حجه الاسلام وحید عابدینی، پژوهشگر اقتصاد اسلامی:
نمودار بالا، نشان دهنده میزان پس انداز خالص به عنوان درصدی از درآمد ناخالص ملی آمریکا می باشد. همزمانی نرخ پس انداز منفی در سالهای 1930 و 2008 با رکود و بحران مالی قابل توجه است.در اکتبر 2020 هم نرخ پس انداز ملی در آمریکا منفی شده است.
می دانیم که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی هم در آمریکا منفی است (با توجه به شیوع کرونا).
میل به پسانداز بهشدت کاهش پیدا کرده است که موجب میشود میزان انباشت سرمایه در بخشهای تولیدی کاهش پیدا کند. این خود باعث کاهش رشد اقتصادی در کشور میشود.
همزمانی پس انداز منفی و تمایل به افزایش رشد اقتصادی زنگ خطری را به صدا درآورده است و آن کاهش ارزش دلار در آینده ای نزدیک می باشد.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
#رصد
هشدار کارشناسان: دلار در ۲۰۲۱ سقوط میکند
🔹استفان راچ کارشناس ارشد اقتصادی دانشگاه ییل آمریکا: سال آینده برای دلار آمریکا بسیار سخت خواهد بود؛ کمبود پسانداز و تمایل برای رشد اقتصادی باعث شده تا به سمت بالا بردن کسری حساب جاری برویم که این مسئله همواره به کاهش ارزش پول منجر میشود. /فارس
✅ کانال آخرین اخبار و تحلیلهای روز اقتصاد ایران↙️
@akhbare_eghtesady
مدیرعامل بورس تهران در گفتوگو با بورس نیوز:
لغو ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس
این مصوبه به بانکها ابلاغ شده و از امروز قابلیت اجرایی دارد و حتی روز گذشته به صورت شفاهی از سوی وزارت اقتصاد به مدیران عامل بانکها ابلاغ شد
✅ کانال آخرین اخبار و تحلیلهای روز اقتصاد ایران↙️
@akhbare_eghtesady
دکتر حمیدرضا مقصودی
مدیرعامل بورس تهران در گفتوگو با بورس نیوز: لغو ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس این مصوبه ب
بانکها از این به بعد به راحتی از سپردههای مردم خلق نقدینگی میکنند و اوراق میخرند....
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 700 تا پورشه مگر نخود و لوبیاست که معلوم نشود چه کسی وارد مملکت کرده است؟
⚡️ کسی که میخواهد عدالتخواه باشد، اول، بايد خودش #عادل شود و نگاهش بزرگ شود.
⚡️ ادعیه مهدوی (نظیر دعاي عصر غيبت، دعاي ضراب، دعاي يونس بن عبدالرحمن، دعاي عهد، دعای ندبه و...) را مکرر بخوانيم تا جنس عدالتخواهیِ امام زمان(عج) را بفهميم و در ما شکل بگيرد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«انسان تا خودش عادل، متواضع، خاشع و عبد نشود و تا صفت محبت را در خودش ایجاد نکند، نمیتواند از دیگران دستگیری کند. اگر انسان صفات رذيله را در خودش سرکوب نکرد و به حضرت پيوند نخورد، با صفات شيطاني نمیتواند عدالت را در عالم توسعه دهد. امام زمان(عج) که محور عدل در عالم هستند، اول، خودشان عادلاند؛ ایشان، کلمه عدلاند؛ هيچ نفسانيتي در ایشان نيست؛ همۀ کار حضرت، بندگي خداي متعال و شفاعت نسبت به عباد الله است؛ صفات کريمۀ الهي در ایشان ظهور دارد و [حضرت] با این صفات، دستگيري ميکنند.
عدالت و کرامت اینگونه محقق ميشود. ذيل مباني غرب و نظريههای اجتماعي آنها ـ چه در نظام طولي و چه در نظام عرضی ـ به هيچ وجه عدالت محقق نميشود؛ در واقع، همۀ آنها نظام سلطه است. [بهعکس،] در نظام ولايت الهي اصلاً خداي متعال نميخواهد بر ما سلطه پيدا کند؛ او از سلطۀ بر ما و از ظلم به ما چه نفعی ميبرد؟ «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً». وليِّ او هم، همينطور است. انسان عادلي هم که صفات رذيله از او رخت بسته، دنبال ظلم به ديگران نيست، دنبال فداکاري است و از فداکاري لذت ميبرد.
کسی که میخواهد عدالتخواه باشد، اول، بايد خودش عادل شده و نگاهش بزرگ شود؛ يعني بهاندازهای که انسان در دستگاه امام زمان (عج) بزرگ ميشود، ميتواند به دستگاه حضرت کمک کند؛ آدم کوچک، فعلش هم کوچک است؛ طوفان به پا کردن در فنجان چاي که هنري نيست. در شرايط درگيري با ظلم، نباید دولت مستعجل بخواهيم، ما باید اقدام خودمان را انجام بدهیم و به تحقق عدل در عالم کمک کنیم. دولت مستعجل وقتي پیدا ميشود که در مقابل طرح حضرت، طرحی داشته باشیم! طرح بزرگ، زمان خودش را ميبرد؛ درخت گردو، سالها طول ميکشد تا بار بدهد، نسل بعد بايد از آن بهره ببرند؛ بذر خربزه است که پاييز به بار مینشیند؛ گاهی ما ميخواهيم عدالت امام زمان (عج) را محقق کنيم، ولی خربزهکار هستيم.
يکي از کارهاي مهم اين است: دعاهايي را که براي امام زمان (عج) وارد شده و مأثور از ائمه (عهم) است، مکرر بخوانيم تا جنس عدالتخواهي امام زمان(عج) را بفهميم و در ما شکل بگيرد. ما باید صبح و شب، دعاي عصر غيبت، دعاي ضراب، دعاي يونسبنعبدالرحمن که از امام رضا(ع) نقل شده، دعاي عهد، دعای ندبه و امثال اينها را مکرر بخوانيم تا بفهميم بايد چه اتفاقاتي بيفتد تا آن عدالت محقق شود.»
https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
☑️ @mirbaqeri_ir
#فقهحکومتی
📝 استاد آیة الله ابوالقاسم علیدوست(دام عزه)
✳️ نظام اقتصادی اسلام
▫️ چکیده مطالب؛
1⃣ بحث در خصوص #روششناسی استنباط نظام اقتصای اسلام است. در این موضوع ما سه پیش فرض داریم که هر کدام خود جای بحث مستقل دارد، ولیکن ما به عنوان کلیات آنها را مطرح میکنیم؛
➖ پیشفرض اول: نظام اقتصادی در اسلام وجود دارد. وقتی کسی منکر نظام اقتصاد اسلامی باشد، بحث ما بیمحل است.
➖ پیشفرض دوم: این نظام قابل استنباط، یا لازمالاستنباط است.
➖ پیشفرض سوم: استنباط نظام اسلامی روش خاصی دارد. اگر کسی بگوید استنباط نظام اسلامی مانند استنباط صلات مسافر است، بحث ویژهای در روش استنباط نخواهد بود.
2⃣به نظر ما حداقل باید چهار کار صورت گیرد تا روش پاسخگو در استنباط نظام اقتصادی اسلام به دست آید. نمیگویم که این چهار روش منحصر است، ولیکن این روشها بنیادی و اساسی است. این چهار روش عبارتند از: ۱. ظرفیتشناسی اسناد استنباط ۲. توسعه مسائل اصول فقه ۳. توجه به ظرفیت اسناد عام قرادادها و ۴. اصلاح نگاه حداقلی و قدر متیقنگیری.
http://ijtihadnet.ir/
♻️ پیشتر در پرونده ای با عنوان «فقه مقاصد» برخی از دیدگاههای حضرت استاد مورد بررسی و نقد قرار گرفت. با این وجود، تلقی ایشان درباره #ضرورتتوسعهروشاستنباط، امری غیرقابل انکار است که توجه اندیشمندان اصولی به این عرصه را میطلبد.
@alfigh_alosul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯 اقتصاد ما عین اعتقاد ماست و اعتقاد ما عین اقتصاد ما...
💠 @ProfDerakhshan
لکماقتصادکم
ولنااقتصادنا
حسین عباسی فر/ پژوهشگر اقتصادی
کسی که میخواهد طب اسلامی را تخریب کند اول طب اسلامی را در تجویز چند داروی گیاهی تعریف میکند و بعد آن را نقد و نفی میکند.
اسم این مغالطه، مغالطه پهلوان پنبه است.
طب اسلامی محدودهی گستردهای از داروشناسی و شناخت جسم و روح تا سبک زندگی فردی و اجتماعی را در برمیگیرد.
وقتی اینگونه طب اسلامی تعریف شود خواهیم دید که اسلام برای تمام ابعاد این طب حرف دارد. چرا که اسلام در مورد کمالِ جسم و روح و فرد و جامعه نظر دارد.
در مورد موضوع اقتصاد اسلامی هم همین است. وقتی اقتصاد را در نرخ تورم و وام بانکی خلاصه کنیم از اقتصاد اسلامی پهلوان پنبهای ساختیم که خب هر کودکی میتواند نقدش کند.
اما اگر پشت هر نظریهی اقتصادی، یک نظریهی عدالت ببینیم که ارزشها و هنجارهای مرتبط با آن نظریه را تعیین کرده است آنوقت خواهیم دید که بحث تضاد عقل و دین نیست.
بلکه بحث تعارض ادیان است. کاپیتالیسمِ امروز، اقتصادِ [دینِ] نئولیبرالیسم است. دینی که نظریهی عدالت خود را دارد و بر اساس آن در مورد اصول اقتصادی مثل مالکیت و حدود آن، رابطهی دولت و بخش خصوصی، مسالهی ثروت، تولید، کار و رفاه، اقتصاد سیاسی و..."حکم" میدهد. فتوا میدهد. آیه و روایت دارد. پیامبر دارد. مگر نه این است که مارکسیسم هم دین است؟ چطور این ادیان غیرالهی میتوانند در حوزهی اقتصاد نظر داشته باشند و اسلام نظریهی عدالت نداشته باشد؟ آنهم اسلامی که تمام رسالت انبیاء و اولیاء را اقامه قسط میداند!
با نظر کدام عقلا اقامهی قسط کنیم؟ با نظر هایک و اسمیت و جِوُنز و والراس و کینز و فریدمن و ساموئلسون؟ با فلسفهی عدالت رالز؟ یا مارکس و هگل؟
اقتصادِ اسلامی هم بر فلسفهی اسلامی و نظریهی عدالت اسلامی بنا میشود.
فقط فرق ما و غربزدهها این است که امام به تبعیت از قرآن به ما یاد داده است در مقابل این ادیان بگوییم: نه شرقی، نه غربی (لَکُم دینُکم) ؛ جمهوری اسلامی (وَ لیَ دین)
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
ممنونم از بچههای پرسپولیس که پس از چندین ماه غصه ملی، دل مردم رو شاد کردن.
پرسپولیس نشان داد اگر همه دنیا بخواهند فشار بیاورند ما میتوانیم روبروی آن بایستیم و پیروز شویم.
در اقتصاد هم همین است...
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🔆 آیا چیزی به نام #علم_اقتصاد داریم؟
✍ دکتر #علی_سعیدی
🔸بیش از شصت-هفتاد سال است (از زمان نگارش اقتصادنا توسط شهیدصدر) که جامعۀ روشنفکران غربزده گاه و بیگاه سؤالی تکراری را مطرح میکنند و با گلآلودکردن آب، ماهیگیری میکنند: آیا چیزی به نام «اقتصاد اسلامی» داریم؟ کاری به اغراض سیاسی یا منافع اقتصادی مطرحکنندگان این شبهه ندارم، اما به محض مطرحشدن این شبهه، تعداد زیادی از متفکران در سطوح مختلف سعی در پاسخگویی به این شبهه میکنند و هر کدام به نحوی از انحا تلاش میکند نشان دهد که بله، چیزی به نام اقتصاد اسلامی داریم؛ حالا این «چیز» ممکن است از جنس «علم» نباشد اما قطعاً از جنس مکتب است، همانطور که مکتب سرمایهداری و سوسیالیسم داریم.
❓اما هیچکس نمیپرسد که آیا اساساً چیزی به نام #علم_اقتصاد داریم؟ این چیز کجاست؟ کدام #علم؟
🔸در نگاه اول، کسانی که این سؤال برایشان عجیب است، در ذهن خود آنچه در دانشگاهها و کلاسهای درسی تحت عنوان اقتصاد خرد و اقتصاد کلان و اقتصاد سنجی تدریس میشود را «علم» اقتصاد میدانند و لذا جواب سؤال برایشان روشن است: بله، علم اقتصاد داریم و منظور از آن، #اقتصاد_اثباتی است!
🔸 برای اینکه بحث روشنتر شود، باید به چند سؤال پاسخ دهیم: اولاً منظور ما از علم چیست؟
🔸 اگر علم یعنی معرفتی که از هستها و واقعیتهای مشاهدهشده (facts) سخن میگوید، باید بهعنوان مدرس دانشگاه که سالهاست اقتصاد خوانده و تدریس کردهام بپرسم که در اقتصاد خرد و اقتصاد کلان از کدام «واقعیت» و از کدام «هست» سخن میگوییم؟ آیا واقعیتهای مشاهدهشده و بهاصطلاح هستهای اقتصادی بهصورت لخت و عریان در صحنۀ عینیت حضور دارند و ما کافیست چشممان را باز کنیم تا آنها را ببینیم یا اینکه این واقعیتها آن چیزهایی هستند که «ما میبینیم» نه آنچه در خارج هست. همواره «ما» به همراه تمام تعلقات و باورها و ذهنیتهایمان بهعنوان حد واسط آنچه درواقع وجود دارد و آنچه بهعنوان گزارهای علمی یا اثباتی (positive) از آن یاد میشود، قرار داریم. به بیان سادهتر، هیچ گزارۀ اثباتی در اقتصاد فارغ از باورها و تعلقات و ذهنیتهای اقتصاددان نیست. البته منشأ این باورها و تعلقات هر چیزی میتواند باشد: جامعه، تاریخ، طبقۀ اجتماعی، فرهنگ و البته دین الهی.
🔸 کسی که اندک مطالعهای در ساحت فلسفۀ اقتصاد یا فلسفۀ علم یا معرفتشناسی داشته باشد میداند که واقع بما هو واقع قابل شناخت و تبیین بدون هرگونه جهتگیری اخلاقی و هنجاری نیست، یا لااقل در آن تردیدها و مناقشات و مناظرات فراوان و بنیادینی وجود دارد.
🔸 ثانیاً موضوع مطالعات اقتصادی چیست؟ نباید این واقعیت را انکار کرد که گزارهها و آموزههای اقتصادی، بهتبع گزارهها و آموزههای انسانی و اجتماعی، محصول مشاهدات و گزارشها و روایتهای تاریخی و جامعهشناختی است و گمان میکنم برای خوانندگان محترم اینقدر بدیهی باشد که این گزارشها و روایتها چقدر میتواند جهتدار و بعضاً متعارض یا متناقض باشد که دیگر نیازی به توضیح در این باره نباشد.
🔸 ثالثاً من بهجای اینکه بهدنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، میخواهم سؤال بنیادینتری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزارههای بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟ مثلاً اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل میتواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزارهای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا مثلاً نظریۀ مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمتها مرتبط میکند، گزارهای اثباتی و فارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟ یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرفکننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن میگویند؟
🔸 آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاسهای اقتصاد میخوانیم و درس میدهیم هر کدام به نحوی بهدنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از اینها از نوع #حکم و #فتوا هستند و امری را #حلال و عمل بر خلاف آن را #حرام میکنند؟ مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی #واجب است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده میشود؟ و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند میکند؟ به بیان صریح و ساده، تمام آنچه بهعنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج میشود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان!
👇ادامه در پست بعدی
هدایت شده از اندیشکده قصد
https://ecoiran.com/بخش-گزارش-خبری-57/2242-بورس-تهران-انتخابات-آمریکا
این ویدئو را ببینید!
ببینید چه کسانی تلاش دارند تحولات اقتصاد ایران را به عوامل خارجی ازجمله انتخابات آمریکا پیوند بزنند! به نظر شما انگیزۀ آنها چیست؟ صرفا توضیح یک «واقعیت» یا شکلدهی و ساخت «انتظارات»؟!
🆔 @QasdWay