❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️
(قسمت15)
با عجلہ وارد دانشگاہ شدم،در ڪلاس رو زدم و وارد شدم. پسرے ڪہ پاے تختہ بود برگشت بہ سمتم،با دیدنش رنگم پرید ڪمے استرس گرفتم!همون پسرے بود ڪہ با بنیامین صحبت ڪرد،بے اختیار دستم رو بردم سمت مقنعہ م،همونطور ڪہ برگشت سمت تختہ گفت:بفرمایید بشینید!
آروم رفتم بہ سمت یڪے از صندلے هاے خالے،بنیامین با اخم نگاهم مے ڪرد توجهے نڪردم!نگران بودم چطور برخورد ڪنہ،نڪنہ بخاطرہ اون روز سر درس ها ڪارے ڪنہ یا بہ دوست هاے حراستیش بگہ؟!
محمدے،یڪے از پسرهاے ڪلاس دستش رو برد بالا و گفت:ببخشید برادر،بہ خانم هدایتے نذرے ندادین!
با تعجب نگاهشون ڪردم،پسر برگشت سمتش و گفت:بعداز ڪلاس بدید!
محمدے با پررویے گفت:اول وقتش فضلیت خاصے دارہ!
بیشتر بچہ هاے ڪلاس باهم گفتن صحیح است صحیح است!
پسر لبخندے زد و گفت:مگہ نمازہ؟
محمدے شونہ اے بالا انداخت و گفت:نمیدونم والا!ما از ایناش نیستیم!
و بہ یقہ پسر طلبہ اشارہ ڪرد،پسر قد بلند و متوسط اندامے ڪہ شلوار پارچہ اے مشڪے با پیرهن یقہ آخوندے سفید پوشیدہ بود،ریش ها و موهاے قهوہ ایش مرتب بود و هروقت صحبت میڪرد سفیدے دندون هاش مشخص میشد!
ملایم اما جدے گفت:ما حق سلیقہ داریم درستہ؟سلیقہ اے ڪہ بہ جامعہ مون آسیب نزنہ؟ ڪسے چیزے نگفت!
یقہ پیرهنش رو گرفت و گفت:همونطور ڪہ شما دوست دارین مدل یقہ پیرهنتون اونطور باشہ من هم این مدل یقہ رو دوست دارم!یقہ پیرهن من براے شما مشڪلے ایجاد میڪنہ؟من حق انتخاب ندارم؟
دیس خرما رو از روے میز برداشت و اومد بہ سمتم،همونطور ڪہ دیس رو جلوم گرفتہ بود رو بہ بچہ ها گفت:مطمئن باشید من اینطورے استخر نمیرم نگرانم نباشید!
همہ باهم گفتن اووووو،خرمایے برداشتم و تشڪر ڪردم.
یڪے از دخترها با خندہ گفت:برادر مگہ استخر رفتن حروم نیست؟
بچہ ها شروع ڪردن بہ خندیدن!
برگشت ڪنار تختہ،با خندہ گفت:شما برید اگہ گناهے داشت اون دنیا گردن من!
با تعجب نگاهش ڪردم،این رفتار،رفتارے نبود ڪہ من از طلبہ ها میدونستم!
یڪے از دخترها ڪہ دید هنوز متعجبم گفت:خرما ڪار بچہ هاست!مثلا خواستن سر ڪلاس معارف مزہ بریزن!
مثل بقیہ نبود!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
#سلام_صبح_زیباتون_بخیر_دوستان_مهربون ☕️🌸
سر آغاز صبح🌸
قلبی که امواجش
روی فرستنده های آسمانی
تنظیم شده باشد🌸
همیشه موسیقی زیبای پرستش
از آن شنیده می شود🌸
دوستان قلبتون آسمانی
و چهارشنبه تون پُر برکت🌸
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
❤️🍃❤️
#هردو_بدانیم
👈 هنگامي كه رابطه تبديل به زندگی مشترک مي شود، بعضي چیزها باید تغییر کند.
✍ باید یاد بگیریم که گاهی پای بگذاریم روی تمایلاتمان، آدم است دیگر ، یک روز حالش خوش نیست ، یک روز هورمونهایش تنظیم نیست ،
✍یاد بگیریم زندگی مشترک میدان جنگ نیست، ميدان همـــــ❤️ـــدلي و درك متقابل است،
👈❌ وقتي قدرت كنار آمدن با ناملايمات و تنش هاي ديگري را نداري، ‼️بهتر است زندگي تشكيل ندهی
👈اگر احساس مي كني به پختگي درك ديگري و گذشت نرسيده اي چه نیازي به درگیر شدن در مسولیتهای زندگی مشترک داري ؟!
👌🏻 زندگی مشترک يادگيـــ✍ــــري مي خواهد.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#نکات_همسرانه👇
تشویق و تأیید و بیان نکات مثبت، به طورآشکار یا
در جمع باشد؛ اما انتقاد و تذکر نکات منفی، بطور
محرمانه و در تنهایی صورت گیرد.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#خانمها_بدانند
آشپــــ🍝ـــــــزی زن در خانه
یکی از دلبــــــ😇ـــریهای لطیف زنانه است
❤️و علاقهی مردان به آن
‼️نه به معنای توجه به مساله گرسنگی است
👌 بلکه در جستجوی دلبریهای ظریف
همــــ😍ـــــــسرشان هستند.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
👈اگر همسر بهـــــــ😠ـــــانهگیر داریدبخوانید!
👌به جملات آشنای یک مرد یا زن بهانه گیر توجه کنید
👇
👨مرد
⁉️ چرا خــــ🏠ـــــونه همیشه نامرتبه
⁉️ این بچـــــ👶ـــه کی قراره بخوابه؟
⁉️ هیچ وقت غــــ🍲ــــــذا سروقت حاضر نیست!
⁉️ دوباره بی اجازه من مهمان دعوت کردی و...
👩زن
👇
⁉️باز که میـــــ🍇ـــــوه های بدرد نخور گرفتی!
⁉️پس کی میخوای آشغال ها را دم در بزاری خونه بو گرفته!
⁉️چند دفعه بگم لبـــــ👕ـــاس هاتو این ور آن ور پرت نکن
⁉️چقدر جــــ🧦ـــــــورابات بو میده و...
و در نهایت، بهانه گیری ها به این جمله ختم می شوند😡
‼️خسته شدم
‼️چقدر باید خونسردی و بی مسئولیتی تو را تحمل کنم ...
🔺به همین راحتی، همسران می توانند با مکالمات بهانه جویانه روی اعصاب یکدیگر راه بروند
و موجب
‼️عصبانیت
‼️ لجبازی
‼️ و کشمکش شوند.
#نتیجه
در برخورد با یکدیگر
#مراعــــــــــــــات_همدیـــــــــگر رو بکنیم
#لطفاکپی_نکنید🙏
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤🍃❤️
#هردوبدانیم
#تفاوت_های_شخصیتی؛
👱♂مردان آناناســـــ🍍ــــی
👩زنان هلویـــ🍑ــــــی!
👈مردهای مــــــــــــ✍ـــــدیر
و زنان مراقـــــــــــ👀ـــــــــب
💟خانمها دوست دارند از آدمهای دور و برشان، مراقبت کنند.
به همین دلیل هم آنها
مــــــ👩👧👦ـــــــادر میشوند
مربیـــــ😊ـــــان باحوصلهای هستند
و پرستــــــــ👩⚕ــــــارانی شایسته.
💟مردها به طور ناخودآگاه دوست دارند که مدیـــــ✍ـــــر باشند
و معمولا به مدیریـــــ✍ــــــت کردن دیگران هم تمایل نشان میدهند.
💟 آنها در ناخودآگاهشان دوست دارند درست مثل اجدادشان
رئیس قبیله باشند💪
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهای_همسرداری
یادمون باشه در املای زندگى
همیشه براى «محبــّت»❤️
تشدید بگذاریم
تا از محبتهامون حتى
نیم نمره هم ڪم نشه
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
@dars_akhlaq .mp3
1.79M
❤️🍃❤️
#كليپ_صوتی
#آيت_الله_مجتهدی تهرانی(ره)
📝بداخلاقی زن و شوهر!
🔍 #درساخلاق
🔍 #بداخلاقی
✅ خیلی تأثیر گذار 👌
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️(قسمت16)
همراہ بهار رسیدیم سر ڪوچہ،هم ڪلاسے شیطون و مهربونم ڪہ تازہ ڪمے صمیمے شدہ بودیم!
زنگ رو زدم،چند لحظہ ایستادیم اما ڪسے در رو باز نڪرد،دوبارہ زنگ رو زدم ڪہ عاطفہ از پشت پنجرہ گفت:صبر ڪن!
با تعجب نگاهش ڪردم،در خونہ عاطفہ اینا باز شد،عاطفہ اومد بیرون،معمولے سلام و احوال پرسے ڪردیم ڪلیدے بہ سمتم گرفت و گفت:خالہ رفتہ بیرون ڪلید رو داد بدم بهت!
ڪلید رو ازش گرفتم و تشڪر ڪردم،عاطفہ با ڪنجڪاوے بہ بهار نگاہ میڪرد،بهار با لبخند دستش رو گرفت جلوے عاطفہ و گفت:بهار هستم،دوست هانیہ!
عاطفہ دست بهار رو گرفت.
_منم عاطفہ ام دوست صمیمے هانیہ!
خندہ م گرفت،بعداز این دوسال هنوز من و خودش رو صمیمے حساب میڪرد و حسود بود!
خواستم حرفے بزنم ڪہ صداے بوق متوالے ماشینے باعث شد حواسم پرت بشہ!
برگشتم و پشت سرم رو نگاہ ڪردم بنیامین بود!
دست بہ سینہ ایستادہ بود ڪنار ماشینش و با لبخند بدے نگاهم میڪرد،خون تو رگ هام یخ بست با استرس رو بہ بهار گفتم:بریم دیگہ!
سریع در رو باز ڪردم،وارد حیاط شدیم بهار با شیطنت گفت:خبریہ ڪلڪ؟!بنیامین رو دیدم!
با حرص گفتم:خبر ڪدومہ؟!دیونہ م ڪردہ!
بهار از پشت بغلم ڪرد و گفت:الهے!عاشق شدہ خب!
_عاشق ڪدومہ؟!دنبال چیزے ڪہ بیشتر پسرا دنبالشن!
خواست چیزے بگہ ڪہ دست هاش رو از دور ڪمرم باز ڪردم و گفتم:نگو فڪر منفے نڪن ڪہ خودش مستقیم بهم گفتہ!
با تعجب نگاهم ڪرد:دروغ میگے؟!
همونطور ڪہ وارد پذیرایے میشدم گفتم:دروغم ڪجا بود؟!بیا تو!
یااللہ گویان دنبالم اومد،با تعجب گفتم:آخہ تو مردے؟!یا ڪسے خونہ ست؟!
بے تعارف نشست رو مبل.
_محض اطمینان گفتم!
همونطور ڪہ مقنعہ م رو در مے آوردم وارد آشپزخونہ شدم _چے میخورے؟
_چیزے نمیخوام اومدم خیر سرم تو درس ڪمڪم ڪنے،راستے؟
ڪترے رو پر از آب ڪردم.
_جانم!
_خانوادت میدونن بنیامین مزاحمت میشہ؟!
ڪترے رو گذاشتم روے گاز و برگشتم پیش بهار!
_نہ،فڪرڪردم خودم میتونم حلش ڪنم!
با حرص گفت:بے جا ڪردے،باید بہ خانوادت اطلاع بدے!
بہ دروغ باشہ اے گفتم،از خانوادم نمیترسیدم خجالت مے ڪشیدم!
_براے اردوے مشهد ثبت نام ڪردے؟!
سردرگم گفتم:اردوے مشهد؟!
_اوهوم،سهیلے ترتیبش رو دادہ همہ ثبت نام ڪردن فردا بریم ثبت نام ڪنیم تا پر نشدہ!
با تعجب گفتم:سهیلے دیگہ ڪیہ؟!
چشم هاش رو ریز ڪرد،با حرص نفسے ڪشید و گفت:حالت خوب نیستا!بابا همین طلبہ باحالہ دیگہ!امیرحسین سهیلے!
سلول هاے مغز خستہ م بہ ڪار افتادن!همون طلبہ عجیب!
_من نمیام تو ثبت نام ڪن!
✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕