eitaa logo
حامدانه
971 دنبال‌کننده
256 عکس
26 ویدیو
6 فایل
«حامدانه» بخشی از دغدغه ها و نگاه های یک طلبه در جبهه فرهنگی است. قدم هایتان برچشم.. حامد تقدیری رییس ستاد ملی روایت پیشرفت کشور رئیس بنیاد ملی نوجوان و سازمان مدارس صدرا (imso.ir) ارتباط : @h_taghdiri https://eitaa.com/joinchat/2514681856C515654693b
مشاهده در ایتا
دانلود
شما هم جای من بودید حرص می خوردید. هر کارش میکردیم می خندید. از اول مشایه با اون دمپایی های داغونش یک کوله بزرگ انداخت بود روی شونه اش و به زور قدم بر می داشت. یک پماد هم داشت که هر ده عمود به کف پاهایش میمالید که بسیار همراهی کند. هر چی جلوتر می رفتیم، تعداد کوله ها بیشتر میشد. هی بهش میگم احمد آقا، یکی باید خودت رو بکشه، این کوله ها چیه داری میاری؟! هر کسی کوله آورده، خودش باید بیاره. باز هم می خندید. . عمود حدود نهصد بود که دیدم یک وانت کوله دارد. باز هم می خندید. گفتم کار خودت رو کردی ها. برو وانت بگیر و اینها رو ببر. تو نه نمی تونی بگی. ‌. احمد پاشو مریض شماره ۲۴ را ببریم بیمارستان. احمد ناهار بچه ها چی شد؟ احمد پرچم رو بردار و جلو برو. احمد کجا بمونیم؟ احمد به کرار بگو شام آماده کنه. احمد احمد احمد. آخه تو چرا همه جا بودی که حالا ما اینقدر حرص بخوریم. تو چرا اینقدر می خندیدی. تو چرا اینقدر دلسوز بودی. . راستش را بخواهید ها برای ما با همراه است. احمد مرد و مرد مهر و صفا بود. در اوج بحران ها با خنده اش فشار را به صفر می رساند. احمد فقط احمد بود. . دلم میخواهد عکس های اربعین را نگاه کنم. اما چه کنم در همه اش احمد هست. با همان لبخند. علمدار ما برای همیشه احمد است. احمد تو حتما امسال مشایه هستی. برای همه ما جا مانده ها هم دعا کن. عکس: احمد های اربعین ۱۳۹۸ ، دانش آموزان مدارس صدرا
هدایت شده از سازمان مدارس صدرا
14.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پیام رئیس سازمان مدارس صدرا 🔻به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید 📌 📥 @imso_edu
هدایت شده از سازمان مدارس صدرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴ روز تا اربعین یادگاری از طلبه جهادی مرحوم 🗓 روزنگار 🎞 سفرنامه پیاده روی دانش آموزان مدارس صدرا 📌 📥 @imso_edu
. استاد آدرس بهشت رو خوب یادمان داد. استاد می‌گفت مواظب باشید بزرگ که میشوید، عروسک ها و دوچرخه های تان که در کودکی همه آرزوی شما بوده، بزرگ نشود. استاد میگفت : این استعداد های عظیم شما برای هفتاد سال دنیا نیست بلکه ابد در پیش داریم. . استاد آدرس بهشت را یادمان داد و گفت اگر خواستید بزرگ شوید، اگر خواستید رشد کنید، باید از صاحب بهشت بخواهید. . از آن موقع دلمان لرزید. عاشق شدیم. اسم بچه هایمان را به نامش کردیم و هر وقت عکس حرمش را دیدیم اشک در چشمان مان حلقه زد. کاش میشد برای همیشه در بهشت زندگی کنیم. مولاجان ما را بپذیرید. @hamedtaghdiri
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راهپیمایی لوخان در آمریکای لاتین، نمونه ای از راهپیماییهای مذهبی هست مثل راهپیمایی اربعین که مسیحی ها ۶۰ کیلومتر را بین بوینس آیرس تا لوخان پیاده می‌روند تا به کلیسای لوخان برسند. در راهپیمایی اربعین، میبینیم‌ مسیحی ها هم‌از زائران‌امام‌حسین پذیرایی میکنند. در این کلیپ حالا مسلمانها برای مسیحی ها موکب زده و از انها پذیرایی میکنند. @hamedtaghdiri
هدایت شده از زنگ اول
14.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅خدمت در آموزش و پرورش افتخار است. . در پاسخ به وزیر سابق که گفتند وزیر آموزش و پرورش بدبخت ترین وزیر کشور است.
شاید توصیف او برای ما مقدور نبوده که کمتر گفتیم. ذره ای از عظمت او را هم نمیتوان به تصویر کشید. آوردن نام محمد رسول الله اشک را بر چشمانم جاری می‌کند. هر چه می اندیشم نمیتوانم به عظمت او پی ببرم. خدایا تو با آفرینش‌ محمد، جانشین ات را روی زمین به ما نشان دادی. محمد اسوه صبر و مهربانی و خدمت بود. او برای همه ی ما ، همه ی انسان های تاریخ تلاش کرد. ما برای خوشحالی او چه کردیم؟ . استاد می گفت : از وقتی طلبه شدم همه تلاشم این بود که آقا رسول الله را خوشحال کنم. به این فکر میکردم من هرچه سختی کشیده باشم اندازه ی یک لحظه آقا رسول الله هم نمیشود و آن وقت من نام سربازی او را با دوش می کشم. استاد می گفت : شما طلبه ها هم بروید و آقا رسول را خوشحال کنید. مبادا خسته و نا امید شوید. استاد میگفت آقا رسول الله عاشق بندگان خدا بود که شد رسول الله . سرباز آقا رسول الله هم باید عاشق باشد. عاشق مسیر خدا و عاشق خلق خدا که الناس عیال الله. . راستش را بخواهید خیلی دلم برای زیارت آقا رسول الله تنگ شده است. ما در این دنیا از زیارت آقا رسول الله محروم شدیم. کاش ایشان ما را برای زیارت شان در آن دنیا بپذیرند. . نمی‌دانم ما چقدر توانستیم رضایت آقا رسول الله را فراهم کنیم. نمیدانم آقا رسول الله سربازی ما را می پذیرند؟! اما هرچه زندگی ایشان را مطالعه میکنم اطراف او پر از اولیاء خداست که عاشقانه به دور او می چرخند. عبدالمطلب، ابوطالب، آمنه، خدیجه ، زهرا و علی علیهم السلام ستاره های خیمه اویند. . تاریخ ثبت خواهد کرد که ما چقدر درس و معرفت به فرزندانمان بدهکار بودیم و ادا نکردیم. ما چقدر درگیر جبر و حساب بودیم و راه و اسوه های خلقت را معرفی نکردیم. باشد که در گام دوم انقلاب اسلامی کوتاهی هایمان را جبران کنیم و آقا رسول الله را خوشحال کنیم. . عیدتان مبارک. . میرزا حامد، هفته وحدت، میلاد آقا رسول الله بهترین بندگان خلقت . ۱۴۰۰
. عاشق ، یک وقت خلوت کردن با معشوق میخواهد. خلوتی که فقط خودش باشد و او. خلوتی که اطراف حواس او را پرت نکند و جز معشوق نبیند. خلوتی که بتواند با معشوق سخن بگوید و درد دل کند. برای معشوق اشک بریزد و بی تابی کند. . راستش را بخواهید من که فکر میکنم خدا معشوق نیست. عاشق است. اصلا از اول اشتباه فهمیده ایم. همیشه فکر میکردیم ما عاشقیم و او معشوق. آخر این چه عاشقی است که برای حرف زدن های یواشکی با او حال نداریم ، برای فراق او بی تابی نمی‌کنیم، برای رضایت او به در و دیوار نمی زنیم؟! اما از آن طرف او برای رشد ما به هر دری می زند ، همیشه به دنبال وصال و نزدیک شدن ما به خودش است و از ما به خودمان مهربانتر . آنقدر دوست مان دارد که زمان حرف زدن های یواشکی برایمان گذاشته و تا توانسته در آن برکت و رحمت ایجاد کرده. حالا فکر کنید واقعا ما عاشقیم یا او ؟! . خوب که فکر میکنم ، بی خود نبوده که بزرگان راه سعادت را می دانستند. نه به خاطر ثوابش که ما با این همه بدهکاری راه به جایی نمی بریم. بلکه به خاطر عاشقی اش. نیمه های شب، زمان خلوت با معشوق است که من او را عاشق میدانم و از عشق خودم خجالت میکشم. ما برای حرف زدن با هر مسئول و رئیسی ساعتها وقت صرف می‌کنیم اما حواس مان نیست ارباب خلقت نه تنها به ما وقت اختصاصی داده که گفته من عاشق آمدن شما هستم. . آقا ، من شکایت دارم. از خدا شکایت دارم. آخر این چه پایی است که به من عطا کرده؟! این چه نفسی است که من دارم؟! چرا مسیر عاشقی را درک نمی کند. چرا برای رسیدن به معشوق نمی دود ؟! چرا فریاد نمی زند : "إلهي رضاً برضاك، تسليماً لأمرك، صَبراً عَلى‏ قَضائِك، یا رَبِّ لا معبود سواك، يا غياثَ المستغيثين» . من چه کنم از خودم؟ به کجا پناه برم از فراق معشوق عاشق. . چقدر شب‌های عاشقی را از دست می‌دهیم و حواس مان نیست. خدا زمان های عاشقی ، یواشکی ، دو نفره تون با معشوق هستی را برایتان زیاد کند. . میرزا حامد ، به بهانه میلاد بهترین عاشق هستی آقا رسول الله که در مسیر معشوقش از همه جان مایه گذاشت
. اشک امانم را بریده بود. تازه فهمیده بودم باید برای زندگی ام تصمیم بگیرم. به حساب آن سالها دوم دبیرستان بودم و هنوز محاسنم در نیامده بود. استاد فیزیک جلویم ایستاده بود و با عتاب من را از حال و هوای طلبگی برحذر می داشت. به خیال خودش میخواست هدایتم کند. من هم بیرون کلاس و سر به زیر همینطور اشک می ریختم. الان که فکر میکنم شاید یک حس غربت داشتم. حس سکوت.. . هنوز چند ماه از عتاب استاد نگذشته بود. وسط سال بود و من هر روز بی تاب تر می شدم. آمدم قم. حرم را که دیدم پاهایم سست شد. به ضریح که رسیدم صورتم خیس بود. خواستم عمه جان برایم مادری کند و من را به قم بپذیرد. . چند ماه بعد چمدان به دست، به همراه دو پتو و یک ساعت رومیزی برای بیدار شدن به آرزوی نوجوانی ام رسیدم و در نزدیکی حرم حضرت در قم ، طلبه شدم. . خیلی وقت ها دلم برای پدر و مادرم تنگ میشد. دست خودم که نبود. در روزهای درسی تهران هم نمی شد رفت. این وقت ها دلمان به حرم گرم بود. که عمه جان هستند و مهمانشان می شویم. . برای ازدواج خواستم پا درمیانی کنند. خواستم خودشان از خانواده خودشان روزی ام کنند. خواستم خودشان انتخاب کنند. هنوز یک ماه نشده بود داماد سادات شدم. . در همه سفر های تبلیغی پاکت خالی به حرم می بردم. می گفتم من مدیر گروهم. پاکت را من آوردم. شما پرش کنید. همیشه پاکت پر بود. . فرزند اولمان که از دست رفت من سوریه بودم و همسرم تنها. این فراق درد را بیشتر می کرد. دلم را به گوشه زینبیه گره زدم و برگشتم. وقتی برگشتم از حضرت معصومه خواستم کمک مان کند. یکسال بعد آقا علیرضا به دنیا آمده بود. . اینها بخشی از هزاران توجه حضرت به من رو سیاه است. راستش را بخواهید حضرت معصومه سلام الله علیها برای ما همه چیز است. عطر و یاد فاطمه س است. پناهگاه و قرار است. بهشت روی زمین است. ما حضرت را جور دیگر شناختیم. خدا رحمت کند پدر آیت الله مرعشی را که به او گفتند اگر میخواهی فاطمه زهرا سلام الله علیها را زیارت کنی ، به زیارت فاطمه معصومه برو. . عمه جان به دل های در بیابان مانده و شوره زده ما عنایتی کن. تو ما را پاک و معصومه کن ای پاکترین ... . شب وفات حضرت معصومه س ، قم المقدسه ، آبان ۱۴۰۰