سلام دوستان بزرگوار مقاله ای را بصورت قسمت بندی شده خدمتتان تقدیم می کنم با عنوان «اختیار و اضطرار» این مقاله بر مبنای یک مطلب بسیار ظریف و بدیع مأخوذه از کتاب شریف کاشف الاسرار مرحوم مولا نظرعلی طالقانی، نوشته شده که مفهوم حقیقی آزادی و اختیار انسان را بیان می کند. حتماً می‌دانید که خداوند در قرآن کریم در چند آیه، برخی انسان ها را به چارپایان تشبیه نموده. پس هر کس مایل است سرّ این مطلب را بیش از پیش و بصورت یقینی درک کرده و معیار دقیقی برای آن بیابد این مقاله را از قسمت اول مورد مطالعه قرار دهد. هر کس مایل است مفهوم حقیقی آزادی و اختیار را بیش از پیش درک کند، این مقاله را مورد مطالعه قرار دهد. و هر کس مایل است مقاله را بصورت کامل دریافت کند، پیام دهد. التماس دعا 🤲 سید حمید

اونایی که جلوی دوربین مدار بسته عزرائیل علیه السلام را دیدن و خواستن ازش فـــــــرارکنن ولی مُردند چه غم انگیز😔😔🤔🤔 ✅خدایا از گناهانم بر تو پناه میبرم ـــــــــــــــــــــــ

گفته اند: این مجلس آمریکاست 🙈

روز گذشته خبری منتشر شد که گروه مقاومت اصحاب الکهف عراق از کشف شبکه جاسوسی نروژ که برای رژیم صهیونیستی فعالیت می‌کرد، خبر داده بود. در گزارش اصحاب الکهف آمده که در سال 2021 با دستگیری عوامل نروژی، انبار بزرگ تجهیزات و بمب‌هایی که قرار بود به ایران فرستاده شود را کشف و ضبط کرده است. در مجموع کشورهای اسکاندیناوی با تبلیغات آنچنانی می‌خواهند چهره‌ای انسانی از خود به نمایش بگذارند اما از جمله کثیف‌ترین و پست‌فطرت‌ترین کشورهای جهان هستند که در خدمت منابع امپریالیسم و صهیونیسم بین‌الملل قرار دارند. سفارت سوئد محل تجمع افسران سیستم امنیتی این کشور است که در خدمت سیا و موساد هستند و یکی از فعال‌ترین شبکه‌های ضدایرانی را در اروپا هدایت می‌کنند و در ایران نیز در حوزه قومیت‌ها دست بلندی دارند. حالا نگاه کنید که وزیر امور خارجه سوئد که کشورش محل تجمع تروریست‌ها و قاتلان مردم غرب آسیا است چگونه با وقاحت از اعدام یک تروریست که دستش به خون بیش از 450 ایرانی آلوده است، حمایت می‌کند. این‌ها را بشناسید... @syriankhabar

☀️۲۵) در فرازی از وصیت‌نامه معروف امیرالمومنین ع به امام حسن ع آمده است: و بدان پسرم! بهترین چیزی که دوست دارم از وصيتم به كار بندى، تقوای الهی است، و بر آنچه بر تو واجب داشته، بسنده كردن، و رفتن به راهى كه پدرانت پيمودند و پارسايان خاندانت بر آن راه بودند؛ چه، آنان از نگريستن در كار خويش باز نايستادند، چنانكه تو مى‏‌نگرى؛ و نه از انديشيدن، چنانكه تو مى ‏انديشى؛ و انجام كار چنانشان كرد كه آنچه را شناختند برگرفتند، و از بند آنچه بر عهده‌‏شان نبود بازایستادند. و اگر نفس تو پذيرفتن چنين نتواند، و خواهد چنانكه آنان دانستند بداند، پس بكوش تا جستجوى تو از روى فهمیدن عمیق و آموختن باشد نه به غوطه‌ور شدن در ورطه شبهه‌‏ها و آویختن به مناقشه‌ها. و پيش از اين كه اين راه را بپويى بايد از خداى خود يارى جويى و براى توفيق خود روى بدو آرى و هر شائبه‌ای که تو را به شبهه‌‏اى دچار سازد يا به گمراهى‌‏ات در اندازد، واگذارى. پس هرگاه يقين كردى که دلت صفا یافت و [در برابر حق و حقیقت] خاشع شد، و انديشه‌‏ات به تمامیت رسید و از پراکندگی رها شد، و همّت تو همّ واحدی گرديد، در آنچه برايت روشن ساختم بنگر. و اگر آنچه که دوست دارى از خویشتن و از آسودگى فكر و انديشه‏ات، برایت حاصل نشد، بدان که در راهى كه درست نمى‏بينى گام می‌نهی، و در ورطه تاريكى‌ها ره می‌سپاری، و طالب دين کسی نیست که در تاریکی گام نهد یا [حق و باطل را] درهم‌آمیزد؛ و در چنين حال بازداشتن خويش از این کار بهتر است. 📚نهج البلاغة، نامه 31 (ترجمه با اقتباس از ترجمه شهيدى، ص298-299)؛ 📚 تحف العقول، ص71 📚سید بن طاووس سندهای متعددی برای این روایت را در كشف المحجة لثمرة المهجة، ص218-220 ذکر کرده و این فراز را عینا در ص ۲۲۴ آورده است. و من وصية له ع للحسن بن علي ع كتبها إليه بحاضرين عند انصرافه من صفين‏ ... وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَبَّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِهِ إِلَيَّ مِنْ وَصِيَّتِي تَقْوَى اللَّهِ وَ الِاقْتِصَارُ عَلَى مَا فَرَضَهُ اللَّهُ [افْتَرَضَ] عَلَيْكَ وَ الْأَخْذُ بِمَا مَضَى عَلَيْهِ الْأَوَّلُونَ مِنْ آبَائِكَ وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ [أَهْلِ مِلَّتِكَ]. فَإِنَّهُمْ لَمْ يَدَعُوا أَنْ نَظَرُوا [يَنْظُرُوا] لِأَنْفُسِهِمْ كَمَا أَنْتَ نَاظِرٌ، وَ فَكَّرُوا كَمَا أَنْتَ مُفَكِّرٌ؛ ثُمَّ رَدَّهُمْ آخِرُ ذَلِكَ إِلَى الْأَخْذِ بِمَا عَرَفُوا وَ الْإِمْسَاكِ عَمَّا لَمْ يُكَلَّفُوا. فَإِنْ أَبَتْ نَفْسُكَ أَنْ تَقْبَلَ ذَلِكَ دُونَ أَنْ تَعْلَمَ كَمَا عَلِمُوا فَلْيَكُنْ طَلَبُكَ ذَلِكَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ، لَا بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ وَ عُلَقِ [غُلُوِّ] الْخُصُومَاتِ وَ ابْدَأْ قَبْلَ نَظَرِكَ فِي ذَلِكَ بِالاسْتِعَانَةِ بِإِلَهِكَ وَ الرَّغْبَةِ إِلَيْهِ فِي تَوْفِيقِكَ وَ تَرْكِ كُلِّ شَائِبَةٍ أَوْلَجَتْكَ فِي شُبْهَةٍ [أَدْخَلَتْ عَلَيْكَ شُبْهَةً] أَوْ [و] أَسْلَمَتْكَ إِلَى ضَلَالَةٍ. فَإِنْ [وَ إِذَا] أَيْقَنْتَ أَنْ قَدْ صَفَا قَلْبُكَ فَخَشَعَ، وَ تَمَّ رَأْيُكَ فَاجْتَمَعَ، وَ كَانَ هَمُّكَ فِي ذَلِكَ هَمّاً وَاحِداً فَانْظُرْ فِيمَا فَسَّرْتُ لَكَ. وَ إِنْ أَنْتَ لَمْ يَجْتَمِعْ لَكَ مَا تُحِبُّ مِنْ نَفْسِكَ وَ [مِنْ] فَرَاغِ نَظَرِكَ وَ فِكْرِكَ‏ فَاعْلَمْ أَنَّكَ إِنَّمَا تَخْبِطُ [خَبْطَ] الْعَشْوَاءَ وَ تَتَوَرَّطُ الظَّلْمَاءَ وَ لَيْسَ طَالِبُ الدِّينِ مَنْ خَبَطَ أَوْ [وَ لَا] خَلَطَ وَ الْإِمْسَاكُ عَنْ ذَلِكَ أَمْثَلُ.... @yekaye

🔺دمش گرم سردار تنگسیری ، نشسته یک گوشه ببیند آمریکایی ها پُزِ رونمایی از چه چیزی را میدهند، یک هفته بعدش یکی عین همان را رونمایی میکند بعد هم توضیح میدهد از چه سالی در سازمان رزم ایران بوده... اینجا او با اشاره به رونمایی آمریکا از یک شناور بی سرنشین توضیح میدهد که ایران یک هفته بعد مدلی پیشرفته تر که حدودا یک و نیم برابر سریعتر از مدل آمریکایی است را رونمایی کرده ، مدلی که بیش از دو سال در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران در حال انجام ماموریت بوده است... پرچم بالاست🇮🇷✌️ @mrtahlilgar1

🔺 تصور کنید شما روی صندلی در آرایشگاه نشسته اید، فردی وارد میشود تا آرایشگر را به رگبار ببندند ، محترمانه از شما میخواهد که به کنار بروید و مزاحم کارش نشوید، شما ناگهان یادتان می افتد که کار نصفه کاره مانده و اگر آرایشگر به دیار باقی برود، کسی نیست موهای نصفه کاره مانده ی شما را کامل کند، پس احساس مسئولیت میکنید ، دست به سلاح برده و فردی که مزاحم آرایشگرتان شده را آبکش میکنید تا زود تر به وضعیت اصلاح شما رسیدگی کنند... این داستان خیلی تخیلی بود نه؟ داستان نیست. روایت یک روز در یک آرایشگاه در آمریکاست ... اوضاع در آمریکا از حالت عادی کاملا خارج شده است. جامعه دلیلی برای خودمدیریتی ندارد. سیستم هم اراده ای برای آن ندارد. از عهده پلیس هم کاملا خارج است. این ساختمان از درون پوسیده! منتظر یک ریزش وحشتناک ، عجیب و غریب و عبرت آموز باشید... پرچم بالاست🇮🇷✌️ @mrtahlilgar1

بسم الله الرحمن الرحیم  اختیار و اضطرار  (قسمت ششم) حکم شرعی نیست مگر در آنجا اختیار است و نیست اختیاری مگر حکم خدا آنجا استوار است . مختار حقیقی جز خدا نیست و هرکه تخلّق و تقرّب او به خدا بیشتر، اختیار عرضی و مجازی او بیشتر، و هرکه دور تر کمتر، تا آنکه به حیوان رسد و دامن برچیند ( یعنی تا جایی که آدمی به حد حیوان تنزّل کند و اختیار او زایل شود) خداوند متعال در سوره ذاریات آیه 56 فرموده : وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ و خلق نکردم جن و انس را جز برای اینکه مرا بپرستند  یعنی جز برای اینکه مرا عبادت کنند ، از من اطاعت کنند ، و بقول مفسرین ، تا مرا بشناسند ، و باز بقول بعضی مفسرین برای اینکه مرا بشناسند و عاشق من شوند، و مجملاً یعنی تا مرا اطاعت کنند و عبادت کنند ، تا بدینوسیله به مقام انسانی نایل شوند جایگاه خود را درست ببینند، جایگاه انسانی خود را بشناسند، آنگاه که جایگاه خود را شناختند طالب شناخت من می شوند و کسی که طالب شناخت من شد، من را خواهد شناخت و کسی که مرا بشناسد عاشق من می شود و کسی که عاشق من شد به من می رسد. اگر این آیه را با آیات قبلی که در بالا ذکر شد کنار هم بگذاریم، می توانیم بگوییم شاید میخواهد بگوید که اصلا اختیار دیگری به انسان نداده ام، به عبارتی میخواهد بگوید که فقط یک اختیار به انسان داده ام و آن این است که مختار است اطاعت از من را انتخاب کند یا نکند  اگر عبودیت من را که فلسفه اصلی خلقت اوست انتخاب کرد، همه شئون انسانیت از قبیل اختیار و آزادی بر اومترتب می شود، در غیر اینصورت اسیر نفس خود شده و از مقام انسانی به مقام حیوانی تنزّل کرده و مضطر می شود و فاقد اختیار انسانی، بگونه ای که افعال او همواره از روی اضطرار است و نه از روی اختیار اگر اختیار ظاهری هم باشد همان اختیاری است که حیوانات نیز دارند. کما اینکه در سوره محمد آیه 12 فرموده: وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ کسانی کفر ورزیدند بهره مند می شوند (از زندگی دنیا) و می خورند ، همانگونه که چهارپایان میخورند ولی جایگاه آنها آتش است. یا در سوره فرقان آیه 44 می فرماید:  أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا آیا گمان می کنی که اکثر اینها می شنوند و یا عقل خود را بکار می اندازند ؟ نیستند این ها مگر مثل چهارپایان، بلکه گمراه تر. ادامه دارد … التماس دعا سید حمید 

این بی نظیره

بسم الله الرحمن الرحیم  اختیار و اضطرار  (قسمت هفتم) حکم شرعی نیست مگر در آنجا اختیار است و نیست اختیاری مگر حکم خدا آنجا استوار است . مختار حقیقی جز خدا نیست و هرکه تخلّق و تقرّب او به خدا بیشتر، اختیار عرضی و مجازی او بیشتر، و هرکه دور تر کمتر، تا آنکه به حیوان رسد و دامن برچیند ( یعنی تا جایی که آدمی به حد حیوان تنزّل کند و اختیار او زایل شود) ممکن است کسی بگوید که خدا به من عقل داده و من به حکم عقل عمل می کنم فارغ از احکام شرعی، پس این هم اختیار انسانی است، پاسخش این است که خداوند این عقل را به حیوان هم داده، و به تو مرتبه عالی تر آن را داده چون انتظارش از تو چیز دیگری است، اگرتو این عقل عالی را تنزّل دهی و آن را در خدمت اسب خود بگیری، این دیگر نه عقل انسانی است نه اختیار، بلکه عین اضطرار است. همنشین خر شدست این عقل پست  فکرش اینکه چون علف آرد بدست  (مثنوی مولوی) خداوند این عقل عالی را به انسان داده، لوازم آن را هم داده، خدایی که این عقل را داده آیات بیّنات را هم داده تا نور عقل تو باشد، و احکام را تشریع کرده تا میزان عقل تو گردد، تا تو که سوار بر مرکب تن هستی با نور عقل خود را از اسارت نفس برهانی ، صراط را بیابی، مرکب تن را ادب کنی و در اختیار بگیری و بر شاهراه صراط برانی تا به او برسی، نه اینکه این عقل را تنزّل دهی وعاجز کنی و در خدمت اسب تن بگماری. به قول نویسنده کتاب کاشف الاسرار، مرحوم مولی نظر علی طالقانی «عقل پیامبر درونی است و انبیاء الهی پیامبران بیرونی، عقل فقط کلیّات را می داند و بر جزئیات واقف نیست، این پیامبردرونی و آن پیامبران بیرونی که انبیاء الهی باشند هر دو رسولان خدا هستند، به همین دلیل است که عقل سلیم شرع را تصدیق می کند، و این است معنی ما حَکمَ بهِ الشّرع حکم به العقل» بشنوید این حدیث زیبا را از امام صادق علیه السلام که فرمود:  حیاة الانسان بالروح و حیاة الروح بالعقل و حیاة العقل بالعلم و حیاة العلم بالعمل و حیاة العمل بالاخلاص یعنی عقل بدون تعلیمات الهی، عقل مرده است. معلوم است که منظور از حیات در حدیث فوق الذکر، حیات معنوی است، یعنی عقل بدون تعالیم الهی، عقل مرده است، لاجرم روح کسی که عقلش مرده است نیز روح مرده است، و لذا خود آن فرد نیز به لحاظ معنوی مرده است، ولو اینکه ظاهراً زندگی می کند. به همین خاطر است که خداوند در قرآن کریم، بعضی انسان ها را به اموات نیز تشبیه کرده. پس خداوند که این چراغ عقل را به انسان داده، نور این چراغ را هم خودش داده و خودش هم آن نور را زیاد و زیاد تر می کند. خداوند در سوره نور آیه 40 فرموده :  وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ کسی را که خدا نوری به او نداده باشد، او را نوری نیست. چشم اسبان جز گیاه جز چرا هر کجا خوانیش گوید نه چرا؟ چشم اسب از چشم شه رهبر بود  چشم او بی چشم شه مضطر بود نور حس را نور حق تزیین بود  معنی نورٌ علی نور این بود (مثنوی مولوی) در سوره ضحی آیات 7 الی 10 فرمود :  وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ، قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا ، وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا. قسم به نفس (حقیقت انسان) و آنکه آن را ساخت، سپس تباهکاری و پرهیزگاری اش را به او الهام کرد، به راستی رستگار شد هر کس که آن را (حقیقت انسانی را) تزکیه کرد ، و به راستی نومید و بی بهره شد هر کس که آن را فرومایه داشت. یعنی این حقیقت انسانی که عقل جزء آن و چراغ راه آن است، و خوب بد نیز به او الهام شده است، اینطور نیست که خود به خود راه بجایی ببرد و به رستگاری برسد، بلکه همانطور که در آیات فوق تصریح شده، شرط دارد، شرط آن هم تزکیه است، و تزکیه هم بدون عبودیت الله ممکن نیست، اگر ممکن بود دیگر ارسال انبیاء و آوردن احکام و شریعت از طرف خداوند چه لزومی داشت ؟  چون بنا به تصریح آیاتی که قبلا گذشت انسان همواره بر سر دو راهی اطاعت از شیطان و طاعت الله قرار دارد، اطاعت از شیطان بواسطه ترک احکام شریعت و پیروی از هوای نفس و یا پیروی از هرکس و هر چیزی که خداوند امر به اطاعت آن را نکرده، حاصل می شود، و طاعت الله بواسطه ترک هوای نفس و هرچیز و هر کس که خداوند امر به پیروی از آن را نکرده، و تبعیت از احکام شریعت و پیروی از انبیاء و اولیاء الهی ممکن می گردد. خداوند در چند جای قرآن کریم تصریح فرموده که علت بعثت انبیاء همین امر بوده، یعنی انبیاء را فرستاد که انسان ها به مدد شریعت و احکام الهی بتوانند خود را تزکیه کنند، تا آمادگی پذیرش علوم متعالی وحکمت در آنها ایجاد شود. اول ای جان دفع شرّ موش کن  بعد از آن در جمع گندم جوش کن مثلاً در سوره آل عمران آیه 164 فرموده: 

لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ و به تحقیق که خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و ایشان را تزکیه کند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، و به تحقیق که پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. پس اینطور نیست که مثلاً خداوند به انسان ها عقل را داد مثل یک چراغی که نه نور آن زیاد می شود و نه کم و نه خاموش، آنگاه این انسان ها را به حال خود رها کرد و فرمود که بروید به عقل خود عمل کنید، نه شیطانی هست که شما را گمراه کند و نه هدایتی از من صادر می شود که شما را هدایت کند، بروید به حال خود تا بعداً در روز قیامت شما را ببینم، البته که اگر این حرف را به کودکان بزنی تمسخر خواهند کرد ولی عجیب اینجاست که فی الواقع انسان های بالغی را می بینیم مدعّی روشنفکری که دائماً دم از علم وعقل می زنند، با سخنانی پر طمطراق، که زبان حال ایشان همین است. خلق طفلانند جز مست خدا  نیست عاقل جز رهیده از هوا (مثنوی مولوی) ادامه دارد… التماس دعا سید حمید 

🔺 تاج گذاری امیرالمومنین... به کلماتی که میگوید دقت کنید : تاج گذاری امیرمومنان... برخلاف تصور خیلی ها، غرب اتفاقا به وقتش ایدئولوژی ، مذهب و باور های محکمی دارد که وطن فروش های تحت امرش هم موظف هستند از آن پیروی کنند. داعش خلیفه ی خود را امیر مومنان می دانست. بریتانیای صغیر هم درباره پادشاه خود چنین نگاهی دارد... @mrtahlilgar1