صلیاللهعلیقلبزینبصبور🖤
به گمانم همین ساعتها بود،
آتش به خیمهها زدند،
کودکان میدویدند!
یک امام در گودی قتلگاه،
یک امام بیمار در خیمه...
عباس مقطعالاعضا لب فرات...
چه طاقتی دارد عمه ما.
چه صبری دارد عمه ما.
رسالت عمه ما تازه شروع شده... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب عیال مصطفی در گوشه صحرا بی منزل و ماوا...
چقدر حالم گرفته،
کم نیس، ده شب! من محروم ِ محروم...💔
تموم این ده شب،
سعی کردم ذهنمو جمع کنم توی واقعه...
گریه کنم، حواسم نره...
ولی امشب وقتشه برم بشینم یه گوشه،
ضجه بزنم و ببینم به کدوم گناه محروم شدم از هیئت 💔
سخت میگذره بهم،...
سخت!
هیئت که میرید سجده شکر بجا بیارید...
میدانید چرا عمهسادات امشب نمازش را شکسته خواند؟!
نهکه خسته باشد، نه!
نهکه از صبح ناله و فغان کرده باشد،
نهکه در گودال، دست زیر بدن مبارک برده باشد و فرموده باشد : خدایا این قربانی را از خاندان پیامبرت قبول کن،
نهکه خیام سوخته باشد و پی بچهها دویده باشد!
نه هیچکدام از اینها نبود،
خارهای بیمروت عجیب به دامن زینب چسبیده بودند، به رکوع و سجود که می رفت خارها در بدنش میخلید....
به نقل از حاجمحمود...
🍂
که صبر در مصیبت مقامی است و شکر در مصیبت مقامی دیگر و والاتر.
🍂
📚سقای آب و ادب