eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
17.8هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
2.9هزار ویدیو
18 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖پیامبر رحمت صلوات الله علیه: 🌙رجب را «ماه ريزانِ خدا»ناميدند؛ چون دراين ماه رحمت بر امّت من به شدّت فرو مى بارد.🌙 📚بحارالأنوارج۹۷ص۳۹ 🌙رجب هنگامه راز و نیـــاز است  برای عاشقان 💖 فصل نمـــاز است 🙏 رجب درگاه غفران الهی 💖 برای بندگانش باز باز است🌸 ولادت با سعادت امام محمد باقــر (علیه السلام) 💚 وحلول ماه رجب مبارک باد 🌙🎊 ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌
❤️🍃❤️ 💍 دوره تخصصی آموزش‌های پیش از ازدواج «به هم رسیدن» 💍 معیارها و کفویّت‌های ازدواج 6️⃣ کفویّت اقتصادی و نگرش مالی سطح توقعات مالی نزدیک سبک خرج‌کردن پس‌انداز کار و تلاش 📌 پول کم مشکل نیست؛ نگاه متفاوت به پول مشکل‌ساز است.⚠️ @hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️ قسمت اول شوخی؛ پل صمیمیت یا دیوار فاصله؟ ✅ تحقیقات روانشناسی می‌گن شوخ‌طبعیِ سالم، یکی از قوی‌ترین ابزارهای صمیمیت بین زوج‌هاست. 👌 آدم‌های شوخ‌طبع معمولاً انعطاف‌پذیرترن، استرس کمتری دارن و راحت‌تر به دل همدیگه راه پیدا می‌کنن. 💯 بیشتر مردها به‌طور غریزی می‌دونن شوخی، کلید جلب توجه خانم‌هاست… اما یه نکته خیلی مهم این وسط هست👇 ⚠️ هر شوخی، شوخیِ خوبی نیست بعضی شوخی‌ها به‌جای خنده، زخم می‌زنن… 📌 قراره تو این سری پست‌ها، درباره «شوخی‌های ممنوعه» حرف بزنیم؛ شوخی‌هایی که ناخواسته صمیمیت رو می‌کُشن. ادامه دارد… 🔔 همراه ما باشید… @hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️ میخام بهتون ۴تا سیاست کوچولو امااا فوق کاربردی بگم 🤌😍 📌: برای 🥘ناهارو شام سعی کنید باهمسرتون غذابخورید و منتظرش باشید! این کار توذهن مردمیمونه و یه جایگاه ویژه پیدامیکنید! چون میبینه شما اینجوری منتظرش موندی وبهش احترام گذاشتی!😇 امشب بریم یه سر بزنیم؟ 😉 @hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️ 💛 رگِ خوابِ شوهر… ۵_❌ نقاط ضعفشو هر روز تو صورتش پرت نکن. ❌ غر نزن، سرزنش نکن. ✅ تعریف کن، تحسین کن تا خودش کم‌کم برای بهترشدن تلاش کنه. @hamsardarry💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵 ❓سوال سلام 👩🏻 خانمی 32ساله دارای دو فرزند هستم. احساس میکنم همسرم به من علاقه و توجه نداره و ایده‌ال او نیستم چون همش سرش داخل گوشیه و با من حرف نمیزنه. همچنین همسرم مدام بر سردبودن مزاج من تاکید می‌کنند و می‌گویند که سرحال نیستم درعین حال که من نهایت سعی خودم را برای شادبودن میکنم. 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵 @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵 ✍پاسخ مشاور سلام و احترام 👨🏻‍🏫 احساس می کنم در چرخه‌ای از روابط قرار گرفته اید که فعلا احساس رضایتمندی از همسرتون ندارید و اون چیزی رو که دوست دارید در حال حاضر نیست. 👨🏻در خصوص همسرتون چند مورد از راهکارهای تقویت صمیمیت عاطفی رو خدمتتون عرض میکنم، سعی کنید درست اجرا کنید: 1️⃣ برای جلب توجه همسر، یکی از راههای فوق العاده ای که هست، اینه که ببینید همسر شما به چی علاقه داره و اون کار رو انجام بدید. ✍ {مستاجران هستم روانشناس و مشاور ارشد خانواده} ◀️نوبت‌مشاوره ↙️ @Yafater14 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵 @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵 ✍پاسخ مشاور سلام و احترام 2️⃣ یکی دیگه از راههایی که میشه مرد رو به زندگی علاقه مند کرد، تعریف از همسر هستش، من توی جملات شما، تعریف از خود رو دیدم ولی تقریبا هیچ ویژگی مثبتی از همسرتون ذکر نکردید. 3️⃣ حفظ اقتدار مرد هم میتونه یکی از عوامل جذب محبت مرد باشه، ما خیلی وقتها زحمت می کشیم اما حواسمون نیست که با یک داد و یا کنایه، طرف مقابل رو می‌شکنیم. ادامه داره... ✍ {مستاجران هستم روانشناس و مشاور ارشد خانواده} ◀️نوبت‌مشاوره ↙️ @Yafater14 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵 @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 466 علیرضا خشکش زده بود. دکتر گفت: – این… این دیگه رفتار معمولی نیست. این اختلال شدیده. و می‌تونه خطرناک باشه. حریر ناگهان دست علیرضا را گرفت: – علیرضا… اون فقط ما رو نگاه نمی‌کنه… اون می‌فهمه. مهری از پشت دوربین با آن لبخند نصفه‌ونیمه و نگاه خیره، انگار روح اتاق را مکیده بود. سایه‌ی صورتش زیر نور سرد آلاچیق، شبیه کسی بود که دیگر مرزی بین عقل و جنون برایش وجود ندارد. @hamsardarry💕💕💕
👇👇 حریر دستش را به سینه‌اش فشار داد؛ نفس‌هایش کوتاه و تیز شده بود. – علیرضا… من می‌ترسم… قسم می‌خورم حس می‌کنم… می‌خواد یه کاری بکنه… یه کاری که… یه کاری که ترسناکه… علیرضا گوشی را پایین آورد چشمانش حالت کسی را داشت که بین «محافظت» و «وحشت» گیر کرده باشد. – من نمی‌ذارم یه تار مو ازت کم بشه… به خدا نمی‌ذارم. دکتر قدمی جلو آمد، با صدایی آرام اما محکم: – گوش کنید… الان فقط یک انتخاب دارید: باید از این اتاق خارج بشیم. همین حالا. حریر با تردید گفت: – ولی… مهری پشت دره… دکتر نگاهش را مستقیم در چشم حریر دوخت: – برای همین باید آروم و کنترل‌شده عمل کنیم. اگه وحشت کنید… اون واکنش نشون میده. علیرضا چند لحظه سکوت کرد. سپس ناگهان گفت: – یه لحظه… اون چطور می‌دونه ما اینجاییم؟ چطور فهمیده تو بیمارستانیم؟ حریر آهسته، با حالتی که انگار تازه یک واقعیت تلخ را فهمیده، گفت: – من… من قبل از بی‌حال شدن… باهاش چت کرده بودم. یه پیام کوتاه دادم که: «دارم میرم دکتر، حالم بدتر شده.» ادامه داره... @hamsardarry💕💕💕