#آموزش_به_کودک
سلام خسته نباشید.بنده دارای دو فرزند پسر هستم، اولی3ساله و دومی 3ماهه، تا اونجایی که شنیدم ومطالعه داشتم هفت سال اول زندگی بچه ها فقط بازی کردن باشه و آموزش نداشته باشیم اگرم نیاز بود فقط در قالب بازی، با این تفاسیر بهترین سن برای شرکت در کلاس حفظ قرآن یا ورزش چه سنی هست؟
مسئله بعد اینکه همسرم با پسر سه ساله مون شوخی هایی میکنه که به هردو خوش میگذره ولی برای من زیاد خوشایند نیست همسرم میگن عیب نداره با هم رفیقیم...من میگم همسرم جا و زمان شوخی و میدونن اما پسر سه ساله نمیدونه، پیش اومده با باباش همون شوخی و کرده همسرم هم با اینکه خودشون یاد دادن بهش ناراحت میشن و باعث گریه پسرم میشه و یا اینکه می ترسم بعدهاباداداش کوچک خودشم همین مسائل و داشته باشن.ممنون میشم راهنمایی کنید.واینکه مثبت منفی دادن برای کارهای خوب وبد ازچه سنی شروع بشه خوبه؟
🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
197.mp3
3.04M
#آموزش_به_کودک
🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
✨﷽✨
✅ملاقات امام زمان با دلاک
✍سید محمد موسوی رضوی نجفی از شیخ باقر بن شیخ هادی کاظمی نقل کرد: شخص صادقی که دلاک بود و پدر پیری داشت که در خدمتگزاری به او کوتاهی نمیکرد. حتی آنکه برای پدر آب در مستراح حاضر میکرد و منتظر می ایستاد که او بیرون آید و به مکانش برساند. همیشه مواظب خدمت او بود مگر در شب چهارشنبه که به مسجد سهله میرفت.
تا اینکه مسجد رفتن را ترک نمود. علت ترک کردن مسجد را از او جویا شدم. گفت: چهل شب چهارشنبه به مسجد رفتم، چون چهارشنبه ی دیگر شد بخاطر خدمت به پدر میسر نشد به مسجد بروم تا اینکه شب شد، عازم مسجد شدم، در راه شخص اعرابی را دیدم که بر اسبی سوار است، چون نزدیکم رسید رو به من کرد و از مقصد من : مسجد سهله. فرمود: "اوصیک بالعود اوصیک بالعود" (یعنی: وصیت میکنم تو را به پدر پیرت)
📝 و آن را سه مرتبه تکرار کرد. آنگاه از نظرم غایب شد. دانستم که او مهدی است و آن جناب راضی نیست به جدا شدن من از پدرم، حتی در شب چهارشنبه. پس دیگر به مسجد نرفتم...
📚 منتهی الامال، باب۱۴، ص۱۳۵۸
#محسن_پوراحمد_خمینی
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
@hamsaranekhoob
#حسادت_اطرافیان
سلام استاد خسته نباشین دوسال ازدواج کردم خدا شکر همسرم خیلی خوبه متولد ۷۵ خودمم ۷۷مشکل خانواده همسرمه الکی اذیتم میکنن منم اصلا بی احترامی نکردم حرفی بهم میزنن نمیتونم جوابشون بدم گریه میکنم خیلی حسادت میکنن بهم نمی دونم چی کنم تازه چندوقت دیگه اولین سالگرد پدرمه یه جوری باهام رفتار مثل قریبه ها بعضی وقتها وقتی تنهام خیلی گریه میکنم به کمک شما احتیاج دارم خیلی اذیتم میکنن اصلان انگار نه انگار عروس بزرگم محل بهم نمیزارن میخوام بمیرم حالم خوب نیس تازه از کربلا اومدم همشونو بخشیدم تنها راهش اینه بچه بیارم ولی با عرض معذرت یه مشکل کوچیک دارم فولیکول ضعیف دارم دکترا گفتن یازده خیلی دعامکنیدشوهرم پسر بزرگ پسردوم کلاس دوازده هستش وخواهرشوهرم متولد۷۸ برادری کنی کمکم کنی بعضی وقتها از زندگیم زده میشیم هفته ای یکبار میرم خونشون اصلان بهمدزنگ نمیزنن بعدش یه چیز دیگه چی کنم حالا بگذریم از اینا یه سوال دیگه دوس دارم با شوهرم بیشتر مهربان باشم بهش محبت کنم چی کنم با تشکر برام دعا کنید بچه دارشیم التماس دعا
🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
196.mp3
5.39M
#حسادت_اطرافیان
🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
#احسن_القصص
🌹مورچه و سليمان نبی(ع)🌹
✍روزي حضرت سليمان(ع) در كنار دريا نشسته بود، نگاهش به مورچه اي افتاد كه دانه گندمي را با خود به طرف دريا حمل مي كرد. سليمان همچنان به او نگاه مي كرد كه ديد او نزديك آب رسيد. در همان لحظه قورباغه اي سرش را ازآب بيرون آورد و دهانش را گشود. مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه درون آب رفت. سليمان مدتي در اين مورد به فكر فرو رفت و شگفت زده فكر مي كرد. ناگاه ديد آن قورباغه سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود. آن مورچه از دهان او بيرون آمد ولي دانه گندم را همراه خود نداشت.
سليمان(ع) آن مورچه را طلبيد و سرگذشت او را پرسيد. مورچه گفت: «اي پيامبر خدا! در قعر اين دريا سنگي تو خالي وجود دارد و كرمي درون آن زندگي مي كند. خداوند آن را در آنجا آفريد. او نمي تواند از آنجا خارج شود و من روزي او را حمل مي كنم. خداوند اين قورباغه را مأمور كرده مرا درون آب دريا به سوي آن كرم حمل كرده و ببرد. اين قورباغه مرا به كنار سوراخي كه در آن سنگ است، مي برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ مي گذارد. من از دهان او بيرون آمده و خود را به آن كرم مي رسانم و دانه گندم را نزد او مي گذارم و سپس باز مي گردم و به دهان همان قورباغه كه در انتظار من است وارد مي شوم. او در ميان آب شنا كرده مرا به بيرون آب دريا مي آورد و دهانش را باز مي كند و من از دهان او خارج مي شوم.
سليمان به مورچه گفت: وقتي كه دانه گندم را براي آن كرم مي بري آيا سخني از او شنيده اي؟ مورچه گفت: آري. او مي گويد:
اي خدايي كه رزق و روزي مرا درون اين سنگ در قعر اين دريا فراموش نمي كني، رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نكن.(1) « و چون انسان را نعمت بخشيم روي برتابد و خود را كنار كشد و چون آسيبي بدو رسد دست به دعاي فراوان بردارد.»(2)
📚(1)- داستان انبیاء
📚(2)-سوره فصلت - آيه۵۱
#محسن_پوراحمد_خمینی
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
@hamsaranekhoob
بلوغ_پسر
سلام استاد من پسر سیزده ساله ای دارم که به بلوغ رسیده به نظر شما تواین سن زود نیست ومن باید چه کارهای انجام بدم
🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob