تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد حتی سر @hamidreza_borghei

بتاز بر بدنش آنقدر که بنویسند تمام پیکر او در هوا غبار شده ست غبار پیکر او تربت است سجده کنید که زیر قدم های خاکسار شده ست @hamidreza_borghei

رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی در برنامه مخاطب خاص کربلای معلی شب عاشورا محرم سال ۱۴۰۰ برای مشاهده فیلم کامل برنامه مخاطب خاص با حضور استاد برقعی به کانال تلگرام مراجعه کنید آدرس کانال در بیو پیج @hamidreza_borghei

به نام نامی سر شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی در برنامه مخاطب خاص کربلای معلی شب عاشورا محرم سال ۱۴۰۰ برای مشاهده فیلم کامل برنامه مخاطب خاص با حضور استاد برقعی به کانال تلگرام مراجعه کنید آدرس کانال در بیو پیج @hamidreza_borghei

نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من که می‌آمد صدای ناله های پنج تن از من @hamidreza_borghei

☑ شعری که از کتاب یحیی توسط جناب آقای شریعتی در برنامه امروز ( ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ ) خوانده شد : رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد پس از بی مهری دریا ,قسي القلب شد آتش به جان دودمان رحمة للعالمین افتاد خدایا هیچ زخمی بد تر از دلواپسی ها نیست که چشمش سوی خیمه لحظه های واپسین افتاد شکستن با غلاف تیغ را سر بسته میگویم زبانم لال...النگوی زنان از آستین افتاد برای من نگه دار و بیاور زخمهایت را اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد نفهمیدند طه را....نفهمیند یاسین را.... به چوب خیزران دندانه ای از حرف سین افتاد 💠 شاعر : سید حمید رضا برقعی #شعر #سید_حمیدرضا_برقعی #برنامه #برنامه_سمت_خدا ☑ @samtekhoda3

روی سجّاده ی خود یاد لبت افتادم تشنه ام بود ولی آب برایم سَم شد @hamidreza_borghei

اعجاز آه سید حمیدرضا برقعی @hamidreza_borghei

بین طوفان غنچه و گل سر در آغوش هم اند او به زینب یا که زینب می برد بر او پناه؟ @hamidreza_borghei

به تابوت تو زخم خویش را این قوم خواهد زد چه می‌شد مثل مادر نیمه شب بود تدفینت @hamidreza_borghei

برای من نگه دار و بیاور زخم هایت را اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد @hamidreza_borghei

منم حُسن ختام باشکوه داستان تو پس از این اسوه می سازند اساطیر کهن از من @hamidreza_borghei

تو را پایین کشیدند از سر منبر که می گفتند چرا پیغمبر از دوشش نمی آورد پایینت سید حمیدرضا برقعی @hamidreza_borghei

مسیر من به سوی خانه ات افتاد در باران ورق می زد زیارت نامه ات را باد در باران سید حمیدرضا برقعی @hamidreza_borghei

قطرهٔ من فُرات شد ذرّه ام آفتاب شد پیش تو سَیّدالبشر سَیّدة النّسا شدم @hamidreza_borghei

و به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد @hamidreza_borghei

آمد اینگونه ولی هرچه که آمد نرسید عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید که اویس قرنی هم به محمد (ص) نرسید عاقبت حضرت معصومه(س) به مشهد نرسید @hamidreza_borghei

آسمان را به ریسمان بردند آسمان را کشان کشان بردند پیش چشمان دیگران بردند مادرم داد زد بمان ! برده‌اند بازوی مادرم سپر ، اما... @hamidreza_borghei

آن میوه ای که فاطمه آن را طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار @hamidreza_borghei

حلقه ادبی پنجره با حضور سیدحمیدرضا برقعی سید محمدجواد شرافت پنجشنبه 23 دی ماه ، ساعت 17:30 قم، میدان بسیج ، بلوار محدث قمی ، ساختمان سردفترداران ، پلاک 14 طبقه اول @hamidreza_borghei