ریشه شناسی پدر و بابا
🔹«پدر» در فارسی نو و نیز «پیتَر» در فارسی میانه و فارسی باستان، از ریشه هندواروپایی «پِتِر» مشتق شدهاند. این واژه از ریشه pe که گونه ضعیفشده pa به معنی «پاییدن و مراقب بودن» و پسوند فاعل ساز *ter ساخته شده است که لفظا به معنی پاینده (کسی که وظیفه پاییدن ،حمایت و حفاظت از خانواده را دارد) و غذا دهنده است. «پِتِر» در لاتینی، «پتراس» در یونانی، «فاذر» در انگلیسی، و «فاتر» در آلمانی، همگی از پِتِر هندواروپایی مشتق شدهاند.
🔸«بابا» لفظی کودکانه برای نامیدن پدر است. این واژه در زبانهای شاخه هندواروپایی و حتی غیرهندواروپایی، مانند چینی، با تلفظهایی شبیه به هم دیده میشود. پژوهشگران ریشه این واژه را از واژه هندواروپاییِ *pap(a)a در معنی «پدر» میدانند.
@hamshenasi
⚡️چه ساده یادگرفتیم و نوشتیم «بابا آب داد.»، «بابا نان داد.» اما نپرسیدیم بابا چگونه نان داد؟
آری
🔅بابا نان داد، اما
🔅بابا برای نان همه جوانی اش را داد
🔅بابا برای نان همه هستی اش را داد
🌟بابا برای نان جان داد...
@hamshenasi
🌟معنای پدرامت بودن پیامبر(ص) و حضرت امیر(ع) چیست؟
🌱در منابع اسلامی از یک سو به صراحت در قرآن تاکید شده «مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّـۧنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا (احزاب/40) و از سوی دیگر در منابع حدیثی شیعی آمده « رُوِيَ عَنِ اَلنَّبِيِّ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ». پرسش آن است که پدر امت بودن یعنی چه؟ تفاوت و تمایز مقام«ابوت» با «نبوت»، «امامت»، «خلافت»، «امارت» چیست؟
🌱واژه «أب» یا به شکل کامل «أبو» که در آیات متعدد قرآن آمده {وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا} [الكهف: ٨٢] به معنای پدر است فيروز آبادي در قاموس المحیط می نویسد: « إن "الأبَ "- يعني الوالد - أصلُه أَبَوٌ. يقال فلان يَأْبو هذا اليتيم إِباوةً: يغذوه كما يغذو الوالد وَلَده. ومالَهُ أبٌ يأْبوه، أي يَغْذوه ويربيه ». حسن جبل در معجم اشتقاقی الفاظ قرآن کریم می نویسد: « المعنى المحوري لاستعمالات هذا التركيب هو: الغَذْو: كما هو واضح من الاستعمالين المذكورين. والغَذْو: إمدادُ البطن بما يقُوت البَدَن وينميه. ويؤيد ذلك ما جاء في تركيب [أبى] وسيأتي - من استعمالات تعبر عن امتلاء البطْن، ورفض الأكل أو شرب اللبن بسبب هذا الامتلاء. ومع القرب الصوتي بين الياء والواو، ... وكذلك تركيب (أبب) الذي يعبّر - ضمنَ ما يعبّر - عن المرعى الذي هو غذاء للماشية. والخلاصة أن الأَبَ سُمَّى أَبًا لغذوه أولادَه ومَنْ يعُوله، أي إطعامهم، والسعي عليهم؛ من أجل ذلك.
🌱شاید بتوان گفت، از آنجا که در اندیشه اسلامی غذا و طعام ، شامل غذای معنوی(علم) هم هست. ( «زید الشحّام عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «فلینظر الإنسان إلى طعامه» قال: قلت: ما طعامه؟ قال: علمه الذى یأخذه عمّن یأخذه) لذا معنای روایت «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ» می تواند همان معنای ««أنَا مَدینَهُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها، فَمَن أرادَ العِلمَ فَلیَأتِ البابَ» باشد به ویژه آنکه «ابو» و «باب» به جهت اشتقاق تاصیلی همریشه اند. والله علیم خبیر
@hamshenasi
🔅روش و روش شناسی🔅
🔸یکی از مشکلات پژوهشی ما این است که اساساً فهم ما از «متدولوژی» دیگرگون است. شاید به جهت ترجمه نادرست methodology به «روش شناسی» باشد.
🔸 اول مشکل ترجمه «method» به روش است. ظاهرا نقطه آغاز این ترجمه، محمد علی فروغی است وقتی که کتاب مهم رنه دکارت ( Discours de la méthode pour bien conduire sa raison, et chercher la vérité dans les sciences) را با عنوان «گفتار در روش راه بردن عقل» ترجمه کرد؛ با این ترجمه اولین مواجهه های ما با « متد» آغاز شد. البته عنوان کامل کتاب به فارسی« گفتار در متد درست به کار بردن عقل و جستجوی حقیقت در علوم» است.
🔸 ترجمه متد به روش ناقص است چراکه این واژه از ریشه لاتین «methodus» است که ترکیبی است از «meta+ hodos ». لذا متا هدوس به لحاظ ساخت واژگانی مثل اصطلاحات
metaphysics،
metalinguistics،
metahistory,
🔸افزون بر آن توجه نداریم که اساسا متدولوژی در ردیف لوژی هایی مثل ontology(هستی شناسی) یا Psychology (روان شناسی) یا sociology (جامعهشناسی ) و .. نیست که جز پسین آن «شناسی» ترجمه شود بلکه در ردیف اصطلاحاتی چون
philology,
apology,
doxology,
analogy,
trilogy,
Eulogy,
جای دارد.
🔹🔹🔹
#روش
@hamshenasi
4_5949453561015305317.mp3
2.58M
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد
چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان
عنبر و مشک میدمد سنجق یار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد
غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
تیر روانه میرود سوی نشانه میرود
ما چه نشستهایم پس شه ز شکار میرسد
باغ سلام میکند سرو قیام میکند
سبزه پیاده میرود غنچه سوار میرسد
خلوتیان آسمان تا چه شراب میخورند
روح خراب و مست شد عقل خمار میرسد
چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما
زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار میرسد
#مولوی
@hamshenasi
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
باغ جان را تازه و سرسبز دار
قصد این مستان و این بستان مکن
چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن
خلق را مسکین و سرگردان مکن
بر درختی کآشیان مرغ توست
شاخ مشکن مرغ را پران مکن
جمع و شمع خویش را برهم مزن
دشمنان را کور کن شادان مکن
گر چه دزدان خصم روز روشنند
آنچ میخواهد دل ایشان مکن
کعبه اقبال این حلقه است و بس
کعبه اومید را ویران مکن
این طناب خیمه را برهم مزن
خیمه توست آخر ای سلطان مکن
نیست در عالم ز هجران تلخ تر
هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن
#مولوی
@hamshenasi
🔅🌟الله اکبر خميني رهبر🌟🔅
اين بانگ آزاديست کز خاوران خيزد
فرياد انسانهاست کز ناي جان خيزد
اعلام طوفانهاست کز هر کران خيزد
آتش فشان قهر ملت هاي در بند است
حبل المتين توده هاي آرزومند است
@hamshenasi
شقایقها پژمرده میشوند؛ اما عشق و زیبایی ماندگار است. زمان بادی است كه به نخلستان آسیبی نمیرساند؛ غبار و خس و خاشاك را جابجا میكند. از خود میپرسیدم: كدام ماندگارتر است؟ كوچهها و خیابانها، تصاویر، و یا آنچه در بطن این فضا روی داده است؟ دیدم كه اینهمه جز بهانهای برای وجود و ظهور آدمی بیش نیست، همانسان كه حجابهای ظلمت و نور نیز بهانه تجلی حقیقتاند. دیدم كه جنگ بر پا شده است تا سیدصالح موسوی هفدهساله، آرپیجی هفت بر شانههای عریانش بر گیرد و به نبرد تانكهای دشمن برود و همه عالم بهانهظهور همین حقیقت است. دیدم كه جنگ بر پا شده است تا از این خاك دروازهای به كربلا باز شود و مردترین مردان در حسرت قافله عشق نمانند... و چنین شد.
__ سید مرتضی آوینی
هماندیشی
«فهم کنشگری اجتماعی سیاسی مردم در وضعیتهای دشوار»
🌐 لینک مجازی
dte.bz/scscenter
@Habibollah_Babai
@hamshenasi
«ایده»، نطفه «تز» است.
🔅ایده ها گرچه وجود دارند اما بدون مورفه(ریختار) حدوث نمی یابند. ایده "معنی و روح" است و بدون "لفظ و بدن" ظاهر نمی شود. در فرآیند تحقیق و جستجوی علم، وقتی در فضای ذهن جوینده دانش، تناکح و همگرفتن معنا و لفظ رخ داد، نطفه یک تز بسته می شود. فضیلت سقراطی و هنر معلم، دیدن ایدها در رحم آگاهی (ذهن) دانشجو و خبردهی، مراقبت و قابلگی برای تولد سالم آن است و گرنه همه مولود و طفل تولد یافته را می توانند شادباش گویند و اسم بگذارند.
🔺#ایده «نطفه_کلمه» محمول و #تز «طفل_کلمه» مولود است.
🔺در مسیر دانش طلبی، ایده نطفه «تز و نظریه علمی» است.
✍️ علی اصغر اسلامی تنها
1401/11/28
@hamshenasi
در جامعهای جاهلی که دختران زنده به گور میشدند، #محمد_امین مبعوث شد و فرمود:
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ.
«به راستی که من برای به تمام رساندن مکارم اخلاق مبعوث شدهام.»
💠تنها کسی که میتواند به حقیقت و صدق شعار «زن، زندگی، آزادی» سر بدهد «محمدِامین» است که با بعثتش آزادی معنا شد، زندگی پاک جان گرفت و دیگر دختری زنده به گور نشد!
✨نقاشی#نجات_دختران اثر جدید #حسن_روحالامین
انس اگر از تو نگوید همه نسیان باشد
جان اگر از تو نگیرد همه کفران باشد
«شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد»👇
@hamshenasi
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد
چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد
فکر کن فلسفه ی خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده
عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازه ی یکدیگر نیست
از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آن سوتر از اندیشه و در را بستی
رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید
عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته
پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد
آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز
شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد...
شاعر #سيدحميدرضا_برقعى
مبعث پيامبر اكرم(ص) مبارك🌺
@hamshenasi ⛱