هدایت شده از کاربر ایتا
استادى از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند
صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت:
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم
استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم
درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل
کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟
آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟
چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد میزنیم؟
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند
امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.
سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند،
قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد.
آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد،
این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید:
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟
آنها سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند.
چرا؟چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلبهاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد:هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد،
چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند
و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان
باز هم به یکدیگر بیشتر میشود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند
و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که
دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باش
این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است
که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت
می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ
فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها
بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی
#عشق_خدا
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
هدایت شده از شاخص
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴استاد حسن عباسی
🔻نهایت آزادی س ک س فانتزی. و کراش داشتنها روی سلبریتیهای دوزاری سینما و تلویزیون چطوری منجر به، س ک س فانتزی میشه ؟ چیزی که در فقه اسلامی به زنای ذهنی شناخته می شود!
🔻این چیزیه که روانشناس های غربی با بررسی هزاران مورد بیمار جنسی بهش رسیدن ....
#سلبریتی_غربی
🌎@Shakhes3🔜#شاخص
هدایت شده از زندگی عاشقانه C᭄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙شیوهی تنبیه کردن همسر
🔴 #استاد_عباسی
💍 @zanashooyi20
┄┅─✵💞✵─┅┄
هدایت شده از زندگی عاشقانه C᭄
#روانشناسی
☑️از زن خود تعریف کنید!
■ هیچ چیز قلب زن را سرشار از محبت و مهر شما و روح او را سرشار از رضایت نسبت به شما نمی سازد مگر اینکه از او پیش دیگران تعریف کنی...
■ خانم شما میل دارد همه بدانند که شما از داشتن چنین زنی خوشبخت هستید و دلش می خواهد که شما همواره این خوشبختی را نزد پدر و مادر و اقوام و.....ابراز کنید.
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
🌹 ماجرای شهید سبزواری که بچه خوشتیپ دانشگاه بود
♦️مهدی عرفاتی نوشت:
🔻شهید حمیدرضا الداغی همدانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری(اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشیها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو مینوازه…
🔻تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ...
🔻رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوشهامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوشبریدهها…
🔻شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش…
این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.
🔻پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد.
🔻حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ…
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از کانال سید مجید موسوی
دو تا پر کشیدن در این دو سه سال اخیر بود که انگار خود خدا گلچین کرد و برد ، از یه جایی که کسی فکرشم نمیکرد
علی لندی و مهندس حمید الداغی
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
همسایمون سگ داره ، هرچی تذکر محترمانه دادیم جواب نداد!
من هم رفتم گوسفند خریدم ، میبندمش تو راه پله 😄
هرکس هم اعتراض کنه میگم لطفا بین حیوانات تبعیض قائل نشید
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از مهدی منصوری
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت شهروند سبزواری در دفاع از دختران جوان
👇👇👇
دو نکته را متوجه باشیم :
اول : منتظر باشید آرام آرام نتیجه ها و آثار آزادی به معنای هرزگی را در جامعه ببینیم که در یک یا چند اثر خلاصه نمی شود و بلکه هم با تنوع اثر و هم با تکثر اثر روبرو خواهیم شد که ممکن است گریبانگیر خودمان نیز بشود .
دوم : آقایان مسئول با وعده مشکل حل نمیشود ؛ جدیت لازم است و نمی شود در مسئله گناه کوتاه بیایید و منتظر باشید که آرام آرام خود به خود همه مشکلات حل شود .
👇👇👇
وعده های خشک و خالی مسئولین و نبود جدیت ما را یاد این مطلب می اندازد :
پادشاهى هنگام بازگشت به قصر سربازی را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى ميداد.از او پرسید: سردت نیست؟ نگهبان گفت: چرا اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم...
پادشاه گفت: من الان داخل قصر مىروم و مىگویم یکى از لباسهاى گرم مرا برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعدهاش را فراموش کرد...
صبح روز بعد جسد سرمازده سرباز را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:
من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مىکردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پا درآورد...
https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
🌹 ماجرای شهید سبزواری که بچه خوشتیپ دانشگاه بود
♦️مهدی عرفاتی نوشت:
🔻شهید حمیدرضا الداغی همدانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری(اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشیها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو مینوازه…
🔻تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ...
🔻رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوشهامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوشبریدهها…
🔻شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش…
این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.
🔻پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد.
🔻حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ…
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از افرا (اقتصاد فردای روشن ایران)
دقت کردید دیگه؟
وزیر کل صنعت، معدن و تجارت کشور، برای دریافت رای اعتماد مجلس؛
باید نظر آقایان را برای واردات خودروی نو و کارکرده مشخص نماید!!
وگرنه اگر طرفدار افزایش کمیت و کیفیت تولید ملی، دلارزدایی و تنظیم بازار باشد کلاهش پس معرکه است..
زیر این اظهارنظر آقای نماینده هم بزرگترین واردکننده و دلال خودروی کشور هم امضا میزند!
حواسمان جمع باشد..
آقایانِ مافیا در مجلس، آیدزد آیدزد میکنند..
✍سیدامیرحسین حسینی
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco
هدایت شده از - دُخترحاجی .
شهید غیرت.mp3
9.3M
🎶 #شهید_غیرت
➰شاعر:حسین ابراهیمیان
🎚تنظیم: امیرحسین داوطلب
❤️ انتشار به مناسبت شهادت #حمیدرضا_الداغی شهید امر به معروف و نهی از منکر
🕊«#حجاب #غیرت #حمیدرضا_الداغی»↶
「 @Dokhtarhaaj 」
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
در #آرزوی_شهادت
زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم
باید اینبار به غوغای قیامت برسم
من به "قد قامت" یاران نرسیدم، ای کاش
لا اقل رکعت آخر به جماعت برسم
آه، مادر! مگر از من چه گناهی سر زد
که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم؟
طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من
نذر دارم لبِ تشنه به زیارت برسم
سیب سرخی سر نیزهست... دعا کن من نیز
اینچنین کال نمانم به #شهادت برسم
✍ #محمدمهدی_سیار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e