eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
19.9هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖 مطابق 🌸 ۲۹ اسفند ۱۳۹۹ هجری شمسی ۴ شعبان ۱۴۴۲ هجری قمری ۱۸ مارس ۲۰۲۱ میلادی ❤ ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام و روز جانباز مبارک باد 🌸 اذکار پنجشنبه : - لااِلهَ اِلَّا الله المَلک الحقُّ المُبین( 100مرتبه ) - یا غَفُورٌ یا رَحيمٌ - یا رزاق (308 مرتبه بعد از نماز صبح) برای وسعت رزق 🌸 پنجشنبه برای انجام کارهای خوب نیست و بیمار سختی بیند و دیر شفا یابد و زندگانی (نوزاد) امروز به دشواری گذرد.. ☝ مسافرت در صورت لزوم ، حتما باصدقه باشد 🌸 پنجشنبه برای امور زیر مناسب است: 🔹امور کشاورزی 🔹تعلیم و تعلم 🔹اصلاح بین افراد 🔹دیدار بزرگان و اقوام 🔹دیدارهای سیاسی 🔹 بردن جهاز عروس 🌷 هنگام زوال بسیار مستحب برای فرزند دار شدن مناسب است. و فرزند چنین ساعتی عاقل. سیاستمدار، آقاو بزرگوار باشد و هیچگونه انحرافی در چنین فرزندی نیست و خداوند سلامتی دین و دنیا به وی عطا خواهد . 🌷 مباشرت در شب ‌پنج شنبه (پنجشنبه که شب شد) پس از وقت فضیلت نماز بسیار است و فرزند حاصل از آن به امید خدا از ابدال و یاران امام زمان عج می گردد ان شاءالله. ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب نیست و موجب غم و اندوه می گردد. ♦خون_دادن یا در این روز از ماه قمری  خوب نیست و باعث در سر می گردد.. 🔹 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبی است. و موجب عزت و احترام می گردد. 💢️ این پنج شنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب است. 👕پنجشنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن روز خوبی است و باعث می شود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. 💢️️ وقت استخاره ،در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) 🔹اذان صبح: ۴۸ : ۴ 🔹طلوع آفتاب: ۱۱: ۶ 🔹اذان ظهر:: ۱۲: ۱۲ 🔹غروب آفتاب: ۱۵ : ۱۸ 🔹اذان مغرب: ۳۳: ۱۸ 🔹نیمه شب شرعی: ۳۱ : ۲۳ 💫ذات الکرسی عمود۱۱:۴ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی،وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190.، حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423،مفاتیح الجنان و بحارالانوار .، تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b @hamsardarry 🍃 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃
: گمانی فوق هر گمان💭 اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد ... علی کار خودش رو کرد .. اونقدر با وقار و خانم شده بود که جز تحسین و تمجید از دهن دیگران، چیزی در نمی اومد😊 ... با شخصیتش، همه رو مدیریت می کرد ... حتی برادرهاش اگر کاری داشتن یا موضوعی پیش می اومد ... قبل از من با زینب حرف می زدن😌... بالاخره من بزرگش نکرده بودم ... وقتی هفده سالش شد ... خیلی ترسیدم ... یاد خودم افتادم که توی سن کمتر از اون، پدرم چطور از درس محرومم کرد ... می ترسیدم بیاد سراغ زینب😖 ... اما ازش خبری نشد... دیپلمش رو با معدل بیست گرفت ... و توی اولین کنکور، با رتبه تک رقمی، پزشکی تهران قبول شد🎉 ... توی دانشگاه هم مورد تحسین و کانون احترام بود ... پایین ترین معدلش، بالای هجده و نیم بود😏 ... هر جا پا می گذاشت ... از زمین و زمان براش خواستگار میومد😁 ... خواستگارهایی که حتی یکیش، حسرت تمام دخترهای اطراف بود ... مادرهاشون بهم سپرده بودن اگر زینب خانم نپسندید و جواب رد داد ... دخترهای ما رو بهشون معرفی کنید😉 ... اما باز هم پدرم چیزی نمی گفت ... اصلا باورم نمی شد ... گاهی چنان پدرم رو نمی شناختم که حس می کردم مریخی ها عوضش کردن😳 ... زینب، مدیریت پدرم رو هم با رفتار و زبانش توی دست گرفته بود ... سال 75، 76 ... تب خروج دانشجوها و فرار مغزها شایع شده بود ... همون سال ها بود که توی آزمون تخصص شرکت کرد📝... و نتیجه اش ... زنیب رو در کانون توجه سفارت کشورهای مختلف قرار داد😌 ... مدام برای بورسیه کردنش و خروج از ایران ... پیشنهادهای رنگارنگ به دستش می رسید ... هر سفارت خونه برای سبقت از دیگری ... پیشنهاد بزرگ تر و وسوسه انگیزتری می داد ... ولی زینب ... محکم ایستاد ... به هیچ عنوان قصد خروج از ایران رو نداشت 😑... اما خواست خدا ... در مسیر دیگه ای رقم خورده بود ... چیزی که هرگز گمان نمی کردیم ... http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ و چقدر مبارک است صبحی که با نام تو آغاز می شود نام تو را نه یکبار که باید با هر نفس آواز خواند 🌸🍃 و روزتون ب نیکی http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜🌹🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🌹💜 💟قمر در آسمان يعني ابا الفضل ❇️تمام كهكشان. يعني اباالفضل  💟به ميدان داري دين محمد(ص)  ❇️دودست پرتوان يعني ابا الفضل 💟علمدار حسين و ساقي عشق  ❇️امير بی نشان يعني ابا الفضل 💟همـاني كـو نداده مشك آبـش  ❇️به صدتيروكمان يعني ابا الفضل 💟بـه رزم بي بـديل كفـر و. ايمان  ❇️يكي شير ژيان يعني ابا الفضل 💟 نموده مبتـلا دريـاي گيتي  ❇️به شرم بيكران يعني ابا الفضل 💟 بـه مرز مكتب و وحكم الهي  ❇️هماره پاسبان يعني ابا الفضل 💟 بـه چشمان بـرادر تـا قيامت  ❇️ نگاه مهربـان يعني ابا الفضل 🎊ميـلاد علمـدار وفـادار کربـلا 🎊حضرت عباس(ع) مبارک باد 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
❤️🍃❤️ ❌هیچ زن و شوهری حق ندارن درباره زندگی زناشویی شون با هیچ کس ، هیچ وقت ، هیچ حرفی بزنن ، هیچ وقت ! 👈برای اینکه این راز همسر شماست. سرّ همسر شماست. زندگی همسر شماست. و شما حق این کار رو ندارید ! 👌مگر اینکه او اجازه بده. آگاه و باخبر باشه، موافق باشه ، از شما بخواد برید صحبت کنید. ( مشاور و روانشناس ) http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ دوم : هرگز، هرگز، هرگز ‼️ شما از یه همچین چیزی به هیچ نتیجه ای نمیرسید ‼️ ( یعنی گفتگو کردن با دوست و فامیل ) ! 👈بنابراین دعوای زن و شوهر طبیعی است. ‼️ اما بسیار غیر طبیعی است که تمامی دوستان و اقوام و همسایه ها از این دعواهای زناشویی باخبر شوند ! 👈پس نسبت به مسایل و مشکلات خود ، رازدار باشید و فراموش نکنید که به زودی با هم آشتی خواهید کرد. 👈 آن وقت همسر شما با حرف هایی که پشت سرش زده اید موقعیت بدی در بین فامیل، دوستان و آشنایان پیدا میکند 👈 و خود شما نیز به خاطر آن که آن قدر بدگویی کرده بودید شرمنده میl شوید و رابطه رو به خطر می اندازین http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
نور حق می دمد از مشرق سجاده تو چه شکوهی ست در این زندگی ساده تو 🍃 . می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوت آنکه از روز نخستین شده دلداده تو❤️ . . میلاد با سعادت امام سجاد علیه السلام مبارک باد 🎊🌼 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
❤️🍃❤️ 👈 در هر رابطه‌ای، یک نفر باشید! با پدر و مادر، فرزند؛ با خواهر و برادر، خواهر یا برادر؛ با دوست، دوست؛ با همسر، همسر؛ با فرزند، مادر یا پدر و با همکار، همکار. 👈 اگر در یک رابطه بیشتر از یک نقش بازی کنید، رابطه از دست خواهد رفت، زیرا هم طرف مقابل سردرگم خواهد شد و هم شما. 👈 خیلی از اوقات ما برای همسرمان هم مادری و یا پدری می‌کنیم و هم همسری، در حالیکه این دو نقش با هم متفاوتند. ⏪ خانمی می‌گوید: «نمی‌توانم از خانه بیرون بروم چون همسرم تنهاست». ⏪ آقایی می‌گوید: «به خانمم می‌گویم من خودم هر جا خواستی بروی با ماشینم می‌برمت، تنهایی نرو». خانم دیگری به دختر نوجوانش می‌گوید: «من بهترین دوستت هستم، هر اتفاقی می‌افتد بمن بگو». ✍ هر نقشی تعریف خودش را دارد، این سر در گمی نقش در روابط ما تنش ایجاد کرده و آنها را تخریب می‌کند. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
: سومین پیشنهاد علی اومد به خوابم😴 ... بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین ... - ازت درخواستی دارم 😔... می دونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته ... به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه... تو تنها کسی هستی که می تونی راضیش کنی ... با صدای زنگ 📢ساعت از خواب پریدم ... خیلی جا خورده بودم... و فراموشش کردم ... فکر کردم یه خواب همین طوریه😐 ... پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود😖 ... چند شب گذشت ... علی دوباره اومد ... اما این بار خیلی ناراحت ... - هانیه جان ... چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟😕 ... به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه ... خیلی دلم سوخت ... - اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو😑 ... من نمی تونم ... زینب بوی تو رو میده 😓... نمی تونم ازش دل بکنم و جدا بشم ... برام سخته ... با حالت عجیبی بهم نگاه کرد ... - هانیه جان ... باور کن مسیر زینب، هزاران بار سخت تره😣 ... اگر اون دنیا شفاعت من رو می خوای ... راضی به رضای خدا باش ... گریه ام گرفت😭 ... ازش قول محکم گرفتم ... هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم ... دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود😢 ... همه این سال ها دلتنگی و سختی رو ... بودن با زینب برام آسون کرده بود ... حدود ساعت یازده از بیمارستان 🏨برگشت ... رفتم دم در استقبالش ... - سلام دختر گلم😊 ... خسته نباشی ... با خنده☺️، خودش رو انداخت توی بغلم ... - دیگه از خستگی گذشته ... چنان جنازه ام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمی خورم ... یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم😁 ... رفتم براش شربت بیارم ... یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد ... - مامان گلم ... چرا اینقدر گرفته است؟😉 ... ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم ... یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم😞 ... همه چیزش عین علی بود ... - از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس می کنن؟ ... خندید😄 ... - تا نگی چی شده ولت نمی کنم ... بغض گلوم رو گرفت ... - زینب ... سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟😔... دست هاش شل شد و من رو ول کرد ... http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ 🌸 ┊ ┊ 🌸 ┊ 🌸 🌸 ســـــ🌸ــــلام صبحتـون قشنگــــــــــ🌸 آدیـنـه تـــون شـــااااد شـــاااد 🌸 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan