فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 هر دختری نیاز به دوست پسر دارد
گوش بدید که حاج آقا چقدر زیبا جواب یک روانشناس روداده
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
🌺 @hamechizestan313🌺
شبکه سه پربازدیدترین شبکه در تلوبیون
🔹شبکههای سه و یک سیما به ترتیب با اختصاص بیش از ۴۸ و ۲۸ میلیون بازدید در پلتفرم تلوبیون، در صدر جذب مخاطب در فضای مجازی قرار گرفتند.
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر رمز مودمتو گم کردی به این روش میتونی رمزشو پیدا کنی🫡
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
📌سنگ پا ضد درد کمر و گردن!🪨
✍🏻زدن سه نوبت سنگپا در هفته حین
حمام و یا بعد آن تا 30 درصد از دردهای کمر و مهرههای گردنی را میکاهد.
🔥این سنت کهن ایرانی
پایههایی علمی دارد و برای درمان خود آن را فراموش نکنیم.
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سیستم حمل و نقل ریلی بنگلادش 😂
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ظلم از حد گذشت باید منتظر طوفان بود.🔥☄
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴مراحل باورنکردنی گواهینامه رانندگی گرفتن در ژاپن!
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ در #آتشسوزی کالیفرنیا، نه ماشین آتش نشانی در کار است و نه خبری از هلیکوپتر آب پاش و نه حتی آبی در لولههای سیستم آتشنشانی شهری!
🔥 نصف شهر #سوخت و منتظر هستند که خود طبیعت، آتش را خاموش کند.
‼️ اما فعلا نه از شورش خبری هست، نه از خودتحقیری در #فضای_مجازی و رسانهای #آمریکا و نه از توهین به سر تا پای حکومت! فکر نمیکنم هنوز کسی گفته باشد که چون حکومت، پول مردم خود را در #اسرائیل و اوکراین و تایوان و آفریقا خرج میکند، نتوانسته یک خودروی آتشنشانی مجهز برای #اطفاء_حریق داشته باشد!
⚠️ اما تنها برتری آمریکاییها در این است که آنها خودتحقیرهای لَمداده بر روی صندلی رانتی ندارند که با ژستی حقبهجانب، با این لحن، وسط یک برنامهی فوتبالی و بیربط، بخاطر حریق ولو دردناک یک ساختمان فرسوده و ناایمن؛ کل حکومت و مردم ایران را #تحقیر کرده و سخنان گندهتر از دهانش بزند.
✍ باور کنید اگر #اروپا و آمریکا، یک هزارم #سلبریتی های غربزدهی ما را داشتند، تا کنون صدها بار با شورش مردمی مواجه شده و #براندازی در آنها به راحتی حادث شده بود! از صدها شبکهی رادیو تلوزیونی ساخت آمریکا، انگلیس و #اسرائیل برای حمله به اعتقادات مردم ایران، ایجاد حس ناامیدی و تزریق روحیهی بدبختی و فلاکت، سخنی نمیگویم که اگر یکی از آنها در غرب، علیه واقعیتهای منفی و نابسامانی آنها فقط با مردم غرب صحبت میکرد؛ وضعیت متفاوتی در آنجا شاهد بودیم.
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
همه چیزستان
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ 🔴 قسمت دوازدهم ▫️من نمیشناختم اما انگار نورالهدی به خوبی او را م
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ
🔴قسمت سیزدهم
▫️عامر پوشیده در کت و شلوار مشکی دامادی و پیراهن سفید، چند قدم آن طرفتر با تلفن همراهش مشغول صحبت بود و شاید کسی از دوستانش برای تبریک تماس گرفته بود که صورتش هرلحظه از خنده شکفتهتر میشد و سرانجام با هیجانی که به جانش افتاده بود، به سمت ما آمد.
▫️مادرم بالای سرم ایستاده و نورالهدی کنار من روی پله نشسته بود و عامر میخواست تنها با من صحبت کند که اشاره کرد نورالهدی برخیزد.
▪️هنوز نامحرم بودیم و فرهنگ سنتی خانوادهها اجازه نمیداد کنارم بنشیند که همان مقابل پله، روبرویم ایستاد و با چشمانی که از شادی برق میزد، مژده داد: «هدیه ازدواجمون قبل از عقد رسید!»
▫️و پیش از آنکه چیزی بپرسم، از خنده منفجر شد و با صدایی خفه فریاد کشید: «درخواستم برای دانشگاه میشیگان قبول شده!»
▪️مات و متحیر نگاهش میکردم و اصلاً نمیفهمیدم چه میگوید؛ فارغالتحصیل معماری بود و تا آن لحظه حتی یک کلمه از ادامه تحصیل در خارج از کشور حرفی نزده بود که به مِنمِن افتادم: «مگه... تو درخواست داده بودی؟... چرا به من چیزی نگفتی؟»
▫️صورت سبزهاش از شادی به کبودی میزد و نمیتوانست هیجانش را کنترل کند؛ مدام دور خودش میچرخید و کلماتش از شادی میرقصید: «واسه اینکه باورم نمیشد قبول کنن! یعنی هنوزم باورم نمیشه! یعنی واقعاً میتونم برم آمریکا و دانشگاه میشیگان درسم رو ادامه بدم؟! یعنی خواب نمیبینم؟! یعنی واقعاً بیدارم؟»
▪️او از حرارت آنچه باورش نمیشد، تب کرده بود و قلب من مثل تکهای یخ شده و سرما در تمام استخوانمهایم میخزید: «یعنی... یعنی میخوای بری؟»
▫️از اینهمه جنب و جوش و سر و صدا، توجه تمام اقوام به او جلب شده و من پلکی نمیزدم تا شاید حرف دیگری بزند و پاسخش، مسخره کردن من بود: «مثل اینکه نمیفهمی من چی میگم؟ مگه دیوونم که نرم؟ معلومه که میرم!»
▪️لباس عروس تنم بود و کنج صحن، منتظر خطبۀ عقدم بودم و نمیفهمیدم داماد این قصه چه میگوید که لبهایم به سختی تکان خوردند و از تمام حرف دلم، فقط دو کلمه بر زبانم جاری شد: «من چی؟»
▫️پیش از آنکه از اینهمه بیوفاییاش قالب تهی کنم، خندید و خواست پاسخم را بدهد که نورالهدی نزدیکمان آمد و با مهربانی خبر داد: «بلند شید! سید اومد.»
▪️بنا بود خطبۀ عقد توسط یکی از روحانیون سید آستان در همین اتاق کنج صحن خوانده شود و من هنوز منتظر پاسخ عامر بودم که خودش را کنار شانههایم رساند و زیر گوشم نجوا کرد: «مگه میشه بدون تو برم؟»
▫️اقوام همگی وارد اتاق شده بودند، نورالهدی بیخبر از آنچه من از برادرش شنیده بودم، اصرار میکرد عجله کنیم و باید تکلیف این سفر همینجا مشخص میشد که مستقیم نگاهش کردم و مصمم پرسیدم: «اگه من نخوام بیام، چی؟»
▪️جریان زندگی در نگاهش متوقف شد و رنجیدهتر از من بازخواستم کرد: «یعنی من همچین موقعیتی رو از دست بدم؟»
▫️تنها فرزند خانواده بودم که بعد از سالها انتظار و یک دنیا نذر و نیاز و توسل، خداوند مرا به پدر و مادرم داده بود و میدانستم تا چه اندازه به حضورم وابسته هستند.
▪️دلبستگی خودم هم به خانواده و وطنم کمتر از آنها نبود و نمیشد به این سادگی از همه چیزم بگذرم!
▫️حدود یکسال با عامر صحبت کرده بودم و در این مدت، حتی به اندازه یک کلمه به من اطلاعی نداده و حالا چند دقیقه مانده به عقد، خبر از سفری طولانی میداد و چطور میتوانستم همراهش شوم؟
▪️همان تماس تلفنی و خبر پذیرفته شدنش در دانشگاه میشیگان، سنگی بود که تمام آیینههای احساس و وابستگیمان را شکست و مراسم عقدمان به هم خورد.
▫️خانوادهها وساطت میکردند بلکه یکی از ما از خیر آنچه میخواهد بگذرد؛ اما نه او راضی میشد نه من!
▪️هر شب تماس میگرفت و ساعتها صحبت میکرد؛ عاشقانه تمنا میکرد و ترجیعبند تمام غزلهایش یک جمله بود: «آمال! باور کن من یجوری دوستت دارم که هیچکس تو این دنیا نمیتونه کسی رو اینجوری دوست داشته باشه! باور کن من بدون تو نمیتونم!»
▫️یک ماه تا پروازش بیشتر نمانده بود، در دریای عشقش در حال غرق شدن بود و به هر چه واژه به دستش میرسید چنگ میزد تا مرا هم با خودش به آمریکا ببرد و اعتراف میکنم در به دست آوردن دل من، به شدت مهارت داشت.
▪️هر شب که تماس میگرفت، تیغ مخالفتم کُندتر میشد و شکستن قفل قلعه قلبم راحتتر تا تیر خلاصش را زد: «به جون خودت که از همه دنیا برام عزیزتره، اگه نیای نمیرم!»
▫️شاید بلف میزد تا تسلیمم کند و همین بلف، پای ماندنم را لرزانده بود؛ میترسیدم دلبستگیام به عزیزانم و اصرارم برای نرفتن، او را از پیشرفتی که شایستگیاش را دارد، محروم کند و همین عذاب وجدان قاتل مقاومتم شده بود تا یک شب که پیش از تماس او، خبری خانه خرابمان کرد...
📖 این داستان ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمایی از بالای چالکندی دزفول _خوزستان😍
☃️✨در این صبح زیباے زمستونی
🤍✨اميد و تندرستے مهمون وجودتون
☃️✨سفرہ تون رنگين و گسترده
🤍✨صبحانہ تون سرشار از عشق
☃️✨روزيــتــون افـــزون
🤍✨و دلتون قرص بہ حضور خداوند
☃️✨در لـحـظـہ لـحـظـہ زنـدگـی
🤍✨سلام صبح زمستانے تون بخیر
☃️✨روزتون مملو از آرامش
🤍✨در اغوش امن الهے باشید...
#ایران_زیبا
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
💭هرگز پوست مرغ را نخورید!
👈🏽در خانم ها باعث : پرمویی، جوش و کیست تخمدان میشود !
👈🏽در آقایان باعث : آکنههای شدید و نارسایی در هورمون میشود !
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
🔴خسارتی که آمریکا و اسرائیل بعد از یکسال بمباران به غزه وارد کردند: 50 میلیارد دلار.
خسارتی که تا الان به لسآنجلس وارد شده: 135 میلیارد دلار!!
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313