eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
20.1هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃❤️ ✍نکات مهم 👈نيت و قصد ازدواج را عملاً می‌توان با نشانه‌های زير متوجه شد. فقط گفتن و بيان قصد ازدواج به اين معنی نيست كه فرد نيت ازدواج دارد. ✔️ بلكه چند نشانه وجود دارد كه عملاً قصد و نيت فرد را از آشنايی نشان می‌دهد. 1⃣فردی كه قصد ازدواج دارد در دوره آشنايی تقاضای ارتباط جنسی نمی‌كند.❗️ 2⃣فردی كه قصد ازدواج دارد ارتباطش را از خانواده مخفی نمی‌كند.❗️ https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 🙏❤️تشـكر با قــشنگ‌ترين كلــمات ؛ وقتي همسرتان كارهای مردانه‌اش را انجام ميدهد پيش خودتان نگوييد به وظيفه‌اش عمل كرده و نيازی به تشكر نيست. ❗️ فكر نكنيد مردتان به‌خاطر دست‌های قوی و تواناييهای مردانه‌اش نيازی به شنيدن تشكر ندارد در ازای هر قدمی كه برای شما و زندگی مشترك‌تان برميدارد، از او تشكر كنيد. 🙏 ✍به او بفهمانيد متوجه هستيد كه برای شما چه كارهايی انجام ميدهد. 👈جملات ساده‌ای مانند: ممنون كه مرا صبح‌ها تا ايستگاه ميرسانی🙏 متشكرم كه با تمام خستگی ات خريدهای خانه را انجام ميدهی🙏 ✔️جملات ساده‌ای كه نشان‌دهندهٔ قدردانی شماست، برای او بسيار انرژی بخش خواهد بود😊 https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❃↫🌷« بِسـم الله الــرحمان والرحیــــم »🌷↬❃ 🌙 ✫⇠قسمت 2⃣ 🌷مرتضی در عین کودکی خیلی بزرگ بود تا جایی که هیچ وقت فخر فروشی نمی کرد از اینکه امام بر پیشانیش بوسه زده. حال که او به آرزویش رسید ما مانده ایم با این کوله بار سنگین و راه دراز. حقیقتا هر چه بر اندیشه و ذخائر ذهنم فشار می آورم چیزی که بیان عظمت این عزیز حماسه ساز باشد نمی توانم بر روی کاغذ بیاورم. این چند سطر را تقدیم می کنم به تمامی شهداء و خانواده های معظم شهداء و دلاور مردان بسیجی و آحاد مردم ایران علی الخصوص مردم شریف شهرستان فسا که باعث افتخار و عزت و سربلندی اسلام عزیز گردیده اند. البته حرکتهای مرتضی تنها به آنجا ختم نشد. او مرتب به فعالیتهای ضد رژیم ادامه می داد و دائم تحت تعقیب نیروهای دولتی بود. زمانی که راهپیمائی های علنی مردم علیه رژیم پهلوی آغاز شد مرتضی علاوه بر حرکت هایش در روستا سریع خوش را به شهرستان می رساند تا به خیل عظیم مردم بپیوندد. یاد ندارم روزی که ماموران پاسگاه به دنبال مرتضی نباشند و او که در همان دوران هم از چابکی و زیرکی منحصر به فردی برخوردار بود نمی گذاشت که دست مامورین به او برسد. انها هم پدرش را می گرفتند تا او خودش را معرفی می کند. ماموران دولتی ناجوانمردانه او را زیر کتک می گرفتند تا آنجا که قسمتهای مختلف بدنش یا کبود می شد و یا خون می آمد. بیاد دارم که یک بار دستگیر شدن مرتضی بیش از همیشه به زبان مردم روستا افتاد و آن زمان بود که رئیس پاسگاه پس از اینکه مفصل او را زده بود رو به مرتضی کرده و می گوید آخر تو چه موقع می خواهی دست از کارهایت برداری. من دیگر تو را آزاد نمی کنم مگر به یک شرط, آن هم جلو همه بگویی: خدا، شاه، میهن. مرتضی که بدن خسته و کوفته شده اش تاب و توان درست و حسابی نداشته رو به رئیس پاسگاه می کند و حرف او را تکرار می کند "خدا، میهن ولی روی شاه خط سرخ بکشید" در یک آن پس از اتمام صحبت های مرتضی مامورانی که در آنجا حضور داشتند به سر و روی مرتضی حمله می کنند و مجددا او را می زنند. علی رغم که ماموران سعی نمودند که این حادثه در روستا رسوخ نکند ولی اینجور نشد و به سرعت تمام مردم روستا از این ماجرا مطلع شدند. پدر مرتضی که از این قضیه به خشم آمده بود جهت اعتراض به پاسگاه مراجعه کرد و با ماموران پاسگاه درگیری لفظی پیدا نموده و متعاقب آن مرتضی آزاد شد. پس از این ماجرا زمانی که متوجه شد در این محیط کوچک جای برای فعالیتهای انقلابی نیست. برای اینکه باعث اذیت و آزار خانواده و دوستان نشود. کوله بار هجرت را به دوش گرفت و راهی شیراز شد. البته رفتنش بیشتر به بهانه کار کردن بود ولی در حقیقت شرکت گسترده و فعال تر در حرکات ضد رژیم او را تشویق به این عمل نمود. تامدتی هیچ کس خبر نداشت که ایشان کجا و چکار می کنند و پس از مدتی مطلع شدیم که دفترچه سربازی گرفته و قصد رفتن به خدمت دارد که مصادف گردید با دستور امام که فرمودند سربازها از پادگانها فرار کنند و مرتضی بنا به همین دستور از رفتن به خدمت سربازی صرف نظر کرد... ادامه دارد... ✍ به روایت همسر شهید 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ 🌻یک ســـــلام پـاییـزی صبحتون زیبـا☕️🌻 🌻امروزتون پر از خوشی 🌻امیدوارم یه صبح پاییزی قشنگ و یک روز عالی وشـاد سرشار از برکت و موفقیت 🌻داشته باشید ... آرامش سهم همه شما عزیزان🌻🍃 ‌‌      http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181
🌴🌹حدیث روز 🌹🌴 🌷امير المؤمنين على بن ابيطالب عليه السّلام: «أَرْبَعٌ مَنْ أُعْطِيَهُنَّ فَقَدْ أُعْطِيَ خَيْرَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ: «صِدْقُ حَدِيثٍ،وَ أَدَاءُ أَمَانَةٍ، وَ عِفَّةُ بَطْنٍ،وَ حُسْنُ خُلْق» 🌻چهار چیز اگر به کسى داده شود 🌺 خیر دنیا و آخرت به او داده شده است: ↩️راستگویى ↩️ اداى امانت ↩️ پارسایى شکم ↩️اخلاق نیکو😊 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️ ❤️معجزه ابراز علاقه و محبت در خانواده شنیدن عبارت دوستت دارم 😍 برای یک مرد...🧔‍♂ ☘او را برای مصاف با سخت ترین های زندگی زره پوش می کند، توان میگیرد، برای آنکه بیشتر بکوشد، مرد احساس می کند حتی قدش بلندتر شده است، چون به مرد بودنش افتخار میکند☘ برای یک زن ... 👩 🌷آنچنان انرژی و توان مضاعفی برایش ایجاد می کند که آمادگی این را می یابد که لحظه ای پس از شنیدن این جمله یک خانه تکانی مفصل به راه بیاندازد، و همه جای زندگی را با عشق از نو بیاراید❤️ برای فرزند...👧👦 🌿خصوصا وقتی روی دوزانو می نشینی و خودت را هم قد فرزندت می کنی و چشم در چشمش می گویی خیالت راحت من هستم، یادت باشد آن شب فرزندت دیرتر ولی آرامتر میخوابد...☺️ ❤️عبارت دوستت دارم را جدی بگیریم این عبارت غوغا به پا می کند .❤️ https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ❓سوال با سلام من برای خانومم اومدم. خسته‌م کرده. همش غر میزنه که به من توجه کن. جلسه بعد میارمش که ببینینش. تو رو خدا خودتون حالیش کنین که باید خوبی‌های من رو هم ببینه. به جان خودش و خودم قسم نه دنبال دوست و رفیق بازی هستم، نه مواد میکشم، در حالی که همه مردا دیگه سیگار رو که میکشن. من تو عمرم لب به سیگار نزدم. دنبال چش‌چرونی و خیانت هم نیستم. دست بزن هم ندارم. درسته گاهی عصبانی میشم و داد میزنم اما تا حالا دست روش بلند نکردم. دیگه از زندگی چی میخاد که اینقد بهونه گیری میکنه؟ بره مردای دیگه رو ببینه تا قدر منو بدونه! 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ✍پاسخ مشاور با سلام هر روز زنها و مردهای بسیاری را می‌بینم که به جای پاسخ به انتقاد شریکشان یا خوبی‌های دیگر خودشان را یادآوری میکنند یا عیب‌های طرف مقابل را. و بسیار دیده‌ام که بدیهیات اولیه رابطه را به عنوان «الطاف بی‌کران» خودشان متذکر می‌شوند. یادمان باشد: و بسیاری دیگر . . . جزو قوانین رابطه و ملزومات ادامه رابطه هستند و نه چیزی برای منت گذاشتن سر شریکمان. کارمندی که اشتباهی در کارش انجام داده، نمی‌تواند برای توجیه‌ش بگوید من هر روز به موقع آمدم و به موقع رفتم و غیبت نداشتم و این را دلیلی برای کمرنگ کردن اشتباهش بداند، زیرا که نظم از بدیهیات شغل کارمندی‌ست! ✍ 🔮 ◀️نوبت مشاوره ↙️ @Yafater14 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❃↫🌷« بِسـم الله الــرحمان والرحیــــم »🌷↬❃ 🌙 ✫⇠قسمت 3⃣ نفس های آخر رژیم شاه بود که یک بار دیگر مرتضی را توانستم ببینم. او دیگر تنها نبود. عده زیادی با او هم فکر و همراه شده بودند در پوست خود نمی گنجید و مرتب در حال فعالیت با تعدادی از جوانان می پرداخت، تا اینکه بر اثر حماسه های این جوانان حکومت ظالم شاه جای خودش را به اسلام ناب محمدی(ص) سپرد ... در مورد آن روزهای پر التهاب قبل از انقلاب مادر مرتضی نقل می کرد: يك روز عصر آمد خانه، ‌از زير لباسش چند عكس امام بيرون كشيد و زير شن و ماسه هايي كه گوشه حياط ريخته شده بود ‌چال كرد. تا قبل از خواب مدام از امام و انقلاب مي گفت. شب از نيمه گذشته بود كه صداي در بلند شد، ‌مأمور ها بودند. با زور هم كه شده به داخل خانه ريختند. از اتفاق اولين جايي را هم كه گشتند زير همان رمل ها بود. اين طولاني ترين و دقيق ترين بازرسي اي بود که تا به حال از خانه ما انجام داده بودند، اما هر چه گشتند كمتر پيدا كردند. دست آخر،‌ دست از پا دراز تر برگشتند. يك ساعت قبل از ورود آن ها سيدي نوراني را در خواب ديده بودم كه مي گفت: « عكس هاي من را از زير اين رمل ها بيرون بياوريد.» مرتضي را بيدار كردم و جريان را به او گفتم، ‌مرتضي هم عكس ها را زير خاك باغچه پنهان كرده بود. خدا خيلي رحم کرد، چون آن روز ها رژيم منحوس پهلوي آخرين دست و پايش را مي زد و اگر اين بار مرتضي را مي گرفتند، معلوم نبود چه بر سرش مي آوردند. انقلاب که پیروز شد، خيلي از جيره خواران شاهنشاهي در حال فرار بودند،‌ رئيس پاسگاه جليان نيز همراه خانواده قصد فرار داشت. جوان هاي روستا، که سال ها سايه شلاق هاي اين مرد را بر تن خود حس کرده بودند، ماشينش را احاطه كرده و با چوب و چماق به ماشينش مي زدند. مرتضي تا جريان را شنيد، سريع خود را به آنجا رساند. جمعيت را متفرق و به آرامش دعوت كرد. بعد خودش آنها را تا فسا همراهي كرد تا به زن و بچه اين فرد بي احترامي نشود. اين کار مرتضي تا مدتها زبان زد مردم روستا شده بود، چون بيشترين کسي که از دست اين مرد شلاق خورده بود، همين آقا مرتضي بود. پس از پیروزی انقلاب، خیلی طول نکشید که مرتضی لباس مقدس پاسداری پوشید و به خیل کبوتران سبز پوش سپاه پیوست. پس از مدتی که درگیری با ضد انقلاب در کردستان شروع شد او به همراه تعداد زیادی از پرسنل زحمتکش سپاه راهی کردستان شد. این ماموریت حدود 9 طول کشید. یادم می آید در آن دوران که هنوز جنگ و جبهه ای نبود وقتی مردم روستا شاهد بازگشت سرافرازانه این عزیز بودند گروه گروه به منزل پدر ایشان می رفتند تا از مرتضی درباره ی آن مناطق مطالبی دستگیرشان شود... ادامه دارد... ✍ به روایت همسر شهید 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕