4_5839108721535354369.mp3
4.44M
🎙 حاج حیدر خمسه
🎵 ماجرای شنیدنی اَبوزهرا و زائری که ...
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
🍂🍃🍂🍃🍂
هرگز از حرفهايي كه مردم درباره تو مي گويند نگران نشو.
هيچگاه كوچكترين توجهي به آن نشان نده.
هميشه فقط به يك چيز فكر كن:
« داور خداست. آيا من در برابر او روسفيدم؟ »
بگذار اين معيار قضاوت زندگي تو باشد
تا بي راهه نروي ...
تو بايد روي پاي خودت بايستي و تنها ملاحظه ات اين باشد كه :
«هر كاري انجام مي دهم بايد مطابق شعور خودم باشد. تصميم گيرنده بايد آگاهي و شعور خودم باشد. »
آنگاه خدا داور تو خواهد بود.
🍂🍃🍂
حرم
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_بعد_از_شهادت_امام_حسین(ع) 📜 ⚡️⚡️ #قــیاممــختا
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️
#فرازی_از_تاریخ⏳
#وقایع_بعد_از_شهادت_امام_حسین(ع) 📜
⚡️⚡️ #قــیاممــختار⚡️⚡️
🔻 #مقدمات_قیام🔺
✅با توجه به اینکه عمال حکومتی رفتار مختار را زیر نظر داشتند، مختار ابتدا به طور مخفیانه افرادی را برای جمع آوری نیرو مامور کرد، نمایندگان مختار و نزدیکان او عبارت بودند از:
✨سائب بن مالک اشعری از سران شیعه
✨عراق و جد اشعریون قم
✨یزید بن انس
✨احمر بن شمیط
✨رفاعه بن شداد از سران قیام توابین
✨عبدالله بن شداد بجلی از سران توابین
🔺 #نمایندگی_محمد_بن_حنفیه🔻
🔆مختار در کوفه اعلام کرد که من نماینده محمد بن حنفیه هستم و خود را امین، وزیر و امیر از طرف وی نامید که به دستور او برای مبارزه با ملحدین و انتقام خون اهل بیت قیام نموده است.
🔺 #تردید_در_ادعای_مختار🔻
🔆عدهای از شیعیان در خانه سعر بن ابی سعر حنفی جمع بودند، عبدالرحمان بن شریح، گفت: مختار ادعا دارد که نماینده محمد بن حنفیه است، خوب است خودمان به مدینه برویم و از صحت ادعای مختار آگاه شویم.
🔺 #دیدار_کوفیان_با_بن_حنفیه🔻
🔆نمایندگان که در راس آنان عبدالرحمن بن شریح قرار داشت عازم مدینه شده و با محمد بن حنفیه ملاقات کردند و جریان قیام مختار و نمایندگی وی از جانب محمد را جویا شدند، محمد جواب داد: به خدا سوگند دوست دارم خدا به وسیله هرکس از بندگان خود انتقام ما را از دشمنانمان بگیرد.
🔰علامه مجلسی از ابن نما نقل میکند که محمد بن حنفیه آنان را به نزد امام سجاد(ع) برد، تا کسب تکلیف کنند، امام سجاد(ع) فرمود: عموجان اگر یک بندهای از زنگبار به حمایت ما برخیزد بر مردم واجب است او را یاری نمایند، و من ترا در این امر نماینده قرار دادم پس آنچه به صلاح است انجام ده.
♻️آنان از مدینه بیرون آمدند و گفتند همانا امام زین العابدین و محمد بن حنفیه به ما اذن دادند.و پس از بازگشت ادعای مختار را تصدیق کردند.
شاید بنا بر همین روایت است که بعضی از علمای بزرگ شیعه مثل آیه الله خویی و مامقانی ، قیام مختار را با اذن خاص امام زین العابدین(ع) میدانند.
#ادامه_دارد...
📗ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، محقق ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
📕ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر -دار بیروت، ۱۹۶۵م.
📒ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۵ق.
و......
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️
حرم
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_چهل_و_یکم🌹 💚 #منجح💚 🌷شیخ طوسى او را از اصحاب ام
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜
#یار_چهل_و_دوم🌹
💛 #کردوس_بن_زهیر💛
کردوس بن زهیر بن حرث تغلبی، منسوب به قبیله تغلب بود، از این رو در کتاب ابصار العین نام او در شمار شهدای تغلبی آمده است. در وقعة صفین نیز از وی با عنوان «پسر رئیسِ قبیله تغلب» یاد شده است.
نامهای دیگری همچون کرش و کردوش برای او ذکر شده، همچنین پدرش را «عبدالله بن زهیر» نیز گفتهاند.
#شهادت_در_کربلا🏴
🌸کردوس در کوفه زندگی میکرد، پس از ورود امام حسین(ع) به کربلا، به همراه برادرانش قاسط و مقسط شبانه به سپاه او پیوست و در روز عاشورا به شهادت رسید.
💓در زیارت الشهدا، از او و برادرش قاسط با عبارت «السلام علی قاسط و کردوس إبنی زهیر التغلبیین»» به عنوان شهدای کربلا یاد شده است.
#ادامه_دارد.....
📕ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
📘حسینی حائری شیرازی، سیدعبدالمجید ، ذخیرة الدارین فیما یتعلق بمصائب الحسین علیهالسلام و اصحابه، قم، نشر زمزم هدایت، بیتا.
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
حرم
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃
هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇
#زرعة_بن_ابان_بن_دارم لعنت الله علیه
جنایاتش:
روز عاشورا سال 61 هـ.ق، آن زمان که سپاه کوفه بر امام حسین علیه السلام حمله کرد و آن حضرت مانند شیر غران رو به روی آنها قرار گرفت و شمشیر به آنان کشید و گروه زیادی را مانند برگ خزان بر روی زمین ریخت، تشنگی زیادی بر ایشان غالب شد؛ از این رو به طرف رود فرات روان شد، هر چند که عمرو بن حجاج با چند صد سوار اطراف آن جا را محاصره کرده بودند.
کوفیان می دانستند که اگر آن حضرت جرعه ای آب بنوشد این بار چندین برابر از آنها می کشد و بسیاری را قلع و قمع می کند.
همین جا بود که زرعة بن ابان از قبیله بنی دارم دستور دارد که:
میان امام حسین علیه السلام و آب فرات حایل شوید و مگذارید که او بر آب دست پیدا کند و خودش بر اسب سوار شد و مردم هم دنبال او رفتند تا بین امام حسین علیه السلام و آب مانع شدند.
امام حسین علیه السلام او را نفرین کرد و فرمودند:
خدایا او را تشنه گردان.
زرعه خشمگین شد و تیری بر چانه آن حضرت زد.
امام علیه السلام تیر را بیرون کشید و دستش را زیر حنک (چانه) گرفت، هر دو دست از خون پر شد.
آن گاه فرمودند:
خدایا از آن چه با پسر دختر پیغمبرت انجام می دهند سوی تو شکایت می کنم، خدایا آنها را یک به یک بشمار و بکش و پراکنده کن و یک نفر از آنها را باقی مگذار.
چیزی از این واقعه نگذشت که خداوند تشنگی را بر زرعة بن ابان، مسلط کرد و او هرگز سیراب نمی شد.
سرنوشت او:
اکثر مقاتل نوشته اند که:
زرعة بن ابان، مدت کمی بعد از شهادت امام حسین علیه السلام زیست و بعد مبتلا به عطش شد به گونه ای که از سرما و گرما فریاد می زد گویا آتشی از شکمش شعله می کشید و پشتش از سرما می لرزید.
هر چه آب می خورد سیراب نمی شد.
آب را برای او سرد می کردند و با شکر مخلوط و پیاپی به او می دادند (شربت بوده) ولی دائما فریاد می زد آبم دهید.
یک کوزه آب به او می دادند، می خورد و کوزه دیگر می رسید و او بر پشت می افتاد و باز تشنه می شد و فریاد می کرد که تشنگی مرا کشت.
قاسم بن اصبغ بن نباته روایت می کند که:
گاهی من از کسانی بودم که او را پرستاری می کردم و برای آرامش و تسکین او جدیت داشتم و آب سرد برایش می آوردند آمیخته با شکر و قدح های پر از شیر و کوزه های پر از آب.
او می گفت:
وای بر شما، آب به من دهید که از تشنگی می میرم کوزه ها یا کاسه ای پر از آب به او می دادند که برای سیراب کردن یک خانواده کافی بود.
او می آشامید و همین که لب خود بر می داشت، لحظه ای دراز می کشید و مجددا می گفت آبم دهید.
اصبغ می گوید:
به خدا قسم چیزی نگذشت که شکمش مانند شکم شتر برآمد و ورم کرد و بعد ترکید و او هلاک شد!!
بر #زرعة_بن_ابان_بن_دارم تا قیامت لعنت
✨یا علی✨
مداحی آنلاین - ملاک دوست داشتن فقط محبت توئه - مهدی رعنایی.mp3
4M
🔳 #شور احساسی #اربعین
🌴ملاک دوست داشتن من فقط محبت توئه
🌴عزیزترین رفیق من خادم هیئت توئه
🎤 #مهدی_رعنایی
👌فوق زیبا
مداحی آنلاین - یه شش گوشه و یه ایوون طلا - میرداماد.mp3
6.99M
🔳 #واحد احساسی #اربعین
🌴یه شش گوشه و یه ایوون طلا
🌴دل میکشونه سمت شهر #کربلا
🎤 #میرداماد
👌بسیار زیبا
حرم
#هیچ_کس_به_من_نگفت ... شماره9 💯هیچ کس به من نگفت: که طولانی شدن غیبت شما، به خاطر نداشتن یار است
❤️✨✨✨💓✨✨✨❤️
#هیچ_کس_به_من_نگفت ...
شماره10
💯هیچ کس به من نگفت:
که یکی دیگر از راه هایی که مرا به یاری شما نزدیک میکند، ☘بستن عهد با شماست. ☘
عهدهایی که شاید در ظاهر کوچک باشند
اما در گذشت زمان، اثرات پر باری را به نمایش خواهند گذاشت.❤️
مثلاً عهد ببندم که به دوستانم زودتر سلام کنم و دروغ را از صفحه زندگیم فقط به خاطر شما بیرون کنم
و بر همین دو عهد، مداومت کنم تا بعد از محکم شدن این عهد و پیمان، سراغ سومین پیمانم با شما بیایم...
حتی دعای عهد را اگر صبحها موفق به خواندن نمیشوم در اولین وقت نشاطم در هر جا شد زمزمه کنم.☺️
هر چند که دیرفهمیدم که دعای عهد چه مضامین زیبایی دارد و چه مناجات عاشقانهای است که طلب دیدار دلدار را میکند
و عاجزانه درخواست یاری آن امام غریب را در سر میپروراند
که حتی اگر مرگ آمد
و قبل از ظهورت، مرا از دنیا برد، باز هم زنده شوم و برگردم و تو را یاری کنم.😢😢😢
کسی به من نگفت که میتوانی صبح را با عهد با امام زمانت شروع کنی تا این عهد، مدد کند تو را در دروی از گناه و یک قدم نزدیک شدن به عزیز دلها. 💔
🌸عمریست بیقرار نگاهت نشستهایم
از غصه نیامدنت دل شکستهایم
🌸ما پای عهد عاشقی سرخ انتظار
با هر کسی به غیر تو پیمان گسستهایم
📕برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده : #حسن_محمودی
4_5838959540141294487.mp3
7.23M
#نماز_مهمتره_یا_امام_زمان (عج)؟
✅قسمت 8 (پایان)
👈 فوق العاده، نشر دهید
✅ تعجیل در ظهور مظلومترین امام، مهدی (عج): #صلوات با ذکر فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خـــــدا_و_آدم
واقعا قشنگه حتماً بخونید ...👌🏻
⇜پس از آفرینش آدم
خدا به او گفت :
نازنینم آدم ...
با تو رازی دارم
اندکی پیشتر آی ...
آدم آرام و نجیب آمد پیش
زیر چشمی به خدا می نگریست
محو لبخند غم آلود خدا
دلش انگار گریست
( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید)
نازنینم آدم ...
یاد من باش ، که بس تنهایم
بغض آدم ترکید
به خدا گفت :
من به اندازه ی گلهای بهشت
نه! به اندازه عرش
نه...نه... من به اندازه تنهاییت ای هستی من ...
دوستدارت هستم
آدم ، کوله اش را برداشت
خسته و سخت قدم بر میداشت
راهی ظلمت پر شور زمین
زیر لبهای خدا باز شنید ...
نازنینم آدم ...
نه به اندازه تنهایی من ...
نه به اندازه عرش ...
نه به اندازه گلهای بهشت ...
که به اندازه یک دانه گندم
تو فقط یادم باش
نازنینم آدم ...نبری از یادم👌🏻❤️
✅ خواص #سیاهدانه از دیدگاه طب اسلامی
#سلسله_احادیث_پزشکی
⚜️ در روایت آمده است در خصوص تب :
《فأنا آخذه للحمی و الصداع》
من آن (سیاه دانه) را برای تب و میگرن مصرف می کنم.
📚منبع: بحارالانوار، علامه مجلسی، ج62، ص229، ح1.