🎞اختتامیه دهمین کنگره شعر و ادبیات عاشورایی افغانستان #واژه‌های_تشنه در شهر مقدس قم 🔹تقدیر از برگزیدگان 🔸رونمایی از مجموعه اشعار آیینی #بوسه_برگلوی_نی و #تکبیر_عاشقانه #واژه‌های_تشنه #انجمن_هنر_و_ادبیات_آیینی_افغانستان https://t.me/adabiatayniafg

تو از تمام دهان‌های شهر می‌خوانی صدا یکی‌ست، اگر حنجره هزار و یکی‌ست #حسین_منزوی|سیاه مشق

🔊 #صوتی | #نسخه_کامل 📝 نماهنگ صبر مجسم 🎙 کربلایی محمد براتی ✏️شاعر : حمزه محمودی 🎼 تنظیم : محمد محسنی ✅ تهیه شده رسانه مقداد #حمزه_محمودی|سیاه مشق

#نماهنگ | #میلاد_حضرت_زینب | #آلبوم_آثار 🌺میلاد حضرت زینب بر شما مبارک🌺 🔆نسخه کامل 🔰نماهنگ صبر مجسم 🎙کربلایی محمد براتی ✏️شاعر حمزه محمودی 🎼تنظیم محمد محسنی ✅تهیه شده در رسانه مقداد #حمزه_محمودی|سیاه مشق

🔸️در باب سی و یک سالگی... شاید این احساس برای شما هم رخ داده باشد که زمان برایتان سریع‌تر بگذرد و احساس کنید که فرصت ندارید. گذر ایام برایتان ملموس‌تر شود و به فکر کارهای عقب افتاده بیفتید. بحران سی سالگی دقیقا همان‌جاست. همان‌جایی که خیال می‌کنی هنوز همان آدم ۲۰-۲۵ ساله‌ای اما تاریخ تولدت یک پس‌گردنی می‌زند و می‌گوید که: نه... به خودت بیا...! راستش من همان ۲۵ سالگی به آن رسیده بودم؛ انگار نوجوانی‌هایم فقط تا ۲۵ سالگی را خیال‌بافی کرده باشد. ۲۵ سالگی‌ام این بود که شغلی دارم و مدرک تحصیلی مناسبی و حداقل یک ۲۰۶ هم زیر پایم. حالا که یک سال دیگر به سی سالگی‌ام اضافه شده از آن فانتزی‌ها تحصیلات را دارم بدون شغل، همسرم را و دختری که دنیای خانه‌ی ماست و رخش دوچرخی(موتورسیکلتم) که همراه من است؛ همچنین کم و بیش آبرویی که از لطف خدا و صدقه سر اساتیدم دارم و دوستانی زلال که آب‌اند و آینه... . یک روز به نوجوانی‌هایم خرده گرفتم که چرا خیال‌بافی‌هایش فقط تا بیست و پنج سالگی بود و بیشتر پیش نمی‌رفت؟! که به خودم گفتم: مرد عاقل! او روی بیست و پنج سالگی‌ات حساب باز کرده بود و فکر می‌کرد که به جایی رسیدی و به فکر بعدش هستی؛ همین‌قدر هم که از مخش کار کشیده برو خدا را شکر کن...! حالا نوجوانی‌هایم را می‌بینم که کنار بیست و پنج سالگی‌ام ایستاده و به سی و یک سالگی‌ام پوزخند می‌زند. صحنه‌ی جالبی است انگار هر لحظه منتظرند که سیم‌کارت و کارت بانکی‌ام قطع شود تا بلکه فکر کنند که روزگار بهتری داشته‌اند. راستی دیشب در جمع پنج‌شنبه‌شب‌های خانوادگی‌مان ناگهان کیک تولدی روبرویم دیدم که سی‌سالگی‌ام را تذکر داده بود. یک سال از سنم کم کرده بودند تا کمی از بحران سی‌ و یک سالگی‌ام کم شده باشد. ممنون‌شان هستم... . #حمزه_محمودی|سیاه مشق