eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
19.9هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ❓سوال با سلام با چطور رفتار کنیم؟ 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ✍پاسخ مشاور با سلام 🔷وقتی ما ازدواج می کنیم، اکثرا توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند. زمانی که این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع می شود. بنابراین یک قاعده کلی درمورد خانواده شوهر این است که از احساساتتان به عنوان یک راهنما کمک بگیرید. 🔶رودربایستی همیشه ضروری است! برای بیشتر افراد، ارتباط برقرار کردن با خواهرشوهر و مادرشوهر بسیار سخت است. حتی اگر مادرشوهرشان را به عنوان بهترین دوستشان بدانند. بسیاری از مادرشوهرها نگران نحوه رفتار کردن عروسشان با پسرشان هستند. ابتدا ممکن است ارتباط برقرار کردن با مادرشوهر کمی سخت باشد اما با مشخص کردن حد و حدودی بین شما و او مشکل حل می شود. هرگز نباید مسائل مالی تان را با خانواده همسر در میان بگذارید، نباید بدگویی همسرتان را نزد خانواده اش بکنید و مهم تر از همه آنها نباید از اختلافاتی که داشته اید پیش خانواده شوهرتان حرفی بزنید. نیازی به گفتن ندارد که اختلافات شما با پدر، مادر و خواهر و برادر خودتان هم جزو اسرار مگو است که هرگز نباید پیش خانواده شوهرتان آنها را فاش کنید. خانواده شوهر هر قدر هم مهربان باشند، هر قدر به آنها اعتماد داشته باشید و حتی هر قدر آشنای شما و خانواده تان باشند، باز هم شما را به چشم فرزندانشان نمی بینند. آنها دوستتان دارند اما در جایگاه دوم؛ بعد از فرزندانشان. درست در جایگاه عروسی که به‌ تازگی وارد خانواده شان شده است. پس حرمت ها را رعایت کنید. ✍ 🔮 ◀️نوبت مشاوره ↙️ @Yafater14 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 حس کردم.. برایِ اولین بار، در زمین کربلا، زینب را حس کردم.. حالِ ظهرِ عاشورا و ایستادنِ پریشانش بر تل زینبیه.. آرزویِ حسام، داغ شد بر پیشانی ام.. من مگر از زینب بالاتر بودم؟؟ چرا هیچ خبری از مرد زندگیم نبود..؟؟ نمیدانم چرا اما به شدت ترسیدم. من در آن سرزمین غریب بودم اما ناگهان حس آشنایی، احساسم را خنک کرد.. از حرم به هتل رفتم به این امید که دانیال برگشته باشد اما نه.. درد معده امانم را بریده بود و قرصها هم کارساز نبود. کمی رویِ تخت دراز کشیدم.. ما فردا عازم ایران بودیم و امروز حسام اصلا به دیدنم نیامده بود.. ما فردا عازم ایران بودیم و دانیال غیبش زده بود.. ما فردا عازم ایران بودیم و من سرگشته خیابانهایِ کربلا را تل زینبه میدیدم.. مدام به خودم دلداری میدادم که تو همسر یک نظامی هستی.. امیرمهدی اینجا در ماموریت است و نمیتواند مدام به تو سر بزند.. ناگهان به یاد دوستانش در موکب علی بن موسی الرضا(ع) افتادم. حتما آنها از حسام خبر داشتند. چادر بر سر گذاشتم و به سمت در دویدم که ناگهان در باز شد.. ادامه دارد.. @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ ☀️ صبحتون نورانی و رنگين‌تر از رنگين‌کمان 🌺 روزتون فرخنده و از مهربانی جاودان ♥️ قلبتون پـُر باشد از آرامش و عشق و امید 😊 خنده باشد هديۀ امروز بر رخسارتون سلام 😊✋ صبح زیبا تون بخیر ☕️🌹 🌹✨میلاد باسعادت امام حسن عسکری علیه السلام ❤️ مبارک باد ✨🌹 💐🍁 http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌹 حدیث روز🌹🌴 🌸 حضرت امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْءٌ اَلْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ اَلْإِخْوَانِ» ↩️دو خصلت است که بالاتر از آنها چیزی نیست: ☑️ایمان به خدا ☑️و سودرسانی به برادران دینی. 📚 بحارالانوار ج 78 ص 374 🌸مژده بر اهل خرد 🎊باز به تن جان آمد  🌸حجت یازدهم 🎉رحمت رحمان آمد 🌸خلف پاک 🎊نبی زاده ی زهرای بتول  🌸از گلستان علی🎉 نو گل خندان آمد 🎊میلاد امام حسن عسکری (ع) مبارکباد🎊💐 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️ 1⃣سعي کنید همیشه از همسرتان صبورتر باشید 2⃣گذشت از مستحکم‌ترین پایه‌های ساختار یک زندگی ضد زلزله است 3⃣در شرایطی که ممکن است پایتان به مشاجره‌ای بی حاصل باز شود، بیهوده پایداری نکنید 4⃣بدانید از کاه، کوه ساختن هیچ کمکی به حل موضوع نمی‌کند 5⃣به همسرتان فرصت دهید که به اعصابش مسلط شود 6⃣ساده‌ترین شکل واکنش به خشم، نادیده گرفتن آن است. در زمان خشم یا ناراحتی، هیچ تصمیمی نگیرید. https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ✍مشاوره پیش از ازدواج 🔰 نکاتی که باید در خواستگاری و یا انتخاب همسر و زیر یک سقف رفتن در نظر بگیرید... 🔺میزان هوش عاطفی: خیلی مهم است که ببینید آیا فرد عواطف خود را نشان می دهد؟ چگونه نشان می دهد؟ در عصبانیت چه می کند؟ حسادت هایش را در خودش می ریزد یا بروز می دهد؟ اهل تلافی هست یا نه؟ بداخلاقی هایش ناشی از انتقام گیری است یا فاصله می گیرد تا عصبانیتش را کنترل کند؟ https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان "شهیــــد زنــــده" ذخیره کرده بودم؛ یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد!🤔 به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده‌ای❤️ قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شماره‌اش را بگیرم☎️ وقتی این کار را کردم،دیدم شماره مرا با عنوان "شریک جهادم و مسافر بهشت" ذخیره کرده بود🤍 گفت: از اول زندگی شریک هم بوده‌ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش‌ترین دارایی‌ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم. آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم💚 شام غریبان امام حسین علیه‌السلام بود که در خیمه محله‌مان شمع روشن کردیم🕯 ایشان به من گفت دعا کنم تا بی‌بی زینب قبولش کند🙏 من هم وقتی شمع روشن می‌کردم، دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود، من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت‌الشهدا قرار دهم✨ ❤️🕊 راوے: همسر شهید🌱* https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 دستم به دستگیره ی در نرسیده، درب باز شد. دانیال بود.. با چشمانی قرمز و صورتی برافروخته. دیدنِ این شمایل در خاک عراق عادی بود. اما دانیال.. برایِ رفتن عجله داشتم (سلام. کجا بودی تو.. ده بار اومدم هتل که ببینم برگشتی یا نه.. از ترس اینکه بلایی سرت اومده باشه، مردم و زنده شدم.. حسام بهت زنگ نزد؟؟) نفسی عمیق کشید ( کجا داری میری؟؟ ) حالتش عادی نبود. انگار بازیگری میکرد. اما من وقتی برایِ کنکاش بیشتر نداشتم. همین که سلامت برگشته بود کفایت میکرد ( دارم میرم حرم ببینم میتونم دوستای حسامو پیدا کنم.. دیشب از طرف موکب علی بن موسی الرضا(ع) اومده بودن ما هم با همونا رفتیم زیارت.. ) پوزخندی عصبی زدم (فکر نمیکردم امیرمهدی انقدر بچه باشه که واسه خاطر چهارتا کج خلقی، قهر کنه و امروز نیاد دیدنمون.. رفیقت هنوز بزرگ نشده.. خیلی.... ) ادامه ی جمله ام را قورت دادم. در را بست و آرام روی تخت نشست (پس حرفتون شده بود.. دیشب که ازت پرسیدم گفتی نه..) با حرص چشمانم را بستم (چیز مهمی نبود.. اون آقا زیاد بزرگش کرده ظاهرا.. جای اینکه من طلبکار باشم، اون داره ناز میکنه.. حالا چیکار میکنی؟؟ باهام میای یا برم؟؟ ) دانیال زیادی ناراحت نبود؟؟ (حسام یه نظامیه هاا.. فکر کردی بچه بازیه که همه از کار و جاش سردربیارن.. بیا استراحت کنیم، فردا عازم ایرانیم.. ) رو به رویش ایستادم ( دانیال حالت خوبه؟؟ ) ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ ســلام صبحتون زیبا🌼🍃 سرتون سلامت چشماتون پر نور🌼🍃 کامتون عسل لحنتون عاشقانه حرفاتون غزل🌼🍃 دلتون گرم لبتون خندون حالتـون خوب روزتـون عالی🌼 http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1