📝پایان دانشگاه و فرصت دانشجو
✍️محمد هادی محمودی
1⃣
هر چه آغازی داشته، میتواند پایانی هم داشته باشد. این قاعدهی مابعدالطبیعی به ویژه در سیاست صادق است که در آن، چیزها طبیعتاً میل به فروریختن دارند، مگر به پا داشته شوند و پیوسته به پا دارندگانی داشته باشند. دانشگاه در ایران هم از این قاعده مستثنی نیست، آغازی داشته و میتواند پایانی داشته باشد و چه بسا آن پایان هماکنون باشد. به رغم واهمهای که ما از پایان داریم، پایان میتواند باشکوه و دیدنی باشد؛ بزرگی آنچه هست چه بسا بیش از آغازش در پایانش نمودار شود و احیاناً اینگونه فرصت آغازی دوباره فراهم آورد. قرارگرفتن در چنین پایانی تصمیمی شاید سترگتر از آن آغاز است، که از آغاز به گیرندگان آیندهاش واگذار شده، جرأتی بیشتر از آن هم میخواهد و تنها وقتی موجه است که مسئولانهتر و سنجیدهتر گرفته شود.
منظور از پایان دانشگاه در ایران، به پایان رسیدن علم و پژوهش و تحقیق نیست. علم و پژوهش و تحقیق، در ایران هم، صورتهای تاریخی گوناگونی دارد، پیش از دانشگاه داشته و پس از آن هم ممکن است داشته باشد. دانشگاه این میان نهادی خاص است که در آغاز صورتی از این صورتهای تاریخی را در سر داشته، آن هم در ادامه دستخوش انقلابهای سیاسی و فرهنگی رسمی و غیررسمی شده و سپس کارکردهایی که داشته و انتظاراتی که از او میرفته تغییر کرده است. منظور از پایان دانشگاه حتی این نیست که دیگر چرخ این دانشگاه نمیچرخد، از آن رو که بودجه کافی ندارد یا دانشجویانش کم شدهاند یا اساتیدش ملولاند؛ اینها همه میتواند نشانههایی از پایان باشد یا نباشد؛ منظور از پایان، به هم آمدن زمینی است که دانشگاه در آن بنا شده، به فروش رفتن آن زمین با مایملکش یا بی آن و سپس بیجا شدن دانشگاه در جغرافیایی که به او جا داده بود.
دانشگاه در ایران نهادی دولتی است، دولتی تأسیس شده و دولتی مانده است. دولتی بودن دانشگاه پیش از خدماتی است که به دولت داده و نداده یا هزینههایی است که روی دست آن گذاشته، پیشتر، دانشگاه در طرحی که از دولت داشتهایم جایی داشته و دولت هم دانشگاه را همینجا ساخته، در طرح خودش. این طرح حتی نه مشروعیتی است که مستقیماً با فعالیتهای دانشگاهیان به دولت داده شده یا از او گرفته شده. این طرح طرح خود دولت به طور کلی است. دولت در لحظه تأسیس دانشگاه بایست چیزی همچون دانشگاه میداشت. متقابلاً کار دانشگاه اولاً ایجاب دولت به طور کلی بود. وحدت و جامعیت درونی دانشگاه یادآور و گواه وحدت و جامعیتی بیرونی بود که دولت را لازم میآورد. دانشگاه الگوی اولیه و بسیط یک «دولت ملی» بود و نقشی نمادین در استقرار دولت ملی در ایران داشت.
تا پیش از صفویه، دولت به طور کلی یا دولت عقل بود یا دولت دین؛ دولت عقل دولت جهانی همه اقوام و ادیان بود، در علم هم الگوی مابعدالطبیعه را پیش میبُرد و نهادی به نظم آن میساخت. دولت دین دولت تمدنی ملل و نحَل یک دین بود، در علم هم به الگوی علوم دینی نظر داشت و نهادی چنان میساخت. اینها دو طرح کلی بودند و گاه با هم میآمیختند و گاه با هم میستیختند. این میان ایدهی یک دولت ملی که هم میتوانست خود را در آینه تاریخ و فرهنگ ایران ببیند و هم سودای حضوری «امروزی» داشت با شروع صفویه پدیدار و به تدریج واضحتر شد، تا آنجا که در دوره پهلوی نهادعلم متناسب با خود را میخواست.
دولت ملی دولت یک کشور است، سازمان ادارهی یک واحد جغرافیایی با مرزهای دقیق، صرفنظر از عناصر متنوع قومی و زبانی و دینی که ممکن است در درون داشته باشد. از این عناصر هر آنچه به بقا و قدرت دولت ملی کمک کند حق دارد باقی بماند، وگرنه بایست صورتی نو و سازوار با دولت ملی بگیرد یا از میان برود. دانشگاه در مقام نهادعلم چنین دولتی، بایست ابتدا امکان چنین وحدتی را در علم به نمایش میگذاشت. دانشگاه هم یک واحد اداری بود از علوم مختلف که از سویی به دین و فرهنگ خاصی محدود نبودند، اما از سوی دیگر به صرف اینکه در جایی از جهان علم بودند هم نمیتوانستند اینجا باشند. در مقابل، وحدت این علوم وحدتی ملی بود. به بیان دیگر دانشگاه حدی سلبی و حدی ایجابی داشت، حدی سلبی از یک سو در برابر تخصیص به علوم دینی و سنتی، و از سوی دیگر در برابر تعمیم به علوم جهانی، و حدی ایجابی نسبت به علوم ملی. اما به راستی تا کجا و به چه نحو میشد ملت ایرانی را از آن تخصیص و تعمیم رهانید؟ و چه علومی با چه ویژگیهایی میتوانستند علوم ملی ما ایرانیان باشند؟
ادامه دارد...
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
2⃣
دانشگاه با سوءتفاهمهایی پیرامون استقلال علم به راه افتاد، سوءتفاهمهایی که گریبانگیر دولتمردان مؤسسی بود که بعضاً خود اهل علم بودند و الگوی دانشگاهیان آینده به شمار میآمدند. این سوءتفاهمها آنها را بر آن داشته بود که علم چیزی است که میتواند لباس فرهنگ بپوشد و تابع نحوی سیاست فرهنگی باشد. به بیان دیگر درک استقلال علم همچون بیجهتی، زمینهای برای در اختیار گرفتن و سیاست راندن بر علم بود. متقابلاً نهاد ادارهی دانشگاه نهادی تا جای ممکن اداری و غیرسیاسی دیده شد و چنین هم ماند تا کمترین مقاومت را در برابر سیاستهای دولتی داشته باشد. این سوءتفاهمها اما اختصاصی به دولتمردان نداشت؛ دانشگاهیان نادولتمرد هم که از استقلال علم تخصص و تمحض میفهمیدند، به جان کتابخانههای تاریخ علم افتادند که روزی هم اگر تمام میشد، با نسخ قدیمیِ تازه مکشوف یاری میشد و حالا نسخهشناسی و تصحیح و بازنگری تاریخ علم به استناد آنها، کاری بود که هرگز تمام نمیشد. این تخصص و تمحض به سیاست اجازه میداد پیوسته چیزی بیرونی بماند که دانشمند در آن صلاحیت اظهار نظر ندارد و باید بر سرش با دولتمردان مصالحه کند. در عوض دانشگاهیان میتوانستند منافع صنفیشان را، چندانکه به آنها بدهند، داشته باشند. باز هم در آن درک تخصصی و این مصالحهی بعدی بود که پای گرایشهای ایدئولوژیکی را به دانشگاه باز کرد که علم را به واقع فاقد جهت میدانستند و میآمدند تا جهتی که کم دارد را به آن اضافه کنند.
بناشدن ساختمان دانشگاه بر ستون این سوءتفاهمهای تفاهمشده میان دولتمردان و دانشگاهیان هیچگاه اجازه نداد تا استقلال علم همچون ایده و جهت درونی علم طرح و تثبیت شود و هرگاه فرد یا افرادی پیدا شدند و دم از چنین چیزی زدند، همزمان از علم و سیاست بیرون انداخته شدند تا دیوار دانشگاه که نماد ائتلاف علم و دولت ملی بود یکوقت ترک نخورد، ائتلافی نمادین در طرح دولت ملی که طرفین را با همهی تنشهای و هزینههایی که برای هم داشتهاند نهایتاً کنار هم نگه داشته است. حال اگر دولت به این نتیجه رسیده باشد که ملیت دستکم دیگر عنصر نمادینی نیست که نیاز به احرازی نمادین در جایی مثل دانشگاه داشته باشد، یا نیروهایی در سیاست به کار افتاده باشند که طرح دولت ملی را متعلق به گذشتهی تاریخ بدانند و متقابلاً عنصر نمادین «نمایندگی» را نپذیرند یا دیگر ضروری ندانند، باید قبول کرد که دانشگاه به آخر راهی رسیده است که در طرح دولت ملی داشته و با او آمده است. دانشگاه هماکنون محصور شده در میان بسیار پژوهشکده و اندیشکده و مراکز تحقیقات داخلی و خارجی است که سرمایهی دانشگاه را به سمت خود میکشند و شاید از فزونی این نیروهای واگرا، دانشگاه به زودی دیگر رسماً وجود نداشته باشد، هرچند اسماً جایی بدین نام خوانده شود. حال کار دانشگاهیان یا هر کس که دل در گرو کار علمی دارد و میتوان در کل او را دانشجو دانست، میتواند آن باشد که دستپاچه به تدارک آنچه به تدریج رخ داده برخیزند و دست و پا بزنند تا خود را دوباره در چرخه جا کنند، یا این پایان را بپذیرند و نقشی عوض کنند، یا سرانجام به استقلال علم به عنوان ایده و جهت درونی علم بیندیشند و دولت خود را بخواهند و تعیین کنند.
ادامه دارد...
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
3⃣
ناکامیهای بزرگ دانشگاه در پاسخ به این مسائل رقم خورد. دانشگاه اولاً نتوانست علوم دینی موجود در ایران و نهاد آن را در خود هضم یا از میدان به در کند. نهاد علم دینی سر جای خود ماند و مدعی دولت ملی هم شد و دولت هم تعیین کرد. ثانیاً نتوانست تعیین تکلیف کند که کدام علوم جهانی، چرا و با چه تفسیری به دانشگاه وارد شود. دولتهای مختلف و حتی گرایشهای مختلف سیاسی و حتی اخیراً شرکتهای تجاری پای رشتهها و دیدگاههای دانشگاهی مختلفی را به دانشگاه باز کردند، بی آنکه معلوم باشد این رشتهها و دیدگاههای دانشگاهی چگونه میتوانند جایی در نقشه کلی دانشگاه داشته باشند. اما هر دوی این ناکامیها به ناکامی سوم باز میگشت: دانشگاه نمیتوانست طرحی از علم ملی داشته باشد.
با انقلاب اسلامی صداهای مختلف و متعارضی بر سر دانشگاه بلند شد، صداهایی که پیشتر قرار بود در دانشگاه لحن جدیدی به خود بگیرند یا خفه شوند. با این حال صدایی در میان همهی صداها، که دانشگاهی هم نشده بود، همان چیزی را از دانشگاه میخواست که تکلیف آغازین دانشگاه بود: اینکه دانشگاه ملی باشد. «اگر مجلس و دولت و ... از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه میگرفت، ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانهبرانداز نبود ... دانشگاهها اگر اسلامی انسانی ملی بود ...». (وصیتنامهی سیاسیالهی) در این عبارات، اسلامی و انسانی و ملی به جای هم و به معنای هم به کار رفتهاند. امام خمینی (ره) بر آن بود که اگر این ملی بودن را به قدر کافی صریح و بیرونی و موقعیتمند کند، برای دانشگاه ضروری میشود و دانشگاه راهی به آن مییابد. از این رو پیوسته متذکر میشد: «معنى اسلامى شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند.» (صحیفه، ج 12، ص 251) و باز صریحتر میگفت: «ما مىخواهیم که دانشگاهى باشد که ملت ما را مستقل و غیروابسته به شرق و غرب درست بکند ... یک ملتى مستقل ... با دانشگاه مستقل؛ که با استقلال دانشگاه کشور مستقل مىشود.» (همان، ج 14، ص 431) با این حال معلوم نبود که این استقلال دقیقاً به چه معنی است و از کجا شروع میشود، یا درست چه مانعی بزرگتر از یک حکومت وابسته بر سر راه است که با برداشتنش ممکن است دانشگاه مستقل و ملی بشود؟ این بود که انواع مداخلات در دانشگاه نهایتاً جز شتاب در به پایان بردن دانشگاه حاصلی نداشت.
چه مانعی بر سر راه بود؟ هر چه بود مانعی موردی بیرون یا درون دانشگاه نبود تا بتوان با آن برخورد کرد، و هر چه هست تنها به دانشگاه برنمیگردد، بلکه گریبان حوزهی علمیه و دانشگاههای جهانی را هم گرفته است که آن یکی نتوانست و این یکی دیگر نمیتواند نهادعلم ملی باشد. مانعی تاریخی و امروزی که به ما نزدیکتر از آن است که ببینیمش و دورتر از آن است که در تیررسمان باشد. به مانعی چنین تنها میتوان با چشمان کاملاً باز، در تاریکی شب، با گامهایی آهسته، بیچراغ و کورمال نزدیک شد، آنگاه هیچ ندید و فهمید که علم، هم در حوزه و هم در دانشگاه ایران و هم در دانشگاههای امروز و آیندهی جهان، ذاتاً نسبت به هر غرضی از بیرون لابشرط است و تا اطلاع ثانوی بنا دارد لابشرط بماند و اگر لابشرط بودنش رعایت نشود در دفاع از خود بشرطلا میشود و از هر کس که بخواهد بر گردهاش سوار شود، ولو دولت ملی باشد، میرمد.
علم فینفسه مستقل است. استقلال علم مسئلهای غامض و ادعای آن مناقشهبرانگیز است. استقلال علم اولاً استقلالی درونی است تا بیرونی. دانشمند در اصیلترین لحظات کار خویش تنها متعهد به طرح پژوهش خویش است و از هرچه چون چیزی بیرونی بر او عرضه شود فاصله میگیرد. تولید علم در گرو تجربهی درونی نحوی آزادی در کار علمی و از طریق کار علمی است. آن لابشرط بودنی که علم نسبت به اغراض بیرونی نشان میدهد هم نمود این استقلال درونی است. در ثانی، استقلال علم یک ایده و جهت است. دخلی به آن ندارد که با پژوهشهای تاریخی و معرفتشناسی اجتماعی نشان دهیم کار دانشمند در واقع، آمیخته با هر گونه شرایط او است، یا گواهی بیاوریم که علم هر چه پیشتر آمدهایم چقدر سفارش پذیرفته است و أصلاً دیگر چرخش بدون سفارش از بیرون نمیچرخد. استقلال ایده و جهت علم است و علم هر چه متعهدتر به طرح پژوهشش باشد قدرتمندتر و قدرتسازتر است. آنچه ما نمیفهمیم آن است که طرح پژوهش چه طور چیزی است و چطور شکل میگیرد؟
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
برای علاقمندان به تاریخ اندیشههای اقتصادی:
مشاهده متن کامل: b2n.ir/e87117
#پرفسور_مسعود_درخشان:
«در این بین آخرین مفهوم اقتصاد جدید شکل گرفت و اقتصاد کاملا سکولار شد. تا قبل از اسمیت مفهوم مشیت الهی در کنار مفهوم قانون طبیعی دیده میشد. آدام اسمیت «مشیت الهی» را از مفهوم قانون طبیعی حذف كرد، و به جای آن «دست نامرئی بازار» یا مكانیسم قیمتها را قرار داد و اقتصاد لیبرال را مدون کرد.»
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
دکتر کشاورز همان کسیست که از پرفسور درخشان پرسیده بود دستاورد اقتصاد اسلامی چیست؟
باز هم میگویند اصلا اقتصاد اسلامی گزاره علمی ندارد چون مبتنی بر گزارههای ایدئولوژیک و دینی است.
بلافاصله خودشان میگویند:
نظریههای علمی بر پایه اصول موضوعه ساخته میشوند!
اصول موضوعهای هم که لیبرالها با انسانشناسی ماتریالیستی و معرفتشناسی سکولار دارند لابد بدیهیاند 😊
#لکم_اقتصادکم_و_لنا_اقتصادنا
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
مردم وقت زیادی را صرف مجازستان میکنند. چون از آن لذت بیشتری میبرند. نمیتوانیم بگوییم از این مجازستان خارج شو، مادامی که لذتی فراتر از آن، یا تکلیفی فراتر از آن یا انگیزهای فراتر از آن را در واقعستان نشان ندهیم.
واقعیت، سرشار از درد و رنج و لذت و شادی و انگیزه و تکلیف است. اما مجازستان، رنجها و دردها و لذتها و حتی تکلیفها را در دسترستر میکند.
از اینجاست که پدر خانه، حتی با گریه فراوان فرزندش، لذت بیمنتهای مجازستان را رها نمیکند. یا مادر خانه، حتی نمیتواند بوی سوختن غذای روی اجاق گاز را بشنود.
مجازستان، نزدیک دور است. و واقعیت، دور نزدیک...
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
از خصوصیات بچه حزباللهیها اینه که عادت دارن با طرف مقابل مرزبندی کنن. که کار خوبی هم هست.
از مضرات حضور بچه حزباللهیها در ایتا اینه که چون معاندین و منافقین و اصلاحطلبا و ... حضور جدی و صریح ندارن، کسی نیست که باهاشون مرزبندی کنن. لذا به جون هم میفتن و با هم مرز بندی می کنند.
این به اون میگه ولایت رو نفهمیدی
اون به این میگه ولایت رو نفهمیدی
این به اون میگه ضد ولایت فقیه
اون به این میگه ضد ولایت فقیه
برادرا
خواهرا
نوک مگسک رو اشتباه گرفتید. اینجا محل طراحی عملیاته نه رینگ کشتی کج ...
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🔴وال استریت ژورنال خبرداده که آمریکا میخواهد اعمال تحریمها را سختتر کند.
آمریکا بدون همراهی اماراتیها نمیتواند کاری از پیش ببرد
اماراتیها هم از گذشته آموختهاند که نمیتوانند هم همسایه ایران باشند و هم در جنگ اقتصادی علیه ایران نقش فعال داشته باشند.
✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
@tahlile_siasi
@tahlile_siasi
⭕️ رؤسای جمهور آمریکا هم خطر بانکداری خصوصی را گوشزد کرده بودند!
✍️ احسان ولدان
🔸 آبراهام لینکلن، رئیسجمهور پیشین آمریکا، در مخالفت با بانک خصوصی چنین بیان میکند:
✳️ قدرتهای مالی در زمان صلح ملت را طعمه خود میکنند و در زمان سختی علیه آنان به توطئه میپردازند. قدرتهای بانکی از سلطنتهای مطلقه مستبدترند. از حکومتهای خودکامه گستاختر و از دیوانسالاران خودپسندترند.
✅ هر کس که درباره روشهای آنان پرسش کند یا نوری بر جرایم آنها افکند همانند دشمن جامعه محکوم میکنند. من دو دشمن بزرگ دارم ، ارتش جنوبی در پیش روی من و بانکداران در پشت سرم. ازاینرو آنکه پشت سرم است بزرگترین خصم من است.
🔹 ناخوشایندترین پیامد جنگ بر مسند قدرت نشستن شرکتهای بزرگ است و دورانی از فساد در مقامات بالا در پس آن خواهد آمد.
✅ قدرت پولی تلاش میکند تا با کارکردن روی پیشداوریهای مردم حاکمیت خود را طولانی کند تا جاییکه ثروت در دستان افراد معدودی انباشته شود و جمهوری ناپدید شود.
✳️ همچنین جان اف کندی، یکی دیگر از رؤسای جمهور پیشین آمریکا، معتقد بود تا وقتی انتشار پول تحت اختیار جامعهای با ترکیب دموکراتیک در سطوح ملی، منطقهای و محلی قرار نگیرد و تا اعتبارات بدون استثناء کارکردی عمومی پیدا نکند، قرض دادن پول برای حصول سود، همۀ دیگر تمهیدات اصلاحی را به شکست خواهد کشید.
🔰مطالعه کامل مطلب:
http://public.qasd.ir/articles/604#start
#خصوصیـخواری
#تورمـنئولیبرالی
💠 @QasdWay
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان روسای جمهور آمریکا یعنی جفرسون و جکسون در مقابله با بانک را در این انیمیشن ببینید...
تنها رئیس جمهوری که حق چاپ دلار را از فدرال رزرو به خزانه داری عطا کرد.
در 4 ژوئن سال 1963 کندی فرمان اجرایی 11110 را امضا کرد (Executive Order 11110) که حق چاپ دلار رو میداد به خزانه داری، چند وقت بعد به قتل رسید، قاتلش هم توسط یک یهودی کشته شد!
در نوامبر 1963 به صرب گلوله به قتل رسید.
لی هاروی قاتل کندی در حالی که در حلقه محافظان پلیس بود، در برابر دیدگان حاضرین توسط یک یهودی به نام جک روبی به قتل رسید.
رئیس جمهور جانسون دستور کندی را لغو کرد!
تشکر از آقای مهدوی بابت ارسال این مطلب
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
❓چرا بودجه بر همان پاشنه می چرخد که سال های قبل می چرخیده؟
‼️چون فردی که تنظیم کننده اصلی بودجه است، همچنان توانسته آتوریته خود را در بودجه ریزی حفظ کند و گویا برخی اعضای هیأت دولت هم از دست او آچمز شده اند.
⚠️اخطار می دهیم که لازم است این فرد که تنها مزیتش آن است که کتابی که خود نوشته را بهتر میخواند، برکنار شود تا بودجه ریزی کشور اصلاح شود.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
سلام
توجه📢📢📢
با فرارسیدن هفته قرآن و عترت
به قید قرعه جایزه اعطا می گردد
(ویژه سنین چهار تا ۱۶ سال)
موضوعات فراخوان :
قرائت قرآن
داستان قرآنی
داستان زندگانی اهل بیت (س)
شعر
بازی قرآنی
حدیث گویی
نقاشی
و...
مهلت ارسال : تا ۲۷ آذر
@bashirseraj
کشور هند با کمک مدل راه اندازی سیستم فروشندگی سیار توانست در یکسال ۵ میلیون شغل ایجاد کنه.
✍️مهران محمدی
اغلب نمایندگان مجلس و جامعه کارشناسی ایران تصورمیکنند راه اشتغالزایی، احداث کارخانههای عظیم با بودجه دولت است
درحالیکه اشتغال، از کسبوکارهای خرد شروع میشود
کافیست حکومت، ماموران تلکهبگیر و مقررات دستوپاگیر را حذف کند
✍️امیر سیاح
سالها پیش غرب و شرق ما فهمید که بنگاههای اقتصادی بزرگ مثل شرکتها و کارخانه های عظیم به دلیل عدم انعطاف و چابکی و نیاز به سرمایه اولیه زیاد کارآمد نیست و کسب و کارهای کوچک را توسعه داد که در عمل باعث تقسیم عادلانه تر ثروت هم شد.
اما متاسفانه فرهنگ ما چنین شغلهایی را عار میداند!
✍️ ابراهیم علیپور
#توییت
✅ @hamin_media
——————————
✅ کورکورانه و به سادگی آنچه را که می بینید یا میشنوید، باور نکنید، وقت بگذارید، تحقیق کنید !
@T_124ir
تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر
——————————
✅ کورکورانه و به سادگی آنچه را که می بینید یا میشنوید، باور نکنید، وقت بگذارید، تحقیق کنید !
@T_124ir
تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر
——————————
✅ کورکورانه و به سادگی آنچه را که می بینید یا میشنوید، باور نکنید، وقت بگذارید، تحقیق کنید !
@T_124ir
تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر
این پست و کامنت ها رو ببینید:
https://www.instagram.com/p/CXWuctjImoT/?utm_medium=copy_link
ترکیبی از معلی و کرشمه به زبان انگلیسی:😊
https://www.instagram.com/tv/CXSL1hko8va/?utm_medium=copy_link
⭕️ اولین گزارش از سامانه شفافیت حقوق و مزایا در برنامه ثریا
🔸 از شفافیت حقوق ها تا حرکت به سمت عدالت در نظام پرداخت
🔹 آیا حرکت بخش دولت سیزدهم در زمینه شفاف سازی حقوق ها به اجرای عدالت منتج میشود؟
🔸 اجرای ماده ۲۹ برنامه ششم توسعه( شفافیت حقوق ها) آرزویی که پس از حدود چهار سال امتناع دولت و دستگاه ها از قانون، در حال تحقق است.
🔹از شفافیت حقوق ها تا حرکت به سمت شفافیت اموال و دارایی مسئولان مطالبهای که باید ادامه یابد.
🕚 امشب ساعت ۲۳ از شبکه یک سیما
@sorayatv
دکتر حمیدرضا مقصودی
⭕️ اولین گزارش از سامانه شفافیت حقوق و مزایا در برنامه ثریا 🔸 از شفافیت حقوق ها تا حرکت به سمت عدال
امشب برنامه ثریا را ببینید. دکتر لطیفی حرفهایی شنیدنی دارند.
⭕️ اشتباهی به نام حذف ارز ترجیحی در بودجه ۱۴۰۱!
🔸 براساس لایحه بودجه 1401 در سال آینده ارز 4200 تومانی برای کالاهای اساسی و نهادههای دامی تخصیص نخواهد یافت و برای جبران هزینههای آن 100 هزارمیلیارد تومان پرداخت جبرانی نقدی پیشبینی شده است. سؤال اساسی این است که آیا ردیف بودجه 100 هزارمیلیارد تومانی کفاف افزایش هزینههای ناشی از حذف ارز ترجیحی کفایت میکند؟
🔹 طبق آمار بانک مرکزی در ۷ ماهه ابتدایی امسال ۱۱.۱ میلیارد دلار به ارز ترجیحی برای واردات کالای اساسی تخصیص یافته است. در لایحه بودجه ۹۹ و ۹۸ نیز ارز ترجیحی به ترتیب دارای ردیف ۱۰.۵ میلیارد دلاری و ۱۵ میلیارد دلار بوده است.
✳️ اگر دولت قصد داشته باشد که 100 هزار میلیارد تومان را به 60 میلیون نفر تخصیص دهد سالانه رقمی حدود 1.6 میلیون تومان و ماهانه 138 هزار تومان خواهد شد. افزایش قیمت ناشی از حذف ارز 4200، محدود به کالاهایی که ارز مستقیماً به آنها تخصیص مییابد نخواهد بود بلکه قیمت کالاهای وابسته به آن را نیز افزایش خواهد داد. مثلا افزایش قیمت نهادههای دامی نهتنها باعث افزایش قیمت دام زنده و گوشت بلکه قیمت لبنیات را نیز افزایش میدهد.
✅ مسئله دیگر این است که حذف ارز ترجیحی چه اثراتی بر وضعیت تولیدکنندگانی که وابسته به ارز ترجیحی هستند خواهد گذاشت...
❌ بهنظر میرسد که این تصمیمات ناشی از رویکرد برخی مسئولان دولتی بویژه رئیس سازمان برنامه و بودجه و مشاوران بازارگرا و شاگردان فکری مکتب نیاوران است که منجر به تصمیمات اشتباه و نتایج فاجعهبار میشود.
🔰 ادامه مطلب:
🔗http://public.qasd.ir/articles/607#start
💠 @QasdWay
🔴همه کارکرد اقتصادسیاسی دولت روحانی را میتوان این دانست:
🔺گره زدن متغیرهای اقتصادی کشور به خواست سیاسی آمریکا. به نحوی که آرامش آمریکا، آرامش متغیرها و چالش با آمریکا، نوسان متغیرها را به دنبال داشته باشد.
از اینجاست که:
🔺هر پالس مثبت آمریکاییها، بازار بورس را سبز پوش میکند و قیمت دلار را کاهش میدهد.
🔺و هر پالس منفی آمریکاییها، بازار بورس را قرمز پوش میکند و قیمت دلار را بالا میبرد.
❗️جالب آنجاست که آمریکا با این نفوذ در ساختار اقتصادی کشور اعلام میکند که اگر میخواهید، دلار را که سرمایه من است برای شما کم ارزش کنم و قدرت خرید شما را افزایش دهم، باید آنچه من میخواهم را انجام دهید.
❌و این متغیرها قبل از دوران روحانی، هیچگاه به این شدت وابسته به پالسهای سیاسی نبودند.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
❓به راستی پادزهر این ماجرا چیست؟
نظرتان را به این لینک ارسال کنید:
https://eitaa.com/hrmaghsoodi
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
راه شناخت لیبرالهای اقتصادی، تیپ و قیافه، ریشو بودن یا نبودن نیست. کسانی که شاگردی مکتب نیلیها را کرده، مقلد و مروج آرمانشهر غربیِ آنهایند، لیبرالاند.
#بحران_نیلی
@hzamanim
فاجعهای به نام حذف ارز ترجیحی
تصمیمی که گویا ناشی از مشورت دولت با شاگردان مکتب نیاوران است👌
#بحران_نیلی
@hzamanim