eitaa logo
حمیدملکی
56 دنبال‌کننده
163 عکس
42 ویدیو
4 فایل
ارائه ایدهای کسب و کار و کار آفرینی،تشکیل تعاونی و شرکت های دانش بنیان ،شیوه های کسب درآمد، در استارتاپ ها و شتاب‌دهنده ها. ارسال مطالب انگیزشی...
مشاهده در ایتا
دانلود
پذیرش دانشجو ورودی بهمن ۱۴۰۱ مرکز علمی کاربردی الیگودرز۱ ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
هدایت شده از آقای تعاون
🍃🌷به نام خداوندلوح وقلم 🍃🌷حقیقت نگاروجود وعدم 🍃🌷خدایی که داننده رازهاست 🍃🌷نخستین سرآغاز آغازهاست 🍃سلام صبحتان‌ دلچسب🍃 امیدوارم دراین روز زیبا حاجت روا باشید. ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
4_5990058585558615056.mp3
39.7M
کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
انتشار کتاب صوتی اثر مرکب جهشی شگفت انگیز در زندگی شما بزودی در کانال ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
درسی اخلاقی از سهراب سپهری🌸 سخت آشفته و غمگین بودم به خودم می گفتم: بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند، درس ومشق خود را… باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم و نخندم اصلا تا بترسند از من و حسابی ببرند… خط کشی آوردم، درهوا چرخاندم... چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید ! اولی کامل بود، دومی بدخط بود بر سرش داد زدم... سومی می لرزید... خوب، گیر آوردم !!! صید در دام افتاد و به چنگ آمد زود... دفتر مشق حسن گم شده بود این طرف، آنطرف، نیمکتش را می گشت تو کجایی بچه؟؟؟ بله آقا، اینجا همچنان می لرزید... ” پاک تنبل شده ای بچه بد ” " به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند" ” ما نوشتیم آقا ” بازکن دستت را... خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم او تقلا می کرد چون نگاهش کردم ناله سختی کرد... گوشه ی صورت او قرمز شد هق هقی کردو سپس ساکت شد... همچنان می گریید... مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد زیر یک میز،کنار دیوار، دفتری پیدا کرد …… گفت : آقا ایناهاش، دفتر مشق حسن چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود غرق در شرم و خجالت گشتم جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود سرخی گونه او، به کبودی گروید ….. صبح فردا دیدم که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر سوی من می آیند... خجل و دل نگران، منتظر ماندم من تا که حرفی بزنند شکوه ای یا گله ای، یا که دعوا شاید سخت در اندیشه ی آنان بودم پدرش بعدِ سلام، گفت : لطفی بکنید، و حسن را بسپارید به ما ” گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟ گفت : این خنگ خدا وقتی از مدرسه برمی گشته به زمین افتاده بچه ی سر به هوا، یا که دعوا کرده قصه ای ساخته است زیر ابرو وکنارچشمش، متورم شده است درد سختی دارد، می بریمش دکتر با اجازه آقا ……. چشمم افتاد به چشم کودک... غرق اندوه و تاثرگشتم منِ شرمنده معلم بودم لیک آن کودک خرد وکوچک این چنین درس بزرگی می داد بی کتاب ودفتر …. من چه کوچک بودم او چه اندازه بزرگ به پدر نیز نگفت آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم من از آن روز معلم شده ام …. او به من یاد بداد درس زیبایی را... که به هنگامه ی خشم نه به دل تصمیمی نه به لب دستوری نه کنم تنبیهی یا چرا اصلا من عصبانی باشم با محبت شاید، گرهی بگشایم با خشونت هرگز... با خشونت هرگز... با خشونت هرگز ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
هدایت شده از Z,f Nazari
📚 👈 من قوی ترم یا تو 🌴روزی پدری دست خود را روی شانه پسر خود گذاشت و گفت: من قویترم یا تو. پسر گفت: من. پدر جا خورده و دوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: من پدر. 🌴بغض کرد ودوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: من. پدر ازجابلند شد چند قدم با ناراحتی و اشک از پسرش دور شد و دوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: تو … 🌴پدر گفت: چون من ناراحت شدم گفتی من قویترم؟ پسر گفت: نه آن سه باری که گفتم من از تو قویترم چون دستت روی شانه ام بود پشتم به کوهی مثل تو گرم بود اما وقتی دستت را برداشتی دیدم بی تو چیزی نیستم... ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
4_5861916127453512386.mp3
39.15M
✔️ ✍ قسمت اول اثر مرکب جهشی شگفت انگیز در زندگی شما داران هاردی 🔴 این اثر را بشنوید و به آن عمل کنید. ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
هدایت شده از آقای تعاون
4_5861916127453512388.mp3
48.65M
✔️ ✍ قسمت دوم اثر مرکب جهشی شگفت انگیز در زندگی شما داران هاردی 🔴 این اثر را بشنوید و به آن عمل کنید. ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
🌹🌹🇮🇷🇮🇷پیشا پیش روز مادر بر مادارن و زنان پاک دامن سرزمین پر مهر ایران عزیزم تبریک عرض می‌کنم حضرت فاطمه (س) به سلمان حرزی را آموخته اند به جز دعای گفته شده در زیر (حرز حضرت فاطمه (س)) حرز و دعای دیگری هم در کتاب "صحیفه فاطمیه" وجود دارد که یکی از آن‌ها را حضرت فاطمه (س) به سلمان فارسی برای "دوری از غضب خداوند در دنیا و آخرت" و همچنین در "برطرف شدن تب شدید" آموختند. از سلمان فارسی بیان شده است که: " به خدا سوگند، از روزی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این دعا را به من آموختند آن را به بیش از ۱۰۰۰ نفر در مکه و مدینه تعلیم دادم که همگی مبتلا به تب شدید بودند و همه‌ی آن‌ها با خواندن این دعا صحت کامل یافتند. " این حرز و دعا به شرح زیر است: بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحیمِ بِسْمِ اللّهِ النُّورِ، بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ، بِسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاْمُورِ، بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَ اَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ، فى کِتابٍ مَسْطُورٍ، فى رَقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، عَلى نَبِی مَحْبُورٍ، اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ، وَ بِالْفَخرِ مَشْهُورٌ، وَ عَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ مَشْکُورٌ، وَ صَلَّى اللّهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ. به نام خداوند بخشنده مهربان به نام خدای نور (عالم)، به نام خدای نورِ نور (جهان هستى)، به نام خدایی که نورى است فوق نور، به نام خدایی که تدبیرکننده کار‌ها است، به نام خدایى که نور (عالم) را از نور (خود) آفرید، ستایش خاص خدایى است که آفرید نور را از نور، و نازل فرمود نور را بر کوه طور، در میان نامه‌ای نوشته شده و ورقه اى گشوده، به اندازه‌ای معین، بر پیامبرى دانشمند، ستایش خاص خدایى است که او به عزت و شوکت یاد شده، و به فخر مشهور است، و در هر حال در خوشى و ناخوشى سپاسگزارى شده، و درود خداوند بر آقاى ما محمد و آل پاکیزه اش باد. حرز حضرت فاطمه زهرا (س): بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا حَىُّ یا قَیُّومُ بِرَحْمَتِکَ اَسْتَغیثُ فَاَغِثْنى وَلا تَکِلْنى اِلى نَفْسى طَرْفَهَ عَیْنِ اَبَداً وَ اَصْلِحْ لى شَاْنى کُلَّهُ به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگى است، اى زنده، اى پاینده، به رحمتت فریادرسى می‌طلبم، پس به فریادم برس، و مرا هرگز چشم برهم نهادنى به خود وامگذار، و همه کارهایم را اصلاح فرما. ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
📸 طرحی خلاقانه برای روز مادر که به شکل نقشه ایران شده است.پیشا پیش روز مادر بر مادارن و زنان پاک دامن سرزمین پر مهر ایران عزیزم تبریک عرض می کنم ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
✍ تا که چشمم را گشودم بوی او احساس شد در زمین و آسمانم مهر او مقياس شد تا زمین خوردم و یا رنجیدم از هر آدمی قلب زیبا و ظریفش بهر من حساس شد هر زمان در ظلمت شب من تک و تنها شدم او درخشید و وجودش همچو یک الماس شد مادرم تا زنده ام عشق تو در قلب من است تا بدانی درس من در زندگی هم پاس شد 🔴 روز مادر بر مادارن و زنان پاک دامن سرزمین پر مهر ایران عزیزم مبارک باد🌹 ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
🌷چون فاطمه مظهر خدای یکتاست 🌿انوار خدا ز روی زهرا پیداست 🌷همتای علی، در دو جهان بی همتاست 🌿زهراست محمد و محمد زهراست میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا (س) مبارک باد ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
*من گاو هستم؛ پدر گوساله!* *نشر:* گاهنامه مدیر ■در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم. روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی با ظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد و گفت: با خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم. میخواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم. از او خواستم خودش را معرفی کند. گفت: من گاو هستم! خانم دبیر بنده را میشناسند! بفرمایید گاو آمده! ایشان متوجه می شوند چه کسی آمده! □تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیر کلاس دوم گفتم. او هم تعجب کرد و گفت: ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمی فهمم!ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود. با اکراه پذیرفت و رفت. ●مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد: من گاو هستم! معلم جواب سلام را داد و گفت: خواهش میکنم، ولی… ○مرد ادامه داد شما بنده را به خوبی می شناسید. من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر۱۳ ساله ای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید… دبیر ما به لکنت افتاد و گفت: آخه، میدونید… ■مرد گفت: بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق میدهم. ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان می گذاشتید. قطعاً من هم میتوانستم اندکی به شما کمک کنم. خانم دبیر و پدر دانش آموز مدتی با هم گفتگو کردند… □آن آقا، در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت. وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم. روی آن نوشته شده بود: دکتر فلانی عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه….. ●چند روز بعد از ایشان خواستم که یک جلسه برای معلمان صحبت کنند. در کمال تواضع خواسته ام رو قبول کردند. سخنرانی دلپذیری داشتند. ایشان می‌گفت: ▪︎خشونت آن گونه كه ما فکر می کنیم فقط محدود به خشونت فيزيكي و بدني نيست. عموماً ما درگيري هاي فيزيكي یا تعرض جنسی را خشونت می دانیم. ولی واقعیت آنست که دامنة خشونت حوزه های گسترده تري دارد از جمله خشونت زبانی. ▪︎وقتی توهین میکنیم، قومی را مسخره می کنیم. صاحبان یک عقیده را تحقیر می کنیم. وقتی تهمت یا برچسب می زنیم یا تهدید میکنیم همه این ها خشونت است؛ منتها خشونت زبانی بدون خون و خونریزی است. ▪︎خشونت زبانی از درون می کُشد. تا حالا هیچ کس را دیده اید که به دلیل اینکه مسخره شده و یا فحش خورده باشد به اورژانس مراجعه‌ کند؟ یا به پلیس شکایت کند؟ ▪︎قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند. خشونت ابتدا در ذهن شكل مي گيرد بعد خود را در زبان نشان می دهد و سپس زمینه ساز خشونت فیزیکی میشود. ▪︎وقتی رهبر یک گروه سیاسی در جامعه، افراد طرف مقابل را احمق، مغرض و فاسد معرفی میکند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا می کنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آنها رد شویم. چرا؟ چون دیگر آنها را شایسته زندگی نمی دانیم! ▪︎وقتی در یک ورزشگاه صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با ده ها فحش آبدار و ناموسی می نوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم میکنیم. ▪︎وقتی ما جریان رقیب را فریب خورده و عامل دست دشمن معرفی میکنیم، آنگاه حذف سیاسی و فیزیکی رقیب مشروعیت پیدا می کند. ▪︎وقتی دختر همسایه را داف خطاب می کنم، راننده کناری را یابو، مشتری را گاو، دانش آموز را خنگ و فرد قانون مدار را اُسکُل، همه این خشونت های زبانی یعنی آمادگی برای خشونت رفتاری در آینده؛ از تعرض جنسی بگیرید تا صدمه فیزیکی. ○چه باید کرد؟ اولین کار این است که مهارت گفتگو را بیاموزیم. فقدان مهارت‌های گفت‌وگو باعث می شود افراد نتوانند آن‌چه که مدنظر دارند را به‌زبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه می کنند. تمرین گفتگو، تمرین تخلیه ذهن و قلب به شیوه ای غیرخشونت آمیز است. ■دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم کشتن آدم ها فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست. دختر یا پسر، زن یا مردی که شخصیت اش تخریب شده، شرافت اش لکه دار شده، عزت نفس اش لگدمال شده دیگر زندگی نرمال نخواهد داشت. به خودم یادآوری کنم که جریان رقیب من، تیم مقابل، صاحبان دین و مذهب و اندیشه متفاوت از من، نه بی شعور هستند نه فاسد، نه احمق نه هوس باز، نه فریب خورده نه … آن ها فقط انسان هستند، درست و دقیقاً مانند من! آنگاه یاد خواهم گرفت کلمه گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار بگیرم نه کمتر و نه بیشتر ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
هدایت شده از آقای تعاون
خدای مهربانم❤️ وقتی توکلم بر خودته🤲 آرومم و میدونم هرطوری بشه تو هوامو داری❤️ ازم میخوای بهت اعتماد کنم😇 میدونم این اتفاقای زندگی یه نشونه ست تا دوباره به یادت بیفتم✨😊 سلام صبح زمستونیتون بخیر🥰 ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1
هدایت شده از تعاون ،کار آفرینی و اشتغال
🌸به نام خــداوند دلـهای پاک 🌿که نامش بود در دلت تابناک 🌸به نام کســـی که تو را آفرید 🌿سرآغاز عشق ست و نور امید سلام 🍃 صبحتون بخیر روزتون پر از اتفاقات خوب ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1 ✅🆔 @taavon7
📚داستان کوتاه " تجربه شکست " تاجری بود که ورشکست شده بود، روزی یکی از بزرگان برای تصمیم‌گیری در مورد یک موضوع تجاری نیاز به مشاور داشت، از خدمتکاران خود خواست تا آن مرد تاجر را نزد او آورند. یکی از خدمتکاران به اعتراض گفت: اما او یک تاجر ورشکسته است و نمی‌توان به مشورتش اعتماد کرد. وی پاسخ داد: شکست یک اتفاق است، یک شخص نیست! کسی که شکست خورده در مقایسه با کسی که چنین تجربه‌ای نداشته است، هزاران قدم جلوتر است. او روی دیگر موفقیت را به وضوح لمس کرده است و تارهای متصل به شکست را می‌شناسد، او بهتر از هر کس دیگری می‌تواند سیاه‌ چاله‌های منجر به شکست را به ما نشان دهد. وقتی کسی موفق می‌شود بدانید که چیزی یاد نگرفته است! اما وقتی کسی شکست می‌خورد آگاه باشیدکه او هزاران چیز یاد گرفته است که اگر شجاعت خود را از دست نداده باشد می‌تواند به دیگران منتقل کند. وقتی کسی شکست می‌خورد هرگز نگویید او تا ابد شکست خورده است، بلکه بگویید او هنوز موفق نشده است. ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1 ✅🆔 @taavon7
https://fatehe-online.ir/51929 سلام بر دوستان عزیز مراسم ختم مجازی پنجمین سالگرد رحلت زنده یادحاج برزوملکی ازحضور شما بزرگواران صمیمانه تشکر میکنم ✅🆔 @hamidmaleki1
هدایت شده از آقای تعاون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ⛷ *آغاز نخستین دوره مسابقات بین المللی اسکی صحرانوردی فصل ( گرامیداشت دهه مبارک فجر) در پیست بین‌المللی اسکی تمندر الیگودرز* ⛷ این رقابتها در دو رشته ۱۰ کیلومتر پاتیناژ و ۱۵ کیلومتر پاتیناژ و در دو بخش بانوان و آقایان زیر نظر اوزکان نماینده فدراسیون جهانی اسکی از کشور ترکیه در پیست بین‌المللی اسکی تمندر شهرستان الیگودرز در حال برگزاری است. ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1 ✅🆔 @taavon7
هدایت شده از تعاون ،کار آفرینی و اشتغال
🍁دنیا مانند گردویی است بی مغز! ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند... به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند... ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟! گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت... دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم... ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @taavon7
هدایت شده از آقای تعاون
‍ 📚اصطلاح ؛ "حرف_مفت زدن" 👌داستانی داره که خالی از لطف نیست! در زمان ناصرالدین شاه اولین تلگراف‌خانه تأسیس شد اما مردم استقبالی نکردند و کسی باور نداشت پیامش با سیم به شهر دیگری برود. به ناصرالدین شاه گفتند تلگراف‌خانه بی‌مشتری مانده و کارمندانش آنجا بیکار نشسته اند. ناصرالدین شاه دستور داد به مدت یک ماه مردم بیایند مجانی هر چه می‌خواهند تلگراف بزنند و چون مفت شد همه هجوم آوردند و بعد از مدتی دیدند پیام‌هایشان به مقصد می‌رسد و به همین خاطر هجوم مردم روز به روز زیادتر شد در حدی که دیگر کارمندان قادر به پاسخگویی نبودند! سرانجام ناصرالدین شاه که مطمئن شده بود مردم ارزش تلگراف را فهمیده‌اند، دستور داد سر در تلگراف خانه تابلویی بزنند بدین مضمون: «بفرموده شاه از امروز حرف مفت زدن ممنوع!» و اصطلاح حرف مفت زدن از آن زمان به یادگار مانده است... ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @taavon7
📕دعای چوپان ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ. ﺍﺯ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ‏«ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ؟ » ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ؛ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ‏» ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺏ ﻟﻄﻒ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻥ! ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏نماﺯﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ! ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﺑﻮﺩ؟ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻠﺪ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﺎﭼﺎﺭﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ. ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ، ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺅﯾﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ‏«ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﯼ؟‏» ﭘﺪﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ‏ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﯼ ﺁﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻣﺮﺩ، ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﮤ ﭘﺪﺭﺵ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭼﻪ ﺩﻋﺎﯾﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ؟ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ: ‏«ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﯾﮏ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺯﺩﻡ. ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺗﻮﺳﺖ. ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟‏» ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍﯼ ﺁﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ ... ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻋﺎﯼ ﯾﮏ ﺩﻝ ﺻﺎﻑ، ﺍﺯ ﺻﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﯾﮏ ﺩﻝ ﭘﺮﺁﺷﻮﺏ ﺑﻬﺘﺮ است. ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1 ✅🆔 @taavon7
🌼صبح يعني تو بخندي دل من باز شود ❄️پلک بگشايي و از نو غزل اغاز شود 🌼صبح يعني که دلم گرم نگاهت باشد ❄️آسمان ,عشق ,زمين با تو هم آواز شود سلام صبح زمستونیتون بخیر🥰 ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1 ✅🆔 @taavon7
✅✍ یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنک‌های یکدیگر را بترکانید. هرکس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است. مسابقه شروع و بعداز یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم. سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت: من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعد از یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند برنده باشد که اینچنین هم شد. ما انسانها در این جامعه رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده. قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم. می توانیم باهم بخوریم. باهم رانندگی کنیم. باهم شاد باشیم. باهم…باهم… پس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم ؟؟؟؟؟ ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @hamidmaleki1 ✅🆔 @taavon7
هدایت شده از تعاون ،کار آفرینی و اشتغال
🌱خدایا 🌱 نمی گویم دستم را بگیر عمریست گرفته ای مبادا رهایم کنی خدایا 🌱 ما برای داشتن دست های تو ریسمان نبسته ایم ، “دل” بسته ایم همین که حال دلمان خوب باشد ، برایمان کافی ست . . .🌱 🌸آرزوی بهروزی دارم براتون ✅🔴✍کانال فرهنگی و هنری ، آموزشی ، علمی واجتماعی ⬅️لینک عضویت در کانال⬇️⬇️⬇️ ✅🆔 @AghayeTaavon ✅🆔 @taavon7