منبر سوزان
حنان به جای شناسنامه پاسپورتشو برداشته بعد به من میگی من سر پیدا کردن شناسنامه به مشکل نخوردم از هم
پسر توی حوزه ما وقتی اول سالن داشتن شناسنامه و کارت ورود رو چک میکردن یه دختره شناسنامه رو، رو به مسئولش باز کرد
مسئوله گفت اینکه شناسنامه باباته 😂😂😂
همین اتفاق دیشب در یک لحظه از ذهنم گذشت برای همین بالافاصله شناسنامه رو باز کردم ببینم برای خودمه یا نه و از خودم پرسیدم یعنی ممکنه یه نفر نگاه نکنه و جلوی حوزه متوجه شه با شناسنامه خانواده اومده؟
ما یکی داشتیم بنده خدا خانواده رو فرستاده بود برن وقتی داشت از فیلترا میگذشت متوجه شد کلا حوزه رو اشتباه اومده🦦
کنکور شهرستان معمولا مورد توجه قرار نمیگیره وگرنه سطح طنزش به مراتب از عکس و فیلمایی که از کلان شهرا منتشر میشه بیشتره🙏🏻
قبل پخش شدن دفترچهها دختری که جلوم نشسته بود ازم پرسید از قرائتی هم چیزی خوندی؟
گفتم من بیشتر برنامهی درسهایی از قرآنشونو از تلوزیون دیدم. نمیدونم چرا تا ساعت دوازده و نیم نگاههای مشکوک بهم داشت.
امروز بدون مامانم رفتم مهمونی و نتیجهش این شد که گرسنه رفتم گشنه پرومکس برگشتم
من امروز برای بالا بردن احتمال مرگم تو ماشین کمربندمو نبستم، تو براش چیکار کردی؟
ولی من غالب اوقاتی که یک مسیر طولانی رو کمربند نبستم به خاطر این بوده که اول مسیر یادم نبوده بعد که از شهر بیرون اومدیم یادم اومده و گفتم تا الان که چیزی نشد باقیشم حالشو ندارم، مسیر زیادی هم نمونده.
(مسیر باقیمانده حداقل ٨٠km)
اون نمازی که بلافاصله بعدش قراره درس بخونم به لحاظ مدت زمان با عبادات علما و عرفا در رقابته، به لحاظ کیفیت با شیرهای مثلثی آبکی که مدرسه میداد.