🔴 زبان دوم و مهد دو زبانه؛ آری یا خیر؟!
همین اول متن بگم که من هیچ مشکلی با دو یا چند زبانه شدن بچهها ندارم!! 🙄🙄 پس تا حالا چی میگفتم؟!
ببینید نفسِ یادگیری زبان دوم در دوره کودکی هیچ مشکلی نداره که اگه داشت هیچ ترک و لر و کرد و بلوچ و عرب و غیرهای نباید بچههاشون زبان یاد میگرفت اما نکته اینجاست که اون بچهها توی محیطهایی هستند که از دو زبان داره استفاده میشه. یعنی مثلاً کودک توی خونه باهاش یه جور صحبت میشه و توی کوچه و خیابون یه جور دیگه. در تعامل با پدر و مادر و خواهر، برادراش مثلاً عربی صحبت میشه و توی کوچه در حال بازی با بچههای دیگه فارسی.
من وارد ریز ماجرا نمیشم ولی فقط بدونیم که ساختار مغزی کودک دو زبانه با تکزبانه متفاوت هست. در مورد بد و خوبش هم اصلا صحبتی نیست، اما قطعا تفاوت وجود داره ...
حالا ما اگر بخوایم محیطی رو طوری درست کنیم که کودک در اون به صورت غیر مستقیم زبان دوم رو یاد بگیره باید چی کار کنیم؟! (هر چند همین هم توصیه نمیشه چون هیچ عجلهای براش نیست!) باید روشی رو پیدا کنیم که علاوه بر آموزش زبان به کودک، آسیبی هم به اون وارد نکنه. فکر کنم این رو همه قبول داشته باشن. یعنی روشی که همهی ابعاد رو ببینه و فقط هدفش آموزش زبان نباشه.
بسیاری از روشهای فعلی مثل اینه که من کمک کنم قد کودکم بلندتر بشه ولی دستهاش رو از آرنج قطع کنم!! ☹️ اینکه این روش رو دکتر فلانی یا استاد فلانی هم توصیه کرده هیچ کمکی به قطع نشدن دست بچهها نمیکنه!
مثلا چی میگن؟! توصیه میکنن کودک از حدود دو، سه سالگی به مدت سه تا چهار سال، روزانه سه تا چهار ساعت در معرض کارتونهای زبان انگلیسی یا فرانسه یا هر زبان دیگهای باشه. یعنی بدون فشار و آموزش مستقیم کودک داره زبان رو از محیط یاد میگیره. ظاهراً هیچ مشکلی نیست اما سادهترین مشکلش کجاست؟!
مشکلمون احتمالا با سازمان بهداشت جهانی هست که توصیه کرده تا دو سالگی بچهها اصلا تلویزیون نبینن و از دو تا شش سالگی حداکثر روزی یک ساعت. این رو هم فقط برای آسیب به چشم بچه نگفته، بلکه فرآیند رشد جسمی، مغزی، روانی و ... رو هم در نظر گرفته.
یعنی ممکنه کودکی زبان هم با این متد یاد بگیره اما هیچ تضمینی نیست که به سایر ابعاد رشدی اون آسیبی نرسیده باشه!! (اینجا دیگه تصمیم با خانوادههاست که زبان یاد گرفتن توی کودکی براشون مهمتره یا ...)
یک نکته هم اینجا اضافه کنم؛
اگر این کار درسته و خوبه و دوستانی میگن توی کشورهای دیگه داره استفاده میشه، خیلی خیلی ممنون میشم که از کشورهای پیشرفته و صاحب سبک تربیتی یک مورد رو اسم بیارن که به صورت فراگیر در مهدهای کودکشون داره این اتفاق میافته (بگذریم که به صورت غیرفراگیر هم موردی نمیشه پیدا کرد!) و مایه تأسف هست که بگیم پسر مسی داره اینجوری دو زبانه میشه، پس حتما کار درستیه 😣
نکته آخر در دو زبانگی اینکه، حتی اگه از چرایی این کار هم بگذریم و فقط به بررسی روش بپردازیم باید این سوال رو بپرسیم که درصد موفقیت روش شما چقدره؟! اساساً یکی از دلایل اقبال به یک روش درصد موفقیت اون هست، یعنی چند درصد بچههایی که از متد شما استفاده میکنن دارن به این شکل زبان دوم رو یاد میگیرن؟! یعنی اگر من ۱۰۰ تا بسته دارم در این موضوع میفروشم لااقل باید ۴۰، ۵۰ تا از این بچهها موفق به داشتن زبان دوم بشن. آیا در واقعیت اینجوریه؟! (البته توجیه اینه که شما به صورت کامل و درست نتونستید از بسته استفاده کنید 😶)
اما چند کلمه در مورد مهدهای دو زبانه؛
لابد دیدید که به بهانه دو زبانه بودن مهد، لااقل یک سوم به شهریه اضافه میکنن و پولهای بیشتری از خانوادهها میگیرن. من به نظرم مهمترین دلیل وجود یک شیء خودش هست 😳 یعنی چی؟! یعنی اگه یه دونه بچه دو زبانه از توی این مهدها اومد بیرون شما بگید بهتون نشون بدن! اینکه بچه اسم چهار تا رنگ رو یاد بگیره، چهارتا حیوون رو انگلیسشون رو بگه یا مثلاً موقعی که دارن بازی لباس شستن میکنن بگه واش واش واش!! به هیچ عنوان دو زبانه شدن نیست. اگه باشه پس تو ایران همه مردم لااقل چهار زبانه هستن چون حداقل به چهار زبون بلدیم فحش بدیم 😂😂
مهد دو زبانه وجود خارجی نداره که اگر داشته باشه هم لزوماً چیز خوبی نیست! خیلی خیلی جسارته ولی نگذاریم به حماقت ما بخندن ...
پینوشت: در مورد تأثیرات فرهنگی این موضوع هم خیلی میشه صحبت کرد که باشه برای وقت دیگهای 😉
#آموزش
#زبان_دوم
#مهد_دوزبانه
#حمید_کثیری
Join 👉 @hamidkasiri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#منهای_کودک
🔴 پاککنندگی خون شهید
ما یک سلسله غدههای بدخیم داریم، این غدههای بدخیم نظیر آلودگی بول، مدفوع، خون و مانند اینها نیست؛ آب، ولو سیل هم باشد آن عُرضه را ندارد غدههای بدخیم #استعمار و #استکبار و #استحمار و #استثمار را پاک کند! آب فقط میتواند خون و بول و اینها را پاک بکند. اما استعمار را، حرف ترامپها را چه کسی باید پاک بکند؟ از آب بر نمیآید، از #خون بر میآید. این #زیارتها را که کردیم، بعد از زیارت چه میگوئیم؟ میگوئیم: (طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم). کشوری که خون داد، این میتواند در برابر استکبار بایستد. سیل فقط میتواند بول را پاک کند، ترامپ را پاک نمیکند؛ ترامپ را خون پاک میکند.
🔷️ ر.ک اقبال الاعمال / صفحه ۳۳۵
✅ سخنرانی در دهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی _ قم ؛ دارالقرآن علامه طباطبایی (ره) _ ۱۳۹۸/۰۸/۲۲
#آیت_الله_جوادی_آملی
#جوادی_آملی
#شهید
#منهای_کودک
مردی در قطار گردش به دور شهر مینشیند. در هر ایستگاه سرش را از پنجره بیرون میآورد و اسم ایستگاهها را میخواند و آهِ غمگینی میکشد. بعد از طی چهار یا پنج ایستگاه نفر روبهرویش با ناراحتی میپرسد: «درد و غمی دارید؟»
مرد پاسخ میدهد: «مسیر را اشتباهی سوار شدهام!»
مرد روبهرو میگوید: «خُب چرا پیاده نمیشوید؟»
مرد میگوید: «آخر اینجا حسابی گرم و نرم است.»
(برشی از کتاب جسارتِ من بودن، اثر ماتیاس یونگ)
⭕️ حال این روزهایمان چقدر شبیه به این مرد است. ما فقط نظارهگریم و ظاهراً از ماشین عافیت پیاده شدن بسیار سخت ...
👈 باید فکر کنم و فکر کنیم ...
#شهید
#منهای_کودک
#بحران
ماهایی که درگیر کار زیربنایی هستیم همیشه دنبال فضاهای آروم برای ارتقای فرهنگ عمومی میگردیم. همیشه سعی میکنیم فضا رو آروم کنیم تا بتونیم تغییراتی هر چند اندک در جهت مثبت ایجاد کنیم اما این دو هفته گذشته #سیل_اتفاقات اینقدر زیاد و سنگین بوده که فرصت فکر کردن رو هم از همهمون گرفته. ما به جای فکر کردن در بهبود روابط، بهبود فرآیندها، بهبود ساختارها و ... مجبوریم مدام در لحظه و برای بحرانهای به وجود اومده فکر کنیم و تا میایم عمل کنیم، بحران بعدی از راه میرسه!
در اینجور مواقع هست که افراد تصمیمات بنیادین در زندگیهاشون میگیرن، تصمیماتی که ممکنه جهت زندگی اونها رو به صورت کامل عوض کنه، اهداف و چشماندازهاشون رو تغییر بده و کاملاً آدم دیگهای از اونها درست بکنه. (البته شاید بعضیهام این وسط باشند که زندگیشون هیچ تغییری نسبت به قبل نکنه، فقط وقایع رو از بیرون نگاه کنن اما کوچکترین دلیلی برای تغییر روند در زندگیشون احساس نکنن، نهایتاً لب پایینشون رو یکی دو بار؛ یواش گاز بگیرن!)
برای اینکه به خودمون کمک کنیم تا بتونیم هر تهدیدی رو به فرصت تبدیل کنیم، خیلی خیلی مهمه که سیر جزئیات و وقایع ما رو درگیر نکنه! یعنی در عین حال که ازشون مطلع هستیم، مدام دنبال سناریوسازی نباشیم چون ذهن آدمیزاد جوّال هست و طبیعیش اینه که با کنار هم چیدن یکسری جزئیات میتونه هزار جور خروجی ازش بگیره. میشه سناریوهایی استخراج کرد که صددرصد با هم در تضاد باشند. پس چی کار باید کرد؟!
همیشه باید در عین رصد جزئیات، یک نگاه کلان به مسائل داشته باشیم، همیشه باید جریانی و جبههای فکر کنیم، همیشه باید سعی کنیم وقایع رو در اون پازل کلان هم ببینیم، نباید گذاشت جزئیات باعث بشه جای جبههها با هم عوض بشه. اگه اینجوری بشه به احتمال خیلی بالا تصمیماتی که میگیریم همهجانبه نیست و شاید سالهای بعد پشیمونی به بار بیاره و احتمالا دیگه اون موقع نمیشه کاری کرد ...
ما شاید صفر و صد نداشته باشیم، شاید حق و باطل مطلق نداشته باشیم اما تشخیص مصادیقی که در مرز اونها تعریف میشن یا میخوان به اون سمت حرکت کنن، خیلی سخت نیست. خصوصاً این روزها که بحرانها پیدرپی به وجود میان خیلی خیلی مهمه که خوب فکر کنیم، خوب ...
#حمید_کثیری 👇👇
Join 👉 @hamidkasiri_ir
💢 کارگاه تربیت جنسی در شهر قم 💢
سلام
پسفردا، یعنی پنجشنبه از ساعت ۱۵.۰۰ تا ۱۹.۰۰ بنده توی قم کلاس «تربیت جنسی در هفت سال اول» رو دارم.
📍مکان جلسه ادبستان صدرا در خیابان عطاران هست.
👈 مهدکودک هم برای بچههای ۳ تا ۶ ساله برقراره
برای ثبتنام و اطلاعات بیشتر با آیدی زیر ارتباط بگیرید 👇👇
🆔 @madarane96
کانال حمید کثیری
🔴 سیاه یا سفید؟! 👇👇
#منهای_کودک
در کوران جنگ جهانی دوم، جایی که آدمهای زیادی روزانه به دلایل مختلف جان خودشون رو از دست میدادن، افراد خیلی زیادی هم بودند که در حال بروز و به فعلیت رسوندن استعدادهاشون بودند. #ویکتور_فرانکل یکی از اینها بود.
اون در سختترین شرایط انسانی در جنگ جهانی دوم و در اردوگاه نازیها چندین سال زندانی بود. شرایط انسانی بسیار وحشتناکی براش وجود داشت، روزانه افراد زیادی از اردوگاه میرفتند و دیگه برنمیگشتند و خیلی از افراد فقط به همین خاطر و ترس از اینکه دفعه بعد اسم اونها یا اعضای خانوادهشون برای رفتن خونده بشه دِق میکردند! خیلی اتفاق میافتاد که کل آذوقهی یک هفته؛ فقط و فقط صد و بیست تا صد و پنجاه گرم نون باشه! برخورد زندانبانها بسیار بد بود و بدتر اینکه خیلی از اونها از دل خود زندانیها انتخاب میشدند. هر چی پستتر، آدمفروشتر و حیوانتر بودند، درجات بالاتری هم داشتند. کلاً هیچ امیدی به خارج شدن از اردوگاه وجود نداشت، همه چیز سیاهِ سیاهِ سیاه بود ...
درست در همین شرایط؛ ویکتور فرانکل با یه نگاه متفاوت با قضایا روبرو شد. همه چیز برای اون یه جور دیگه معنا میشد و اون به جای ناراحتی از نگهبانی که زنندهترین برخوردها رو با اون و سایر زندانیها میکرد، دلش براش میسوخت و به روند تغییر اون آدم به حیوان فکر میکرد! کتاب «انسان در جستجوی معنا» رو دقیقاً در همون دوران نوشت و یه روز مأمورای نازی اون کتاب رو پیدا کردند و با خودشون بردند! اون کتاب حاصل کل مشاهداتش در اون دوران بود، حاصل پردازش نظریه #معنادرمانی یا #لوگوتراپی روی خودش و دیگران، یه جورایی حاصل عمرش تا اون زمان بود. وقتی کتاب رو از دست داد با خودش فکر کرد تنها دلیلی که باعث میشه امید به زندگی داشته باشه اینه که کتابش رو دوباره بنویسه و البته دوباره نوشت و مکتب معنادرمانی رو پایهریزی کرد. مکتبی که قرار بود کمک بکنه به بهبود زندگی انسانهای خیلی زیادِ دیگهای که توی اردوگاه نبودن ...
پَس، پیش و در دل هر بحرانی نقاط روشن بسیاری وجود داره و دقیقاً اگر بحرانها نباشند زمینه برای رشد انسانها به وجود نمیاد. مهم اینه که در اینجور مواقع نه تنها درک مقصر و مظلوم نداشته باشیم بلکه #درک_مسئول داشته باشیم. یعنی در همه حال مسئولانه فکر کنیم که الآن چه کارهایی رو باید برای مراقبت از خودمون و دیگران و بهبود شرایط انجام بدیم.
این روزها همه ناراحتیم و به خاطر اتفاقات این چند روز داغ سنگینی به دل همه وارد شده. طی کمتر از دو هفته؛ سه اتفاق سخت در کشور ما به وجود اومده و هضمش برای خیلیامون سخت بوده و احتمالاً حالا حالاها هم توی گلوی جامعه گیر کنه اما چیزی که مهمه اینه که یاد بگیریم در اینجور مواقع هم درک مسئول داشته باشیم برای مراقبت از خودمون و اطرافیانمون. در اینجور مواقع هم نقاط سفید و روشن خیلی خیلی زیادی هست که باید اونها رو هم دید. برخی بلدند در اینجور مواقع در کنار نکات منفی، نکات مثبت دیگهای هم که اطرافشون هست رو ببینند اما برخی دیگه بلدند نقاط سیاه رو هم روشن ببینند، یعنی در دل خود سیاهیها، سفیدیها رو ببینند.
یکی از اساتید تعریف میکرد که بعد از #زلزله_بم، یه کلاس با افرادی که زنده مونده بودند گذاشتم. جایی که هر کسی خونه و زندگیش رو از دست داده بود، اعضای خانوادهاش فوت کرده بودند و بعضاً هنوز زیر آوار بودند و خودشون در شرایط بسیار سخت جسمی و روانی بودند. ازشون پرسیدم چه نکات مثبتی میببنید؟! اولش همه گفتند بابا ول کن، آخه الآنم مگه نکته مثبتی وجود داره و ... اما در پایان همون کلاس یک تخته نکات مثبت نوشته در اومده بود و حال همه خوبتر شده بود، چون یاد گرفته بودند میشه نکات مثبت رو در عین این #بحران بزرگ هم دید.
حالا ماها اگه نمیبینیم، سعی کنیم یه بار دیگه و یه جور دیگه ببینیم، همونطور که بچههای کلاس توی بم دیدن.
#حمید_کثیری 👇👇
Join 👉 @hamidkasiri_ir
⭕ دو هفته گذشته چی کار کردم؟!
من در طول دو هفته گذشته - عین خیلی از شماها - تقریباً تمام برنامههام به هم ریخت! نه شبها میدونستم فردا میخوام چی کار کنم و نه صبحها که از خواب بلند میشدم، میدونستم تا آخر شب باید چی کار کنم!! و غیر از جاهایی که قول داده بودم و از قبل هماهنگ شده بود، بقیه برنامههام قاتیپاتی شده بود، خصوصاً تو سه، چهار روز اول.
این بازه هر چند برنامههام به هم خورده بود، اما فرصتی شد تا خیلی بیشتر از قبل روی همه چیز فکر کنم، چند تا کتاب زیربنایی و مهم رو بخونم، چند تا از کارهایی که از چند ماه قبل برنامهریزی کرده بودم و وقت نمیکردم رو انجام بدم و نهایتاً یه نیمچه هدفگذاری جدید برای سال نود و نُه داشته باشم!! جالبه که در همین مدت، سه تا پیشنهاد جدید و جدیِ کاری هم داشتم که هر کدوم حداقل تا پنج، شش سال به آیندهام جهت میده. حالا چرا همهاش یه دفعه شد، نمیدونم 🙄🙄
تو همین فرصت دو تا کلاس هم داشتم. یه کلاس با محوریت مدیریت خشم کودکان که توی مشیریه برگزار شد و یه کلاس تربیت جنسی در هفت سال اول که توی قم بود. کلاس دوم رو نظرسنجی هم انجام دادیم که شکر خدا؛ رضایت بالای نود درصد داشت.
فکر کنم اگر این اتفاقات ناخوشایند نبود، عملاً این فرصت هم برام پیش نمیومد که بتونم این کارها رو بکنم!
یکی از کارهایی دیگهای که در این مدت کردم بازطراحی یک دوره کلاسِ هشت جلسهای بود. یعنی قبلاً طراحی شده بود، اما مجدد بازنویسی شد که به زودی اعلام میکنم. یک دوره با محوریت «توجه به رشد همهجانبهی کودکان به وسیلهی بازی»
این دوره رو توی جلسه شخصیت هم معرفی کردم اما احتمالاً یکی، دو روز آینده مجدد اعلام میکنم ...
👈 شما هم حتماً در این مدت یه چند تا کار خاص کردید و استفاده حداکثری از فرصت بردید (در واقع تهدید رو به فرصت تبدیل کردید) خوبه که دوباره بهش فکر کنید ...
#حمید_کثیری
Join 👉 @hamidkasiri_ir
⭕️ ثبتنام دورهی ۸ جلسهایِ «رشد همهجانبهی کودک از طریق بازی»
این دوره در آخرین همایش که مربوط به «شخصیت در هفت سال اول» بود اطلاعرسانی شد اما به علت اتفاقات سه هفته گذشته به تعویق افتاد!
توی این دوره مفصل در مورد انواع بازیها و نقش هر کدوم در رشد کودک صحبت میکنیم.
👈 شروع دوره: پنجشنبه، ۱۰ بهمن ۱۳۹۸
(یعنی هر پنجشنبه از ساعت ۱۵.۰۰ الی ۱۷.۰۰)
👈 مکان: تهران، فرهنگسرای خاوران
🔴 قیمت کل دوره:
۲۸۰.۰۰۰ تومان
👈 ثبتنام تا ساعت ۱۳.۰۰ روز دوشنبه ۱۸۰ هزار تومان
برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام روی لینک زیر کلیک کنید 👇👇
https://bit.ly/2NT2S1q
Join 👉 @hamidkasiri_ir
کانال حمید کثیری
⭕️ ثبتنام دورهی ۸ جلسهایِ «رشد همهجانبهی کودک از طریق بازی» این دوره در آخرین همایش که مربوط ب
زندگیهای شهری و تمدن فعلی، مشکلات خاص خودش رو داره و عرصههای مختلف زندگی رو درگیر کرده. یکی از اونها تربیت و خاصه رشد و تربیت کودک هست که هر روز براش نسخههای جدیدی هم داده میشه که اکثراً در دل خودشون هم ناهمخوانی دارن! بماند که اکثر اونها متأسفانه ناشی از عدم شناخت درست و همهجانبه از کودک هست!
اما جالبه بدونیم رشد همهجانبه کودک در عین حال که پیچیدگیهایی داره، راهکارهای بسیار سادهای هم داره! 🤔
بازیِ باکیفیت، درست و هدفمند سادهترین و ظاهراً بهترین راهکاری هست که برای رشد کودک شناخته میشه چون در هفت سال اول ما هیچ کاری به غیر از بازی برای کودک نمیشناسیم ...
شناخت درست از هفت طبقه اصلی بازیها و کارکرد هر کدوم در فرآیند رشدی کودک اینجا اهمیت پیدا میکنه و «دورهی هشت جلسهایِ بازی» دقیقاً برای همین طراحی شده.
مثلاً اینکه بازیهای ادراکی - حرکتی تا حدود ده، دوازده سالگی یکی از مهمترین ابزارها برای رشد کودک هستند و فقر حرکتی کودکان در زندگی امروز ضرورت اون رو بسیار بیشتر از قبل کرده یا بازیهای تخلیه هیجانی، جدای از منافع بسیاری که دارند یکی از بهترین ابزارها برای پالایشِ خشمِ کودکان هستند یا بازیهای خلاق، کلامی، فکری و ... هر کدوم چه نقشی در رشد کودک دارند؟!
همهی این موارد در «دوره ۸ جلسهای بازی» طرح میشه، ضمن اینکه با خود این بازیها هم آشنا میشم.
برای ثبتنام و دریافت اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید 👇👇
https://bit.ly/2NT2S1q
❗در مورد اینکه کلاسها بعداً توی سایت گذاشته میشه یا نه، باید بگم که اگر از کیفیت اجرای جلسات راضی باشم توی سایت هم میگذارم. (مشخصه که الآن نمیتونم بگم روی سایت میره یا نه 😉)
Join 👉 @hamidkasiri_ir