eitaa logo
کانال ایران دیروز، امروز و فردا
147 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
26 فایل
🌴 قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🍗سفره رنگی رئیس جمهور در این اوضاع مملکت❗️ 💎دمغ ‌بود. می‌دانستم با خوبی ندارد.با خودم گفتم حتما توی جلسه بحث ‌شان شده. بچه‌ها پرسیدند «خونه‌ی رئیس جمهور خوش گذشت؟» گره اخم‌هایش محکم‌تر شد. «تُو این موقعیت بد کشور چه میزی چیده بود؛ از این سر تا اون سر غذاهای رنگی و جورواجور. اصلا فکر نکرده مردم دارن اینطوری بخورن یا نه؟» آدمی نبود ساده از کنار سفره‌های غیر ساده بگذرد👌 🖋خاطره از شهید یوسف کلاهدوز ⛔️پ.ن: کجایی شهید کلاهدوز که ببینی روحانی و لاریجانی دقیقا برعکس شما وقتی به سفره نسبتا ساده میرسن دمغ میشن و با تمسخر میگن غذای هیات خوردیم‼️
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌رضاپهلوی بیشتر از یک بخشداری عرضه نداره😂 یعنی جوری که این براندازها با این جملات ناب و مسخره روح اله زم لِه شدن، سیب زمینی زیر ضربات گوشت کوب لِه نشده😂 💦واقعا نگاه ضدانقلاب به رضا پهلوی همینه که روح الله زم میگه. در فراخوان هایی هم که رضاپهلوی میده معمولا کمتر از 200نفر حضور دارن اما خب دینارهای عربستان در فضای مجازی کاری کرده کارستون‼️
سلام توجه بفرما دورتا دور اتاق تابلو بسم الله گذاشته 👇👇
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش صبا کمالی به حواشی جنجالی؛ بازداشت نشدم!
مسئول مشاوره به زندانیان محکوم ‌به اعدام در زندان رجایی شهر خاطره جالبی دارد: 🔸حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار می‌شود، ‌شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد. او متواری می‌شود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود. 🔸حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول می‌انجامد؛ می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به‌ قول‌ معروف پوست‌ انداخته و اصلاح‌ شده بود. آن‌قدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها قلبا دوستش داشتند. 🔸پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری‌ بودند، برای اجرای حکم می‌آیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف‌نظر کنند. همسر مقتول گفت: " من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام" و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک‌ترین برادرمان واگذار شده است. به‌هرحال برادر کوچک‌تر هم زیر بار نرفت و گفت :"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم." 🔸به‌هرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آن‌ها روبه‌رو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا به‌شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:"درخواستی ندارم." 🔸وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند. جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آن‌ها گفت که اگر از قصاص صرف‌نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند. به‌هرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همه‌چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: "من یک خواسته دارم" من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه‌ دارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید. 🔸 شاگرد قاتل، گفت: "۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقی‌مانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز. می‌خواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید. من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (ع)، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم. امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (ع) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم." 🔸 حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یک‌دفعه دیدم پسر کوچک مقتول منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت من با ابوالفضل (ع) درنمی‌افتم؛ من قصاص نمی‌کنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچ‌کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد. 🔸 وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم. خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس(ع) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند ببینید نام ابولفضل با دلها چکار میکنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6032894364575859954.mp3
4.42M
🔊 #کلیپ_صوت_مذهبی 💽 ماجرای جانسوز از اسارت حضرت زینب کبری سلام الله علیها😭💔 ❣ #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #دارستانی 🎧 گوش کنید و نشر دهید
🎏 آسیاب‌های بادی دوره صفویه 🔹 آسیاب‌های بادی یا آسبادهای نشتیفان از آثار تاریخی دوره صفویه هستند که تا به امروز نیز در حال فعالیت بوده و از آن‌ها استفاده می‌شود. نشتیفان در جنوب شرقی خواف در استان خراسان رضوی قرار دارد. #اینجا_ایران_است
🌁شهرک غرب تهران در سال 43 😁 🔹تهران در ابتدای سلطنت پهلوی کمتر از نیم میلیون نفر جمعیت داشت اما با فاجعه #اصلاحات_ارضی که به دستور آمریکا انجام شد، جمعیت #تهران به 6میلیون نفر رسید و در دوران کمبود خودرو، غرق در ترافیک و مشکلات بزرگ شهری گشت❗️
💎آرامگاه سرباز گمنام در بلگراد، پایتخت صربستان ⛪️ مقبره این سرباز گمنام بر فراز کوه آوالا، بلندترین نقطه شهر ساخته شده و مورد احترام مردم مسیحیان ارتدوکس صربستان است. در همه کشورهای دنیا نسبت به #شهدا و کشته شدگان در راه وطن، احترام خاصی گذاشته می شود.👌 پ.ن: تنها در ایران #سرطان_اصلاحات با نام شهدا دشمنی می کند💯
⛔️ یمنی ها گفته اند که تاسیسات نفتی عربستان را با همکاری انقلابیون داخل عربستان هدف قرار داده اند. همکاری اپوزسیون عربستان با یگان‌های امنیتی یمن، احتمال تسخیر پایتخت عربستان توسط یمنی ها را بالاتر برده است. خدا را چه دیدی، شاید چند سال دیگر، یمنی ها خادمان بیت الله الحرام شدند...