📌مسابقه خاطره بازی 💢شرکت کننده شماره ۲۷ سرکار خانم فاطمه کمسفیدی از دانشگاه پیام نور واحد انار... 👈اعتیاد آور به همراه دلنوشته با رنگ و بوی باران 🔸️کانال اطلاع رسانی حامیم استان کرمان: https://eitaa.com/hamimkerman --‐--------------------------------- 🔸 کانال خبری و اطلاع رسانی ستاد مرکزی حامیم 🆔 @haamimsetad #حامیم2 #نهاد_رهبری_در_دانشگاهها #حلقه_های_میانی #کرمان #مسابقه #خاطره_بازی

💢دلنوشته خانم فاطمه کمسفیدی بیایم خاطره هامون رو شالوده احساس کنیم و بهشون بگیم دلی نوشت ؛ آخه به نظر من خاطره ها از دل بر میان و با زبان دل نوشته میشن و دستامون فقط یه واسطه هستن . همیشه دست به قلم میشدم ؛ولی امروز دستم به قلم نرفت. به جاش دلم گفت و من نوشتم . همیشه با یکی بود ،یکی نبود شروع میکردم و کلاغ قصه هارو به خونه می‌رسوندم اما اینبار قراره قصه ی حامیم۲ به سر برسه اما کلاغه همچنان به خونش نرسه ؛کلاغ قصمون قراره بگه که حامیم تموم نشده و تازه شروعشه ... امروز از زمانی که با آگاهی تپیدم ؛فقط و فقط نشونه دیدم . نشونه هایی از شکستن، نشونه های از سردرگمی و در نهایت سوال هایی با جوابهای متناقض. به گذشته برگشتم اما برگشتنم دلی نبود ... نمیخواستم برگردم؛آخه دلتنگ میشدم ... دلتنگ حامیم ... قبل اومدن به طرح حامیم باید بین دوراهی میموندم ،دو راهی رفتن یا نرفتن . آخه رفتنم برابر بود با یکسال یا شایدم چند سال تعویق افتادن کاری که کلی براش تلاش کردم ؛اما نمیدونم چرا برام مهم نبود ... خبری از دو راهی نبود،فقط یه راه جلوی پام بود . اونم برای منی که عادت کرده بودم به اولین بودن عادت داشتم همیشه چند قدم جلوتر از بقیه باشم ولی اینبار خودم داوطلب شدم پشت سر بقیه راه برم ... مدام باهام تماس میگرفتن انصراف بده برگرد ... حیفه عقب بیفتی ... اما جواب من فقط همین بود :ارزش این طرح برام از همه چیز بالاتره . اواسط طرح دیگه همه بیخیال شدن اما بیخیال تر از همه اونا من بودم . اینجا جواب همه سوال های متناقض ذهن کنجکاوم رو گرفتم... اینجا ذهن و دلم با هم یکی شد ... با حقیقت مواجه شدم ،حقیقتی که همه ما میدونیم چقدر تلخه... اما من عاشق این تلخی هستم . آدم درد و دل کردن نیستم و دل پر از سکوتم داخل طرح حامیم پر از حرف شد . دیگه کم کم دلم میخواست با دلم دعوا کنم و بگم چه قدر پر حرف شدی . اواسط طرح بود ... داخل حسینیه نشسته بودم ،دوستام هر کدوم سرگرم یه صحبت و کاری بودن ... حوصلم سر رفته بود . رفتم سمت قفسه ها و یه قرآن برداشتم ؛با خودم گفتم:حداقل بیکار نشینم ... برای خودم یه سوره از قرآن بخونم . سوره های مختلف با خواص متفاوت میومد تو ذهنم ،اما به هیچ کدوم راضی نشدم. از خودم فارغ شدم و برای شهید گمنام یس خوندم ... تا قرانو باز کردم و یس رو شروع کردم نا خودآگاه صفحه قرآن خیس شد از اشکام ! آره تعجب کردم ؛انگاری اختیار چشمام با خودم نبود . اینقدر گریه کردم که دوستام تعجب کردن ؛ازم پرسیدن چرا گریه میکنی؟چیشد؟ ولی من با خنده از ته دل میگفتم: به خدا نمیدونم ... تا قرآن رو باز کردم یهویی چشمام شروع کرد به باریدن ... از اونروز دلبسته حسینیه شدم ؛هر زمان فرصتی هر چند کوتاه پیش میومد به بهانه های مختلف به اونجا سر میزدم ... و هنوز هم دلم اونجاست. اینجاست که جمله دل به دلدار رسید به حقیقت می‌پیونده... حامیم برای من هنوز تموم نشده تازه شروع شده #شروع_دوباره

📌مسابقه خاطره بازی 💢شرکت کننده شماره ۲۸ سرکار خانم معصومه زارعی از دانشگاه صنعتی سیرجان قبل از آمدن به دوره یه فکر و برداشت دیگه ای از طرح داشتم فکر میکردم مثل بقیه برنامه های تشکل های دانشجویی یه سخنرانی باشه، یا یه برنامه معنوی مثل راهیان نور و امثالهم. ولی با اومدن و وارد شدن به دوره تمام تفکراتم رنگ عوض کردند، طرح حامیم طرحی بود وصف نشدنی،سرشار از رشد علمی و معنوی، ای کاش تمام دانشگاه ها و تمام کلاس ها و اساتید و کتاب ها مثل محتوای این طرح بود. دوره ای که شاید هیچ وقت دیگه ای برامون تکرار نشه.... دقیقا اینجا بود که احساس کردم به دریایی ازمعرفت وصل شدم و با عمق وجودم این رو یافتم که با اون همه ادعایی که قبلا داشتم در حقیقت هیچی نمیدونستم... به راستی که حامیم همون رزق لایحتسبی ای بود که ما رو از غارِ غفلتمون بیرون کشید تا بیدارمون کنه و دنیامون رو تغییر بده... این دوره ذهن مرده ما رو زنده کرد، تحولِ درونم، تحولِ عظیم و انقلابی و عجیبی بود، یک تغییر به معنای واقعی کلمه، انقلابِ پر تلاطمِ روحمو هرگز از خاطر نمی برم... امید است که پای انقلاب و آرمان های شهدا بمانیم. بعد از این طرح احساس میکنم به خدا و امام زمان(عج) نزدیک تر شده ام... به برکت این طرح درصد خیلی بالایی از افکارم تغییر کرده،کارایی که انجام میدم و قراره انجام بدم عقاید،اعتقاداتم،تفکراتم،رفتارم و همه چیزم دارای پایه و مبنا شده، خدا رو شاکرم که این راه رو جلوی پام گذاشت، از خدا می خواهم تمام زندگیم وصف خواسته های حضرت آقا بشه... خدا کنه بتونم حق این دوره رو ادا کنم...

📌مسابقه خاطره بازی 💢شرکت کننده شماره ۲۹ سرکار خانم نیلوفر مهدی پور از دانشگاه ولیعصر رفسنجان 👈کلیپی زیبا از آنچه در طرح حامیم گذشت... 🌱ما باید دعا کنیم که آقا بیاد... 🔸️کانال اطلاع رسانی حامیم استان کرمان: https://eitaa.com/hamimkerman --‐--------------------------------- 🔸 کانال خبری و اطلاع رسانی ستاد مرکزی حامیم 🆔 @haamimsetad #حامیم2 #نهاد_رهبری_در_دانشگاهها #حلقه_های_میانی #کرمان #مسابقه #خاطره_بازی

#تسلیت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: " أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّه الْمُتَأَسِّي بِنَبِيِّه والْمُقْتَصُّ لأَثَرِه " محبوب‌ترین بندگان نزد خداوند کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جای قدم او بگذارد. نهج‌البلاغه، خطبه160 ▪️سالروز رحلت جانسوز حضرت سیدالمرسلین خاتم الانبیاء محمد مصطفی "صلی الله علیه وآله" و شهادت مظلومانه سبط اکبرش حضرت امام حسن مجتبی "علیه السلام" تسلیت باد @zanjani_net

عالم ماتم سرا... #تسلیت...

📌شب شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد. 💢عزاداری در حسینیه دانشگاه شهید باهنر کرمان در طرح حامیم 👈اثری از سرکار خانم زهرا یاری از دانشگاه جیرفت

#استوری دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد عزا گاه می‌گوید پدر گاهی حسن(ع) گاهی رضا(ع) 🏴تسلیت یا فاطمه (س)

مرحوم فِهری زنجانی ‌می‌فرمودند: در مشهد، آیت الله بهجت را دیدار کردم، پرسیدم: «یادتان هست پنجاه و پنج سال قبل، نجف با هم در مدرسۀ سید بودیم، دوست بودیم، اگر چه هم درس نبودیم، شما پرواز کردید و ما را جا گذاشتید. ما که سید بودیم. چه ‌می‌شد دست ما را هم ‌می‌گرفتید؟! اکنون که مهمان شما هستم، تا عنایت خاصی از امام رضا (علیه‌السلام) برای من نگویید، از این جا نمی‌روم!» آیت الله بهجت سرشان را پایین انداختند، آن گاه سر را بالا آوردند و فرمودند: یک بار که به حرم مشرّف شدم، حضرت مرا به داخل روضه نزد خودشان بردند، ده مطلب فرمودند. یکی این بود: «مگر ‌می‌شود، مگر ‌می‌شود، مگر ممکن است کسی به ما پناه آورد و ما او را پناه ندهیم؟!»

انسان‌های جیره‌خوار همیشه یک #تاریخ_مصرفی دارند. مسیح علینژاد: من شوکه شدم که آمریکا پیشنهاد داد من مخفی شوم و هویتم را تغییر دهم. یاد آن جمله تاریخی سردار دلها افتادم: والله هر کس تیر به سمت این نظام انداخت، #آواره شد. سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ (آل‌عمران، آیه ۱۵۱) #ترس #وحشت #دوران_پیرزنی @malek_hasanii

🔶 #طوفان_توییتری در حمایت از تحصیل دانش‌آموزان مهاجر ✅ همه با هم، برای تحصیل دانش‌آموزان مهاجر با هشتگ های #از_مهر_جا_نمانند #هم_افق_با_ولی ⏰ امشب یک‌شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۰ 💢 نکات مهم: بهتر است قبل از شروع عملیات توییت‌های خود را آماده کنید. بیشتر از دو هشتگ در توییت‌های خویش استفاده نکنید. 📌 در انتشار این پیام ما را یاری نمایید. شبکه سراسری کنشگران «هم افق با ولی» 🔹روایت آنسوی ماجرا | @onsoo_ir

استبداد مگر چیست؟ خوشحالی از شکست قهرمان ملی که بارها برای یک ملت غرور و شادی آفریده است. یک رفتار سیاستزده حاصل از فقدان فرهنگ ملی است. 👈 فرهنگ، آداب رفتاری تولید می‌کند. نبود آن آداب (فرهنگ) فرد را به هر سمتی سوق میدهد. ⛔️ یعنی نمیتواند احساسات، نفرت و هیجان خود را کنترل کند. همه چیز را با همه چیز ترکیب می کند‌. و نام گول زننده آن عمل دوری از آداب، میشود: «مبارزه با حکومت.» ▪️جرج بوش رئیس جمهور اسبق آمریکا هنگام حمله به افغانستان جهان را به دو دسته تقسیم کرد. او مقابل دوربین‌ها به جهانیان گفت: "هر ملتی در هرجای دنیا باید تصمیم خود را اتخاذ نماید. یا طرف ما هستید یا طرف تروریست‌ها." ❌ این رفتار با حسن یزدانی توسط یک عده قلیل، ترجمه "استبداد" است. 👈 یعنی یا با مایی! اگر با ما نباشی اگر قهرمان هم شوی ارزشی نداری! ✅ مگر استبداد چیزی جز این است! خوش مزه تر اینکه آن گروهی که در کلام شعار "آزادی" سر میدهد در عمل اینگونه استبداد به خرج میدهد. #علیرضا_زادبر 🔹روایت آنسوی ماجرا | @onsoo_ir