.
اگر جبهه انقلاب در خطر باشد، این بخاطر بی بصیرتی عوام و قدرت طلبی بعضی خواص است.
عده ای با شعار وحدت وحدت از جلیلی و هوادارانش باج خواهی می کنند.
خجالت هم نمی کشند.
چه کسی باعث چنین شرایطی شده که حالا هی وسواس الخناس ها با ایجاد ترس بخواهند جلیلی را وادار به کناره گیری کنند؟
با تمسک رندانه به شعار وحدت وحدت
قل اعوذ برب الناس...
یا علی مدد
.
هدایت شده از تشکل «حوزه مردم»
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢اعلام #حمایت_قطعی_حکیم_خیر_اندیش از اساتید به نام طب سنتی در کشور از دکتر سعید جلیلی:
✅به دلایل صداقت ، امانت ، تدبیر و تعهد جناب آقای دکتر جلیلی به ایشان رای خواهم داد.
#اصلح_مقبول_جلیلی
📣تشکل حوزوی سُعداء قم
🆔 https://eitaa.com/joinchat/603652132Ce46bba8e6a
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻پزشکیان بهمثابه مترسکِ بیتحرّک:
فضیلتِ فقدان!
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. نگاشتن دربارۀ پزشکیان، دشوار است؛ چون مانند این است که آدمی بخواهد اوصاف «هیچ» را بگوید و به شرح «عدم» بپردازد. هرچه در گفتههای وی در دورۀ تبلیغات انتخاباتی تأمّل کردم، بیشتروبیشتر مأیوس و سرخورده شدم و دریافتم که گویا وی درکی از مسائل کلان و ملّی ندارد و در «قوارۀ ریاستجمهوری» نیست. همۀ گفتههای وی در این دوره، این قبیل گزارهها بود: «سیاستهای کلّی وجود دارد»، «برنامۀ هفتم نوشته شده»، «نباید با یکدیگر دعوا کنیم»، «برجام، خوب است»، «باید با دنیا رابطه داشته باشیم» و «من نمیفهمم و کارشناسان میفهمند» ... . بهواقع، کسیکه میخواهد جامۀ ریاستجمهوری به تن کند، میتواند اینقدر دچار فقر ایده و فکر و راهکار باشد؟! این کلّیّات تکراری و بیخاصیّت، حتی ارزش یک گفتگوی رسانهای نیز ندارند؛ چه رسد به نشستن بر کرسی ریاستجمهوری. و تأسفبرانگیزتر اینکه با وجود آشکارشدن این ضعف، تلاش نمیکند که آن را برطرف نماید، بلکه با «ارجاعدهی به کارشناسان»، میگریزد و به مسألهها پاسخ نمیدهد. مخاطب از خود میپرسد که پس او به چه سبب خود را نامزد ریاستجمهوری کرده است؟! او در خود چه دیده است؟! چه فضیلتی در وی وجود دارد که باید بر اساس آن به وی رأی داد؟! مگر با این گزارههای کلّی و خطابی و تکراری میتوان ایران را مدیریت کرد؟!
[دوّم]. بهنظرم پزشکیان، شخصیت درهمریخته و شلختهای دارد و بهطور طبیعی، نمیتواند با مسألهها، مواجهۀ منضبط و منطقی داشته باشد. ذهن او، مسأله را ساده میکند و یک روایت علیل و مخدوش از آن ارائه میکند که گویا در این میان، خودِ مسأله دچار انهدام و فروپاشی میشود. گفتارهایش، هیچ هندسۀ مشخصی ندارند و سخت، گرفتار آشفتگی هستند؛ تکهتکه و نچسب و گسسته. نقطۀ مرکزی ندارد و از یک خاستگاه برنمیخیزد. نمیتواند به ذهنیّت خویش، نظم و سامان بدهد و برای خود، چهارچوبهای منطقی تعریف کند. این امر بدان دلیل است که هم اشراف و احاطه ندارد و هم حس مسئولیّت. کسی که مسأله را نمیشناسد و درک بهشدّت سطحی و بیمایه از آن دارد، به بدیهیات میرسد و یا به بیراههها. همیشه سرگردان و پریشان است و یا به اصول کلّی و واضح دعوت میکند. وقتی خودکار به با دقتی به دست میگیرد و پس از نوشتن، آن را با بیاعتنایی روی کاغذ میاندازد و یا پوشهای که در دست دارد را به روی زمین پرتاب میکند، میتوان فهمید که این رفتارهای شلخته و بینظم و درهمریخته، حاکی از یک ذهنیّت مشوّش و متلاطم است.
[سوّم]. پزشکیان نمیتواند سخنش را بسط بدهد و توضیحهای جدیدی از آنچه که در ذهن دارد ارائه نماید. پس از «یک ساعت»، همۀ داشتهها و اندوختههایش به «پایان» میرسد و به «تکرار» میرسد. بیش از این نباید از او انتظار داشت. ذخایر فکری او، بهشدّت اندک و ناچیز هستند و گفتگوی با او به سرعت به مرحلۀ خستهکننده و ملالتبار میرسد. او فقط یکبار به مسأله فکر میکند و سپس همان را برای بارها، تکرار میکند و از تکرار نیز، حس شرمندگی و خجلت ندارد. برای خودِ او، چنین منطقِ رسوایی، عادی شده است. تصوّر وی از سیاستمداری این است که کار به عهدۀ دیگران است و او تنها باید در صدر بنشیند و اجماع ایجاد کند؛ همین و بس. او درکی از پیچیدگیهای عالَم سیاست ندارد و نمیداند که نقش رئیسجمهور، بسیار بیشتر و بزرگتر از تصوّرات خام اوست. چگونه نخبگان میتوانند کسی را که فهمی از مسألهها ندارد، بهعنوان مدار اجماع و کانون توافق بپذیرند و به حکمیّت و ریاست او گردن بنهند؟! در ذهن هر یک از آنها، این پرسش چالشبرانگیز و آزاردهنده، بازیگری میکند که کسی همچون پزشکیان، چه فضیلتی نسبت به ما دارد، جز آنکه به پشتوانۀ نیروها و جریانهای سیاسی، آرائی را به دست آورده است؟! دراینحال، رئیسجمهور به یک «مترسکِ بیتحرّک» تبدیل خواهد شد که اقتدار پوشالی و ظاهری دارد، اما مسأله این است که اطرافیان او، «گنجشک» نیستند که از وی بهراسند؛ بلکه در لحظههای بحرانی، تصمیم مستقلِ خود را میگیرند و بازی سیاسی را خراب میکنند؛ همان کاری که محمد فاضلی در میزگرد فرهنگی انجام داد و بیاعتنا به نظر پزشکیان، صحنه را ترک کرد. وی بیاقتدار است و تمثیل مترسکِ بیتحرّک، میتواند واقعیّت ریاستجمهوری او را نشان بدهد. در این میان، پزشکیان باید به یک «نظارهگر» تقلیل یابد که ارادۀ مؤثّر و بازدارندهای ندارد و دولتش، بیصاحب و در نوسان و پُرتنش است. آنچه که این روزها در ستادِ بیدروپیکر او میگذرد، نمایی است از آنچه که فردا در دولتِ سیّال و ژلهای او شکل خواهد گرفت.
@sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از « قلم »
24.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد از دیدن این فیلم نسبت نامزدهای انتخابات را پیدا کنید با این صحبت ها .
کانال حمید میرشمسی
بعد از دیدن این فیلم نسبت نامزدهای انتخابات را پیدا کنید با این صحبت ها .
دوستان مبادا دیدن این کلیپ را از دست بدهید ‼️‼️‼️
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیرموز ممنوع!
در سابقه کدام یک از کاندیدای ریاست جمهوری فعلی ممنوعیت پخش شیرموز هست😁
#انتخابات
#به_عقب_بر_نمیگردیم
#نه_به_دولت_سوم_حسن_روحانی
#امام_زمان
#نشر_حداکثری
#مشارکت_حداکثری
#جبهه_انقلاب.#انتخابات
#شهیدجمهور.#جلیلی
#یادشهداکمترازشهادتنیست
🌸⃟🕊
╭┈──────🌷🌷
╰─➤🇮🇷@shahidane01
هدایت شده از کانال حسین دارابی
🔴 اطلاعیه_فوری
بنا به لغو مجوز صادر شده میدان شهدای مشهد، مراسم سخنرانی دکتر جلیلی به مکان #ورزشگاه_تختی منتقل شد❗️
امروز چهارشنبه ساعت ۱۷
ورزشگاه تختی خیلی بزرگه، حتما خودتون شرکت کنید و این مطلبم تا میتونید منتشر کنید تا این تغییر دقیقه نودی آسیب نزنه. جمعیت امشب خیلی مهمه. خیلی
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
َ
شایدم قصدی داشتن از اینکه دقیقه 90 میدون شهدارو کنسل کردن و تو این ورزشگاه بزرگ انداختن. تا جمعیت نیاد و استفادههای خودشون رو بکنن. اجتماع امشب از اوجب واجباته.
طرفداران جلیلی غیرتشون رو نشون میدن امشب ❤️
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 نظر رهبر انقلاب در خصوص کار اجرایی ریاست جمهوری
🌀 ببینید و برای افرادی که نسبت به توان مدیریتی برخی کاندیدها دچار شبهه شدند ارسال کنید.
"مواظبباشیمکلاهسرماننگذارند"
🇮🇷 #انتخاب_اصلح
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻اجماع، اصلحیّت، خاکستریها
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. در همۀ دورههای انتخاباتی، اینگونه بوده که منطق ائتلاف و وحدتشان، «تحمیلی» و «پدرسالارانه» بوده است. اگر بتوانند، نظرسازی میکنند و اگر نتوانند حتی نظرسنجی را معتبر نمیشمارند و بهانههای دیگر مییابند. «گفتمان انقلاب» را طوری تعریف میکنند که فلان شخص، در کانونش بنشیند و بشود مصداقِ تمامعیارِ انقلابیگری؛ همان کسیکه خودش و یارانش، انقلابیهای اصیل را «سوپرانقلابی» میخواندند و میخوانند. مگر در انقلابیگری، «حقیقت» و «ارزشها» و «مبانی انقلاب»، ملاک نیست و نباید همه را با آنها سنجید؟! چرا در اینجا، باید «شخص» را معیار و میزان انگاشت و در برابر ضعفها و لغزشهای بزرگش، اغماض کرد؟! پس تفاوت انقلابیها با رقیبِ سکولار در چیست؟! چه ملاک «اصلحیّت» را در نظر بگیریم و چه ملاک «گرایش جامعه» را، باید جانب جلیلی را بگیریم، اما برخی چنین نمیکنند و حتی به طرف مقابل، نسبت وحدتشکنی و اجماعشکنی میدهند! چرا همۀ ارزشها و معیارها را به خاطر یک شخص، به حاشیه راندهاید و او را مبنای حقیقت انگاشتهاید؟! چرا باید در هر انتخاباتی، او با همۀ حاشیههایش به جبهۀ انقلاب تحمیل شود و این جبهه، بار «هزینهها» و «حاشیهها»ی او را به دوش بکشد؟!
[دوّم]. رهبر انقلاب در آخرین موضعگیری انتخاباتیشان، تصریح کردند که «اصلح، آن کسی است که در درجۀ اوّل، به مبانی این انقلاب و این نظام، اعتقاد قلبی و واقعی داشته باشد.» معنی «در درجۀ اوّل» این است که چنانچه این خصوصیّت را آنچنان که باید نداشت، نباید به سراغ گزینۀ خصوصیّت دوّم که کارآمدی است رفت. «کارآمدی منهای اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب»، چیزی میشود شبیه عملکرد تکنوکراتها. پس اصل حاکم و تعیینکننده، «اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب» است و اعتقاد نیز در عملِ مدیریتی، جلوهگر میشود؛ یعنی نمیتوان به ادعای زبانی، اکتفا کرد. در اینجا باید وارد تطبیقِ «مبانی» بر «مصادیق» شد و حقیقت را دریافت. کسیکه در فتنۀ سال هشتادوهشت، موضعگیری صریح و بهنگامی نداشته؛ کسیکه در دوران مدیریتش، جنبههای فرهنگیِ اقداماتِ سختافزاریاش را نادیده گرفته؛ کسیکه در اغتشاش اخیر، دوپهلو سخن گفت و از نیروی انتظامی خواست که عذرخواهی کند؛ کسیکه دربارۀ حجاب، منطق تکثّرگرایی و تساهلوتسامح را در پیش میگیرد؛ کسیکه لایحۀ حجاب را معطل و معوّق نگاه میدارد؛ کسیکه با وجود تصریح رهبر انقلاب به ساماندهی فضای مجازی، سکوت اختیار میکند؛ کسیکه برای ریاستش، لابیگری میکند؛ کسیکه آشکارا میگوید با فیلترینگ، مخالف است و میخواهد شبکههای اجتماعیِ غربی، همچنان ساختارِ ذهنیِ مردم را بفرسایند؛ کسیکه از اساس، لایۀ فکری و معرفتی ندارد و تفکّراتش، ساختهوپرداختۀ مشاورانش است؛ و ... مصداقِ کسی است که «اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب» دارد؟! باید در تعریف «مبانی انقلاب»، تجدیدنظر کرد تا بتوان او را از این جهت، اصلح دانست!
[سوّم]. جلیلی، نیامده که برود؛ او خواهد ماند و کنار نخواهد کشید. منطقِ سیاسیِ او، تکلیفاندیشی است و به سبب این تکلیف است که آمده و «شکست» برای او معنا ندارد. در اینکه او اصلح است و خواهد ماند، تردیدی نداشته باشید و بهجای اجماع، دربارۀ بسطِ بدنۀ اجتماعیاش کوشش کنید. اگر او در این مدّت اندک، اینچنین پیشروی اجتماعی داشته و توانسته در خاکستریها نفوذ کند، چرا نتواند بیش از این پیش برود؟! میگویند جلیلی نمیتواند «رأی خاکستریها» را به دست آورد و ازاینرو، باید از او صرفنظر کرد. اما رأیِ بالای جلیلی که در نظرسنجیها اخیر، نمایان شده، حاکی از چیست؟! این حجم از رأی به جلیلی، رأیِ «حامیان خاص» و «هوادارانِ ایدئولوژیکِ» او است، یا اینکه او توانسته از این لایه، فراتر برود و رأی بخش مهمی از «خاکستریها» را نیز به دست آورد؟! هواداران خاصِ جلیلی، این اندازه پُرشمار نیستند، بلکه واقعیّت این است که او به دلیل قرارگرفتن در امتداد رئیسی، توانسته یک «پایگاه اجتماعیِ جدّی» بیابد. این پایگاه اجتماعیِ جدید، شامل خاکستریها نیز میشود؛ همانها که درد «عدالت» و «معیشت» دارند و از «تبعیض» و «فساد» و «ویژهخواری» و «آقازادگی» و «اشرافیگری» خستهاند. اینان احساس کردند که جلیلی، همان کسی است که میتواند همانند رئیسی عمل کند و سخن از عدالت و محرومنوازی، شعار انتخاباتیاش نیست. خاکستریها باید احساس کنند که «صادقانه» با آنها سخن گفته میشود؛ آنها تفاوت میان صداقت و تصنّع را میفهمند و درمییابند که لفظ عدالت، سازگاری با زندگی و مدیریت چه کسانی ندارد. این فهم طبیعی و عامیانه از جلیلی، شکل گرفته و خاکستریها، ازاینجهت است که با او همذاتپنداری میکنند. دیگران چنین قابلیتی ندارند؛ وگرنه این سبد رأی، از آنِ آنها میشد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi