eitaa logo
همشناسی(تعارف) فرهنگی الگوی ارتباطات میان فرهنگی
351 دنبال‌کننده
816 عکس
216 ویدیو
20 فایل
اى مردم، ما شما را از مردی و زنى بيافريديم. و شما را گروه های پراکنده(شعوب) و پیوسته (قبيله‌ها) كرديم تا همشناسی و هم نیکی کنید هر آينه گرامى‌ترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست. خدا دانا و کاردان است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅هر سرزمینی سقراط خودش را دارد. 🔻وقتی اسم «فلسفه» و «عقلانیت» به میان می‌آید، همه ذهنشان ناخودآگاه می‌رود سمت یونان؛ شاید یونان استعاره‌ای از کل اروپا و مغرب‌زمین باشد. درواقع، این ایده که فلسفه متعلق به جهان غرب است و بس، در ذهن اکثر متفکران غربی و غرب گرا به‌شکلی سفت و سخت جا خوش کرده است. 🔻برایان فان نوردِن در مقاله « فلسفه غرب نژاد پرست است» می گوید: وقتی از دیوگنس، فیلسوف دوران باستان، پرسیدند «اهل کجایی؟»، در پاسخ گفت «اهل جهانم». با گذشت زمان و ظهور کانت و شاگردانش، آن جهان دو پاره شد: در یک سو غرب قرار گرفت و در سوی دیگر «هر آنچه غرب نبود». قدرتِ فلسفۀ کانت، غربی‌ها را به این سمت کشاند که آن جهانِ دیگر، یعنی شرق، نه‌تنها از فلسفه بی‌بهره است، بلکه به‌طور مادرزادی نمی‌تواند بدان دست یابد. 🔻گرچه فلسفه استعلایی «غرب» سنت‌های فکری چین، هند و آفریقا را نادیده می‌گیرد و تحقیرشان می‌کند اما علی رغم این بازنمایی استکباری و استعماری، حقیقت چیز دیگری است. در شهرهای چین و هند یا حتی بیابان‌های آفریقا می‌توان سقراط‌های دیگری پیدا کرد. 👆تصویر زولو، یکی از متفکران چینی و ملازمان کنفوسیوس. 📚 Why the Western philosophical canon is xenophobic and racist | Aeon Essays https://aeon.co/essays/why-the-western-philosophical-canon-is-xenophobic-and-racist @hamshenasi
📚 سه‌کتاب درباره تاریخ فلسفه، ارتباطات و طب سنتی چین 🔅کتاب اول «تاریخ اندیشه فلسفی چین» نوشته وِن های‌مینگ است. این‌کتاب به معرفی اندیشه‌های فلسفی چین از دوره ماقبل خاندان چین تا روزگار معاصر اختصاص دارد و سیر تحول دگرگونی‌های تفکر فلسفی در چین را تصویر می‌کند. 🔅 کتاب دوم، «تاریخ نشر چین» است که به‌قلم یانگ هو و شیائو یانگ نوشته شده است. این‌کتاب هم درباره تاریخ سه‌هزارساله کتابت و نشر کتاب در چین است. نویسنده این‌کتاب می‌گوید ارج‌گذاشتن به کتاب و آثار ارزشمند ادبی و فرهنگی از سنت‌های دیرپای فرهنگ چین است. خط مهم‌ترین ابزار ثبت معلومات و فرهنگ و نیز مهم‌ترین پیش‌شرط تولید صنعت نشر است. چین هم از گذشته کشوری چندقومیتی و چندخطی بوده است. اما به‌جز پیشینه باستانی و چندهزار ساله چین در زمینه کتاب و نشر، با گذشته نزدیک به ۱۰۰ سال از شروع اصلاحات در این‌کشور، توسعه‌ای قوی و چشم‌اندازی شکوفا رخ داده و فرایندی شکل گرفته که به‌قول یک‌ضرب‌المثل قدیمی چینی، نوگرایی در عین قدمت است و تا حد زیادی باعث ایجاد ویژگی‌های منحصر به فردی در توسعه صنعت نشر این‌کشور شده است. 🔅سومین‌کتاب هم «طب سنتی چین» است که به‌قلم لیائو یوچون نوشته شده است. نویسنده این‌کتاب می‌گوید سنگ بنای طب سنتی چین چنان محکم است و در زندگی مردم آن کشور چنان نقش پررنگ و مهمی دارد که، در دوران معاصر، علوم پزشکی مدرن نتوانسته جایگزین آن شود. @hamshenasi
موضع‌گیری رهبر انقلاب درباره اهانت جنون‌آمیز نسبت به قرآن کریم در چندکشور اروپایی 🔹اهانت جنون‌آمیز به قرآن با شعار آزادی بیان نشان میدهد هدف حملات استکبار، اصلِ اسلام و قرآن است. علی‌رغم توطئه استکبار، قرآن روزبه‌روز پرفروغ‌تر شده و آینده از آن اسلام است. همه‌ آزادی‌‏خواهان جهان باید درکنار مسلمانان با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرت‌پراکنی مقابله کنند.
🔅الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ 🔅 💠پیام رهبر معظم انقلاب به بیست و نهمین اجلاس سراسری نماز @hamshenasi
امام آمد. 🌸آغاز دهه مبارکه فجر انقلاب اسلامی مبارک🌸 @hamshenasi
🔅پدر در حلقه فرشتگان🔅 🌺🌼پدر روزت مبارک🌺🌼 @hamshenasi
🌸گلستانی از گلهای بهشتی در حسینیه ایران🌸 @hamshenasi
ریشه شناسی پدر و بابا 🔹«پدر» در فارسی نو و نیز «پیتَر» در فارسی میانه و فارسی باستان، از ریشه هندواروپایی «پِتِر» مشتق شده‌اند. این واژه از ریشه pe که گونه ضعیف‌شده pa به معنی «پاییدن و مراقب بودن» و پسوند فاعل ساز *ter ساخته شده است که لفظا به معنی پاینده (کسی که وظیفه پاییدن ،حمایت و حفاظت از خانواده را دارد) و غذا دهنده است. «پِتِر» در لاتینی، «پتراس» در یونانی، «فاذر» در انگلیسی، و «فاتر» در آلمانی، همگی از پِتِر هندواروپایی مشتق شده‌اند. 🔸«بابا» لفظی کودکانه برای نامیدن پدر است. این واژه در زبان‌های شاخه هندواروپایی و حتی غیرهندواروپایی، مانند چینی، با تلفظ‌هایی شبیه به هم دیده می‌شود. پژوهشگران ریشه این واژه را از واژه هندواروپاییِ *pap(a)a در معنی «پدر» می‌دانند. @hamshenasi
⚡️چه ساده یادگرفتیم و نوشتیم «بابا آب داد.»، «بابا نان داد.» اما نپرسیدیم بابا چگونه نان داد؟ آری 🔅بابا نان داد، اما 🔅بابا برای نان همه جوانی اش را داد 🔅بابا برای نان همه هستی اش را داد 🌟بابا برای نان جان داد... @hamshenasi
🌟معنای پدرامت بودن پیامبر(ص) و حضرت امیر(ع) چیست؟ 🌱در منابع اسلامی از یک سو به صراحت در قرآن تاکید شده «مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّـۧنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا (احزاب/40) و از سوی دیگر در منابع حدیثی شیعی آمده « رُوِيَ عَنِ اَلنَّبِيِّ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ». پرسش آن است که پدر امت بودن یعنی چه؟ تفاوت و تمایز مقام«ابوت» با «نبوت»، «امامت»، «خلافت»، «امارت» چیست؟ 🌱واژه «أب» یا به شکل کامل «أبو» که در آیات متعدد قرآن آمده {وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا} [الكهف: ٨٢] به معنای پدر است فيروز آبادي در قاموس المحیط می نویسد: « إن "الأبَ "- يعني الوالد - أصلُه أَبَوٌ. يقال فلان يَأْبو هذا اليتيم إِباوةً: يغذوه كما يغذو الوالد وَلَده. ومالَهُ أبٌ يأْبوه، أي يَغْذوه ويربيه ». حسن جبل در معجم اشتقاقی الفاظ قرآن کریم می نویسد: « المعنى المحوري لاستعمالات هذا التركيب هو: الغَذْو: كما هو واضح من الاستعمالين المذكورين. والغَذْو: إمدادُ البطن بما يقُوت البَدَن وينميه. ويؤيد ذلك ما جاء في تركيب [أبى] وسيأتي - من استعمالات تعبر عن امتلاء البطْن، ورفض الأكل أو شرب اللبن بسبب هذا الامتلاء. ومع القرب الصوتي بين الياء والواو، ... وكذلك تركيب (أبب) الذي يعبّر - ضمنَ ما يعبّر - عن المرعى الذي هو غذاء للماشية. والخلاصة أن الأَبَ سُمَّى أَبًا لغذوه أولادَه ومَنْ يعُوله، أي إطعامهم، والسعي عليهم؛ من أجل ذلك. 🌱شاید بتوان گفت، از آنجا که در اندیشه اسلامی غذا و طعام ، شامل غذای معنوی(علم) هم هست. ( «زید الشحّام عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «فلینظر الإنسان إلى طعامه» قال: قلت: ما طعامه؟ قال: علمه الذى یأخذه عمّن یأخذه) لذا معنای روایت «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ» می تواند همان معنای ««أنَا مَدینَهُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها، فَمَن أرادَ العِلمَ فَلیَأتِ البابَ» باشد به ویژه آنکه «ابو» و «باب» به جهت اشتقاق تاصیلی همریشه اند. والله علیم خبیر @hamshenasi
🔅روش و روش شناسی🔅 🔸یکی از مشکلات پژوهشی ما این است که اساساً فهم ما از «متدولوژی» دیگرگون است. شاید به جهت ترجمه نادرست methodology به «روش شناسی» باشد. 🔸 اول مشکل ترجمه «method» به روش است. ظاهرا نقطه آغاز این ترجمه، محمد علی فروغی است وقتی که کتاب مهم رنه دکارت ( Discours de la méthode pour bien conduire sa raison, et chercher la vérité dans les sciences) را با عنوان «گفتار در روش راه بردن عقل» ترجمه کرد؛ با این ترجمه اولین مواجهه های ما با « متد» آغاز شد. البته عنوان کامل کتاب به فارسی« گفتار در متد درست به کار بردن عقل و جستجوی حقیقت در علوم» است. 🔸 ترجمه متد به روش ناقص است چراکه این واژه از ریشه لاتین «methodus» است که ترکیبی است از «meta+ hodos ». لذا متا هدوس به لحاظ ساخت واژگانی مثل اصطلاحات metaphysics، metalinguistics، metahistory, 🔸افزون بر آن توجه نداریم که اساسا متدولوژی در ردیف لوژی هایی مثل ontology(هستی شناسی) یا Psychology (روان شناسی) یا sociology (جامعه‌شناسی ) و .. نیست که جز پسین آن «شناسی» ترجمه شود بلکه در ردیف اصطلاحاتی چون philology, apology, doxology, analogy, trilogy, Eulogy, جای دارد. 🔹🔹🔹 @hamshenasi