7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حواستون بود چه اتفاقی افتاد ⁉️
نتیجه اتحاد
🆔@hamechikade1010
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 انتشار نخستینبار؛ قابهای ماندگاری از آخرین حضور #حاج_قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس در دیدار فرماندهان سپاه با رهبر انقلاب در مهرماه ۱۳۹۸
🆔@hamechikade1010
💫مـــی کند سلسلـــهی زلف تــو دیوانه مرا
می کشد نــرگس مست تو به میخانه مرا
#عبید_زاکانی
🆔@hamechikade1010
4_5958336214808399571.mp3
3.49M
الماس..
در جنون تو رفتهام از خویش...
🆔@hamechikade1010
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🔷
خاطره جذاب و شیرین #شهید_حاج_ابوالقاسم_آقایی از زندان بعثیها
به روایت جعفر طهماسبی
✅ او میگفت توی اسارت به من میگفتند “قاسم شر خر” من زیر بار زور خواسته های دشمن نمیرفتم و به این خاطر هم خیلی کتک میخوردم. یک روز من رو در حالتی که سینه هام رو به تخت سفت بسته بودند خوابوندند و مزدور بعثی شروع کرد از کف پاهام کابل رو زدن…از کف پا شروع میکرد و تا پشت گردن ادامه میداد و گاهی هم با همه غیضش به سرم میکوبید.. و من هم با هر بار زدن در حالیکه به او میخندیدم میگفتم “آخ”…. و گاهی این آخ ها رو میکشیدم و اون سرباز بعثی محکم تر میزد… تا اینکه عصبانی شد و به زبان عربی گفت: “لا آخ”… و باز شروع کرد به زدن..و من هم با هر ضربه او اینبار من میگفتم “اوخ” و او باز تند تر میزد و دوباره در حالیکه عرق کرده بود باز با عصبانیت گفت:”لا آخ و لا اوخ” و من هم با همه دردی که میکشیدم گفتم “نعم سیدی” و باز زدن شروع شد… اینبار از شدت درد میگفتم: “ایخ”… اینبار سرباز عراقی که کلافه شده بود گفت: “لا آخ و لا اوخ و لا ایخ” و کابل رو به گوشه ای پرت کرد و گفت:”امشی”
شهید حاج ابوالقاسم آقایی با کاروان آزادگان در مردادماه ۶۹ ، سر افراز به میهن برگشت و چند ماه بعد از اسارت صدمات ولطمات اسارت خودنمایی کرد. این رزمنده غیور ارتش جمهوری اسلامی در آخرین روز پائیز سال ۹۰ و در روز شهادت سیدالساجدین علیه السلام خرقه تهی کرد و به یاران شهیدش پیوست…عاش سعیدا و مات شهیدا
🆔@hamechikade1010
روایت شهید چمران از شهادت #شهید_فوزیه_شیردل
یکی از شهدای روز بیست و پنجم مرداد 1358 در جریان حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره بهداری شهید فوزیه شیردل است. شهیدی که شهید مصطفی چمران نحوه شهادتش را این گونه روایت میکند:
دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، 16 ساعت مانده بود و خون از بدنش میرفت و پاسداران هم که کاری از دستشان بر نمیآمد گریه میکردند... این فرشته بیگناه ساعاتی بعد، در میان شیون و ضجه زدنها جان به جان آفرین تسلیم کرد.
عدهای مجروحان و شهدا از جمله شهید فوزیه شیردل را سوار هلیکوپتر میکردند، همه چیز آماده شد و هلیکوپتر صعود کرد، اما از روی اضطراب رگبار گلولهها خلبان که میخواست هرچه زودتر اوج بگیرد، کنترل خود را از دست داد و پروانه هلی کوپتر با تپه جنوبی تصادف کرد و شکست و تعادل خود را از دست داد و درست در کنار انبار مهمات و مواد انفجاری که تازه تخلیه شده بود، محصور شد
پرههای شکسته شده همچنان با دیوار عمارت بهداری اصابت میکردند و کابین خلبان متلاشی شده بود و جسد نیمهجان دو خلبان آن به بیرون آویزان شده بود، مجروحان داخل هلیکوپتر همه شهید شده بودند و از همه غمانگیزتر جسد همان دختر پرستاری بود که گلوله پهلویش را شکافته و بعد از 16 ساعت خونریزی بدرود حیات گفته بود، پایش در داخل هلیکوپتر و بدنش با روپوش سفید خونین از هلیکوپتر آویزان شده بود و دستهای آویزانش بر روی خاک کشیده میشد."
🆔@hamechikade1010
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
🟢بر یاران #خمینی_در_پاوه_چه_گذشت
روایت شاهد عینی:
گروههای ضد انقلاب وقتی که وارد بیمارستان شدند و بیمارستان را به تصرف درآوردند، مدافعین شهر را در روی تخت #بیمارستان یک به یک با فجیعترین وضع ممکن به شهادت رساندند. نیروهای ضد انقلاب این افراد را با #موزاییک به شهادت رساندن با موزاییک به سر آنها می زدند تا آنها شهید شوند! #آهکی را که برای ساخت و بازسازی بیمارستان در حیاط بیمارستان وجود داشت به #دهان_رزمندگان می ریختند و با آن #آهک آن ها را خفه می کردند، بعضی ها را هم با #سرنیزه سلاح هایشان به شهادت رساندند. آنها حاضر نبودند حتی با گلوله به رزمندگان اسلام #تیر_خلاص بزنند! همه رزمندگان را با #زجر به شهادت رساندند و پس از پنج - شش روز همچنان جنازه این عزیزان جلوی آفتاب مانده بود.
🆔@hamechikade1010