موهای سفیدش را ببین... بانو! باور کن جهان هرگز به صلح نمیرسه اگر ما غرق مظلومیت خودمون باشیم... تربیت کامل نمیشه، اگر یاد نگیریم که تمسخر مردان و زنان، در حقیقت تمسخر بخش مهمی از خودمونه... کاش یاد بگیریم بزرگ کردن و بزرگ دیدن همسرمونو... پدری کردن هاش رو... از بزرگیش برای بچه هامون بگیم کاش به جای هدیه دادنها و گرفتن ها، زمانی رو صرف شنیدن بدون قضاوت کنیم. اصلا فکر کردیم که چرا اینهمه هدیه که این روزا رد و بدل میشه، ولی نتونسته عشق رو در جامعه بیشتر کنه؟ بانو جان بیا امسال کنار هر هدیه ای که برای همسرت گرفتی، توی یه برگ کاغذ حداقل 20 تا ویژگی همسرت رو هم بنویس و ازش بخاطر این ویژگی هاش تشکر کن... (اون رو هم ضمیمه ی هدیه ات کن) مطمئن باش نتایج شگفت آوری در وجود خودت و او خواهی دید... یادمون باشه بین ما، سپاسگزاری و مشاهده همه جانبه ی افراد خیلی کم شده... و نوشته ی تو سپاسگزاری بزرگی خواهد بود برای جهان و جهانیان. 🌺 🍃پیشاپیش روز مردانه شیر مردان مبارک .. با تشکر 👌 @halle_dell
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام‌علیک‌یا‌ساقی....🖐 کاش‌گرد‌غبار‌روح‌خسته‌مراهم.... . . تطهیر‌م‌کن‌‌که‌سخت‌‌اسیرکثرت‌ها‌شده‌ام😔💔 😭 🌾 @halle_dell
🌟 حلول ، ماه مناجات و بندگی و ولادت علیه السلام بر شما مبارک باد. @halle_dell
AUD-20220202-WA0098.mp3
13.2M
🤲 مناجات شب اول ماه مبارک رجب (دعای امام موسی کاظم (علیه السلام)) 🎤 👌 @halle_dell
اللهمَّ یٰا عُدَّتے دُونَ العُدد و یا رَجائے و المُعْتَمَد و یَا کہفے و السَّنَد.. [ پروردگارا، اے تنها توشه‌ام از میان توشه‌ها و اے امید و آرامش و پناه و تکیہ گاهم..] @halle_dell
خدایا... چشم هامونو به اجابت‌ها روشن کن....🤲🌾 @halle_dell
یا امیرالمؤمنين .. به ذره هم نظر لطف توست گر شده ذره عدم شود همه عالم، اگر عبا بتڪانی... .....حبیبم😔💔 @halle_dell
هدایت شده از حال ____دل
آقا جان سلام خوب یادم هست که آمده بودم در جوارت باشم تا دستم را بگیری؛ غافل از آنکه در جوار شما بودن، دل را گرفتار میکند. آقا جان، دلم گرفتار شما شده، و حالا روزهاست که من برگشته ام و دلم اما هنوز خادم و زائر شماست. از شما چه پنهان، راستش آنقدر در بند آجر و سیمان و آهن مانده بودم که اصلاً یادم نبود دل دارم. به حرم که رسیده بودم، شما منت گذاشتید، باران شُدید و بر دل پژمرده ام باریدید. و من با ناباوری دوباره تپیدن دلم را احساس کردم، عشق در رگهایم جاری شده بود و من، زنده شدم. حالا دلم بیقراری میکند؛ و بهانه شما و زائرانت را میگیرد. عکس حرم که میبینم، بی اختیار دلم از جا کنده میشود و میخواهد تا خود حرم پرواز کند. دلم اینجا غریبگی میکند، آخر حرم شما امن‌ترین پناهگاه دلهای خسته است؛ دلهای خسته و خاکی از عصر سیمان و بتن. خسته از دویدن برای برجهای بلندی که هیچ وقت نتوانستند ما را به آسمان برسانند. من اما وقت خدمت به زائرانت، دیدم که خیلی‌هاشان با پاهای خاکی و کوله‌های خالی آمده بودند، ولی روز آخر با یک جفت پر پرواز و کوله‌باری مملو از عشق بر میگشتند. من دیدم که خادمانت روزی که آمدند، همه جسم بودند و سنگینی، روز آخر... روز آخر راستش انگار بعضی‌هاشان دیگر جسم نبودند، همه روح بودند و شیدایی. من دیدم که جسمهاشان اگرچه از پس روزها خدمت و کم‌خوابی درمانده بود، اما عشق همه قوانین را برهم زده بود که با صبوری و لبخند و چشمهای دلتنگ از روز آخر، زائرانت را بدرقه میکردند. آقاجان! به دلم وعده داده‌ام صبوری کند تا اربعینِ امسال باز خادمت باشیم؛ این بار من و دلم باهم... خوب میدانم شما نمیگذارید شرمنده دلم شوم؛ پس باز هم آقایی کنید و ما را به خدمت بپذیرید. آخر خدمت به زائران شما، ما را بزرگ و رفیع میکند، ما را از زمین جدا میکند؛ به ما امید و رمق میدهد تا بتوانیم ماهی‌وار، از برکه بی برکت دنیا تا خود دریا شنا کنیم .... 🖊 @halle_dell