❤️🍃❤️
#آقایان_بخوانند
از همسرتان #صادقانه تعریف کنید
و این احساس خوب را با او به اشتراک بگذارید،
#قدردانی، حس خوب میآورد
و البته رنگ تازهای هم به #روابطتان میدهد.
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=10j7qk8jtqcg8&utm_content=nezu7vi
اینستاگرام 👆
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✍ #پرسش_و_پاسخ
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰
❓سوال
سلام همسرم مدام در کارها بهانه جویی می کند
❓چگونه با او رفتار کنم؟
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✍ #پرسش_و_پاسخ
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰
✍پاسخ مشاور
سلام دوست خوبم
بهترین کار به هنگام بهانه گیری همسرتان این است که او را به حال خودش رها کنید.
👈 یادتان باشد مقابله به مثل کردن، وضعیت را وخیمتر می کند و ماحصلی جز جنگ و دعوا نخواهد داشت.
👈بپذیرید به هر دلیلی "شغلی، شخصی، اجتماعی و…" ، همسرتان آشفته و مضطرب است و بهانه جویی در خانه را به عنوان راهی برای تخلیه هیجان منفی خود انتخاب کرده است.
👈 او با بهانه جویی می خواهد استرس و اضطراب درونی خود را کاهش دهد.
پس شما باید هوشیارانه عمل کنید و با توسل به سکوت، غائله را بخوابانید.
مطمئن باشید همسرتان پس از آرامش به سراغ تان می آید و با صحبت كردن از شما دلجويي ميكند.
✍ #پرسش_و_پاسخ
🔮 #روزهای_زوج
◀️نوبت مشاوره ↙️
@Yafater14
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
↫🌷« بِسـم الله الــرحمان والرحیــــم »🌷↬❃
#نیمه_پنهان_ماه🌙
⇠ #خاطرات_شهید_مرتضی_جاویدی
✫⇠قسمت 5⃣2⃣
به سمت اهواز حرکت کردیم. در طول مسیر هم حاج محمود و هم آقا مرتضی ناراحت بودند. البته حق هم داشتند چرا که یکی از هم دمان و همراهان آنها شهید شده بود. در همین سکوت حاکم بر فضای ماشین غرق بودم که حاج محمود سکوت را شکست و رو به آقا مرتضی کرد و گفت:
- مرتضی من هر چه فکر کردم به نتیجه ای نرسیده ام, مگر ما چه گناهی کرده ایم که خدا ما را قبول نمی کند. ببین علی هم شهید شد و ما ماندیم. به خدا دیگر خجالت می کشم که به فسا برگردم و در صورت خانواده های شهدا نگاه کنم.
از آن به بعد من در چهره آقا مرتضی تغییرات محسوسی را مشاهده می کردم. هر وقت که اتفاق می افتاد به مرخصی می آمدیم اولین کاری که می کردند سرکشی به خانواده های شهدا بود و بعد از آن به روستا می رفتیم. عمدتا وقتی که می آمدیم با خانواده حاج محمود بودیم و آنها ما را به روستای جلیان می رساندند.
یادم هست در تمام سفرها, من از حاج محمود خواهش می کردم کنار امامزاده جلیان بایستد تا مقداری پول داخل صندوق آن بیندازم و ایشان هم همین کار را می کردند . در همین حال حاج محمود به من می گفت: بیچاره آقا مرتضی, ماهی 2800 تومان حقوق می گیرد شما هم می آیی و همه اش را نذر می کنی .
آقا مرتضی هم با همان لحن شوخی خودش به کمک حاج محمود می امد و می گفت: خدا نانتان را بار آهو کند اینقدر نذر نکن که من شهید نشوم این پول ها را بگذار تا خودم خرجش کنم!
بالاخره این سفرها یکی پس از دیگری می گذشت . تا این که بعد از آن به اهواز رفتیم و آقا مرتضی با گردانش جهت زیارت به مشهد رفتند . من خیلی دلم می خواست که در این سفر همراهش باشم ولی این سعادت نصیب من نشد. بعد از چند روزی که از مشهد برگشتند من با زبان گله و شکایت به ایشان گفتم
- می خواستید ما را با خودتان ببرید!
✍ به روایت همسر شهید
📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط)
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
🥀سلام
صبحتون فاطمی🖤
روزتون متبرک به نگاه خدا🙏
امروزتون به نیکی و
پراز عطر دعا🙏
روزتون را به شکرانه
هرآنچه خدا داده آغاز کنید🙏
🥀الهی روزیتون فراوان و
پر از خیر و برکت باشه🥀
🥀تنتون سالم و دلتون پر
از عشق و آرامش باشه🙏
🥀و به حق بانوی دوعالم
حضرت فاطمه زهرا (س)🖤
حاجت روا بشید ان شاء الله 🙏
🥀پنجشنبه تون پر خیر وبرکت
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️پیامبر خدا صلیالله علیهوآله:
ﺗَﻮَﺩُّ ﺍﻟْﺨَﻠَﺎﺋِﻖُ ﺃَﻧَّﻬُﻢْ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻓَﺎﻃِﻤِﻴِّﻴﻦَ
در روز قیامت
تمام خلق آرزو مىكنند:
ایكاش از (شيعيان و دوستان) #فاطمه بودند
📚بحارالانوار ج۸ص۵۴
پس برای #فاطمیه کاری کنیم...
واِلا روز قیامت، روز حسرت و پشیمانی خواهد بود.
🕊 ای تاج سر
🖤 عالم و آدم زهرا
🕊 از کودکیام
🖤 دل به تو دادم زهرا
🕊 آن روز که
🖤من هستم و تاریکی قبر
🕊جان حسنت
🖤 برس به دادم زهرا
🏴 شهادت بانوی دو عالم
فاطمه(س)تسلیت باد.🏴
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️
#بدانیـــــــــــــــــــــد
🧕زن ؛
قیمتیترین نقاشی خداوند است
که از شما بر نمیآید خریدارش باشید ؛
اگر روزی او را امانت گرفتید
مراقبش باشید
تا بدهکار خداوند نشوید ..!❤️
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=10j7qk8jtqcg8&utm_content=nezu7vi
اینستاگرام 👆
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#نامزدی
💍در دوران #نامزدی
❗️لطفا عاشق نشوید!
قبل از این که درگیر مسائل عاطفی با مردی شوید، باید او را مورد ارزیابی و سنجش قراردهید.
💍هر چه اطلاعات بیشتری در مورد نامزدتان داشته باشید،
بهتر می توانید قضاوت کنید که آیا او شریک زندگی مناسبی است یا خیر!
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=10j7qk8jtqcg8&utm_content=nezu7vi
اینستاگرام 👆
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
006.mp3
1.61M
❤️🍃❤️
✍ رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده
↩️ پر کردن ظرف روان انسان ها مهم ترین عامل دوری اعضای خانواده از همدیگه
#دکترحمیدحبشی
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
↫🌷« بِسـم الله الــرحمان والرحیــــم »🌷↬❃
#نیمه_پنهان_ماه🌙
⇠ #خاطرات_شهید_مرتضی_جاویدی
✫⇠قسمت 6⃣2⃣
- راستش را بخواهید من این پیشنهاد را به حاج محمود دادم ولی ایشان موافقت نکردند و حاجی به من گفت : ان شاءالله وقتی از مشهد برگشتی برنامه ای می ریزیم و خانواده را به مشهد می بریم .
مدت زیادی طول نکشید که بار سفر مشهد را بستیم و به سمت مشهد حرکت کردیم. کمتر از یک روز بعد به تهران رسیدیم. زمانی که وارد تهران شدیم حاج محمود به شوخی ما گفت: بروید خدا را شکر کنید که جنگ شد و شما از آن محیط روستا در آمدید و شهر را دیدید وگرنه در خواب هم نمی دیدید که روزی به پایتخت بیایید.
خلاصه تمام مدت آقا مرتضی و حاج محمود دست به دست هم می دادند و سر به سر ما می گذاشتند. در طول مسیر روبروی یک باجه مخابراتی ایستادیم تا حاج محمود تماسی با اهواز بگیرد و بعد حرکت کنیم .
وقتی حاج محمود برگشت از چهره اش فهمیدیم که خیلی ناراحت است. علت را پرسیدیم و او هم با همان حالت گرفته گفت:آقای اسدی گفت به مشهد نروید و از همین جا برگردید.
اول فکر کردیم دارد شوخی می کند ولی مدتی که گذشت ما هم باور کردیم که این قضیه صحت دارد به هر صورت امام رضا(ع) ما را نپذیرفته، ما هم راضی بودیم به رضای خدا.
دور زدیم و به سمت اهواز حرکت کردیم.
البته همه ته دلمان از این قضیه رضایت چندانی نداشتیم ولی چه کار می توانستیم بکنیم من در آن لحظه یاد صحبت آقا مرتضی افتادم که به من گفته بود: زمانی که به مشهد رفته بودم و در حرم مطهر امام هشتم(ع) نشسته بودم نذر کردم که اگر فرزند دختری گیرم آمد اسمش را زینب بگذارم.
می گفت یک مادر شهید که سیده هم بوده این درخواست را از من کرده و من هم باید این کار را انجام بدهم. البته ناگفته نماند که من هم در آن زمان باردار بودم و زمانی که آقا مرتضی از مشهد برگشته بود, من در حال تهیه لباس برای فرزندمان بودم که او با دیدن این صحنه خیلی خوشحال شد و گفت: خدا را شکر مثل این که زینب من دارد می آید...
✍ به روایت همسر شهید
📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط)
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕