🤍بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم🤍
☀️صبحي دیگر از راه رسیده است،
☀️و من آمدہ ام با صبح بخیری دیگر
☀️و با طبیعتی زیبا و دلنشین
☀️که صدای عشق دارد و بوی عطر گلها
☀️و امیدی به شروعی دوبارہی زندگی
☀️سلام صبحت بخیر🌺🌼🌸🐬👩❤️👩🐠
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕯اے مادر عباس
🖤فداے پسرت
🕯اے همسر خورشید
🖤فداے قمرت
🕯اے ام البنین
🖤مادر مردان نبرد
🕯عالم بہ فداے چار نور بصرت
🏴 شهادت حضرت
ام البنین (س) علیها تسلیت باد🖤
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃❤️
💍اولین و مهمترین چیزهایی که در کیس ازدواج باید بررسی بشه👇
۷. میزان کنترلگری
چقدر میخواد توی تصمیمهای شخصیت دخالت کنه؟
💢کنترلگری اولش بهظاهر مراقبته
❌اما بعدها تبدیل میشه به محدودیت و خفگی.
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاست_همسرداری
قانون طلایی💡(۴)
برای همین، هر زوج باید یک قانون غیرقابلتغییر در زندگیشون داشته باشن:
☝️«اجازه نمیدیم هیچ شلوغیای بین ما دو نفر فاصله بندازه.»
یعنی چی؟
یعنی اینکه:
📵 موبایلها رو کنار بگذاریم
💻 لپتاپها بسته
📺 تلویزیون خاموش
🛑 حواسپرتیها کنار…
و یک زمان مشخص در روز فقط و فقط برای دو نفر بودن بگذاریم.
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاست_همسرداری
قانون طلایی💡(۵)
برای همین، هر زوج باید یک قانون غیرقابلتغییر در زندگیشون داشته باشن:
👫 رو در رو بشینیم
با نگاه، نه با عجله…
با آرامش، نه با حواسپرتی…
و در مورد همه چیز حرف بزنیم:
احساساتمون، نگرانیها، برنامههای فردا، خستگیهای امروز، خاطرات، حتی حرفهای سادهی روزمره.
این کار فقط حرف زدن نیست؛
این یعنی:
«تو هنوز مهمترین آدمِ زندگی منی.»
«من تو رو میبینم.»
«دوستت دارم.»💟
@hamsardarry💕💕💕
22.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃❤️
#آقایون_ببینید
🔴پرخاشگری مرد در خانه
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
#_به_من_بگو_لیلی (۴۵)
نسیم یادش می اومد که پدرش بعد از اینکه اجازه داده بود
نسیم تهران بمونه و تنها زندگی کنه، توی فرودگاه گریه کرده بود.
معلوم نبود این بچه ها تا کی باید دور از خونه زندگی کنند.
موبایلش دوباره زنگ خورد.
شماره ی مادرش افتاده بود.
تک سرفه ای کرد و جواب داد:
سلام مامان!
- سلام...
جواب ندادی، دلم آشوب شد.
- جایی بودم که نمی شد حرف زد.
- چرا صدات گرفته؟
ماهان به طرفش زل زد و نسیم جواب داد:
نه، پشت خط اینطوری به نظر می رسه.
- خیلی خب... داری میای خونه؟
نسیم با تعجب گفت: میام؟
بعد خندید و ادامه داد: تهرانی؟
- آره مامان. کلید خونه ات رو جا گذاشتم اهواز...
پشت در موندم..
@hamsardarry💕💕💕
👇
نسیم قدم هاش رو تندتر برداشت و گفت:
ای وای! الان میام... تو راهم.
زنگ پایین رو بزن!
فرشته خانوم رو که میشناسی.
- آخه روم نمیشه که.
به ماشین رسیده بودند.
در حالیکه هر دو سوار می شدند گفت:
زیاد طول نمی کشه.
برو خونه شون تا من برسم.
خداحافظی کردند. ماهان ماشین رو راه انداخت.
به طرفش چرخید و لب باز کرد ولی ماهان به جاش گفت:
می دونم... تند میرم، زود برسیم.
خوبه؟
لبخند زد و گفت:
خیلی ممنون میشم.
توی خیابون اصلی پیچیدند.
ماهان به حرف اومد:
ناراحت شدی؟
نسیم از فکرهای عمیقش بیرون اومد و گفت:
برای بچه ها؟
- نه، برای باباشون.
سرش رو پایین انداخت و به کف دست هاش خیره شد.
ادامه داره...
@hamsardarry💕💕💕
🤍بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم🤍
من ای گل دوست میدارم تو را کز بوی مشکینت
چنان مستم
که گویی
بوی یار مهربان آید
👤سعدی
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
32.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀️هر چه کنی به خود کنی
👈 گر همه نیک و بد کنی
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074