eitaa logo
کانال شهید حمید رضا باب الخانی
325 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
300 ویدیو
3 فایل
کانالی از دستنوشته ها📝و استوری های 💍همسران شهدا مخصوصا #شهیدحمیدرضاباب‌الخانی 💕 میلاد: ۱۷ دی ۱۳۶۷ شهادت: ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ محل شهادت: حلب_سوریه نام جهادی: حاج ابراهیم مزار: گلستان شهدای اصفهان خادم @Oshagheshahidan
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴 منـــــم شبیهِ حضوری ڪه هست، اما نیست ... ٺـــــویی شبیهِ خیالی که نیست، اما هست ... ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
@AminikhaahAUD-20201123-WA0037.mp3
زمان: حجم: 4.69M
🕊 جلسه ی شانزدهم👆 استاد مهدی امینی خواه ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 من، به دیدارِ تو مشتاقم و از غیر ملول ... اے ڪه در هر نگهت معجزه باران است ... صحن پیامبر اعظم 🙏 ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 خدا تو را برای خودش کنار گذاشته بـود آغوشش را باز کرد و گفت : ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ ... ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 خدایا‌ ! من‌ هم‌ همانند‌ چمرانِ ‌عاشق: تو را شكر مي‏كنم‌ كه‌ لذت‌ معراج‌ را‌ بر روحم‌ ارزانی داشتی‌ تا گاه‏گاهی ‌از‌ دنيای ِ‌ماده ‌درگذرم ‌و آنجا جز تو را نبينم‌ و‌ جز بقای تو چيزی ‌نخواهم..🌿 ~°🌺°~
🕊 یادمون‌باشہ ‌یروزی‌هممون‌باید‌بہ‌این‌سوال‌ جواب‌بدیم ''جوونیت‌چجوری‌گذشت‌؟!…!(:'' 🦋🌹🦋
⚘⚘⚘ در دنیا هیچ چیز پیش نمےآید ڪه امتحان نباشد... 📚 توجیه المسائل ڪربلا ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
@AminikhaahAUD-20201124-WA0017.mp3
زمان: حجم: 6.08M
🕊 جلسه ی هفدهم👆 استاد مهدی امینی خواه ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 بسم الله وقتی می رسید از صدای بوق ماشین می فهمیدم، دزدگیر اتصالی داشت... قفل را که میزد صدای بوق ماشین هم در میامد! می دویدم پای پنجره و پرده را خیلی کم بطوریکه فقط چشمم بتواند بیرون را ببیند کنار میزدم و وقتی مطمئن میشدم می پردیم جلوی در منتظر می ایستادم گاهی از چشمی در نگاه میکردم تا از آخرین پیچ راه پله بگذرد خانه ی ما آخرین طبقه بود... کمی طول میکشید تا برسد مخصوصا وقتی دست پر می آمد مقداری هم به خاطر باز کردن بند پوتین هاش طول میکشید... بگذریم...برمیگردم سراغ همان ماشین... اصلا توجه نکرده بودم که ماشینی که او دارد تقریبا از باقی ماشین ها، رنگ و رو رفته تر و قدیمی تر بود.. مهم هم نبود که بخواهد توجهم را جلب کند... یادم نیست سر چه موضوعی بود اما تازه آن موقع ،یعنی بعد از چند ماه فهمیدم ماشین خودش را داده بود به یکی از نیروهایش... بنده خدا اعتراض کرده بود که این چه ماشینی است؟ برای خانواده من مناسب نیست! و ماشین آن بنده خدا حالا شده بود برای ما... ماشین ما و او که نداشت  ...همه اش موقتی بود... اما اتفاقا من خیلی دوستش داشتم رنگش با باقی ماشین ها فرق داشت... خط و خش هاش باعث شده بود قابل شناخت تر باشد.. خدا رو شکر که توی آن ماشین به شهادت نرسید! تا خاطرات خوبم با آن هایلوکس قرمز همانجا سر جایش بماند... پایان قسمت اول همسر ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
🕊 چنان از دیدنت دورم.. که باور کرده ام کورم تو کاری کن با دلم مولا که بی تو من نمیتونم :)♥️ 🙏 ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii
اصلا "ڪربلا" از "ڪرب" و "بلا" است. مگر مےشود به ڪربلا رفت و بلا را به جان نخرید؟...🌻 📚 توجیه المسائل ڪربلا ڪانال رسمی ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ ❥ @Hamidreza_babalkhanii