eitaa logo
کانال حمید کثیری
200.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
701 ویدیو
13 فایل
دغدغه خانواده و #تربیت داریم ... موسس استارتاپ TarbiApp ➡️ Tarbiapp.com ⬅️ اینجا #مدرسه_والدین هست، جایی که قراره اول خودمون رو تربیت کنیم ✋ راه ارتباطی 👇 @hamid_kasiri
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«پهلوان قاسمِ نامدار» 👆روایت حضور تاریخی آقا در منزل یک شهید کرمانی با همراهی شهید حاج قاسم سلیمانی ... آقا در این دیدار گفتند «این آقای حاج قاسم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند إن‌شاءالله ...» 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
دوستی نوشته بود: یه بنده خدایی استوری کرده: «از آدمای سمی فاصله بگیریم!» حرف درستیه اما کسی که اینو نوشته خودش عصاره‌ی زهر مار جعفریه! ----------------- 👈 بسیاری از ما چه در زندگی واقعی و چه در شبکه‌های اجتماعی فکر می‌کنیم مشکل دیگران‌اند! و هیچ کدام نمی‌خواهیم مسئولیت خودمان را در فاجعه‌ها بپذیریم! مدام هم غُر و لند می‌کنیم و مشکل را دیگری می‌خوانیم، دیگری‌ای که باید خودش را درست کند تا همه چیز درست شود ... این حرف‌ها را چه برای زندگی شخصی‌مان بشنویم، چه برای عرصه عمومی و مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... به نظر مفید است. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
ترم یک مدرسه والدین تمام شده و امروز بعد از مدت‌ها فرصت کردم یک نصفه بخوانم ... در پشت جلد کتاب درباره نویسنده نوشته بود: نویسنده‌ی ژاپنی‌تبار این کتاب در سال ۱۹۵۶ در شیکاگو به دنیا آمد. او مدتی به عنوان پیشخدمت، منشی، تایپیست و مسئول فروش مشغول به کار بود و سرانجام تصمیم گرفت شود. این کتاب اولین رمان وی تا برای نوجوانان بود که در سال ۲۰۰۵ مدال طلای نیوبری را برایش به ارمغان آورد. برایم جذاب بود که او شغل‌های مختلف را امتحان کرد، اما وقتی به علاقه‌اش توجه کرد با اولین رمان نوجوانش مدال طلا را برد ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
کانال حمید کثیری
ترم یک مدرسه والدین تمام شده و امروز بعد از مدت‌ها فرصت کردم یک نصفه #رمان_نوجوان بخوانم ... در پشت
حتما مهم است و عامل انگیزشی برای شروع و رشد در هر کاری است؛ اما اگر وجود نداشته باشد، طبیعتاً کار پیش نخواهد رفت ... حالا اگر این هر دو باشند، یعنی هم به کاری علاقه داشته باشیم و هم در آن استعداد داشته باشیم اما مورد نباشد، باز هم موفقیت ایجاد نخواهد شد.
مرحوم استاد فاطمي‌نيا (ره): از ابتداي صبح كه بيدار مي‌شود، دنبال اين است كه ببيند فلان كس چه گفت؟! فلان كس چه كرد؟! فلان روزنامه و سايت چه نوشت؟! رها كنيد! اوقات خود را هدر ندهيد! هر چقدر خود را مشغول امور بی‌فايده كنيد، در عبادات حضور قلب نخواهيد داشت! جوانان عزيز ، روزانه زمانی را به كسب معارف دينی اختصاص دهيد، با مولايمان اميرالمومنين عليه‌السلام انس بگيريد؛ ادعيه‌ی را با تأمل مطالعه بفرماييد! اينها مملو از معارف عميق است. حيف است كه يك شيعه با معارف اهل بيت عليهم‌السلام مانوس نباشد! خسران محض است! 👈 عضو شوید
باورتون میشه ۴ سال از شهادت حاج قاسم گذشته؟ ۴ ساله که حاجی نیست اما جامعه بیشتر از قبل باهاش زندگی کرده و از حاج قاسم متأثر شده. الآن کمتر خونه‌ای هست که عکس و یادبودی از حاج قاسم نداشته باشه و کمتر روزی هست که اسم و ذکرش نباشه ... اِسم و عکس حاج قاسم هست، اِی کاش رسم و مرامش رو هم یاد بگیریم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤❤️ شهید راه قدس ببینیم آقا از نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در احیای جبهه مقاومت در منطقه و پایان قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی میگن ... ببینیم حاج قاسم در دوران پیش از فرماندهی نیروی قدس چه آرزویی داشته ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
حتی از سالگرد شهادت حاج قاسم هم می‌ترسند ...
با دشمنی دارند
این دشمنی سابقه دیرینه دارد ... دشمنی با هر که در مسیر حاج قاسم است.
چند کودک در بین شهدا هستند
بمب‌‌های منفجر شده در حادثه تروریستی کرمان از نوع بودند که مخصوص گرفتن تلفات از نفرات است ...
اعلام شد تسلیت به کرمان تسلیت به ایران 🖤🖤🖤
این یه ساده است؛ بعد از عملیات تروریستی علیه یک ملت، وقت است و برای انتقاد همیشه وقت باقی است. این کاری که بعضی‌ها می‌کنند و نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی کشور را تحقیر می‌کنند - هر چند از روی حماقت هم باشد - همان خواسته جنایتکاران است!
عجب که امثال شروین حاجی‌پور هم تسلیت می‌گویند و برخی از رفقا، خود‌ی‌ها را می‌کوبند ... عجب!!
ظاهراً چند نفر از نیروهای انتظامی هم در بین شهدا هستند ... ایران تسلیت 🖤
سالگرد شهادت حاج قاسم و زین پس سالگرد شهادت مردم عاشق حاج قاسم الآن | تهران | مصلی
سید حسن نصرالله: شهدای امروز مزار شهید سلیمانی مرا به یاد این صحبت امام خامنه‌ای انداخت: دشمنان و صهیونیست‌ها از بیشتر می‌ترسند ...
پیام تسلیت به مناسبت حادثه تروریستی کرمان: 📝بسم الله الرّحمن الرّحیم دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران،‌ بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند. ملت ایران عزادار شد و خانواده‌های زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارت‌زا که آنان را به این گمراهی کشانده‌اند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله. اینجانب در عزای خانواده‌های مصیبت دیده با آنان همدل وهمراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام الله علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
روایت از کرمان؛ روایت از یک شهر مقاوم؛ ◾️ گوشه‌ای نشسته بود و آرام‌آرام اشک می‌ریخت. می‌گفت با پسرم قرار دارم، اما هرچه زنگش می‌زنم جواب نمی‌دهد. گفتم مادرجان اینجا خطرناک است. بروید‌. می‌‌آید ... یک نفر آن‌جا بود‌. در گوشم گفت رها کن. این پیرزن خودش با چشمان خودش دیده چه بلایی سر پسرش آمده ... ◾️دم ورودی گیت ایستاده بود و به پهنای صورت اشک می‌ریخت. پرسیدم چی شده برادر؟ گفت برادرم آن‌جاست، شما را به خدا بگذاريد بروم داخل. گفتم نمی‌شود، خطر دارد. اما با اشک اصرار می‌کرد. دست‌ آخر گفت: مادرم نگرانش است، روز مادر بود ... https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
روایت از کرمان؛ روایت از یک شهر مقاوم؛ دکتر می‌گفت یک ترکش توی زانو داشت، یکی توی گردن. ازش پرسیدم درد داری؟ گفت الان نه! با خانواده آمده بود‌ برای مراسم سالگرد سردار. با همسر، پدر، مادر و عمه‌اش. خودش اینجا بود و مادرش در بیمارستانی دیگر. یک ترکش هم در زانوی مادر جا خوش کرده بود. می‌گفت این جانبازی نشانه‌ی قبولی زیارتش است‌. محکم حرف می‌زد مرضیه‌خانم؛ زنِ ۲۴ ساله‌ی ایرانی ... https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
روایت از کرمان؛ روایت از یک شهر مقاوم؛ - گفتم میشه ازتون فیلم بگیرم؟ + گفت نه. - گفتم عکس چی؟ + گفت نه. حالم خوش نیست. - گفتم صحبت هم نمی کنید؟ + گفت نه. من کارمندم با اونایی که خدایی اومدن صحبت کنید. - گفتم دارین چکار می‌کنین؟ + گفت دارم کیسه‌های خون رو آماده می‌کنم، بفرستم بخش فرآورده‌ها. - گفتم چرا حالتون بده؛ البته همه حالشون بده. + گفت دخترم تو تشییع سردار مصدوم شد. چند ماه دستمان بندش بود. امروز خبر را که شنیدم قلبم گرفت. - گفتم خدا قوت. چشمش نمناک بود ... https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4