❤️🍃❤️
#نامه_عاشقانه
قسمت چهارم
💌 نامه عاشقانه از خانمی با #تحصیلات_ششم_ابتدایی که ۱۱۵ سال پیش به #شوهر_پزشکش نوشته
*زن را که میگویند ناقصالعقل است، درست هم هست.*
*عقل داشتیم که پیرهنتان را روی بالش نمیکشیدیم و گره از زلف وا کنیم و بر آن بخُسبیم.*
*شما که مَردید، شما که عقلتان اَتّم وُ اَکمل است، شما که فرنگ دیدهاید و درس طبابت خواندهاید، مرسوله مرقوم دارید و بفرمایید چه کنم...؟؟؟*
*تصدّقت پریدُخت*
*بوسه به پیوست است.*
🔴با خواندن این نامه، هر کس میاندیشد نویسنده، دکترای ادبیات فارسی داشته، اما اسناد و مدارک، نشان میدهد این خانم تنها ششم ابتدایی آن زمان (مشروطه) را دارا بوده*
❌مقصود از ارسال این نامه:❌
‼️اول: یادآوری سطح سواد و قدرت نگارش و انشای آن زمانها و دوران قدیم و مقایسه آن با زمان خودمان.
‼️دوم: میزان استحکام خانواده، وفاداری، ایستادگی، عشق و صمیمیت بین زوجین و مقایسهاش با زمانهای متآخر
⁉️✍دشمن میخواهد خانواده را هدف بگیرد و راه آن ترویج فحشا و عدم تقید و تعهد به زندگی و...
‼️💯✍به ارزشهای دینی ،ملی و انقلابی ،برگردیم .اتحاد مقدس واقعی عمل به این نکته است🤔
#خانواده❤️
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
#سبک_زندگی
تا قبل از شروع زندگی مشترک دانشگاه رفته بودم، بیرون می رفتم و می خواستم تحصیلاتم را هم ادامه بدهم
اما وقتی با مهدی ازدواج کردم و بچه دار هم شدیم آن قدر در خانه خوش بودم که دلم نمی خواست جایی بروم.
تا جایی که همه می گفتند: تو چی از خونه می خوایی که چسبیدی به کنجش؟!
آنقدر جو خانهمان را دوست داشتم که دلم نمیخواست رهایش کنم.
ماندن در این چاردیواری برایم لذت داشتآنقدر که حتی تصمیم گرفتم
جای ادامه تحصیل و بیرون رفتن از خانه بمانم داخل بیشتر مادر و همسر باشم
شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی
@hamsardarry💕💕💕
توقف حکم قصاص قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
توقف قصاص قاتل امیرمحمدخالقی در آخرین لحظه
🔹وکیل خانوادۀ خالقی: درحالیکه قاتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران، پای چوبهدار رفته بود و طناب به گردنش افتاده بود
پدر مقتول در آخرین لحظه تصمیم گرفت ۲ ماه به او مهلت دهد.
🔹این تصمیم با موافقت دادستان جنایی تهران اجرا شد تا شاید زمینۀ گذشت نهایی فراهم شود.
♻️یکی از شروط پدر مقتول برای این مهلت، حفظ ۲ جزء از قرآن توسط قاتل است.♻️
سایر شروط بعداً اعلام خواهد شد.
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🧡
ســـلام
صبح آخرهفته تون بخیر و شادی 🌺
امروزتون با نشاط
و پراز رحمت و برکت الهی 🌸
امیدوارم آسمون
زندگیتون پر نور باشه✨
و پراز نغمه های عاشقانه❤️
و حس خوشبختی
در همه حال همراهتون باشه🌼🍃
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
💠پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
🔹عَلَمُ الاِْسْلامِ الصَّلاةُ، فَمَنْ فَرَّغَ لَها قَلْبَهُ وَحافَظَ عَلَيْها بِحَدِّها وَ وَقْتِها وَ سُنَنِها فَهُوَ مَؤْمِنٌ
♻️نماز پرچم اسلام اسـت
💠مـؤمن واقـعى
كسى اسـت كـه دل بـه آن دهد
و مـراقب حدود و آداب و وقت آن باشد
📗كنز العمّال ح 18870
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️
#مجردهابخوانند
🚫 نشانههای منفی در #جلسات_خواستگاری
3️⃣ تلاش برای کنترل یا محدود کردن شما
↩️ مثلاً درباره پوشش، عقاید یا روابط شما نظر تحکمی میده.
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
#درد_و_دل_همسرانه
گاهی دلت فقط یک چیز میخواهد…
نه حرف زیاد
نه نصیحت
نه قضاوت…
فقط یک آغوش امن 🫂💭
یک نگاه که بگوید: «من کنارتم… همیشه.» 💞
زندگی مشترک همیشه پر از لبخند و گل نیست…
گاهی سکوت میآید
خستگی مینشیند
دل میگیرد…
و تو فقط دلت میخواهد همسرت کنارت باشد…
بیهیچ توضیحی، بیهیچ شرطی… فقط باشه. 🌿
عشق یعنی همین لحظهها…
همین بودنِ بیمنت
همین فهمیدنِ بیقضاوت
همین «باهم»هایی که سنگینترین دردها رو هم سبک میکنه… 🫶❤️
@hamsardarry 💕💕💕
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃❤️
#همسرداری
❤️ #عشــــــــــــق
همیشه به یه چیز وابسته است👇👇
👀 #توجه
👀 #توجه
👀 #توجه
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
بهبود #ارتباط_زناشویی
قسمت ۶: تقدیر و تشکر روزانه
«هیچ چیزی بهتر از شنیدن «متشکرم» نیست 🙏
برای کارهای کوچک هم تشکر کن
همسرت احساس ارزشمندی میکنه.💪
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
🤝رابطهیزنوشوهر🤝
💕مثل خورشید و زمین 🌞🌍
💕 یکی گرما و نور میدهد
💕دیگری زندگی و رشد را ممکن میکند.
@hamsardarry 💕💕💕
دوستان عزیز سلام 🌸
ببخشید 🙏
داستان «حریر» هنوز بارگذاری نشده، به جاش از همین امروز داستان «لیلی» رو براتون شروع میکنیم 📖✨
امیدوارم این داستان قشنگ و دلنشین مورد پسندتون قرار بگیره 💕
منتظر همراهی گرمتون هستم 🤍
❤️🍃❤️
#_به_من_بگو_لیلی (۱)
بعضی از صبح ها جوری از خواب بیدار میشیم که
دقیقاً یه حسی بهمون میگه امروز قراره یکی از اون روزهای تکراری باشه.
یکی از اون روزهایی که از قبل می دونیم قراره حرومش کنیم
ولی بر اساس یه قانون ننوشته، از تخت بیرون میاییم
و همون کارهایی رو می کنیم که ازمون انتظار میره.
26 شهریور برای نسیم یکی از همون روزها بود.
گرچه هنوز نمی دونست چه اتفاقی انتظارش رو می کشه...
مردی که مسئول رسیدگی به کفن و دفن ربابه خانوم بود، جلوتر اومد و گفت: شما تنها کس و کارشی؟
نسیم آهسته جواب داد: نه، اگر کس و کار داشت که تو کهریزک نمی مرد.
- پس...
- من یه زمانی کمک کردم که پذیرش بگیره... گاهی بهش سر می زدم.
- بله. خدا بیامرزدش.
- خدا رفتگان همه رو بیامرزه.
- کار من تموم شده... شما تشریف نمی برید؟
- میرم... شما بفرمایید!
مرد خداحافظی کرد و رفت.
نسیم دوباره بالای قبر تازه ایستاد و آهی کشید.
برای خاکسپاری فقط چند تا غریبه از دور و اطراف قبرستون شرکت کرده بودند. نه تاج گلی، نه خیراتی های آنچنانی.
@hamsardarry💕💕💕