فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پاسخ_به_شبهه
#بی_تفاوت_نباشیم
#انقلاب_اسلامی
❌علت جنگ و اختلاف آذربایجان با ارمنستان چیه؟ و چرا ایران میخواد دخالت کنه؟
❓سوأل: جنگ بین ارمنستان و آذربایجان چه ربطی به ما داره، اون که به ایران حمله نمیکنه، به ارمنستان داره حمله میکنه، پس ایران چرا باید نگران باشه
🎙تحلیلگر: احمد نوایی
لطفا ببینید و برای دیگران بفرستید.
#روشنگری
#آقای_تعاون
✅🆔 @hamidmaleki1
📕#حکایت_جوان_فاسقِ_راهزن_و_زنِ_گمشده
شخصی همراه خانواده اش با کشتی مسافرت می نمود . در وسط دریا کشتی گرفتار توفان و امواج سهمگین شد و شکست و تمام سرنشینان آن غرق شدند مگر زن آن شخص که محکم به تخته پاره ای چسبیده و به ساحل رسید .
در آنجا جوان راهزن و فاسقی که از هیچ گناهی فروگذار نمی کرد، زندگی می نمود . وقتی که چشمش به آن زن افتاد، خوشحال شد و به طرفش رفت و پرسید تو از جنّی یا انس؟ گفت : من انسانم . جوان فاسق به آن زن نزدیک شد و همین که خواست دست خیانت به سوی آن زن دراز کند ...
دید آن زن مضطرب شده و می لرزد ، پرسید: چرا مضطربی؟ آن زن اشاره به آسمان کرد و گفت : از خدایم می ترسم ، پرسید : هرگز گرفتار این گونه گناه شده ای؟ گفت : نه، به عزّت خدا سوگند که هرگز این گناه را مرتکب نشده ام ، گفت: تو هرگز چنین کاری نکرده ای، چنین از خدا می ترسی و حال آن که به اختیار تو نیست و تو را به جبر به این کار وا می دارم ! پس من اولایم به ترسیدن و سزاوارم به خائف بودن، پس برخاست و از عمل خود پشیمان شد و به درگاه الهی توبه نمود .
او آن زن را رها نموده و به سوی خانه خود روان شد . در بین راه به راهبی برخورد و با او همسفر گردید ؛ وقتی که مقداری راه رفتند، هوا بسیار گرم شد و نور خورشید آنها را اذیت نمود.
راهب به آن جوان گفت: دعا کن که خدا ابری بفرستد تا بر ما سایه افکند، جوان گفت: من در پیشگاه خدا خجلم، زیرا علاوه بر آن که حسنه ای ندارم ، بلکه غرق گناهم . راهب گفت من دعا می کنم و تو هم آمین بگو ، چنین گردند، بعد از مدت کمی، ابری بر سر ایشان پیدا شد و سایه افکند .
مقداری از راه با هم بودند تا بر سر دوراهی رسیدند و با هم وداع نمودند، جوان به راهی رفت و راهب به راه دیگر روان شد، ناگهان راهب متوجّه شد که، بر بالای سر جوان سایه افکنده است ، فوری خودش را به آن جوان رساند و گفت: تو از من بهتری، زیرا که دعای من با آمین شما مستجاب شد، بگو چه کرده ای که مستحق این کرامت شده ای ؟
جوان قضیه خود را نقل کرد، راهب گفت: چون از خوف خدا، ترک معصیت او کردی، خدا گناهان گذشته تو را آمرزیده است، سعی کن که بعد از این خوب باشی .
خداونـدا پشیمانم پشیمـان
کجــا رو آورم از زخم عصـیان
سیاهیهای دل زارم نموده
بکن رحمی بر ای زار پریشان
📘برگرفته از : کتاب بازگشت از بیراهه
✅🆔 @hamidmaleki1
۱۲ فروردین
روز جمهورى اسلامى، نویدبخش رهایى کبوتران سپید بال آزادى بر فرازآسمان آبى یکدلى و اتحاد ایرانى است.#آقای_تعاون
#انقلاب_اسلامی #اتحادوهمدلی_رمزپیروزی
#ایران_قوی
#جمهوري_اسلامي_آری
✅🆔 @hamidmaleki1
✅🆔 @Aghayetavon
.
سـ💕ـلام
صبح زیبای بهاریتون بخیر🌼
🌼روزتـون پراز عشق و امید
💕امیدوارم خداوند
🌼برای امروزتون
💕اتفاقهای خوب و خوش
🌼رقم بزنه وحال دلتون
💕مثـل گـل
🌼تازه وباطراوت باشـه
🌸#آقای_تعاون_حمیدملکی
✅🆔 @hamidmaleki1
در جود و کرم دست خدا هست حسن (ع)
دست همه را وقت عطا بست حسن (ع)
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن (ع)
میلاد اولین گل بوستان حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س)، کریم اهل بیت مبارک
✅🆔 @hamidmaleki1
حکایتی شیرین ازکلیله ودمنه📜
آوردهاند بازرگانی بود اندک مایه که قصد سفر داشت. صد من آهن داشت که در خانه دوستی به رسم امانت گذاشت و رفت. اما دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج کرد. بازرگان، روزی به طلب آهن نزد وی رفت. مرد گفت: آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت تمام کرده بودم، اما آنجا موشی زندگی میکرد که تا من آگاه شوم همه را بخورد. بازرگان گفت: راست میگویی! موش خیلی آهن دوست دارد و دندان او برخوردن آن قادر است. دوستش خوشحال شد و پنداشت که بازرگان قانع گشته و دل از آهن برداشته. پس گفت: امروزبه خانه من مهمان باش. بازرگان گفت: فردا باز آیم. رفت و چون به سر کوی رسید پسر مرد را با خود برد و پنهان کرد. چون بجستند از پسر اثری نشد. پس ندا در شهر دادند. بازرگان گفت: من عقابی دیدم که کودکی میبرد. مرد فریاد برداشت که دروغ و محال است، چگونه میگویی عقاب کودکی را ببرد؟ بازرگان خندید و گفت: در شهری که موش صد من آهن بتواند بخورد، عقابی کودکی بیست کیلویی را نتواند گرفت؟ مرد دانست که قصه چیست، گفت: آری موش نخورده است! پسر باز ده وآهن بستان.
✅ هیچ چیز بدتر از آن نیست که در سخن، کریم و بخشنده باشی ودر هنگام عمل سرافکنده و خجل
جهت عضويت درکانال رو لینک کلیک کنید 👇👇
✅🆔 @hamidmaleki1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گاهی
برای رهاشدن از زخم های زندگی💔
باید بخشید و گذشت
میدانم که بخشیدن کسانی که
از آنها زخم خورده ایم
سخت ترین کار دنیاست
ولی تا زمانی که هر روز
چشمان خود را با کینه بازکنیم
و آدمهای، خاطرات تلخ را زنده نگه داریم
و در ذهن خود هر روز
محاکمه شان کنیم...
رنگ آرامش را نخواهیم دید!!
گاه...
چشم ها را باید بست و
از کنار تمام بد بودنها گذشت...👌
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید👌
جهت عضویت در کانال روی لینک کلیک کنید👇👇👇👇
✅🆔 @hamidmaleki1
.
شهادت مولا امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام را
تسلیت عرض میکنم🥀🖤
✅🆔 @hamidmaleki1
.
#داستانک
👌امربه معروف جالب امام موسی صدر♨️
لبنان به عروس خاورمیانه معروفه ، انواع و اقسام فساد هم توش هست ، امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان که خیلی تو مردم محبوب بود یه روز کاملا ناگهانی وارد یک کاباره شد ، همه مشغول میگساری بودند ، یدفه همه تا او را دیدند دست و پای خودشون و گم کردند اما در میان تعجب همه سید هم پشت میز میکده نشست و به خدمتکار گفت برای من هم مشروب خوب بیاورید ، سکوتی به آنجا حاکم شد اما او شوخی نمیکرد و جدی گفت پس چرا وایسادی ؟ خدمتکار رفت با حالت شرمندگی یه پیاله مشروب آورد گذاشت جلوی سید ، همه با تعجب بهش نگاه میکردن که چی میشه که ناگهان سید یه تیکه جگر از گوشه عبایش دراورد و انداخت تو لیوان مشروب ، و به صحبت با جوانها ادامه داد ، بعد مدت خیلی کمی جگر بسیار کوچک شده بود و انگار تو مشروب حل شده بود ، ناگهان سید برنامه اصلیشو شروع کرد ، و گفت رفقا اسلام برای همین میگه مشروب نخورید ، ببینید این مشروب با این تیکه جگر چی کار کرد ، دقیقا همین ضرر رو به بدنتون میزنه …
🍃او همیشه این مدلی نهی از منکر میکرد ، البته این مدل نهی از منکر خیلی هنر میخواست و هزینه داشت و ممکن بود مورد تهمت ها واقع بشی اما او میدونست تو جایی که سبک زندگی ها کاملا غربی شده باید یکمی با جوانها همراه شد بعد حرف اصلیتو بزنی ، این جوری بود که همه بهش میگفتن مسیح لبنان و بزرگ و کوچیک مریدش بودن…
✅🆔 @hamidmaleki1
لطفا با عضویت در گروه الیگودرز شناسی ما را از حضور گرمتان بهرمند سازید سپاسگزاریم
👇👇👇👇👇🙏
https://eitaa.com/joinchat/1652949375C45ba2ad5ff
✅🆔 @hamidmaleki1
#الیگودرز
#تجلیل_اساتید
#دانشگاه_علمی_کاربردی
🇮🇷تجلیل از مدیریت،اساتید و کارکنان دانشگاه علمی کاربردی شماره(۱) با حضور امام جمعه الیگودرز
🔶به مناسبت گرامیداشت مقام معلم، طی مراسمی با حضور امام جمعه الیگودرز و فرمانده سپاه ناحیه شهرستان از مدیریت، اساتید و کارکنان دانشگاه علمی کاربردی شماره(۱) شهرستان الیگودرز تجلیل و قدردانی به عمل آمد.
حجتالاسلام سرلک امام جمعه الیگودرز:
🔹همه انسان های موفق مدیون معلم هستند و معلم در همه موفقیت ها و فضیلت ها سهیم و شریک است.
🤲الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#همیشه_انقلابی_همیشه_مردمی
#نمازجمعه_بهشت_بندگی
✅ قرارگاه فرهنگی #نمازجمعه الیگودرز
🌐 t.me/setad600
🌐 eitaa.com/ejna_aligudarz
هدایت شده از آقای تعاون
1.gif
933.3K
شهید گلگون کفن خوش آمدی در وطن
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀
شهدای عزیز ماشرمنده و رو سیایم...
@AghayeTaavon
9609265_570.gif
1.42M
پیکر شهید یوسف سرلک سهشنبه در الیگودرز تشییع و خاکسپاری میشود .
پیکر پاک شهید یوسف سرلک که پس از ۴٠ سال مفقودالاثر بودن طی هفته گذشته تفحص شد، سهشنبه ٢۶ اردیبهشتماه همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) در زادگاهش الیگودرز تشییع و به خاک سپرده میشود.
شهید یوسف سرلک متولد یکم آذرماه سال ۱۳۴۶ از شهرستان الیگودرز است که در تاریخ ۲۱ اسفندماه سال ۱۳۶۳ در شرق دجله جاویدالاثر شد.
@hamidmaleki1
به مناسبت فرارسیدن روز روابط عمومی فرصت را مغتنم شمرده، این روز را گرامی داشته و به تمامی فعالان این عرصه تبریک عرض می نماییم.
بی شک این روز تداعی گر اهمیت و نقش روز افزون صنعت روابط عمومی در دنیای ارتباطات هست که امروزه به قلب تپنده آلبوم های گوناگون تبدیل شده هست
روز ارتباطات و روابط عمومی گرامی باد.
#آقای_تعاون_حمیدملکی
#روزارتباطات_گرامی_باد
✅🆔@hamidmaleki1