eitaa logo
کانال شهید حمید رضا باب الخانی
325 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
289 ویدیو
3 فایل
کانالی از دستنوشته ها📝و استوری های 💍همسران شهدا مخصوصا #شهیدحمیدرضاباب‌الخانی 💕 میلاد: ۱۷ دی ۱۳۶۷ شهادت: ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ محل شهادت: حلب_سوریه نام جهادی: حاج ابراهیم مزار: گلستان شهدای اصفهان خادم @Oshagheshahidan
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 🌱 🔖آیت الله قرهے : من این ڪد را به شما بدهم ڪه👈هرڪس بخواهد به آقا نزدیڪ شود اولین راهش ↓ است... ⇠چشمِ گناه بین ، امام زمان بین نمیشود...! 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 محبت‌ڪن تاامام‌زمان‌بہت‌محبت‌ڪنہ توفڪࢪمیڪنےفقط‌دعاےندبہ‌بایدبخونے تاآقانگات‌ڪنہ فڪࢪمیڪنےحتمابایدبیاےحسینیہ _خیلےازماهاحسینیہ‌مون؛ مادࢪمونہ،بابامونہ،فقیࢪطایفہ‌مونہ، همسایہ‌غࢪیبمونہ.. ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 بسم الله بی رمق تر از آن بودم که بخواهم داد و بیداد راه بیاندازم تنها راهکاری که به ذهنم رسید نشستن توی آن راه پله ی سرد بود... گفتم شاید دلشان به حالم و به حال طفلکم بسوزد... کنارم ایستادند به چشمهایشان خیره شدم گفتم: اگر شوهر شما بود هر کاری از دستم بر می آمد برایتان میکردم... اگر شوهر خودتان بود چه میکردید؟ شوهرهاشان میگفتند نمیشود که نمیشود... التماس هایم جواب داد (و تمام مدت  به یاد التماس های بی بی بودم به ملعون که بی جواب ماند...من به دوستانم التماس کردم و او به دشمنش...) آخر کار یکیشان دلش به حالم سوخت مرا بردند پیش عزیزم💔 نشستم کنارش نگاهش کردم و نگاه و نگاه مردی از آن طرف پرده گفت:خانوم راحت گریه کنید اینجا کسی نیست... نمیخواستم گریه کنم نمیخواستم پرده ی اشک مزاحم دیدارمان شود دست کشیدم روی صورتش دستم که از صورتش پایین آمد لب هایش خندید بغضم ترکید با گریه خندیدم وگفتم: خندید به خدا خندید.... تلخ ترین جمله را در عمرم آن شب شنیدم گفتند: خانوم بس است باید بروید ،پیکر را باید بگذاریم در یخچال! ✍به قلم زینب ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 قربون کبوترای حرمت 🙏 ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 هـر صبح زنـده مے شـ‌ومـ از خنـده هاے دوسٺـــــ لبخند دوسٺـــ نابـــــ ٺرین شڪل گفٺگوسـتـ ... ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 🌹 وصیت شهید به فرزند خود 👇👇 محمد…! زندگی‌ کن‌ برای‌ مهدی ارواحنافداه درس‌ بخوان‌ برای‌ مهدی ارواحنافداه ورزش‌ کن‌ برای‌ مهدی ارواحنافداه محمد! من‌ تو رو از خدا‌ برای‌ خودم‌ نخواستم تو رو از خدا خواستم‌ برای‌ مهدی ارواحنافداه ❤️ شهید حمیدرضا اسداللهی ❤️ ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 بمیری محشر است ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 بسم الله پارسال در چنین روزهایی آسمان حلب زیادی شلوغ پلوغ بود صداهایی شبیه به رعد وبرق اما درست در کنار گوش های آدم در روز چندین مرتبه تکرار می شد... نیروهای مقاومت با پیشرفت خوبی در حال پسگیری مناطق اشغال شده بودند شب که میشد مردها چندتا در میان می آمدند بعضی ها هم چندین شب نمیتوانستند بیایند؛ خانمها دور هم جمع میشدند گاهی برای آرام کردن هم گاهی برای ختم سوره فتح برای پیروزی گاهی هم برای بسته بندی خشکبار و... قبل از شروع این عملیات ها هم؛ دیرتر از اغلب مردها می آمدی... میگفتم چطور است که تو هر شب انقدر دیر می آیی؟ با خنده میگفتی: کار ما حالا است... قبل از عملیات... موقع عملیات که میشود منو حاج فلانی و حاج قاسم و ...مینشینیم عقب و بقیه میروند میجنگند.. اول دوزاری ام نیافتاد که منظورت از حاج قاسم، سردار است... (چون روی سرادر حساس بودم؛ زیاد در موردش شوخی میکرد)اما بعدش حسابی خنده ام گرفته بود.. ادامه دارد... ✍به قلم زینب همسر ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 دلتنگ توام 🙏 ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 سلطـان‌قلبم♥️🌱 یاد‌حرم‌هواییم‌میکنه! دورت‌بگردم... بالاخره‌یه‌روز‌خدا‌ امام‌رضاییم‌میکنه(: 🙏 ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 یه روزی هم میرسه که نمازمون رو به مولامون اقتداء می‌کنیم... چه فکر نازک طربناکی❤ سر نماز برای ظهور آقامون دعا کنیم ... ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 ‌آنچه روشن بکند روز مرا،🌤️ خنده‌ی توست...♡(: در غیابت دلِ من، بی نفست می‌گیرد...💔 ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii