eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.7هزار ویدیو
638 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_نهم💕 💛 #حلاس_بن_عمرو💛 او و برادرش نعمان از اصحاب امیرالمؤمنین (ع)
(ع)📜 💕 🧡 🧡 نام او یزید بن زیاد است و با عمر بن سعد به كربلا آمده بود، و چون كار به مقاتله انجامید، و سخنان امام را رد كردند، به جانب حسین علیه ‏السلام آمد. او كه تیرانداز ماهرى بود در برابر امام حسین علیه ‏السلام زانو زد و صد تیر به سوى دشمن پرتاب كرد و امام مى‏فرمود: خدایا! تیرهاى او را به هدف بنشان و بهشت خود را پاداش او قرار ده! و هنگامى كه تیرهاى او تمام شد، در حالى كه بپا مى‏خواست گفت: پنج تن از سپاه عمر بن سعد را كشتم، سپس بر سپاه دشمن حمله كرد و نوزده نفر را به قتل رساند و بعد به شهادت رسید. او هنگام حمله این رجز را می‏خواند: "انا یزید و ابى‌مهاجر اشجع من لیث نبیل خادر یارب انى للحسین ناصر ولا بن سعد تارك و هاجر. ..... 📗در زیارت ناحیه آمده است: «السلام على یزید بن مهاجر الكندى». او مردى شجاع و شریف بود و از كوفه بیرون آمد و به امام حسین علیه‏ السلام قبل از برخورد با حر بن یزید پیوست و به كربلا آمد. 📔(وسیلة الدارین 103). 📘 مقتل الحسین، مقرم 243. 📒 «منم یزید فرزند مهاجر، شجاع‌تر از شیر كه در بیشه باشد؛ خدایا من حسین را ناصرم، و از ابن سعد دور و بیزار هستم». 📕 وسیلة الدارین، 103. 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
حرم
#عاشورا_نهم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 ✍.. عمر بن سعد ، نامه‌ای برای ابن زیاد نوشت که در آن آمده است:: بسم الله الرحمن الرحیم؛ اما بعد، وقتی به حسین رسیدم، فرستاده‌ام را گسیل نمودم تا بپرسد که چرا آمده و چه می‌خواهد؟ او گفت: اهل این سرزمین به من نوشتند و نامه‌ها فرستادند که به سویشان بیایم، من نیز چنین کردم. اگر نخواهند و از آنچه در نامه‌هایشان بوده بازگردند، من نیز از آنها منصرف خواهم شد. وقتی نامه را برای ابن‌زیاد خواندند او بیتی را خواند به این معنا:: ❌ اینک که چنگال ما او را گرفته است، آرزوی نجات می‌کند که دیگر وقت گذشته است. (تاریخ طبری ۳۱۱/۴) در پاسخ عمر بن سعد، ابن زیاد نامه‌ای به این مضمون نوشت: ❌ بسم الله الرحمن الرحیم؛ اما بعد، نامه‌ات رسید ؛ آنچه گفته بودی، فهمیدم. پس جلوگیر حسین شو تا خود و اصحابش با کنند. اگر ، خود را می‌گوییم. والسلام (همان) ____ ....ابن زیاد به مردم خشونت زیاد روا می‌داشت و بر اساس گمان و تهمت آنها را می‌کشت. به این دلیل مردم از او می‌ترسیدند و مطیع و فرمانبردار بودند؛ او مردم را در مسجد جامع کوفه جمع کرد تا با پول آنها را بفریبد. سپس برای القای خطبه برخاست و گفت: ❌ ای مردم! شما آل ابوسفیان را آزمودید و آنها را به گونه‌ای یافتید که دوست می‌داشتید. این امیرالمومنین است که او را به حُسن رفتار و نیکرویی می‌شناسید. در بین مردم نیکوکار و در جای خود بخشنده است. در زمان او راهها در امن است. در زمان پدرش نیز اینگونه بود. این فرزندش یزید است که به مردم احترام گذاشته و آنها را از مال بی‌نیاز می‌کند. او بر روزیِ شما، صدها و صدها اضافه کرد و به من دستور داد تا آن را برای شما زیاد کنم و شما را به سوی دشمن‌اش حسین به جنگ ببرم. از او اطاعت کنید و به فرمانش گوش فرادهید. (مقتل الحسین/مقرم/۲۳۹) 👈👈 عبیدالله بن زیاد لشکر پشت لشکر و سپاه پشت سپاه، مردان جنگی را به سوی کربلا می‌فرستاد و مردم را به خروج در برابر امام علیه‌السلام وامی‌داشت و صدها و صدها به آنها می‌بخشید. (ثورة الامام الحسين/هادي الفضلي/١٦) در خیابانها ، کوچه‌ها و دروازه‌های کوفه ندا دادند ‌که هر کس در کوفه یافت شود و برای جنگ با حسین بیرون نرود، خونش ریخته خواهد شد. مردی را به نزد ابن زیاد آوردند؛ از او پرسیدند: اهل کجایی؟ گفت: مردی از شام هستم ؛ به یکی از اهالی عراق بدهکار بودم ، آمده‌ام ادا کنم. ابن زیاد گفت: بکشیدش که در قتل او عبرتی است برای آنها که بیرون نمی‌روند! او را کشتند!! (ابصار العین فی انصار الحسین/محمد سماوی/۱۰) 👈👈 ... به همین ترتیب، ابن زیاد سواره و پیاده می‌فرستاد تا به ۰۰۰'۳۰ رسیدند. (مقتل الحسین/امین/۹۴-۹۵ ؛ مقتل الحسین/مقرم/ ۲۴۱ ؛ تاریخ طبری ۳۱۰/۴) طبق روایت امام صادق علیه السلام بقیه لشکریان اموی بعد از واقعه کربلا به مدت ۱ سال در حالت آماده باش به سر می‌بردند. (مقتل الحسین/کاشف الغاء ۱۴) ابن زیاد در ۶ محرم نامه‌ای برای عمر سعد به این مضمون نوشت:: ❌ اما بعد ، من کمبودی در پیاده و سوارهء تو باقی نگذاشتم. نگاه کن که من صبح و شام نمی‌کنم مگر اینکه همان صبح و شام اخبار تو به من برسد. (همان) 〰〰〰〰〰〰〰 پ.ن:: شرح علامه مجلسی را بخوانید: فخر شیعه، علامه مجلسی درباره علت سیدالشهدا علیه السلام شرحی دارد که بخش‌هایی از آن اینچنین است: ✅ ...ظاهر قضیه این گونه است که حتی اگر سیدالشهدا علیه السلام بیعت آنها را می‌پذیرفت باز هم به هر بهانه‌ای حضرت را می‌کشتند، و عرض بیعت بدان جهت بود که می‌دانستند آن حضرت آن را نمی‌پذیرند. آیا مروان قبل از عرض بیعت بر حضرت به والی مدینه نگفت که او را به قتل برسان؟؟! و آیا عبیدالله نگفت او تسلیم ما شود تا هر نظری دربارهء او داشتیم اجرا کنیم؟؟! آیا نمی‌بینی که چگونه به مسلم بن عقیل امان دادند سپس او را به شهادت رساندند؟؟! (بحار ج۴۵ص۹۸) ___ ⬇️ اگر بنای این جماعت پلید، اخذ بیعت بود ، دیگر کشتن حضرت علی‌اصغر ، نعل تازه به اسبها زدن ، آتش زدن خیام و .... بی‌معنا بود؟ این جماعت رجاله به دنبال فرصتی بودند تا هرگونه آثار اهل بیت علیهم السلام را محو و نابود کنند. امام حسین علیه السلام با علم به این موضوع و علم به شهادت خود ، و علم به پیمان شکنی کوفیان، به جهت اتمام حجت با مردمان و انجام وظیفه امامت ، امتحان خلایق و حفظ جان مبارک خود و خانواده خود ، مکه و مدینه را ترک فرمودند. ✔️ادامه دارد....
4_5978709284802789894.mp3
38.55M
💾🔊 استاد 📝 « مقامات زیارت عاشورا » 📅 تهران- ۱۴ مهر ۹۶ ، جلسه 📥🎵دانلود صوتی با کیفیت 80kb
🌸🍃🌸🍃 به بچه هایتان یاد بدهید امام حسین(ع) از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی... حضرت عباس(ع) از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب... آنجا که امام حسین (ع)فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟ یار میخواست نه آب... به بچه هایتان از آزادگی امام حسین بگویید نه از لبهای تشنه...خیلی ها لب تشنه از دنیا رفتند اما امام حسین نشدند. امام حسین (ع) یعنی مردانگی،آزادگی،غیرت،شجاعت و شهامت. حضرت عباس یعنی جوانمردی معرفت حیا غیرت ،عباس ، یعنی پشت برادر حتی بدون دست... امام حسین(ع) یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادت دریده شد... افسوس که لبهای تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد خیلی ها برود. پیام کربلا ایستادن در مقابل ظلم است. به بچه هایتان راه اصلی کربلا را نشان بدهید. @haram110
✨مرحوم بهجت(ره) به جوانان تأکید داشتند که: حسینی بشوند نه هیئتی! زیرا اگر گرم هیئت بشوید حسینتان را آنگونه که خود دوست دارید و باب میلتان است میسازید و هرکس با میل شمامخالف باشد میگویید باحسین(ع) مخالف است؛ ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را برمبنای حسین میسازید! هیئتی شدن کاری ندارد کافیست ریش بگذارید و با پیراهن مشکی ازاین هیئت به آن هیئت بروید ! حسینی شدن است که مشکل است..
یاصاحب الزمان...💔 برات حرف ندارم شما بفرمائید به این بهانه نگاهی به ما بفرمائید به وقت نافله صبح ای مسیحا دم ز بختِ خفته، ملولم دعا بفرمائید اگر قنوت گرفتی، بین آن به خودت سفارش من وامانده را بفرمائید هنوز خانه تکانی نکرده این دل من و مانده‎ام که بیایی، کجا بفرمائید؟ نشسته‎ام سر راهت خودت بلندم کن تکان نمی‎خورم از جا، تا بفرمائید بخیل نیستم اما فقط مرا نه تو را به خدا همه را با خدا بفرمائید بگیر هرچه به من می‎دهند این مردم مرا گداتر از هر گدا بفرمائید لباس پاره به سائل چقدر می‎آید لباس فقر به من عطا بفرمائید بگیر مردم بیمار را مسیحا کن بپیچ نسخه‎ی ما را شفا بفرمائید مرا عوض کن عزیزم خدا عوض بدهد به جای سنگ دلم را طلا بفرمایید برای آمدنت احترام باید کرد از این به بعد به جای بیا بفرمایید عزیز فاطمه حالا که مادرت انجاست اجازه سفر کربلا بفرمایید 💞 💞
💫💚💫 💚💫 💫 🦋 امام زمان (عج) فرزند امام حسین(علیه السلام) است و مهم تر این که خون خواه واقعی او می باشد. نخستین کلامش یاد امام حسین(علیه السلام) است. در القاب«ثارالله» «وترالموتور» «طرید الشرید» هر دو شریکند. 📗(ابن بابویه، کمال الدین،ج1 ص318) هر دو امام در هدف مشترکند. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل را از بین می برد. 📘(کلینی، اصول کافی، ج8، ص278) و هدف امام حسین(علیه السلام) نیز در زیارت اربعین آمده است: خون خود را تقدیم تو کرد تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد. 📒(شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین) زمانه آن دو در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی مشابه یکدیگرند. یاران هر دو از معرفت محبت و اطاعت نسبت به امام خود برخوردارند. 📔( مجلسی، بحار الانوار، ج52، ص308و 386) ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری 🎙 حجت الاسلام شهاب 🖥 برای امام زمان‌مان علیه السلام ، مثل جناب عابس بن ابی‌شبیب باشیم
4_6041613487489156768.mp3
8.67M
‍ ⚫آقا خودت و بیا و بگو کربلا چه شد فرجام کار زاده خیر النسا چه شد شیخ مهدی تهرانی @haram110
🖤💠🖤💠🖤💠🖤💠🖤💠 📚 🔵 حساب به دینار، بخشش به خروار 🌴می گویند روزی فقیری به در خانه مردی ثروتمند می‌رود تا پولی را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنید که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگیری دارد که چرا فلان چیز کم ارزش را دور ریختید و مال من را این طور هدر دادید؟! 🌴مرد فقیر که این را می‌شنود قصد رفتن می‌کند و با خود می‌گوید وقتی صاحب‌خانه بر سر مال خود با اعضای خانواده‌اش این طور دعوا می‌کند، چگونه ممکن است که از مالش به فقیری ببخشد؟! 🌴از قضا در همان زمان در خانه باز می‌شود و مرد ثروتمند از خانه بیرون می‌زند و فقیر را جلوی خانه می‌بیند. از او می‌پرسد اینجا چه می‌کند؟ مرد فقیر هم می‌گوید کمک می‌خواسته اما دیگر نمی‌خواهد و شرح ماجرا می‌کند. 🌴مرد غنی با شنیدن حرف‌های او، لبخندی می‌زند، دست در جیب می‌کند مقداری پول به او می‌بخشد، و می گوید: حساب به دینار، بخشش به خروار. 👌از آن زمان این ضرب المثل را در مورد افرادی به کار می برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بی حساب و کتاب مال خود را می‌بخشند. 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @haram110 🌹 🖤💠🖤💠🖤💠🖤💠🖤💠
💜پدر و مادر "دو فرشته بی نظیر و نازنین"💜 🔸یک درخت سیب بود و یک پسر بچه کوچک... این پسر بچه همیشه با درخت بازی می کرد. از تنه درخت بالا می رفت و از سیب هایش می خورد و در سایه اش می خوابید... 🔸زمان گذشت... پسربچه بزرگ تر شد و دیگر توجهی به درخت نداشت... درخت گفت: بیا با من بازی کن... و پسر گفت: من دیگر علاقه ای به بازی با تو ندارم. وسایلی برای زندگی احتیاج دارم که باید بخرم ولی پول ندارم. درخت گفت: می توانی سیب هایم را بفروشی و پولی بدست بیاوری پسر سیب ها را چید و فروخت و نیازهایش را برطرف کرد. و درخت هر چه صبر کرد خبری از پسر نشد که نشد... 🔸مدت ها بعد پسر که، مرد جوانی شده بود با اضطراب به سراغ درخت آمد. درخت پرسید: چرا غمگینی...؟ بیا و کمی در سایه ام بنشین... پسر گفت: خانه ای نیاز دارم که سر پناهم باشد. درخت گفت: برای ساخت خانه از شاخه هایم استفاده کن پسر با خوشحالی تمام شاخه های درخت را برید و با آنها خانه ای برای خودش ساخت. و دوباره پسر برنگشت و درخت تنهای تنها ماند... 🔸پسر پس از مدتی برگشت و گفت: برای رفتن به سفر نیاز به یک قایق دارم. درخت گفت: می توانی از تنه ام قایق زیبایی بسازی پسر هم تنه درخت را برید و قایق ساخت و رفت... 🔸پس از سالیان دراز برگشت، پیر و غمگین و خسته... و درخت گفت: من دیگر نه سیب دارم، نه شاخه و نه تنه... 🔸برای پناه دادن به تو حتی سایه هم ندارم و فقط کنده ام مانده است و بس... پسر که حال سالخورده شده بود گفت: از زندگی خسته ام و فقط می خواهم با تو باشم و سال ها در کنار کنده درخت پیر به سر برد...! 🔸اغلب ما شبیه آن پسر هستیم... و با والدین خود چنین رفتاری داریم. تا کوچک هستیم دوست داریم با آنها بازی کنیم. بعد تنهای تنها می گذاریم شان و زمانی به سوی شان بر می گردیم که نیازمند هستیم یا گرفتار... پدر و مادر همه چیزشان را می دهند تا شادمان کنند. از وجودشان مایه می گذارند تا مشکلات مان را حل کنند. و تنها انتظارشان این است که فقط تنهای شان نگذاریم... 🔸به والدین خود عشق بورزید. و هیچ وقت فراموش شان نکنیم... امروز و هر روز به پدر و مادر خود ابراز احساسات کنید. شاید فردا نه پدری باشد و نه مادری و نه احساسی... 🔸یادمان باشد، همانطور که ما گرفتار زندگی هستیم. آنها هم دارند پیر می شوند و به دیدن مان نیازمندتر...! @haram110