#پندانـــــــهـــ
رودخانه از میان صخرهها میگذرد، نه به خاطر قدرتش؛ بلکه به خاطر تداومش...
به تلاش و تکاپو ادامه بده...
صخرههای مشکلات را پشت سر خواهی گذاشت.
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
یکی از نیازهای مهمّ امروزِ ما اتّحاد ملّی است. اتّحاد ملّی سد است؛ دیوارهی محکمِ سر به فلک کشیده است در مقابل دشمن.
حضرت آیت الله خامنه ای
۱۴۰۱/۱۱/۱۹
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ١۴ بچه ها بعد از چند ماه توی پارک حسابی بازی کردند. دیگه نای قدم ب
🔻 داستان خانه مریم و سعید
🔹 قسمت ١۵
خاطره گویی سعید تمام شد. بچه ها کم کم داشت خوابشون می برد. سعید گونه ی بچه ها رو یکی یکی بوسید. بعد طبق معمول یه مولودی شاد در مدح امام علی علیه السلام از تو گوشی پیدا کرد و گذاشت جلوی در اتاق تا برای بچه ها پخش بشه.
از اتاق اومد بیرون. دید که مریم تکیه داده به دیوار و غمگین. عجیب چهره ی پر نشاط همیشگیش حالا سرشار از حزن و ناراحتی بود. انگاری کشتی هاش غرق شده باشه. نزدیک تر که رفت دید داره گریه می کنه. گونه هاش خیس اشک بود. تعجب کرد. دستشو انداخت دور گردن مریم. به آرومی پیشونیش رو بوسید. پرسید:
_چرا گریه می کنی مریم جان؟
یه لحظه به یاد کار خودش افتاد. اینکه به شوخی صدای بچه ها رو درآورده بود و مریم رو عصبانی کرده بود. مریم رو تنگ تر به بغل گرفت و با اندکی تواضع گفت:
_ببخشید که ناراحتت کردم.
البته ته دلش می دونست مریم سرشار از انرژی مثبت او، صرفاً به خاطر سر و صدای بچه ها یا شیطنت های این چنینی سعید هیچ وقت اینجوری گریه نمی کنه.
اما باز نگران بود. نگران اینکه چه رفتاری انجام داده که اینقدر مریم رو به هم ریخته.
مریم اما هم چنان ساکت بود. با قطره قطره اشک هایی که هم چنان جاری بود.
این وضع مریم، سعید رو حسابی کلافه کرده بود. بلند شد برای مریم یه بالشت آورد. بعد بهش گفت:
_اگه بخوابی بهتر میشی ان شا الله.
مریم با همون ناراحتیش جواب داد:
_نه خوابم نمیاد هنوز.
سعید از رو نرفت و با بذله گویی ادامه داد:
_آهان فهمیدم باید آزمایش خون بدی. فکر کنم سعید خونت کم شده و مریض شدی. آخ که چقدر دلم برای ماساژ دادن خوشگل ترین خانم دنیا تنگ شده.
مریم نفس عمیقی کشید. اشکاشو پاک کرد و گفت:
_آقا سعید به خدا این طرز رفتار با این بچه ها گناهه.
سعید یک لحظه مبهوت شد. با تعجب روی تک تک کلماتی که از دهان مریم بیرون اومد سخت تمرکز کرد.
به آرومی از مریم پرسید:
_مگه چی کار کردم؟ ما که همین امشب رفتیم پارک و این همه به خودمون و بچه ها خوش گذشت. همین الانم براشون قصه گفتم تا بخوابن.
مریم صاف تر نشست و گفت:
_آقا سعید ازت خواهش می کنم منطقی باش. این بچه ها چهار ماهه باباشون رو درست و حسابی ندیدن.بابایی که قبلاً هر روز باهاشون بازی می کرد، اصلاً دیگه وقت بازی نداره و بدتر از اون دیگه براش مهم هم نیست که بچه ها به بازی با پدرشون نیاز دارن.
اصلاً حواست هست که علی وارد دوران نوجوونی شده و بیشتر از هر زمانی به رفاقت با باباش نیاز داره؟ وقتی به جای رفاقت و صمیمت با باباش، جذب دوستاش شد و کار از کار گذشت دیگه توجه کردن بهش چه فایده ای داره؟
ندیدی امشب بچه ها چطور التماس می کردن بابا با ما بازی کن، بابا شبا زودتر بیا خونه؟
عزیزم این بچه ها عصبی شدن تو این وضعیت کرونا. تعطیلی مدرسه ها و خونه موندن و دعواهای هر روزه شون که اونم از سر کلافگیه، هم بچه ها و هم منو عصبی کرده. شما هم که سرت به کارت گرمه.
باز بغض مریم ترکید و اشکش جاری شد. کلی گریه کرد. کمی که آروم تر شد ادامه داد:
_اصلاً یادت میاد آخرین بار که بهم گفتی دوستت دارم کی بوده؟ می دونی دلم تنگ شده برای اینکه شب ها سرم رو بذارم رو بازوت و با نهایت آرامش به خواب برم؟ متوجهی که چند وقته شبها قبل خواب منو نبوسیدی؟ اصلاً خبر داری که این شب ها از سر دلتنگی ساعت ها گریه می کنم و دارم افسرده میشم؟
سعید جان همه چیز که کار نیست.یه کم حواست به زندگیتم باشه.
دلم برای سعیدم تنگ شده. همون سعیدی که هرشب منو نوازش می کرد و بهم توجه نشون می داد.
تو این مدت تا اونجا که تواناییشو داشتم گفتم اشکال نداره. بذار مانع پیشرفتش نشم. بذار به خواسته ش برسه و من مزاحمش نشم. ولی الان می بینم اونقدری حواست به کارت پرت شده که به کل از من و بچه ها غافل شدی.
آقا سعید ما حاضریم شب ها نون خشک بخوریم ولی تو کنارمون باشی. اصلاً اگه ده برابر درآمد الانتو داشته باشی ولی حال دلمون اینی باشه که الان هست واقعاً ارزشش رو داره؟؟؟
سکوت محض همه فضای اتاق رو گرفته بود. فقط صدای آروم تیک تیک عقربه های ساعت بود که گذر زمان رو فریاد می زد.
سعید سراپا گوش شده بود. خیلی کم پیش اومده بود که مریم در این حد صریح از سعید انتقاد کنه. اما طعم انتقادهای مریم از سعید اصلا رنگ و بوی بی احترامی و سرزنش نداشت.
❤️ ادامه دارد...
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌🏻💓 #لبخندانه
😍 صرفا جهت نشاندن #لبخند 😊 روی لبهای شما 🌷
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 دیدن این کلیپ زیبا رو از دست ندید...
💠 یک نماز برای خدا . . .
🎤 استاد مجتهدی تهرانی
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
❌❌ تو خونه لاک نمیزنید ⁉️⁉️
چون وضو میخواید بگیرید🤔
🛑 فروشگاه آرایشی #همسران_خوب 😊 یه محصول ویژه داره👇🏻
💅لاک حاوی #عرقیجات_مفید_ناخن 😎
#ضدآب🌊 دارای#40رنگبندی خاص💁♀
باورت میشه؟ مثل برچسب هم بلند میشه😍
💓 بعلاوه حدود ۲۰۰ قلم محصول آرایشی متنوع👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/4103208991C5730366f78
فروشگاه آرایشی همسران خوب وابسته به کانال تربیتی #همسران_خوب میباشد.☺️
💓 @hamsaranekhoob
🌸 پیامبر اکرم (ص) :
بعد از ایمان به خدا نعمتی بالاتر از، همسر موافق و سازگار نیست.
📚 مستدرک، ج۲، ص۵۳۲
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🔰 نقش تغافل در زندگی؛
⭕️ تغافل یعنی من این اشتباه تو را ندیدم و به روی خودم نیاورم. در زندگی اگر تغافل نباشد دیگر نمیشود زندگی کرد.
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
#پندانـــــــهـــ
🖋 مشاجره ها و نزاع ها ، نور باطن را خاموش میکند.کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. حتی اگر حق هم با تو بود ، در امور جزئی مشاجره نکن ، چون کدورت می آورد.
📚 آیت الله فاطمی نیا (ره)
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ خدا رحمت کنه آیت الله فاطمی نیا رو... ایشان می فرمودند این جنگ و دعواهای زوجین در زندگی مشترک، نور خانه را از بین میبرد😔
⭕️ قسمت چهل و هفتم
🔹 جلسه پرسش و پاسخ مهارت های ارتباطی زوجین (قم، مسجد و حسینیه بقیة الله عج)
🔺محسن پوراحمد خمینی، روانشناس
🌼 #ادامه_دارد...
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇
http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
#پندانـــــــهـــ
💠 اولین عملی که باعث خوب شدن
کار و بار انسان میشود؛
راضی نگهداشتن پدر و مادر است ...
دومین عمل نماز اول وقت است...
نماز اول وقت هم در اینکه
کارتان خوب شود مؤثر است
کسانی که به هر دری می زنند،
ولی کارشان درست نمی شود
برای این است که نماراول
وقت نمی خوانند.
✅ جوان ها به شما توصیه میکنم اگر میخواهید هم دنیا داشته باشید هم آخرت نماز اول وقت بخوانید.
📚منبع: در محضر مجتهدی آیت الله مجتهدی
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌺 پیشاپیش حلول ماه شعبان مبارک باد 🌺
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6