ارباب هست...

علی‌اکبر...عون...محمد...

جوانان بنی هاشم..

آسمان تکیه به دستان تو دارد عبّاس 💔

نذر آب | مورد اطمینان

غم برنگشتن عبّاس رو از خانم های سینه زن بپرسید ..

امشب برخلاف همه‌ی شب‌‌های عاشورا، نمیخام روضه بخونم .. نمیخام روضه بنویسم .. امشب قلبم داره میترکه .. آجرک‌الله‌یاصاحب‌‌الزمان.

بی‌هوا یاد پیکر حاج قاسم افتادم، وقتی رو دست بلندش کردن.. چیزی نمونده بود از پیکرش آخه .. چیزی نمونده بود از پیکر ارباب مون آخه ..

امشب شهادت نامه عشاق امضا می‌شود ...

یکی از دوستان اشاره کرده که هیچ وقت به سن امام در واقع عاشورا دقت نکرده بود، ولی من خیلی ساله دارم با این سن امام می‌سوزم ... شما دقت کرده بودید ؟! آخه امام پیرمرد دشت کربلا بود، ۵۷ سال .. آخ بمیرم ..

در هیچ جای تاریخ اصحابی به خوش سعادتی اصحاب حسین‌علیه‌السلام نبودند ...

این جمله رو میگم و میرم .. نیمه‌های امشب بود امام حسین خارها رو از دشت‌ها جمع می‌کرد .. عباس اومد چه میکنید سیدی ؟! عباس جان فردا بعد از ما حرم آواره میشه .. نمیخام خار به پای بچه‌هام بره ... واویلا حرم آواره شده، واویلا ...حرم آواره شده ...

اعمال روز عاشورا | 🖤 #محرم

من نمی دانم ما امروز برای کدام غم باید بمیریم ..

▪️امام باقر علیه السلام: روز عاشورا این‌طور به هم تسلیت بگویید: 📖 أعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ‏ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ » خداوند اجر ما را در مصیبت امام حسین علیه السلام زیاد گرداند و ما و شما را از خونخواهان او در رکاب حضرت مهدی علیه السلام قرار دهد. 📚 مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۷۳.

روضه‌ها رو که مرور می‌کنم باید برای هر روضه بمیریم… اما مطمعنم خود حضرت سیدالشهدا روی‌ قلب‌های ما پرده می‌کشند .. که نفهمیم چی شده …

چرا ما امروز شهید آب بودیم ؟! عطشان، عطشان، عطشان … پ‌ن : کلیپ برای چند روز پیشه …

مُردیم امشب …

یا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَک فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا | 🖤

میان مقتل خوانی های امروزم یک جایی حضرت سیدالشهدا فرمودند : نوبت جنگ که به بنی هاشم رسید اولین نفر علی اکبر اذن میدان خواست، سریعا اجازه دادم، زمانی که به سمت میدان رفت اشک از دیدگانم فرو ریخت … مدتی جنگ چشم گیری کرد، به بهانه عطش برگشت اما برگشته بود تا مرا ببینید و دوباره انرژی بگیرید ، پس چه بهانه‌ای بهتر از عطش … می‌دونم هیچ مداحی از این زاویه این قضیه رو روایت نکردند واستون …

فقط یک جمله‌ی دیگر می‌نویسم .. ما امروز در آرامش‌ کامل بدون هول و ولا بدون استرس رفتیم هیئت و برگشتیم …، هم آب بوده، هم نذری بوده، هم کسی بهمون بی احترامی نکرده حالا اما خسته‌ایم، خیلی خسته … چی کشید حضرت زینب … چی‌کشید امشب‌… #آخ

می‌گفت همه‌چی از صبح روز بعد از عاشورا شروع میشه ...

و اما بعد خاک پای شما توتیای چشم ما … پایان دهه اول محرم ۱۴۴۵ | هیئت عقیله بنی هاشم

دل من توی شب هشت دهه مونده، همونجایی که امام حسین "علیه‌السلام" صورت به صورت حضرت علی‌اکبر گذاشتن ..

توی این مدتی که هیئت بودیم، هیچ روزی مثل عصر روز عاشورا باد نمی‌اومد ... و من فقط یه جمله از ذهنم می‌گذشت " به باد گفتم اگر شد مرتبت بكند" ...