eitaa logo
سائحات
2.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
74 فایل
زیر نظر خانم طاهره همیز اداره می شود قابل توجه عزیزان بزرگواراین کانال سائحات تخصصا خودم (همیز) دراین کانال مطلب انتخاب کرده ومیگذارم وربطی به کانال هم نامم ندارد . ومن ایشان راتأییدنمیکنم زیرا وزارت اطلاعات ایشان راتأتید نمی کرد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🎓🌎🎓🌎🎓🌎🎓🌎🎓 در آستانه باز گشایی دانشگاه ها ❌ قوانین در چند دانشگاه مختلف برای دانشجویان!!👇👇 ۱_ لباسی که بطور نامناسب اندام ها را نشان دهد مجاز نمی باشد ۲_ رنگ کردن مو مجاز نمی باشد ۳_ آرایش کردن مجاز نیست ۴_ مردان باید از کت و شلوار تیره، پیراهن سفید وجوراب استفاده کنند ۵_ موها رنگ طبیعی باید داشته باشد ۶_ ریش بزی ممنوع ۷_ سوئیت شرت ممنوع است ۸_ دکمه های پیراهن بسته باشد ۹_ هرگونه جواهرآلات به جز ساعت و یک جفت گوشواره برای بانوان مجازنمی باشد ۱۰_ پوشش دانشجویان باید طوری باشد که باعث حواس پرتی خود و دیگران و مانع تمرکز بر روی درس نشود ۱۱_ پوشیدن لباس لی برای بانوان ممنوع ۱۲_ پوشیدن هرگونه تی شرت، لباس ورزشی، شلوارتنگ ممنوع ۱۳_ لباس رسمی برای آقایان: پیراهن یقه دار و آستین دار، بدون کروات بهمراه جوراب ۱۴_ لباس پاره و تنگ ممنوع ۱۵_ لباس هایی که ترغیب به مصرف مشروبات الکلی بکند ممنوع است ۱۶_ لباس ها باید داخل شلوار باشد و انقدر بلند باشد که درموقع نشستن و بلند کردن دست ها قسمت های توزده لباس بیرون نیاید ۱۷_ اگر دانشجو نتواند پوشش خود را اصلاح کند با اولیاء او تماس خواهند گرفت تا برای او لباس مناسب بیاورند و او بیرون از کلاس خواهد ماند و غیبت خواهد خورد ⁉️حدس میزنید این قوانین برای کدوم دانشگاه هاست؟ 🔻دانشگاه آزاد اسلامی؟ 🔻دانشگاه های دولتی؟ 🔻مربوط به دانشگاه امام صادقه؟ 🔻 دانشگاه الزهرا؟ 🔻حوزه علمیه قم؟ ✖️ خیر..! این قوانین مربوط به این دانشگاه هاست: موارد ۱، ۲، ۳ 👈 دانشگاه گرین ویل آمریکای شمالی موارد ۴، ۵، ۶ 👈 دانشگاه آکسفورد انگلیس موارد ۷ تا ۱۰👈 کالج رابرت ترکیه موارد ۱۱، ۱۲، ۱۳👈 هاردین لیمونز آمریکا موارد ۱۴ تا ۱۷👈 دانشگاه ایالتی کالیفرنیا 📚منبع: کتاب "نیم نگاهی به ضوابط پوشش دردانشگاه های جهان" 🔹پس غربی ها هم دارن که پوشش میتونه باعث حواس پرتی دیگران بشه 🔹 مگه تو این کشورها بده که میگن رو لباس نباید تبلیغ بشه؟ مگه فقط تو اسلام این چیزا ممنوع نیست!! 🔹چرا فقط تو دانشگاه ها این قوانین سخت پوشش رو لحاظ کردن؟ یعنی تو خیابون اگه باعث حواس پرتی و دل مشغولی دیگران بشن و رو کانون خانواده ها، جوان ها و نوجوان ها تاثیر منفی بذارن اشکالی نداره؟ 🔹راستی دانشجویان اعتراضی نمیکنن به این قوانین سخت اونم تو اون کشورها که مهد آزادی هست؟ 🤔 🆔 @hamiz_t
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی 🔺 واکنش مردم عراق به زائر مشکوک به کرونا 🆔 @hamiz_t
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸حجاب در دنیا در حال پیشروی است🔸 عده ای می‌خواهند «بی حجابی» را عادی‌سازی کنند. در مقابل، انقلاب اسلامی دارد «» را در عالَم می‌کند، نظام، خوب برخورد می‌کند! ببینید من درعین‌حالی که می‌گویم بدحجابی چه مقدار خطرناک است، اما وقتی این خانم می‌رود برای مسابقات تیراندازی، این نشانه ی پیشروی شما است. چون دارید حجاب را می‌برید داخل محیط هایی که اصلاً نمی‌توانستند حجاب را تحمل کنند! این‌ها با نظر رهبری است و از او است که این کارها را می‌کند. نمی‌خواهد حجاب را دست‌کم بگیرد. اما قومی که اصلاً سرِ پوشیده را خرافات می‌دانستند، وقتی مشاهده می‌کنند که زنی با سرِ پوشیده آمده و بازی می‌کند، درباره او فکر بهتری می‌کنند. حجاب در حال پیشروی است در دنیا. این‌ها را علامت عقب رفت و ابتذال فرهنگی نظام نبینید. رهبری، آدم است. در مبارزات فرهنگی است. @haerishirazi 🆔 @hamiz_t
♻ مرکز ثقل خانواده: طبقِ باورهایِ شرقی، بدنِ زن‌ها متفاوت از بدنِ مردان است. بدین ترتیب که انرژ‌ی زمین در بدن و درونِ زنان در گردش است. 🍀 انرژی زنانه، انرژی به درون کشاننده یا جاذب است. 🍀 این انرژی زنانه به‌قدری قوی است که در زندگی خانوادگی، اکثرِ افرادِ خانه تمایل دارند در اطرافِ فردی باشند که *نیرویِ مرکز گرا* در او از همه قوی‌تر است که این فرد معمولاً مادرِ خانواده است که نبود او کاملاً مشخص و محسوس است. 🍀 این‌که بچه‌ها عادت دارند همیشه بدانند مادر کجاست و اگر مادر از خانه بیرون رود به‌شکل عجیبی متوجه می‌شوند و دائم می پرسند مامان کجاست؟ از همین نیروی جادویی در زن نشأت می‌گیرد. 🍀 زن‌ها معمولاً نقطه‌ی ثقلِ خانه هستند. مسئولیت روانی را به منظورِ تامین و حفظِ سلامت سایر افراد خانواده، بر عهده دارند. 🍀 به همین دلیل وقتی زنی تغییری در جهتِ بهبود برمی‌دارد، تمام افرادِ خانه (چه او بچه داشته باشد یا نداشته باشد) از این بهبود بهره می‌برند 🍀 سلامتِ خانواده و جامعه به تنهایی بستگی به سالم شدن و سالم ماندنِ زن دارد.  یعنی خانم خانه که غمگین است، همه خانواده‌ آشفته می‌شود. 🍀 زنانِ زخمی، زنانِ افسرده، و زنان رنجور بدونِ این‌که بدانند و یا بخواهند، می‌توانند برایِ خود و عزیزان‌شان منشاء درد باشند!  قدرتِ سلامت‌بخشی هر زن آن‌قدر عظیم است که می‌توان ادعا کرد: با یک گل بهار می‌شود!🌹 🌸 "هفته ملی سلامت بانوان" ایرانی گرامی باد. تبریک به همه‌ی بانوان 🌹🌹🌹 @jazireabi 🆔 @hamiz_t
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 افشاگری پزشک ایتالیایی از کشتار میلیاردی با 🆔 @hamiz_t
1_5118456382277812320.mp3
6.11M
🏴🌿🏴🌿🏴🌿🏴  عبد الزهراء، روضه خوان اهل بيت مي گويد: در عالم خواب امام حسن (عليه السلام) را ديدم، به من فرمودند: شيخ عبدالزهرا چراروضه ما را نمی خوانی؟ گفتم:مگر روضه شما پاره شدن جگر شما نبود!  آقا مگر روضه شما تيرباران پيكر مطهر شما نبود؟ فرمودند: چرا اين ها همه كه آمدند مصائب من است،  امّا روضه ای كه می گويم بخوان. آن وقت و ساعتی را می گويم در خانه ما را آتش زدند، من و برادرم حسين بوديم، ما ديديم دستان پدرمان، علی (ع) را بستند،  ديديم مادرمان بين در و ديوار پرپر شد ، متحيّر مانده آيا مادرمان را از زمين برداريم يا دنبال پدرمان (ع) برویم..علی اگر دلتان مملو از بوی بقیع شد دعا کنید برای فرج .... 🏴🌿🏴🌿🏴🌿🏴 ، 🆔@hamiz_t
🌹خاطره ای فوق العاده از مادر شهیدهمت ، |همت چرا همت شد| 🔹️دکتر بعد از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم» ... 🔹️اینها را حاجیه خانم می‌گوید؛ نصرت همت. بانویی که ۳۰ شهریور ۹۹ یعنی درست یک روز مانده به چله‌ی جنگ، رفت تا شاید بعد از ۳۷ سال، پسرش را یک بار دیگر در آغوش بگیرد؛ پسری که ماجرای تولدش را اینگونه روایت می‌کند: 🔹️ «پاییز سال ۱۳۳۳ بود که با همسرم و جمعی از دوستان، قصد زیارت امام حسین (ع) را کردیم و راهی کربلا شدیم. آن موقع ابراهیم را باردار بودم. خیلی‌ها مرا از این سفر منع می‌کردند اما به خدا توکل کردم و به شوق زیارت اباعبدالله (ع) راهی کربلا شدم. با اتوبوس تا کرمانشاه آمدیم و از آنجا به مرز خسروی رفتیم. راه بسیار سخت و طاقت‌فرسایی بود، با جاده‌های خاکی و ماشین‌های قراضه. صبح روز بعد، مأموران مرزی عراق اجازه دادند که حرکت کنیم. هوا بسیار گرم بود و راه هم پر از دست‌انداز. از طرفی گرد و غباری که داخل ماشین می‌پیچید، کم‌کم حال مرا دگرگون کرد. تمام روز در راه بودیم و بالاخره پیش از مغرب به کربلا رسیدیم. 🔹️چشم‌هایم سیاهی می‌رفت و حالم به کلی بد شده بود. با زحمت مرا پیش یک دکتر بردند. دکتر پس از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم». حرف‌های دکتر مثل پتکی توی سرم کوبیده شد. خیلی ناراحت و دل‌شکسته شده بودم. علی‌اکبر (همسرم) خانه‌ای نزدیک حرم اجاره کرده بود و من ۱۵ روز تمام کنج خانه، توی رختخواب افتاده بودم. لب به هیچ قرص و کپسولی هم نمی‌زدم. 🔹️پیش خودم گفتم: «این همه راه اومدی تا اینجا که امام حسین (ع) رو زیارت کنی، حالا اگه قرار باشه بچه رو هم از دست بدی، مردن یا موندن چه اهمیتی داره؟» به علی‌اکبر گفتم که می‌خواهم بروم حرم. اما او مخالفت کرد و گفت: «حال تو مساعد نیست، بیشتر استراحت کن تا به سلامتی کامل برسی». هرچه او اصرار کرد، فایده نداشت. دیگر دلم بدجوری هوای حرم را کرده بود و طاقت در خانه ماندن نداشتم. 🔹️بالاخره علی‌اکبر مرا به حرم برد. تا نیمه‌های شب آنجا بودیم. آقا را با دلی شکسته صدا زدم و از او شفاعت خواستم. حسابی با امام حسین (ع) درد دل کردم و به او گفتم: «آقا، من شفامو از شما می‌خوام. به دکتر هم کاری ندارم. من به شوق دیدار و زیارت شما رنج این راه رو به جون خریدم. حالا از شما توقع یه گوشه چشمی دارم». بعد هم به رواق کوچک ابراهیم رفتیم و لحظاتی را هم در آنجا سپری کردیم. حسابی سبک شدم و به منزل برگشتیم. خسته شده بودم و خوابم گرفته بود. خوابیدم. در خواب خانمی را دیدم که لباس عربی به تن داشت و مثل همه مردم زیارت می‌کرد. آن خانم بلندبالا که بچه‌ای روی دستش بود، به طرف من آمد و بچه را به من سپرد و گفت: «این بچه رو بذار لای چادرت و به هیچکس هم نده. برش دار و برو». من آن بچه را توی چادرم پنهان کردم و آمدم. همان موقع از خواب پریدم. گریه امانم را بریده بود. از شدت خوشحالی زار می‌زدم. خواب را که برای مادر علی‌اکبر تعریف کردم، گفت: «این خواب یه نشونه‌ست». بعد گفت: «خیالتون راحت باشه که بچه سالمه. فقط نیت کن اگه بچه پسر بود، اسمشو بذاری محمد ابراهیم». از روز بعد دیگر اصلاً درد و ناراحتی نداشتم. 🔹️هیچکس باور نمی‌کرد. همان روز دوباره پیش دکتر رفتیم. دکتر پس از معاینه با تعجب تمام گفت: «امکان نداره؛ حتماً معجزه‌ای شده!» ما عربی بلد نبودیم و حرف‌های دکتر را یکی از دوستانمان برایمان ترجمه می‌کرد. دکتر پرسید: «شما کجا رفتین دوا درمون کردین؟ این کار کدوم طبیبه؟ الان باید مادر و بچه، هر دو از بین رفته باشن، یا حداقل بچه تلف شده باشه! شما چیکار کردین؟» علی‌اکبر گفت: «ما رفتیم پیش دکتر اصلی». دکتر وقتی شنید که عنایت آقا امام حسین (ع) است، تمام پولی را که بابت ویزیت و نسخه به او داده بودیم، به ما بازگرداند و مقداری هم داروی تقویتی برایم نوشت و گفت: «خیلی مواظب خودتون باشین». 🔹️وقتی مطمئن شدم که بچه سالم است، از علی‌اکبر خواستم که در کربلا بمانیم. رفتن و دل کندن از آنجا با توجه به مسائلی که پیش آمده بود، خیلی سخت بود. چند بار جوازمان را تمدید کردیم و بعد از چهار ماه به ایران برگشتیم. نیمه بهمن بود که سرخوش از سفر کربلا، رسیدیم به شهرضا. دوازدهم فروردین ۱۳۳۴ پسرمان به دنیا آمد.» 🔹️ امروز این مادر بزرگوار میهمان فرزند شهیدش حاج محمد ابراهیم شد/روحش شاد 🆔@hamiz_t
🔸 حاج میرزا ابوالفضل کلانتری تهرانی  یکی از عالمان نامدار تهران در عصر قاجار است. وی درس‌های عالی دینی را در محضر مرحوم آیت الله العظمى میرزا محمد حسن شیرازى، صاحب فتوای تحریم تنباکو، گذرانده بود. یکی از آثار وی کتاب «شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور» است؛ که شاید بتوان این کتاب را مشهورترین و مهم‌ترین شرحی دانست که بر زیارت عاشورا نوشته شده است. 🆔 @hamiz_t
Misaq-Haftegi980716[03].mp3
12.85M
اگه توام مسافری، قدم قدم با من بخون با نوای 🆔  @hamiz_t