#قرآن_بخوانیم❤️
⚘️ای پیامبر آنچه از کتاب (قرآن) به تو وحی شده است تلاوت کن».⚘️
کهف/سوره۱۸، آیه۲۷
#قرآن
#هرروز_یک_صفحه
#ثواب
#نشر_حداکثری
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرحوم آیتالله حقشناس(رحمه الله علیه):
آقا(امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: که چرا نشستی و ناهار خوردی در منزل کسی که بدی رهبر کبیر انقلاب را می گفت.
💠اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
🔹الإمام الهادی(علیه السلام) : إنَّ للّهِ مَواطِنَ یحِبُّ أن یدعی فیها فَیجیبَ، وإنَّ حائِرَ الحُسَینِ(علیه السلام) مِن تِلک المَواطِنِ.
امام هادی(علیه السلام): اماکنی هست که خدا دوست دارد در آنها به درگاهش دعا شود تا اجابت کند و حائر حسین(علیه السلام) یکی از این اماکن است.
📗المزار للمفید: ص ۲۰۹ ح ۲. نهج الدّعا (با ترجمه فارسی) جلد ۱ صفحه: ۳۷۸
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه نمازی به درد قبر و قیامت مون
میخوره؟
جواب آیت الله بهجت رو بشنویم 👆
🎤حجه الاسلام #دانشمند
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
دستورالعملهای مرحوم آيتالله قاضی درباره ماههای «رجب المرجب»، «شعبان المعظم» و «رمضان الکریم»
● دستورالعمل اول؛
«عليكم بالفرائض في أحسن أوقاتها» (بر شما باد بر ادای واجبات در بهترین زمان آن)! دستورالعمل آن است كه نمازهای واجب را در بهترين اوقات خودش انجام دهيد؛ همراه با نوافل آن! (مجموعاً ۵۱ ركعت) اگر نتوانستيد ۴۴ ركعت. اگر شواغل دنيا شما را منع كردند، «صلاة أوّابين» را كه همان نماز ظهر است، ترک نكنيد؛ چون خيلی اهمّيّت دارد! خصوص نماز ظهر خيلی اهميت دارد و آن بهواسطه وقت آن و خصوصيت و موقعيت آن در بين اوقات ديگر است! «صلاة وسطی» را كه در قرآن آمده، تفسير به نماز ظهر كردهاند و «صلاه اوّابين» يعنی آنها كه خيلی به پروردگار توجه دارند، يعنی رجوعكنندگان به خدا؛ زيرا رجوعكنندگان به خدا به آن تمسک میكنند.
● دستورالعمل دوم؛
نوافل شب را هيچ چارهای نيست، مگر آن كه آنها را بهجا آوريد؛ نه خيال كنيد نماز شب ساقط است و آن سد سكندری است كه هيچ شكسته نمیشود! عجب از كسانی كه قصد دارند، دنبال كنند مرتبهای از كمال را در حالی كه شبها قيام نمیكنند؛ ما نشنيدهايم كسی به مرتبهای از كمال برسد، مگر به قيام شب و نماز شب.
● دستورالعمل سوم؛
«عليكم بقرائة القرآن»! بر شما باد به قرائت قرآن كريم با صوت حزين و با آهنگ و غنا! يعنی با صدای خوش بخوان كه تو را تكان دهد و در روايات داريم كه قرآن را با تغنّی بخوانيد. امام زينالعابدين علیهالسلام تغنّی به قرآن میكردند. اين تغنی در قرآن برای انسان بسيار مفيد است. بهطور كلی غنای صوتی حرام است و اين اصلاً در تحت غنای حرام نيست؛ زيرا غنای حرام آن است كه انسان را به سوی لهو و لعب بكشاند.
● دستورالعمل چهارم؛
بر تو باد زيارت مشهد أعظم در هر روز! (كه منظور از مشهد أعظم أميرالمؤمنين علی علیهالسلام است؛ چون مرحوم قاضی در نجف بودهاند) و زيارت مساجد معظمه! (كه منظور كوفه و سهله است) و در بقيه مساجد عبادت خود را بهجا آوريد! چون مؤمن در مسجد مثل ماهی است در آب؛ همانطور كه حيات ماهی به آب است، حيات مؤمن هم در مسجد است. اگر ماهی را از آب بيرون اندازند، میميرد.
● دستورالعمل پنجم؛
بعد از نمازهای واجب، تسبيح حضرت صديقه طاهره سلاماللهعلیها را ترک نكنيد! زيرا كه آن ذكر كبيره شمرده شده و لااقل بعد از هر نماز يک بار بگوييد و اگر توانستيد دو يا سه بار بگوييد؛ بهتر است!
● دستورالعمل ششم؛
از لوازم مهم، دعا برای فرج حضرت حجت بقيةالله الأعظم علیهالسلام است در قنوت نماز وتر؛ و از آن گذشته در هر روز و در جميع دعاها برای حضرت علیهالسلام دعا كنيد.
● دستورالعمل هفتم؛
زيارت جامعه را روزهای جمعه بهجا آوريد! مقصود، زيارت جامعه معروف است؛ «زيارت جامعه كبيره»!
● دستورالعمل هشتم؛
قرآن كه میخوانيد، در اين سه ماه از يک جزء كمتر نباشد؛ در هر روز يک جزء!
● دستورالعمل نُهم؛
زيارت و ديدار برادران خود را زياد كنيد! (مقصود رفقای طريق هستند) خيلی آنها را زيارت كنيد و ببينيد؛ زيرا اينها هستند برادران طريقی شما كه در طريق و عقبات نفْس و تنگناها كه انسان گير میكند، به انسان کمک میكنند و نجات میدهند.
📙مطلع انوار: ج۲، ص ۱۰۵ تا ۱۱۳ (با کمی ویرایش)
بهنقل از «تذکرة الاولیاء»
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
همنشین مولا علی(علیه السلام)
#رمان_جانان_من #پارت_۵۰ ❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥 با نشستن داخل ماشین ناخودآگاه داخل
#رمان_جانان_من #پارت_۵۱
❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥
نرگس: حاج اقا اگه میشه من اینجا پیاده میشم تا شما پارک کنی یکمی قدم بزنم
اگه اشکالی نداره باشه؟
حیدر با آرامش نگاهی به من انداخت و گفت: باشه عزیزم مراقب خودت باش منم زودی میام.
نرگس: ممنون
از ماشین پیاده شدم و آرام آرام به سمت رستوران شروع به قدم زدن کردم.
هوا دلنشین بود و رایحه گل های پارک و بوی عطر غذاهای رستوران کنارش فضا را حسابی پر کرده بود.
کنار درب ورودی رستوران منتظر حیدر ایستادم و نگاهم را به دو دختر بچه کوچک که دست های پدر بزرگشان را گرفته بودند و او را به سمت پاک میکشیدند و میخندیدند دوختم.
با شنیدن صدای خنده هایشان لبخند روی لبم نشست.
با شنیدن صدای تلفن همراهم دستم را داخل کیفم بردم و با دیدن نام حیدر فورا جواب دادم.
نرگس: الو؟ جانم حاج اقا کجایین پس؟
نفس های سنگینش را از پشت گوشی هم حس میکردم. بدون اینکه معطل کنم به سمت ماشین حرکت کردم.
با دیدن حیدر که صورتش را از درد مچاله کرده بود و سرش را روی فرمان گذاشته بود خودم را به او رساندم.
نرگس:حالت خوبه آقا حیدر؟ میخوای بریم دکتر...چت شد یهو آخه..
اینبار من پیش قدم شدم و دستم را به طرف دستش دراز کردم و آرام دستش را نوازش کردم.
حیدر سرش را بلند کرد و اینبار بر خلاف همیشه از چشم هایش عصبانیت و نگرانی میبارید..
حیدر: نرگس خانوم..ی..یه سوال میپرسم.
لطفا..بهم راستشو بگین باشه؟
از لحنش که کمی با سردی قاطی بود جا خوردم و آرام دستم را از دستانش کشیدم و نگاهش کردم.
نرگس: دلیلی نداره بخوام دروغ بگم بهتون. من چیزی برای قایم کردن ندارم.
حیدر:این حقیقت داره که شما و آقا سلمان..استغفرالله... شما به ایشون علاقه داشتین؟؟
با شنیدن این حرف انگار از بالای دره ای به پایین سقوط کردم..حالا معنی حرف های سلمان را بهتر متوجه میشدم..
به سختی بغضم را قورت دادم.
با فکر اینکه حیدر چه حرف هایی شنیده و کی و کجا سلمان را دیده عصبانی بودم.
اما با فهمیدن اینکه دلیل لحن سرد حیدر باور کردن حرف های سلمان بود دلم شکست.
سرم را بلند نکردم وسایلم را جمع کردم و گفتم:من هیچ علاقه ای به هیچ کس غیر از شما نداشتم و ندارم.
من ایشونو به عنوان برادر قبول دارم.
متاسفم که راجب من همچین فکری کردین. بیشتر از این نمیتونم اینجا بمونم
در ماشین را باز کردم و پیاده شدم.
آنقدر عصبانی بودم که حتی نمیخواستم صدای حیدر را هم بشنوم.
با شنیدن صدای حیدر که فامیلی ام را صدا میزد و سعی داشت خودش را به من برساند عصبانی تر میشدم.
سوار تاکسی که جلوی پایم ایستاد شدم و حرکت کردم.
با شنیدن صدای زنگ تلفنم و دیدن نام حیدر تلفنم را بیصدا کردم.
نمیدانستم کجا باید بروم اما قطعا انتخابم در این شرایط خانه نبود.
تصمیم گرفتم پیش کسی بروم که حیدر مرا با او آشنا کرده بود..
شاید کمی آرام میشدم...
.
.
30_ahd_01.mp3
1.82M
سلام امام زمان🥰❤️
آغاز روزم رو با سلام و صحبت باشما آغاز میکنم آقای خوبی ها
.
.
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
#قرآن_بخوانیم❤️
⚘️ای پیامبر آنچه از کتاب (قرآن) به تو وحی شده است تلاوت کن».⚘️
کهف/سوره۱۸، آیه۲۷
#قرآن
#هرروز_یک_صفحه
#ثواب
#نشر_حداکثری
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد یک عمر نوکری؛
چرا رفتی در خونه کسی دیگه؟
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5