یوسبیوس Eusebius
نویسنده : محمد صادق احمدي
برای آشنایی با هر مفهومی نخستین نکتهای که باید رعایت شود بررسی سابقه و گذشته آن است. مثلا برای مطالعه دوران زندگی رسولان اولیه مسیحیت و جدالهای ایشان و شناخت فضای عمومی حاکم بر کلیسای مسیحی در صدر مسیحیت نمیتوان از کتاب اعمال رسولان غافل شد یا مثلا برای بررسی سیره عملی و گفتاری مسیح بدون توجه به انجیلهای موجود، تحقیق سختی را پیش رو داریم. از این رو مراجعه به نوشته های تاریخی هر موضوعی برای تحقیق در مورد آن، ضروری به نظر میرسد.
در مورد تاریخ کلیسای مسیحی نیز مورخان کتابها و رسالههای فراوانی نگاشتهاند اما در این بین شخصی که تاریخ کلیسای دستنوشته او برای پژوهندگان صدر مسیحیت دارای اهمیت بسزایی است یوسبیوس[1] (اسقف قیصریه) است که در این نوشتار به بررسی اجمالی زندگی و تبیین آثار و افکارش پرداخته میشود.
یوسبیوس: برده پامفیلوس[2]
یوسبیوس در حوالی سال 260 میلادی در فلسطین دیده به جهان گشود. رویارویی او با متون الهیاتی و دینی به این صورت بود که نخست با شخصی بنام پامفیلوس آشنا شد. پامفیلوس که در سال 309 یا 310 میلادی کشته شد مسئول کتابخانه اریگن در قیصریه بود.
یوسبیوس تحت نظر و هدایت پامفیلوس در کتابخانه قیصریه مشغول تحقیق و بررسی بود و بحدی به استادش علاقهمند بود که نام او را بر خود گذاشت و به یوسبیوس پامفیلی ملقب گشت.
یوسبیوس تا سال 313 همچنان به تحقیقات علمی مشغول بود تا اینکه در این سال اتفاقات مهمی برای یوسبیوس و دنیای مسیحی رخ داد.
یوسبیوس: ستاینده امپراطوران
حادثه نخست این بود که در سال 313 میلادی پس از نبردهایی که بین امپراطوران رومی رخ داد و پس از پیروزی کنستانتین و شریکش، فرمانی مبنی بر آزادی مذهب صادر شد و مسیحیت در عداد دیگر ادیان رسمی امپراطوری شناخته شد.[3]در این بین یوسبیوس به کنستانتین علاقه مند شد. زیرا او را ناجی مسیحیت میدانست؛ مسیحیتی که تا پیش از این گرایش به آن جرم محسوب میشد. البته خوشحالی مسیحیان در اینجا متوقف نشد و در سال 323 مسیحیت تنها دین رسمی امپراطوری شناخته شد.
جریان دومی که برای پامفیلی! رخ داد، انتصاب او به عنوان اسقفی قیصریه بود.
البته پس از طی این مراحل که برای اوزبیوس خوشایند بود به ناگاه حادثهای که اوزبیوس را بسیار میآزرد این شاد کامی را از او گرفت.
محکومیت نهضت آریانیزم و اوزبیوس
با رسمی شدن مسیحیت به فرمان امپراطور، دین یکدفعه و به صورت ناگهانی رشد چشمگیری کرد و بعضا از مسیر اصلی نیز خارج شد؛ زیرا کنترل جامعه عظیم دینی نوپا که به اصطلاح یک شَبِه بوجود آمده بود با ابزارهای پیشین که برای هدایت یک اقلیت مخفی هماهنگ شده بود امری سخت و بلکه غیر ممکن بود.
یکی از جریاناتی که در زمان اوزبیوس در اثر رشد ناگهانی جامعه مسیحی بروز کرد و نه تنها جامعه آن روز مسیحی بلکه جهان مسیحیت را تاکنون نیز لرزانده است جریان نهضت آریوس است که بعدها به آریانیزم مشهور شد.
مختصری از جدال آریوس
نزاع از اینجا شروع شد که الکساندر، اسقف اسکندریه برای کشیشان خود در مورد «سر تثلیث در توحید» موعظه میکرد. کشیش آریوس اعتراض کرد و گفت: این سخن سر از چند خدایی در میآورد. زیرا اسقف گفته بود: «خدا همیشه هست، پسر همیشه هست و پسر بدون تولد در پدر حضور دارد.»
هدف آریوس اثبات بسیط بودن و یگانگی خدایی بود که چون روح محض بود نمیتوانست با جهان مادی ارتباط مستقیم داشته باشد. بنابراین طبق نظر آریوس وجود یک واسطه ضروری بود. این واسطه همان پسر بود که هرچند قبل از شروع زمان به وجود آمده بود ولی یک مخلوق بود و موجودی واسطه و جدای از پدر بود.[4]
اما الکساندر آرام ننشست و آریوس را از شهر اخراج کرد. آریوس خود در نامهای طولانی و گلایهآمیز از ستمهای کلیسا میگوید: ...اسقف سر و صدای زیادی درباره ما به راه میاندازد و به سختی ما را آزار میدهد... یوسبیوس، برادر شما در قیصریه، تئودتوس، آیتیوس و همه اسقفان شرق، اناتیما(ملعون)اعلام شدهاند؛ زیرا ایشان میگویند: خدا بدون آغاز در پسرش وجود داشته است... ما مورد آزار قرار میگیریم چون میگوییم پسر آغازی داشت اما خدا بدون آغاز است. این واقعا علت آزار ماست. همچنین به سبب اینکه میگوییم او از عدم پدید آمده است...[5]
اما اکثر روحانیون، خصوصا در شرق از پذیرفتن اعتقادنامه سرباز زدند[6] و صدور اعتقادنامه، پایان کار آریوس و آریانیزم نبود. قسطنطین سه سال پس از پذیرش احکام شورای نیقیه، نظرش تغییر کرد و آریوس را از تبعید فرا خواند و تا پایان دورانش از گروه مخالف شورای نیقیه حمایت کرد. امپراطوران بعدی، دیدگاههای متفاوتی داشتند و نظرات متفاوت آنها بر زندگی کلیسا تاثیر میگذاشت ولی بیشتر آنها آریوسی یا نیمه آریوسی بودند.[7]
یوسبیوس که در این نزاع مثل اکثر روحانیون جانب آریوس را گرفته به شدت محکوم شد و آزار و اذیت فراوانی متحمل شد اما از اعتقاد خود رجوع نکرد.[8]
سرانجام مورخ بزرگ
پس از نزاعهای بوجود آمده در نیقیه و هتک حرمتهای اعمال شده از طرف جناح ضد آریوسی که در نهایت به اخراج یوسبیوس از شورای انطاکیه انجامید او راه انزوا در پیش گرفت و تا زمان مرگش یعنی سال 314 در قیصریه در منصب خود باقی ماند.
آراء یوسبیوس
یوسبیوس به علت حضور در دورهای سرنوشت ساز، یعنی دوران شکوفایی مسیحیت و ظهور پدران مسیحی که هر یک صاحب اندیشههای چالشی خاص خود بودند از نظریات مهمی برخوردار است که برخی از بحث برانگیزترین این اندیشهها از این قرار هستند:
1- امپراطور به منزله نماینده خدا: یوسبیوس که مدح مسیحیت رسمی را نسبت به کنستانتین مینوشت، او را در کتاب تاریخ امپراطوری با عنوان محبوب عزیز خدا توصیف کرده و مخالفت با او را مخالفت با خود خدا خوانده است. به نظر یوسبیوس امپراطور که رئیس حکومت بود، در عین حال نماینده مسیحیت نیز بود.[9]
البته به این دیدگاه یوسبیوس انتقادهای فراوانی وارد شده. مثلا رابرت وورست در کتابش در انتقاد به ایمانی که یوسبیوس از کنستانتین روایت کرده، میگوید:
یوسبیوس، اسقف قیصریه در ابتدای قرن چهارم، نخستین و بزرگترین مورخ کلیسای قدیم بود. او علاقه خاصی به کنستانتین داشت و منزلت جدید کلیسا تحت حکومت کنستانتین را نشانه عنایت الهی میدانست. نوکیشی کنستانتین اصولا امری معنوی نیست بلکه جنبه نظامی دارد. هدف کلی یوسبیوس این است که کنستانتین را مسیحی معرفی کند. اما کسی که با دقت متن نامه یوسبیوس را بخواند، مشاهده می کند که یوسبیوس با مهارت ( واحتمالا با دقت ) پرستش خورشید پیروز از سوی کنستانتین را با ایمان به مسیح در هم آمیخته است :
«کنستانتین به سبب افسونهای شرورانه و مسحور کنندهای که آن ستمگر (ماکسنتیوس) مجدّانه به کار میبرد به این نتیجه رسید که به کمکی بیشتر -از آنچه نیروهای نظامیاش میتوانست پیوسته برای او فراهم کند- نیاز دارد بنابراین او در جست و جوی کمکی الهی برآمد ....»[10]
2- حمایت از آریانیزم (یگانگی خدا): یوسبیوس پس از جریان آریانیزم همانند بسیاری از الهیدانان غرب و شرق امپراطوری از آریوس حمایت کرد. البته در شورای نیقیه از این حمایت خود دست برداشت اما با توجه به نامهای که پس از این برای اعضای کلیسایش نوشت اکراهی بودن این تغییر موضع را روشن میکند. تونی لین مسیحی در کتابش این واقعیت را اینگونه روایت میکند:
«...اما تایید و امضای اعتقادنامه نیقیه از سوی او با اکراه و تلخکامی و حتی تزویر انجام شد. نامه وی به کلیسایش در قیصریه که به دست ما رسیده است نشان میدهد که او سعی میکند اعمال خود را برای اعضای کلیسایش توضیح دهد تا مبادا در مورد او شایعاتی پخش شود. او در توجیه اینکه چرا اعتقادنامه نیقیه را امضا کرده است تفسیرهایی از این اعتقادنامه ارائه میدهد که محتوای واقعی اعتقادنامه را از اساس تحریف میکند...»[11]
نکته جالب اینجاست که تونی لین پیش و پس از نقل این متن، از یوسبیوس به عنوان یک تاریخ نویس و نه الهیدان یاد میکند؛ در حالیکه گویا فراموش کرده که یوسبیوس، همانطور که خود تونی لین معرفی کرده[12]، از ابتدای جوانی غرق در پژوهشها و تحقیقهای الهیاتی است.
3- حمایت از آراء اریگن (الوهیت پایینتر پسر): یوسبیوس همانند استادش پامفیلوس از ستایندگان پرشور اریگن بود و از آنجا که اریگن به سبب ارائه نظریه الوهیت پایینتر مسیح توسط کلیسا بدعتگذار معرفی شده بود این دو به اتفاق هم، دفاعیهای در مورد اریگن نوشتند.[13]
4- سند انجیل: یوسبیوس در واقع قدیمیترین نقلی که راجع به سند انجیل و عهد جدید وجود دارد را ثبت کرده اما این ثبت او نیز چندان فایده ای ندارد. زیرا نقل او از پاپیاس است که دو قرن با او فاصله دارد و این نقل او در عمل بیاعتبار است و علاوه بر این نکته نقادان جدید از جهت دیگری این سندیت را زیر سوال برده اند. ایشان میگویند:
«گفته پاپیاس نمیتواند بر این انجیل منطبق باشد. لغت شناسان گفتهاند که این انجیل در اصل باید به زبان یونانی نوشته شده باشد و انجیلی که پاپیاس از آن خبر میدهد به زبان عبری نوشته شده و از انجیل عبری متی هیچ نشانی در دست نیست.»[14]
آثار مورخ
یوسبیوس همانگونه که در مقدمه اشاره شد تاریخنویس بزرگی برای کلیسا محسوب میشود اما علاوه بر این دارای تالیفات ارزشمند دیگری نیز هست که به برخی از موثرترین آنها اشاره میشود:
1- تاریخ کلیسا: این کتاب مهمترین اثر او بشمار میرود که در آن رشد و توسعه کلیسا را از ابتدای پیدایش تا سال 324 تشریح میکند. این اثر وی بدین جهت ارزشمند تلقی میشود که شواهد و اطلاعات بسیاری در آن وجود دارد که در صورت عدم نگارش به دست ما نمیرسید.
او دو کتاب تاریخی دیگر بنامهای وقایع نامه و شهیدان فلسطین نیز نوشته که متعلق به دوران جفای امپراطوران روم است.
ناگفته نماند که نکته مهمی که از یوسبیوس در تاریخ کلیسا ثبت شده، گواهی بر تعداد انجیلها، نحوه رسمی شدن آنها و مسائلی از این دست میباشد[15] هرچند این شهادتهایی که او برای مطالبش میآورد با فاصله دو قرنی است و تاکنون پس از 17 قرن دقیقا مشخص نشده که یوسبیوس چگونه این مطالب را روایت کرده است.
2- زندگی کنستانتین: او در این کتاب و چند کتاب دیگر که در مورد کنستانتین نوشته به حمایت بیحد و حصر از کنستانتین پرداخته و او را نماینده خدا در زمین معرفی کرده است.
3- آمادگی انجیلی: او در این کتاب معجزات مسیح را بوسیله تواتر در روایت اثبات میکند و مدعی میشود که داستانها و خوارق عادتی که از مسیح نقل میشود حقیقت دارد. زیرا ممکن نیست انسانهای زیادی حاضر به جان باختن برای موضوعی باشند که حقیقت ندارد.[16]
4- زندگینامه اریگن و دفاعیه از او: یوسبیوس در کتاب زندگینامه اریگن میگوید که او بیش از دو هزار عنوان کتاب نوشته و هدف از آثار او را تبیین میکند.[17]در دفاعیهای هم که به کمک پامفیلوس نوشته از آراء اریگن دفاع میکند.
منابع :
[1] -یوسبیوس ، ائوزبیوس ، اوزبیوس
[2] - لین ، تونی؛ تاریخ تفکر مسیحی ، روبرت آسریان ، تهران ، نشروپژوهش فرزان روز ،چاپ سوم ،1386، ص 44
[3] - ناس،جان بی؛تاریخ جامع ادیان،علی اصغر حکمت،تهران،انتشارات علمی فرهنگی،چاپ 13،1382، ص 633
[4] - گریدی،جوان ا؛مسیحیت و بدعتها،عبدالرحیم سلیمانی ار دستانی،قم ،موسسه طه ، 1384 ، چاپ دوم ،صفحه 148 و149
[5] - وان وورست ،رابرت ای ؛ مسیحیت از لابلای متون ، جوادباغبانی وعباس رسول زاده ،قم ،موسسه امام خمینی ،1384 ص 172
- [6] تاریخ تفکر مسیحی ، ص 53
[7] - مسیحیت و بدعت ها ،ص 151
[8] - تاریخ تفکر مسیحی ، ص 47
[9] - مسیحیت و بدعت ها ، ص 131
[10] - مسیحیت از لابلای متون ، ص 134 - 135
[11] - تاریخ تفکر مسیحی ، ص 47
[12] - همان ،ص 44
[13] - همان ،ص 45
[14] - ODC.P.859
[15] - پیترز، اف ای ؛ یهودیت ، مسیحیت و اسلام ، حسین توفیقی ، قم ، دانشگاه ادیان و مذاهب ، 1384 ، ج 2 ، ص68 تا76
[16] - همان ،ص 74
[17] - کونگ،هانس؛ متفکران بزرگ مسیحی ، گروهخ مترجمان ، قم ، دانشگاه ادیان و مذاهب ، سال 1386 ،ص58
هدایت شده از خبرگزاری فارس
12.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آمریکا؛ کشوری با ۴۱ میلیون گرسنه و ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار زندانی!
fna.ir/dav5o3
@Farsna
هدایت شده از خبرگزاری فارس
1.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آغاز بزرگترین عملیات تخریب منازل فلسطینیها در حومه بیتالمقدس
@Farsna
هدایت شده از @AntiBBC
2.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگلیس خبیث در گذر تاریخ ایران .
.
گوشه ای از خیانت های انگلیس را تا به امروز با هم مرور میکنیم ...قحطی و مرگ ۹ میلیون ایرانی، دخالت در امور کشور به مانند تغییر پادشاهان و تاراج نفت و سرمایه مردم ، جدایی مناطق مهمی از کشور به مانند جزیره بحرین مروارید خلیج فارس، سرچشمه هیرمند ، اروند رود ورشته کوههای آرارات ....
@AntiBBC
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یهوه یا پدر و پسر
با تشکّر از استاد علی صفدری از اساتید گرامی شبکه ادیان بابت تولید و ارسال این محتوا🙏
#مسیحیت
#یهودیت
#کتاب_مقدس
🌐 @SafdariNet
🌐 @adyan8
هدایت شده از سپاه سایبری
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️برای آنهایی که زندگی در آمریکا تنها آرزویشان است...
♦️وضعیت أسفبار مهاجرین به آمریکا از زبان یک زن مهاجر ایرانی که 4 سال است مجبور به زندگی در خیابانهای آمریکا شده است؛ بدون هیچ سقف و سرپناهی:
«... هر جایی از دنیا بهتر از اینجاست... بچههام در این کشور جنایی دیوانه نیستن...»
✅#آنتی_آمد_نیوز
👉 http://eitaa.com/joinchat/2654732298C5cf9e46afa
هدایت شده از سپاه سایبری
10.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هزینههای بیمه در آمریکا
❓هرسال چند آمریکایی به خاطر هزینههای درمانی ورشکسته میشوند؟
- ✅#آنتی_آمد_نیوز
👉 http://eitaa.com/joinchat/2654732298C5cf9e46afa
فرانسیس» نویسنده و روزنامه نگار زن آمریکایی چند سال پیش به زنان مسلمان لبنان که در زیر آماج بمباران اسرائیل بودند نامه می نویسد و با رشک بردن به عفت و حیا و نجابت زنان مسلمان و بر شمردن ظلم بزرگی که به زنان غربی شده است از زنان مسلمان می خواهد در دامی که غرب برای آنان گسترده است گرفتار نشوند و به جای تقلید از زن غربی ،حافظ عفت و نجابت خود باشند...
💠نامه «جوانا فرانسیس» نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی به زنان مسلمان لبنان:
هر چیزی که از هالیوود میبینی، مشتی دروغ است، تحریف است، نیرنگی ماهرانه است
آنها روابط نامشروع را تحت عنوان سرگرمی بی ضرر جلوه میدهند، برای اینکه هدف آنها انهدام اساس اخلاق جوامع هست.
آنها سعی دارند، با فیلمها و نماهنگ های شهوت انگیز، به دروغ ما زنان آمریکایی را شاد و راضی نشان دهند، مفتخر به لباس پوشیدن چون هرزه ها و قانع بودن به نداشتن خانواده؛ و تو را اینچنین وسوسه میکنند.
اکثر ما شاد نیستیم! میلیونها نفر از ما داروهای ضد افسردگی مصرف میکنیم، از شغلهایمان متنفریم و شبها به خاطر مردانی که میگفتند دوستمان دارند، ولی حریصانه از ما سوءاستفاده میکنند و میروند، گریه میکنیم.
آنها میخواهند خانواده های شما را از بین ببرند و شما را متقاعد کنند که فرزندان کمتری داشته باشید.
آنها ازدواج را به عنوان شکلی از بردگی، مادری را به عنوان نفرین و باحیا بودن و پاک ماندن را به عنوان عقب افتادگی و اُمُلی جلوه میدهند.
.
مُدهایی که از زیر دست خیاطان غربی بیرون می آیند برای این طراحی میشوند که به تو بقبولاند که ارزشمندترین سرمایه تو، جذابیت جسمی توست. اما لباسهای عفیف تو و حجاب تو در واقع پرجاذبه تر از هر مُد غربی است،
جاذبه های جسمانی زن باید از چشمان بی لیاقت پوشانده شود، .
چرا تقلید میکنید از زنانی که به خاطر عفت و پاکدامنی ازدست رفته شان پشیمانند یا به زودی پشیمان خواهند شد؟
هر آنچه شما در مجلات مد و تلویزیون های غرب میبینید، دروغ است.
ارتباط نامشروع قبل از ازدواج چندان هم جالب نیست. ما جسممان را به مردانی دادیم که عاشقشان بودیم، فکر میکردیم این راهی است تا با ما ازدواج کنند، همانطوری که همیشه در تلویزیون دیده بودیم. اما بعد از مدتی تو میمانی و اشکهایت.
ملتمسانه از تو می خواهم سم آنها را نخوری. وقتی که از آن خوردی، هیچ پاد زهری برای آن نیست!!
ما زنان غربی شستشوی مغزی داده شده ایم که باور کنیم شما زنان مسلمان، مورد ظلم واقع شدید.
اما در حقیقت این ماییم که مورد ظلم واقع شده ایم، برده ی مدهایی هستیم که پستمان میکند، نسبت به وزن و انداممان عُقده ای شده ایم، و گدای محبت مردان شده ایم.
ما مخفیانه تو را تحسین میکنیم و به تو رشک میورزیم، با وجود اینکه برخی از ما آن را اقرار نمیکنیم.
خواهران من، گول نخورید. نگذارید شما را هم بگیرند. پاک و با نجابت بمانید. ما زنان مسیحی، حقیقتاً نیاز داریم ببینیم زندگی زنان چگونه باید باشد. به تو نیاز داریم تا برای ما الگویی باشی، برای اینکه ما گمشده ایم. پاکی ات را نگه دار. به خاطر داشته باش، آب ریخته شده را نمی توان جمع کرد. پس با دقت محافظت کن!
امیدوارم این نصیحت را با همان روحیه ای که نیت شده بود دریافت کنی:
روحیه دوستی، احترام و تحسین.
با محبت از طرف خواهر مسیحیت: جواَنا فرانسیس
نویسنده و روزنامه نگار – ایالات متحده آمریکا
•┈••✾🍃🌹🍂🌹🍃✾••┈•چ