eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
20.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
💚امام صادق علیه السلام: ❤قلب ماه رمضان، شب قدر است❤ 📚بحار/ج۵۸/ص۳۷۶ امشب شب انتخـاب واحده! خدا سایت سرنوشت همه رو تا صبح باز میزاره! دو شب هم حذف و اضافه گذاشته.. حـــــواست باشه خواب نمونے ! التمـاس دعا 🙏 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
🌺 به بیست و یکمین روز ماه مبارک رمضان خوش آمدید🌸🍃 سه شنبه تون پر از ارامش😇 زندگیتون پر از معجزه الهی 💫 وروزتون پر از نور اميد✨🙏 رمضانتون زیبا و ناب🌙 http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237 @maman_paz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨انالله و انا الیه راجعون✨ ▪️به خدایِ کعبــــه عـــلــــی رستگار شد؛ عالَـــــــم یتیم . . .😭 لختی ای پدر! درنگ؛ پشت در نشسته‌اند رشته‌های سردِ اشک😭 كاسه‌های گرمِ شير 🥀 ◾️شهادت امیرالمومنین علی(علیه السلام) تسلیت باد http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
👈 👉 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ❓ با سلام ازدواجم تحميلى بوده و بيست سال است در زندگى رنج مى برم ؛ چون همسرم را دوست ندارم . با وجود سه تا فرزند چه كنم ؟ ✍️ پاسخ : ايكاش همان بيست سال قبل ، زير بار ازدواج تحميلى نمى رفتيد ؛ اما الان بيست سال است زندگى مى كنيد و سه تا فرزند داريد . حتما ظاهر شوهرتان را دوست نداريد و نقطه منفى ايشان همين مسأله است . 👈 شوهر شما حتما نقاط مثبتى هم دارد ؛ لطفا اين نقاط مثبت را در فهرستى بنويسيد و روزى چند بار مرور كنيد . ⏪ افزون بر اين ، به خودتان تلقين كنيد كه شوهرتان را دوست داريد ؛ 👌 از اثر شگفت انگيز تلقين غافل نشويد . ❤️در كنار اين دو كار ، اداى محب بودن را نيز درآوريد . 👈 اين ادا باعث مى شود تا شوهرتان عكس العمل مطلوبى نشان دهد و باعث ايجاد محبت در دل شما خواهد شد . در پناه حق باشيد . 🌸 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 👨🏻آقای خونه! 💑این که همسر شما بشنود که فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته و نمی تواند جای او را بگیرد یک حس فوق العاده به او می دهد ✍(پس به او بگویید) https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 در فکر بودم و بی خبر از دنیای اطراف.. چند قدم بیشتر به محل تجمع نمانده بود که ناگهان به عقب کشیده شدم. از بچگی بدم می آمد کسی، بی هوا  مرا به سمت خودش بکشد. پس عصبی و تقریبا ترسیده به عقب برگشتم. عثمان بود. برزخ و خشمگین (میخوام باهات حرف بزنم). و من پیشگویی کردم متن نصیحت هایش را ( نمیام.. برو پی کارت..) و او متفاوتتر (کار مهمی دارم.. بچه بازی رو بذار کنار) با نگاهی سرد بازوم را از دستش بیرون کشیدم و به طرف محل اجتماع رفتم.. چند ثانیه بعد دستی محکم بازوی را فشرد  و متوقفم کرد ( خبرای جدید از دانیال دارم.. میل خودته.. بای) رفت و من منجمد شدم. عین آدم برفی هایِ محکوم به بی حرکتی. با گامهای تند به سمتش دویدم و صدایش زدم.. (عثمان.. صبر کن..) درست روبه رویش نشسته بودم، روی یکی از میزها در محل کارش. سرش پایین بود و مدام با فنجان قهوه اش بازی میکرد. استرس، مزه ی دهانم را تلختر از قهوه ی ترک، تحویلم میداد..  لب باز کرد اما هیستریک ( میفهمی داری چیکار میکنی؟؟ وقتی جواب تماسهام و ندادی، فهمیدم یه چیزی تو اون کله کوچیکت میگذره.. چندین بار وقتی پدرت از خونه میزد بیرون، زنگ درتون زدم.. هربار مادرت گفت نیستی.. نزدیکه یه ماه کارم شده کشیک کشیدن جلوی خونتون و تعقیبت.. میدونم کجاها میری با کیا رفت و آمد داری.. اما اشتباهه.. بفهم.. اشتباه.. چرا ادای کورا رو درمیاری؟؟ که چی برادرتو پیدا کنی؟؟؟ کدوم برادر؟؟ منظورت یه جلاده بی همه چیزه؟؟؟)  داد زدم (خفه شو..توئه عوضی حق نداری راجع به دانیال اینطوری حرف بزنی..) و بلند شدم.. با صدایی محکم جواب داد (بتمرگ سرجات..) این عثمانِ ترسو و مهربان چند وقت پیش نبود. خیره نگاهش کردم.. و او قاطع اما به نرمی گفت ( فردا یه مهمون داری..  از ترکیه میاد.. خبرای جالبی از الهه ی عشق و دوستیت داره.. فردا راس ساعت ۱۰ صبح اینجا باش.. بعد هر گوری خواستی برو.. داعش… النصر.. طالبان.. جیش العدل.. میبینی توام مثه من یه مسلمون وحشی هستی.. البته اگه یادت باشه من از نوع ترسوشم و تو خوونوادت مسلمونای شجاع و خونخوار.. راستی یه نصیحت، وقتی مبارز شدی، هیچ دامادی رو شب عروسیش، بی عروس نکن..) حرفهایش سنگین بود.. اشک ریختم اما رفتم.. مهمان فردا چه کسی بود؟؟ یعنی  از دانیال چه اخباری داشت که عثمان این چنین مرا به رگبار ناملایمتی اش بست.. دلم برای عثمان تنگ شده بود.. همان عثمان ترسو و پر عاطفه.. مدام قدم میزدم و تمام حرفهایش را مرور میکردم و تنها به یک اسم میرسیدم.. دانیال.. دانیال .. دانیال.. آن شب با بی خوابی، هم خواب شدم.. خاطراتِ برادر بود و شوخی هایِ پر زندگی اش.. صبح زودتر از موعد برخاستم.. یخ زده بودم و میلرزیدم.. این مهمان چه چیزی برای گفتن داشت..؟؟ آماده شدم و جلوی آینده ایستادم.. حسی دمادم از رفتن منصرفم میکرد.. افکاری افسار گسیخته چنگ میزد بر پیکره ی ذهنیاتم.. اما باید میرفتم.. چند قدم مانده به محل قرار میخِ زمین شدم.. دندانهایم بهم میخورد. آن روز هوا، فراتر از توانِ این کره ی خاکی سرد بود یا..؟؟؟ نفس تازه کردم و وارد شدم.. عثمان به استقبالم آمد. آرام ومهربان اما پر از طعنه.. ( ترسیدی؟؟!! نترس.. ترسناکتر از گروهی که میخوای مبارزش بشی، نیست..) میزی را نشانم داد و زنی سر خمیده که پشتش به من بود.. ادامه  دارد.. https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q @hamsardarry 💕💕💕
🏴 سلام برعلےشیرخدا🖤 سلام برعدالتش🖤 سلام برمردانگےوغیرتش🖤 سلام برشب زنده داریهایش🖤 سلام برشجاعت،مظلومیت🖤 وصداقتش🖤 سلام برفرزندانش🖤 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
✨شڪر خدا ڪه نام ✨ بر زبان ماسٺ ✨ما شیعه‌ ایم و عشق ✨ هم از آن ماسٺ ✨از زبان و ✨دهان خسته ڪی شود! ✨اصلا زبان برای ✨همین در دهان ماسٺ ▪️ایام سوگواری مولای متقیان🖤 حضرت علی (ع) تسلیت باد.🏴 http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237 @hamsardarry
❤️🍃❤️ امام علی علیه السلام: 👈با همسرت 💜 💜 👈تا زندگیت 💝 .💝 @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️ • خربزه • خرمای بَرنی • زردک • حلیم • تخم مرغ • پیاز • شیر تازه با عسل • انجیر خشک و تازه @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
‍ ❤️🍃❤️ 👈 هر چه به نظرات همسرتان بیشتر احترام بگذارید ‼️ و از میزان کنترل وی بکاهید ✅ بیشتر احساس مردانگی می کند. 👈 ایمان و اعتماد شما به مرد زندگیتان، او را تقویت می کند 👌 و به او توان بیشتری می دهد تا بیشتر در خدمت شما باشد. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ✨امشب از آسمان باران " انّا انزلنا " بر زمین می ریزد امشب✨ چشمانم را با آب توبه میشویم و کلام قرآن را در دهانم می ریزم تا خواب ،،، چشمانم را نیازارد بالحسین ، الهی العفو😔🙏 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏اِن شاءَاللّٰه دعــاهاتون به آسمــان اجابت رسیده باشه...🙏 🍃🌸سـلام صبح زیباتون بخیر دوستان مهربون 🌸 🍃 التماس دعـا🙏 🔆امروز↯ بیست وسومین روزماه مبارڪ رمضان🌙 بر شما مبارک 🌸🍃🌸 http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237 @hamsardarry
‍ آخرین پنجشنبه ماه مبارک رمضان 🌙 و ياد درگذشتگان 😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 🌹آخرین پنجشنبه ماه رمضان🌹 🕊در روایات بـرای امـوات🕊 🌹بسیار مغتنم دانسته شده🌹 برای چشم انتظاران اسیران خاک 😔 با شاخه گلی،ذکر صلوات و فاتحه ای🌹 از آنها یادی کنیم 🌹🙏🌹 http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله: 💕 را همسر دهید ڪند 😊 ۅ روزیشاݧ راافزایش داده🌸 برمروّټ آنهامےافزاید.🔰 📚بحارالانوار،ج 100،ص222 ✍ http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 👈اگه می‌خوای همسرت 😍 باشه ✍ روزی «سه» تا «سه دقیقه» از وقتت رو بهش اختصاص بده! ⏰«سه دقیقه» اول صبح ⏱«سه دقیقه» ظهر تلفنی 🕰 و «سه دقیقه» شب قبل از خواب. 💡 توی این وقت‌های «سه دقیقه‌ای» ✍ یادش بنداز که چقدر داری 💕 چقدر برات ارزش داره 👌و چقدر قدر کارهایی که برات می‌کنه رو می‌دونی... ✍ http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 🤭"ای کاش این را می‌دانست!" 1⃣🙏 مرا تحسین کن. ✍ می‌دانم که همیشه با من موافق نیستی و برخی از تصمیم‌هایم را نمی‌پسندی ❤️ اما همیشه تاکید کن که عاشقم هستی. 👈 سعی کن نیازهای مهم مرا برطرف کنی، مثل و . ✍ مرا همین طور که هستم بپذیر و سعی نکن مرا تغییر دهی. 👌طوری با من رفتار کن که احساس کنم بی همتا هستم. ⏪گاهی مردها مثل پسر بچه‌ها می‌شوند. ✍ http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 باز هم باران… و شیشه های خیس.. زل زده به زن، بیحرکت ایستادم ( این زن کیه؟؟ ) و عثمان فهمید حالِ نزارم را، و میان دستانش گرفت مشتِ یخ زده ام را.. نمیدانم چرا، اما حس کسی را داشتم که برای شناسایی عزیزش، پشت در سرد خانه، میلرزد.. عثمان تا کنار میز، تقریبا مرا با خود میکشید، آخر سنگ شده بودند این پاهای لعنتی..  زن ایستاد.. دختری جوان با چهره ایی شرقی و زیبا.. موهایی بلند، و چشم و ابرویی مشکی، درست به تیرگی روزهایی که سپری میکردم.. من رو به روی دختر.. و عثمان سربه زیر، مشغوله بازی با فنجان قهوه اش؛ کنارمان نشسته بود.. چقدر زمان ،کِش می آمد.. دختر خوب براندازم کرد.. سیرِ سیر.. لبخند نشست کنار لبش، اما قشنگ نبود. طعنه اش را میشد مزه مزه کرد. (خیلی شبیه برادرتی.. موهای بور.. چشمای آبی.. انگار تو آب و هوای آلمان اصالتتون، حسابی نم کشیده..) چقدر تلخ بود زبانِ به کام گرفته اش.. درست مثل چای مسلمانان.. صدای عثمان بلند شد (صوفی؟؟!!) چقدر خوب بود که عثمان را داشتم.. صوفی نفسی عمیق کشید ( عذر میخوام. اسمم صوفیه..اصالتا عرب هستم، قاهره.. اما تو فرانسه به دنیا اومدم و بزرگ شدم. زندگی و خوونواده خوبی داشتم.. درس میخوندم، سال آخر پزشکی.. دو سال پیش واسه تفریح با دوستام به آلمان اومدم و با دانیال آشنا شدم.. پسر خوبی به نظر میرسید. زیبا بود و مسلمون، واما عجیب.. هفت ماهی باهم دوست بودیم تا اینکه گفت میخواد باهام ازدواج کنه.. جریانو با خوونوادم در میون گذاشتم اولش خوشحال شدن..  اما بعد از چند بار ملاقات با دانیال، مخالفت کردن، گفتن این به دردت نمیخوره.. انقدر داغ بودم که هیچ وقت دلیل مخالفتشونو نپرسیدم.. شایدم گفتنو من نشنیدم.. خلاصه چند ماهی گذشت، با ابراز علاقه های دانیال و مخالفهای خوونواده ام. تا اینکه وقتی دیدن فایده ای نداره، موافقتشونو اعلام کردن. و ما ازدواج کردیم درست یکسال قبل..) حالا حکم کودکی را داشتم که نمیداست ماهی در آب خفه میشود، یا در خشکی.. او از دانیال من حرف میزد؟؟؟ یعنی تمام مدتی که من از فرط سردرگمی، راه خانه  گم میکردم، برادرم بیخیال از من و بی خبریم، عشقبازی میکرد؟؟ اما ایرادی ندارد.. شاید از خانه و فریادهای پدر خسته شده بود و کمی عاشقانه میخواست.. حق داشت.. دختر جرعه ای از قهوه اش را نوشید و عثمان انگشتان دستم را در مشتش فشرد.. ( ازدواج کردیم.. تموم.. نمیتونم بگم چه حسی داشتم.. فکر میکردم روحم متعلق به دوتا کالبده.. صوفی و دانیال.. یه ماهی خوش گذشت با تموم رفتارهای عجیب و غریب تازه دامادم. که یه روز اومد و گفت میخواد ببرتم سفر، اونم ترکیه.. دیگه روی زمین راه نمیرفتم.. سفر با دانیال.. رفتیم استانبول.. اولش همه چی خوب بود اما بعد از چند روز رفت و آمدهای مشکوکش با آدمای مختلف شروع شد.. وقتیم ازش میپرسیدم میگفت مربوط به کاره.. بهم پول میداد و میگفت برو خودتو با خرید و گردش سرگرم کن.. رویاهام کورم کرده بود و من سرخوشتر از همیشه اطمینان داشتم به شاهزاده زندگیم.. یک ماهی استانبول موندیم.. خوش ترین خاطراتم مربوط به همون یه ماهه، عصرا میرفتیم بیرون و خوشگذرونی.. تا اینکه یه روز اومد و گفت بار سفرتو ببند.. پرسیدم کجا؟؟ گفت یه سوپرایزه.. و من خامتر از همیشه..موم شدم تو دست این حیوون صفت..) دانیال مرا حیوان صفت خواند..؟؟ ادامه دارد.. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ســـــلام صبحتون پُر از عطر خدا روز ادینه تـون معطر به بوی مهربانی 🌼الهی دلتون شـاد لبتون خندان قلبتون مملو از آرامش روز قشنگتوووون بـخیر دوستان جااااان جمعه تون بخیر 😊❤️🌺 http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237 @kodaknojavan
🕌ای قدس ای شهر خدا ✨ آزاد می خواهم تو را 🕌 معـراج گاه مصطفی ✨آزاد می خواهـم تو را 🕌ای قبلـه گاه اولیــن ✨بهر رسـول آخـریـن 🕌از سلطه صهیونیان آزاد ✨می خواهــم تو را روزجهانی قدس گرامی باد🌷 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
❤️🍃❤️ ‼️ از ازدواج کردن نترسید! ☀️ خداوند، تشکیل خانواده را سرآغاز گشایش در کارها قرار داده است. به خدا اعتماد کنیم.✅ @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb