eitaa logo
کانال ایران دیروز، امروز و فردا
150 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
26 فایل
🌴 قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5848260270345945850.mp3
9.58M
وقتی دلت برای🌷 #شهدا تنگ می شود و در کارت گره می افتد، آنگاه تنها امیدت مدد #شهداست .. 📎 حاج مهدی رسولی 🔸دلتنگی برای #شهدا🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ🎥 تقــدیم بـہ #روح_مقـدس_شهـدا🌷 #عشق یعنے ❤️ #استخوان و یڪ #پلاڪ سالها تنهاے تنها🍃 زیر #خاڪ... #شهیدانہ🕊🌷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ #عشق یعنی این👇 اگر كشته شويم، سپس سوزانده شويم، خاكسترمان را بر باد دهند، باز زنده شويم و دوباره كشته شويم و هزار با اینگونه شود به خدا دست از تو بر نمى‌داریم #لبیک_یا_خامنه_ای❤
شايد #شهادت🌷 آرزوى همه باشد اما يقيناً... جز #مخلصين كسى بدان نخواهد رسيد... #شهادت🌷
اے ڪاش از ما نپرسنــد بعد از شہـــیدان چہ ڪردیـــد آخر چہ داریـــم بگوئیـــم جز انبوهے از نقطہ چین ها ..... #شہدا_شرمنده_ایم #شهید ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
4_5769396759461625883.mp3
4.3M
🎵 بهارم ... با صداے حامد زمانے تقدیم بہ #مادران_چشم_براه_شهدا ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬👆 لحظه ی لبخند زدنِ شهید در هنگام دفن کردن 😭 شهیدی که به خواسته ی مادرش در قبر خندید شهید محمد رضا حقیقی 🎬👆 #کلیپ_ویژه ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
شهدا عاشق اند معشوقشان خداست شاگردند معلمشان (ع)است معلم اند... درسشان است مسلح اند سلاحشان است مسافرند،مقصدشان لقاءالله است مستحکم اند،تکیه گاهشان است
✳ زندگی ما داشت کمی قوام می گرفت. در خانه و زندگی خودمان جا گرفتیم و تنها نگرانی‌ام سلامتی بچه‌ها در جبهه بود. خانه را از بالا تا پایین تمیز کردم. در و دیوار خانه برق می‌زد. همه‌جا بوی تمیزی می‌داد. شب اول فروردین سال ۱۳۶۱زینب بلندشد، چادرش را سر کرد و برای نماز جماعت به مسجد المهدی در خیابان فردوسی رفت. او معمولاً نمازهایش را در مسجد می‌خواند. تلویزیون روشن بود و شهلا و شهرام برنامه سال تحویل را تماشا می‌کردند. دلم نیامد با زینب مخالفت کنم و از او بخواهم که مسجد نرود. زینب مثل همیشه به مسجد رفت. بیشتر از نیم‌ساعت از رفتن زینب به مسجد گذشت و او برنگشت. پیش خودم گفتم: «حتماً سخنرانی یا ختم قرآن به خاطر اول سال نو در مسجد برگزار شده و به همین خاطر زینب دیر کرده.» بیشتر از یک ساعت گذشت. چادر سرم کردم و به مسجد رفتم. نفهمیدم چطور به مسجد رسیدم. در دلم غوغا بود. وارد مسجد شدم، هیچ‌کس در حیاط و شبستان نبود. نماز تمام شده بود و همه نمازگزارها رفته بودند. با دیدن مسجدخالی دست وپایم را گم کردم. یعنی چی؟ زینب کجا رفته؟ صفحه ۱۰۴.
هنگامی که علی اکبر را داخل قبر گذاشتند...😔 او را به علی اکبر حسین (ع) قسم دادم و گفتم: «پسرم....چشمانت را باز کن تا یک بار دیگر تو را ببینم....😭😔 آن گاه چشمانش را باز کرد...🍃 و این چنین شهید علی اکبر صادقی آخرین درخواست مادرش را اجابت کرد...❤️ و برای ما تصاویری به یادگار گذاشت که بدانیم «شهدا زنده اند»....✊🌺
📎 شهادت با چشم بسته. آذر سال ۱۳٦۰ منطقه عمومی بُستان عکاس: سعید صادقی رزمندگان با بررسی كارت هويت يک شهيد، در حال شناسايی او هستند. عراق در عمليات طريق‌القدس، تعدادی از رزمندگان را به اسارت گرفتند و با چشمان بسته آنان را تيرباران كرد.
⚜ امام صادق (عليه السلام): 🔅چه بسيار دنياطلبانى كه به آن نرسيدند و چه بسيار كسانى كه به دنيا رسيدند و از آن جدا شدند [و رفتند]! پس مبادا كه طلب دنيا، تو را از عمل كردن [براى آخرت] باز بدارد. و دنيا را از دهنده آن و مالكش (خداوند) بخواه. 🔅اى بسا آزمندِ به دنيا كه دنيا او را به خاك افكنْد و به جهت آنچه از دنيا به دست آورْد، از طلب آخرتش باز مانْد، تا آن كه عمرش سپرى شد و مرگش فرا رسيد! 📚 الكافی، ج ٢، ص ۴۵۵.
نيمه پنهان ماه-شهيد چمران.mp3
14.4M
🎧 📗 نیمه پنـهان ماه 💌 روایت ازدواج شهید‌چمران با دختـری بدحجـاب ، از زبـانِ همسرش... .
🌷🕊🍀🕊🍀🕊🍀🌷 بسم الله الرحمن الرحیم زندگیمان در مسیر تیر بود خاک جبهه، خاک دامنگیر بود آنکه خود را مرد میدان فرض کرد آمد از این نقطہ طی الارض کرد 🕊شهدا دعایمان کنید🕊 🌷🕊🍀🕊🍀🕊🍀🌷
🌷ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻫﻤﺖ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ‌ ﺍﮔﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﯼ بهشت، ﮔﻮﺷﺘﻮ می بُرَم .. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﻭ آﻭﺭﺩﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺳﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ .. 🌷ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﭼﻤﺮﺍﻥ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﻏﺎﺩﻩ ﺟﺎﺑﺮ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﺘﯿﻢ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺒﯿﻨﻦ ... 🌷 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﺪﯾﻦ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ... ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﻫﻨﻮﺯﻡ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﻤﯿﻞ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﻡ .. ﺁﯾﺎ ﺑﺎﻭﺭﺗﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟ 🌷 جای " شهید نصرالله شفیعی " خالی که وقتی دخترش زهرا با گریه ، جلوی درِ حیاط رو میگرفت تا مانع رفتن باباش به عملیات بشه، میگفت دخترکم ، زهراهایی هستن که واسه همیشه چشماشون به در دوخته شده ولی باباهاشون هیچ وقت بر نمیگردن.من و امثال من باید بریم تا خون این باباها هدر نره 🌷 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﺎﯼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﮐﻨﯿﺪ . و در آخر دعا کنید شهید شویم که اگر شهید نشویم باید بمیریم. 🌷یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! 🌷یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند. 🌷یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !! 🌷یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !! 🌷یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🌷آره یاد خیلی شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !!..
کاش ... خنثی کردنِ نفس را هم ، یادمان میدادید ... میگویند : آنجا که نفس مغلوب باشد عاشق میشوی ... 🌷عاشق_که_شدی_شهید_میشوی
فیلم از طرف سید موسوی
جاے شھید بیضائی خالےڪه میگفت: ما قدر آقا سیدعلی را نمیدانیم در کشور های عراق و سوریه بدون وضو به تصویر آقا دست نمیزنن.... به داشتنت میبالیم آقا #شهیدمحمودرضابیضائی 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#ڪلام_شهـید وقتی ڪار فرهنگی شروع می ڪنید با اولین چیزی ڪہ باید بجنگیم خودمان هـستیم وقتی ڪہ ڪارتان می گیرد تازہ اول مبارزہ است شیطان بہ سراغتان می آید #شهـید_مدافع_حرم #مصطفی_صدرزادہ
💠 به رسم هر روز صبح ❤️ ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️◽️ 💠 السلام علیک یا امام الرئوف 💠 ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨_ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️-◽️
🌷🌷🌷 🔅نام شهید : شجاعت علمداری مورجـانی 🔅محل تولد: مورجان فیروزآباد 🔅تاریخ تولد: ۴۵/۴/۲ 🔅تاریخ شهادت: ۹۳/۴/۹ 🔅محل شهادت: سامرا، عراق 🔅محل دفن: خانه خمیس منطقه سیاخ دارنگون شیراز 🔅وضعبت تاهل: متاهل 🔅تعداد فرزندان: ۳
🌷🌷🌷 ايشان پس از اخذ مدرك ليسانس، لباس مقدس پاسداري را بر تن كرد و به عنوان پاسداري نمونه و ممتاز، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست. سپس بعد از گذراندن چندين دوره ي تخصصي خلبـاني، بـه عنـوان خلبـان بـالگرد در نيروي هوا نيروز سپاه پاسداران به خدمت مشغول شد. با ورود فناوري نوپاي پهپاد به هوا فضا، شهيد علمداري به همراه چند تن از خلبانان برتر انتخاب شدند تا دوره هاي لازم را آموزش ببينند. ايشان در سال 1382 ازدواج كردند و صـاحب سه فرزند شدند . .سرانجام شهيد والامقام علمداري در نهم تيرماه 1393و در نبرد با داعش و القاعده، به هنگام دفاع از حريم اهل بيت(ع) در سامراي عراق و در جوار بارگـاه ملكوتي امام حسن عسكري(ع) بر اثر تركش خمپاره به شهادت رسيد. پيكر مطهر شهيد پس از استقبالي كم نظير در شـيراز، تشـييع و در روسـتاي خانه خميس منطقه ي سياخ دارنگون همين شهر، به خاك سپرده شد.
🌷🌷🌷 شهيد سرهنگ پاسدار خلبان ، شجاعت علمداري مورجـاني در دوم تيـر مـاه 1354 در روستاي مورجان از توابع بخش ميمند شهرستان فيروزآبـاد چشـم بـه جهان گشود. او دوران طفوليت و كـودكي خـود را در همـين روسـتا و در كنـار خانوادهاي مؤمن و مذهبي سپري كرد و سپس راهي دبستان شد. ایشان علاوه بر موفقيت در تحصـيل، از همـان اوان كـودكي در كارهاي كشاورزي و دامداري به خانواده كمك مي كرد . او پس از گذراندن مقطع ابتدايي، به دليل نبودنِ مدرسه ي راهنمـايي در مورجان و روستاهاي مجاور، به مدرسه ي شـبانه روزي فيروزآبـاد رفـت و در آزمون ورودي آنجا با نمرات عالي پذيرفته شد. و دوران متوســطه را در رشــته ي علــوم تجربــي و در دبيرســتان مقدســي فيروزآباد با موفقيت سپري و سپس در آزمون ورودي دانشـگاه شـركت كـرد و پس از طي مراحل مصاحبه و معاينه ي پزشكي، در رشته ي خلباني دانشگاه امام حسين(ع) اصفهان شروع به تحصيل كرد.
🌷🌷🌷 🔰خاطره ای از زبان همسر شهید: قبل از عيد 93وقتي فهميدم كه پاسپورت گرفته است، به دلـم الهـام شـد كه شهيد مي شود. حتي به يكي از همسايه ها هم گفتم كه اين بار ديگر علمـدارمن شهيد مي شود. گفت: «خدا نكند! چرا اين طوري ميگويي؟» گفتم: «به دلـم افتاده و ميدانم كه شهيد ميشود.« وقتي كه مأموريتش را نيمه تمام رها كرد و به خانه برگشت، ابتدا خوشحال شدم ولي وقتي فهميدم كه مي خواهد به جنگ برود، به گريه افتادم و گفتم كـه به خاطر اين بچه ها نرو. او دلداري ام داد در حالي كه مـي دانسـتم او در اعمـاق وجودش به همه ي بچه هاي ايران فكر مي كند. كار شـهيد علمـداري و همكـارانش در عـراق، كنتـرل هواپيماهـاي بـدون سرنشين در جوار ملكوتي حرم امام حسن عسكري(ع) بود. شـب آخـر، ابتـدا بـا همكارانش به زيارت ميروند و سپس حدود ساعت يازده شب به من زنگ زد. صدايش را كه مي شنيدم، به گريه مـي افتـادم. دسـت خـودم نبـود. داشـت دلداري ام مي داد كه صداي خمپاره اي شنيدم. از او پرسيدم: «ايـن صـداي چـي بود؟» گفت: «چيزي نيست... باور كن جايمان امن امن است.« همان شب وقتي كه صحبتش با من تمام شد، خمپاره ي ديگري ميزننـد و او به شدت مجروح و به بيمارستان منتقل مي شود. سرانجام در ساعت دو بامداد روح بي قرار او در جوار امام عزيزش، آرام مي گيرد و به لقاءاالله ميپيوندد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷 💌یادنامہ مدافع شهید: 🌹شجاعت علمداری مورجانی (به مناسبت ولادت شهید)
هدایت شده از 🌷کانال لاله های زهرایی
┄┄┅┄┅┄✪﷽✪┄┅┄┅┄ 👌 المـــاس از تـــراش و انـــــسان از می درخـــشد! صادق باش هنگامی ڪه ساده باش وقتی ڪه مودب باش وقتی در محفل شهــ✿ـــداییٌ↷↷↷ ☜☞ ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
Part01_خاطرات شهید صیاد شیرازی.mp3
6.05M
سلسله فایلهای صوتی خاطرات شهید صیاد شیرازی