آسمان: چند برش از زندگی شهید بهشتی: ✅مادرشهید بهشتی خواب پدربزرگ شهید را دیده بود. ازایشان پرسید: چه کار کنم که آن دنیا من راشفاعت کنید؟ جواب داد: از محمد محافظت کنید که باقیات صالحات شما است. ✅آلمان، هامبورگ، ایستگاه راه آهن موقع ظهر رسیده بود.قبله نما رانگاه کرد وهمانجا ایستاد نماز بخواند. پلیس راخبر کردند که یک نفرآمده و حرکات غیر طبیعی انجام میدهد. شهید را بردند اداره پلیس. گفته بود من مسلمانم.نماز هم واجب دینی ماست. محکم گفته بود.آزادش کردند. ✅جلسه بود.همه جمع بودند. شهید باهنر را دنبال شهید بهشتی فرستادند. بهشتی عذرخواهی کرد و گفت :"جمعه متعلق به خانواده است. قرار است برویم گردش." ادامه داد بچه ها منتظرند.سلام برسونید بگید فردا در خدمتم. ✅رفته بود خوزستان. جلسه تاساعت یک نیمه شب طول کشیده بود. گفته بودند برویم منزل یاهتل؟ همانجا درفرمانداری، عمامه راگذاشته بود زیر سرش وعبا را انداخته بود رویش وخوابیده بود. ✅ساواک ریخته بودند خانه اش. همه جا را میگشتند. آرام نشسته بود روی کاناپه کتاب می خواند. زیر کاناپه پرازسند بود.نفهمیدند. ✅غذای زندانش نان وآب بود. به شوخی تمسخر میگفتند:"خوشمزه است؟" میگفت:"اگر بیرون هم خورده باشی بله خوشمزه است." بعدها شد رئیس دیوان عالی کشور، خیلی از روزها غذایش نان وماست بود. ✅به او میگفتند انحصارطلب، دیکتاتور، مرفه، پول دار دوستانش میگفتند چرا جواب نمیدهی؟تاکی سکوت؟ جواب داد: مگر نشنیده ای خدادرقرآن میگوید"ان الله یدافع عن الذین آمنوا" یعنی وظیفه من این است که به خدا ایمان بیاورم، کارخدا این است که از من دفاع کند. دعا کن من وظیفه ام را خوب انجام بدم. 🆔 @hamiz_t

🆔 @hamiz_t

🌷 دیدن این کلیپ برای محبین اهل بیت(علیهم السلام) واجب است. 👌 محبین اهل بیت ، محبت اهل بیت(علیهم السلام) گوارای وجودتان. #عزیزان_حتما_نشربدید 🆔 @hamiz_t