سکینه‌نزد‌امام‌علیه‌السلام‌آمد‌ و‌درباره‌عمو‌سوال‌کرد حسین‌علیه‌السلام‌خبر‌شهادت‌اورا‌دادند🏴

زینب‌این‌خبر‌را‌شنید‌و‌فریاد‌او‌بلند‌شد: واأخاه! واعباساه!

زنان‌همگی‌گریستند‌و حسین‌علیه‌السلام‌با‌آنها‌گریست🖤-!

زینب‌‌سلام‌الله‌علیها‌فرمود: وای‌از‌ضایع‌شدن ما‌بعدازتو..

تا اینجا از فاجعہ‌‌ۍ ڪربلا گفتیم یڪمم از خودمون بگیم..

شب تاسوعای پارسال خیلیامون خیلی قولا دادیم خیلی عهدا بستیم خیلی حرفا زدیم تصمیم گرفتیم خیلی گناهارو بزاریم کنار ولی... نشد💔 بیاین امشب توبه کنیم مثل حر ولی توبه نشکنیم:) قول بدیم مثل حضرت عباس ولی زیرش نزنیم:)

یه بیت مصرعی هست که میگه من سرم گرم گناه است سرم داد بزن:)) آقا جانم اربابم واقعا ما سرامون گرم گناهه سرمون داد بزن ماها از گناه خسته شدیم و حالیمون نیست:)

از خود ارباب بخوایم ڪه حالیمون ڪنه ڪجاۍ ڪاریم!! ڪجاها خطا رفتیم تو این دنیا ڪه همش شده گناھ.. خود ائمہ ڪمڪمون ڪنن ڪه رشد ڪنیم و بشیم سرباز مولامون..💔

دعاۍ همیشگیمون هم ڪھ..

"اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج‌به‌حق‌دستای‌بریده‌حضرت‌عباس💚🌱"

رفقآ ببخشید طولانۍ شد اگر دلۍ شڪست ما رو از دعاۍ خیر بۍ نصیب نذاره یاعلۍ✋️-!