eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.7هزار ویدیو
638 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ عسل، سرکه و نمک را جایگزین مصرف آنتی بیوتیک ‌ها کنیم! 🔸 عَنْهُ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى خِوَانٍ عَلَيْهِ خَلٌّ وَ مِلْح‏. 📚 المحاسن، ج‏2، ص: 487 . وسائل الشيعة، ج‏25، ص: 92 🔹 «خداوند و ملائکه درود می‌فرستند بر سفره‌ای که در آن سرکه و نمک است.» برای گلو درد مخلوط عسل ، سرکه و‌نمک طبیعی را در آب جوشیده ولرم قرقره کنید. همین ترکیب به صورت خوراکی برای انواع عفونت بسیار مجرب است.
🟡رسول خدا صلی‌الله علیه و آله: كمياب‌ترين چيز در آخر‌الزّمان، برادرى قابل اعتماد، يا درهمى حلال است. 📚تحف‌العقول، ص۵۴ «اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ فیٖ فَرَجِ مَولاٰناٰ صاٰحِبَ العَصرِ وَ الزَّماٰن»🤲
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 #داستان_هایی_از_امام_زمان(عج) 💠غذاي #بهشتي؛ و #پذيرايي از
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 (عج) 💠 السلام؛ و ! 💠 ۱۱۶ولي عصرعليه السلام؛ و نصب حجر الاسود! محمّد بن قولويه، استاد شيخ مفيد، مي‌گويد: قرامطه - كه پيروان احمد بن قرمط بودند - اعتقاد داشتند كه او (احمد بن قرمط) امام زمان است!! آنها به مكّه حمله كرده و حجر الاسود را ربودند، پس از مدّت‌ها آن را در سال ۳۰۷ هجري قمري باز پس فرستادند، و مي‌خواستند در محل قبلي خود نصب نمايند. من اين خبر را پيشتر در كتاب‌هاي خويش خوانده بودم، و مي‌دانستم كه حجر الاسود را فقط امام زمان عليه السلام مي‌تواند در جاي خود نصب كند. چنان كه در زمان امام زين العابدين عليه السلام نيز از جاي خود كنده شد، و فقط امام عليه السلام توانست آن را در جاي خود نصب كند. به همين خاطر؛ به شوق ديدار امام زمان عليه السلام به سوي مكه به راه افتادم. ولي بخت با من ياري نكرد و در بغداد به بيماري سختي مبتلا شدم. ناچار شخصي به نام «ابن هشام» را نايب گرفتم تا علاوه بر اداي حجّ به نيت من، نامه اي را كه خطاب به حضرت عليه السلام نوشته بودم، به دست آن حضرت برساند. در آن نامه خطاب به ناحيه مقدّسه معروض داشته بودم كه آيا از اين بيماري نجات خواهم يافت؟ و مدّت عمر من چند سال خواهد بود؟ به او گفتم: تمام تلاش من آن است كه اين نامه به دست كسي برسد كه حجر الاسود را در محل خود نصب مي‌كند. وقتي نامه را به او دادي، پاسخش را نيز دريافت كن! ابن هشام، پس از اين كه با موفقيت مأموريت خود را انجام داد، بازگشت و جريان نصب حجر الاسود را چنين تعريف كرد: وقتي به مكه رسيدم، خبر نصب حجر الاسود به گوشم رسيد، فوراً خود را به حرم رساندم. مقداري پول به شُرطه‌ها دادم تا اجازه بدهند كسي را كه حجر الاسود را در جاي خود نصب مي‌كند، ببينم، و عدّه اي از آن‌ها را نيز استخدام نمودم كه مردم را از اطرافم كنار بزنند تا بتوانم از نزديك شاهد جريان باشم. وقتي نزديك حجر الاسود رسيدم، ديدم هر كه آن را برمي دارد و در محل خود مي‌گذارد، سنگ مي‌لرزد و دوباره مي‌افتد، همه متحير مانده بودند و نمي دانستند چه بايد بكنند؟ تا اين كه جواني گندم گون كه چهره زيبايي داشت جلو آمد و سنگ را برداشت و در محل خود قرار داد، سنگ بدون هيچ لرزشي بر جاي خود قرار گرفت. گويي هيچ گاه نيفتاده بود. در اين هنگام، فرياد شوق از مرد و زن برخاست، او در مقابل چشمان جمعيت بازگشت و از در حرم خارج شد. من ديوانه وار به دنبال او مي‌دويدم و مردم را كنار مي‌زدم، آن‌ها فكر مي‌كردند كه من ديوانه شده‌ام و از مقابلم مي‌گريختند. چشم از او برنمي گرفتم تا اين كه از جمعيت دور شدم. با اين كه او آرام قدم برمي داشت ولي من به سرعت مي‌دويدم و به او نمي رسيدم، تا اين كه به جايي رسيديم كه هيچ كس غير از من، او را نمي ديد. او ايستاد و رو به من نمود و فرمود: آنچه با خود داري بده! وقتي نامه را به ايشان تقديم نمودم بدون اين كه آن را بخوانند، فرمود: به او بگو: از اين بيماري هراسي نداشته باش، پس از اين سي سال ديگر زندگي مي‌كني. آن گاه مرا چنان گريه اي گرفت كه توان هيچ گونه حركتي نداشتم، و او در مقابل ديدگانم مرا ترك نمود، و رفت. ابن قولويه گويد: پس از اين قصّه، سال ۳۶۰ دوباره بيمار شدم، و به سرعت خود را آماده نموده و وصيت نمودم. اطرافيان به من گفتند: چرا در هراسي؟ اِن شاء اللَّه خداوند شفا عنايت خواهد كرد. گفتم: اين همان سالي است كه مولايم وعده داده است. و در همان سال و با همان بيماري دار فاني را ترك گفت و به مواليانش پيوست. رحمت خداوند بر او باد. (۱۴۷) 📚منابع: ۱۴۷) خرايج راوندي، ج ۱، ص ۴۷۵ - ۴۷۸، في معجزات صاحب عليه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۵۸ و ۵۹.
🎗بدترین کارها پس از دعوای زن و شوهر؛ ❌کش دادن مـسئله ❌رفتار سـرد داشـتن ❌جدا کردن جای خواب ❌ناامید شـدن از رابطـه 🎗مـرور جمله‌های همسـر "چـند اصـل مـهم، در دعـواهای زناشـویی" 1⃣ حق نداریم به خانواده‌های هم كنیم. 2⃣ سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است. 3⃣ هیچ‌كسی حق ندارد جای خودش را عوض كند. 4⃣ هر كسی برای پیشقدم شود؛ نفر دیگر باید برایش كادو بخرد. 5⃣ حق نداریم مسائل و مشكلات كهنه را مطرح كنیم. در حین فقط راجع به همان موضوع بحث می‌كنیم. 6⃣ شام و ناهار نپختن و نخوردن نداریم. همه اعضا باید مثل قبل برای غذا خوردن حاضر باشند. 7⃣ حق نداریم اشتباه طرف مقابل را تعمیم دهیم؛ "مثلا عبارت تو همیشه" ممنوع است چون این كار دعوا را به اوج می‌رساند. 8⃣ باید به هم فرصت دهیم كه هر فردی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت كند و طرف دیگر هم پنج دقیقه فرصت پاسخگویی دارد. در صحبت همدیگر نمی‌پریم. اگر حرفی هم باقی ماند باید به فردا موكول شود تا سر و ته بحث مشخص شود.
یعنی در مورد همسرتان بد صحبت نکنید❌ ❤️ به عنوان یک دوست وفادار حتما اجازه نمی‌دهید کسی در مورد دوست‌تان بد حرف بزند و شما هم پشت سر او حرف ناخوشایندی نمی‌زنید. ❤️در زندگی زناشویی هم باید در مورد همسرتان و پشت سر او، از هر گونه کلام منفی خودداری کنید و همیشه خوب حرف بزنید. ❤️ و اگر مشکلی دارید که باید آن را مطرح کنید، فقط با او و در خلوت خودتان این کار را بکنید.
🎑این تست شخصیت درک شما از زندگی را نشان می دهد 🗺1- تصور کنید در جاده ای ایستاده اید. جاده را توصیف کنید. (جاده خاکی، بزرگراه شلوغ و …) 🗺2- وضعیت خورشید در آن لحظه چگونه است؟ (آیا روز است یا شب) 🗺3- در جاده راه می روید و به یک حصار می رسید. شکل آن حصار را توضیح دهید. جنس حصار چیست؟ چوب، سنگ، فلز و… 🗺4- چگونه از حصار رد می شوید؟ 🗺5- همینطور که راه می روید به جنگلی می رسید. آن جنگل را توصیف کنید. آیا جنگل تاریک است یا روشن؟ جنگل صنوبر است یا جنگل ترکیبی؟ 🗺6- در این جنگل یک جاده وجود دارد. در این جاده راه می روید و ناگهان چشمتان به یک کلید روی زمین می افتد. آن کلید چه شکلی است؟ چه عکس العملی نشان می دهید؟ آیا کلید را برمی دارید؟ یا آن را رها می کنید؟ یا بر می راید و روی درخت آویزان می کنید؟ 🗺7-راه را ادامه می دهید و به آب می رسید. آب را وصف کنید؟ چه عکس العملی نشان می دهید؟ آیا داخل آب می روید یا کنار آن می نشینید؟ 🗺8- پس از گذشتن از آب به خانه ای می رسید که همیشه رویایش را در سر داشتید. در آن لحظه مرد یا زن رویاهایتان از خانه بیرون می آید و از شما دعوت می کند که برای همیشه آنجا بمانید. واکنش شما در این لحظه چیست؟ 🗺9- درست پشت آن خانه یک جاده وجود دارد. آیا دوباره به مانع می رسید؟ چه نوع مانعی؟ آیا همان مانعی است که در ابتدای راه می دیدید؟ 🗺 10-  وضعیت خورشید در آن لحظه چگونه است؟تعبیر این تست بسیار ساده است. 🌄 1- جاده: نگرش شما به دنیای اطراف را نشان می دهد. اگر جاده ای را که تصور کرده اید بزرگراه پر از ماشین باشد انسانی هستید فعال و پر مشغله که از زمان خود هم برای کار و هم برای سرگرمی نهایت استفاده را می برد. اگر جاده خاکی باشد یک زندگی آرام دارید و سعی می کنید تمام حوادث زندگی را کنترل کنید. جاده پر از پستی و بلندی و سنگ ریزه نشان می دهد که با مشکلی در زندگی روبرو هستید. شاید این مشکل ناچیز باشد اما واقعا شما را آزار می دهد. 🌄2- خورشید: برنامه ها، افکار و اهداف شما را نشان می دهد. خورشید در حال طلوع به این معنی است که دارید در جهت هدفتان حرکت می کنید. اگر خورشید درست بالای سرتان باشد هم اکنون در زندگی سعی دارید که برنامه های خود را اجرا کنید. اگر غروب آفتاب باشد هم اکنون به بسیاری از اهدافتان رسیده اید. 🌄3- حصار: سمبل مانع است. هر چه حصار بلندتر باشد اغراق بیشتری در شکست هایتان دارید. 🌄4- نحوه رد شدن از حصار: نشاندهنده نحوه غلبه بر مشکلات در زندگی است. اگر از روی آن رد شوید یا آن را دور بزنید و یا به دنبال درب حصار بگردید در مشکلات انعطاف پذیر هستید و سعی می کنید که آن را به سرعت ممکن حل کنید. اگر به حصار ضربه بزنید انسان ساده ای هستید که دوست دارید تصمیمات سریع بگیرید. 🌄5- جنگل: دنیای درون شما را نشان می دهد. تاریکی و روشنایی جنگ نشاندهنده درک شما از زندگی به شکل مثبت یا منفی است. جنگل ترکیبی یعنی فردی هستید که همیشه تمایل به یادگیری چیزهای جدید دارید. جنگل صنوبر نشان دهنده ذهن منطقی و عقلانی افرادی است که قابل اعتماد هستند و می دانند از زندگی چه می خواهند. 🌄 6-  کلید: بازگو کننده شادی است. در اینجا همه چیز ساده است. هر چه کلید کوچک تر باشد روابط شما با همسرتان، شادی و سلامت روحی برایتان اهمیت بیشتری دارد. هرچه کلید زیباتر باشد به زیبایی زندگی تان بیشتر اهمیت می دهید. برداشتن کلید نشاندهنده این است که هیچوقت فرصت ها را از دست نمی دهید. رها کردن کلید و آویزان کردن آن به درخت نشان دهنده این است که همیشه فرصت های خوب را از دست می دهید. 🌄7- آب: نشاندهنده احساس شماست. سمبل فردی است که دوست دارید. عمق آب عمق احساستان به همسر و فرد مورد علاقه تان را نشان می دهد. اگر دریاچه آرام باشد شما و همسرتان خونسرد هستید. اگر رودخانه موج دار با آبشار باشد فردی پرشور هستید که دوست دارید همسرتان به شما توجه زیادی نشان دهد. 🌄8- نشستن در کنار آب: نشان دهنده این است که فقط بودن در کنار فرد مورد علاقه شما برای خوشحال کردنتان کافی است. لمس و شنا در آب یعنی نیاز توجه بیشتر از جانب همسرتان دارید. خانه و زن یا مرد رویاهایتان نشان دهنده میزان مقاومت شما در برابر وسوسه هاست. 🌄 9- جاده پشت خانه: سمبل زندگی آینده شماست. اگر موانع در آن باقی مانده باشند یعنی از تجارب گذشته خود هیچ درسی نگرفته اید. 🌄  10- خورشید: تعیین می کند که برنامه های شما با موفقیت اجرا شده است یا خیر.
💕 پدر و مادر عزیز وجهه یکدیگر را خراب نکنید پشت هم را خالی کردن مقابل خواسته‌های بچه‌ها، یکی دیگر از خطاهایی است که هر پدر و مادری ممکن است انجام دهند. به‌عنوان مثال، اگر پدر خانواده، شرط بستنی خوردن را تمیز کردن اتاق قرار داده، شما هم پیرو این شرط باشید و از روی دل‌سوزی، در صورتی که فرزندتان، اتاقش را مرتب نکرده، به او بستنی ندهید. روش درست : متحد بودن پدر و مادر، یکی از مهم‌ترین مسایلی است که باید توسط والدین رعایت شود. ممکن است شما روش‌های مختلفی برای تربیت و تنبیه کردن فرزندتان داشته باشید و می‌توانید در مورد آن‌ها با یکدیگر صحبت کنید، اما هرگز سعی نکنید مقابل فرزندتان، تلاش دیگری را کم‌تر جلوه دهید.
4_5987676918818800996.mp3
4.76M
❤️ 🔰 تاریخ دشمنان خدا (۱) ماجرای خیانت به پیامبر وصیتی که هرگز نوشته نشد! ⏱ 3 دقیقه و 20 ثانیه برائت را در دل نوجوانان بکارید! برسانید به گوش نوجوانان شیعه تا بدانند و بشناسند خباثت مکتب سقیفه را!
رسول خدا صلى الله عليه و آله: •إنّ المؤمنَ لَيَرى ذَنبَهُ كَأَ نَّهُ تحتَ صَخرَةٍ يَخافُ أن تَقَعَ علَيهِ، وَ الكافِرَ يَرى ذَنبَهُ كأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ عَلى أنفِهِ• مؤمن، گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگى بر بالاى سرش مى‌بيند كه مى‌ترسد به روى او بيفتد و كافر، گناه خويش را مانند مگسى مى‌بيند كه از جلوى بينى‌اش رد مى‌شود!!! 📚بحارالانوار، ج۷۷ ،ص۷۷ «اَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ بَديعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَميعِ ظُلْمىٖ وَ جُرْمىٖ وَ اِسْرافىٖ عَلىٰ نَفْسىٖ وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ»
امام صادق علیه‌السلام: زشت گفتاری، ناشی از ستمکاری و ستمکاری، در آتش است. 📚جهاد النّفس، ح۶۸۹ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم وَالعَنْ اَعدَائَهُم اَجمَعیٖن»
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 #خاطرات_غدیر_خم ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علی
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علیه و اله ) انتظار آسمانى 🔸🔶🌸 پيامبر را مى بينم كه در خيمه خود نشسته است و با خود فكر مى كند، خدا او را از پيمان نامه اى كه در كعبه نوشته شده باخبر كرده است.۷۱ به راستى پيامبر با اين افرادى كه دور او جمع شده اند و خود را مسلمان نشان مى دهند چه كند؟ اينها به ظاهر مسلمان شده اند و نماز مى خوانند، امّا با يكديگر پيمان مى بندند كه بر خلاف دستور پيامبر عمل كنند. آخر اينها چه مسلمانانى هستند؟! امان از دورويى!! درست است كه ماجراى انگشتر دادن على (ع) در ركوع به گوش همه رسيده است، امّا پيامبر مى خواهد مراسمى رسمى برگزار كند و از همه مردم بخواهد با على (ع) بيعت كنند و به اين وسيله دين اسلام را كامل كند. امّا عدّه اى از اطرافيان او، دشمنى على (ع) را در سينه دارند و به دنبال اين هستند تا در اوّلين فرصت ممكن فتنه و آشوب بر پا كنند. آنها منتظر هستند تا پيامبر ولايت على (ع) را اعلام كند تا در ميان مسلمانان فتنه كنند و همه زحمات پيامبر را از بين ببرند. خداوند مى داند كه چه موقع، اين گروه نخواهند توانست فتنه بر پا كنند، آن وقت به پيامبر خود خبر خواهد داد. غروب روز سيزدهم ذى الحجّه فرا مى رسد و هنوز پيامبر منتظر پيام آسمانى است. مردم كه مدّت‌ها از خانه و كاشانه خود دور بوده اند، آماده رفتن شده اند، آنها ديگر مى خواهند نزد خانواده هاى خود باز گردند. امّا پيامبر نمى خواهد اين فرصت با شكوه را از دست بدهد، او در كجا مى تواند اجتماعى به اين بزرگى پيدا كند؟ بايد در ميان اين جمعيّت صد و بيست هزار نفرى، ولايت على (ع) اعلام شود. نمى دانم چه مى شود كه پيامبر تصميم مى گيرد كه فردا همراه مردم به سوى مدينه حركت كند. اين خبر در همه جا مى پيچد كه پيامبر فردا به سوى مدينه حركت خواهد كرد. 📚منابع: ۷۱.الصافي في تفسير القرآن (تفسير الصافي)، محمّد محسن بن شاه مرتضى (الفيض الكاشاني) (ت ۱۰۹۱ ه)، طهران: مكتبة الصدر، الطبعة الاُولى، ۱۴۱۵ ه.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌علی علیه السلا
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علیه السلام 💠 🔸 🔸 🌼 🌼 موقعي كه علي (عليه السلام) را نزد پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم آوردند، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به مادر علي (عليه السلام) فاطمه فرمود: برو حمزه را از ولادت علي (عليه السلام) با خبر كن، فاطمه بنت اسد گفت: يا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اگر من بروم، چه كسي علي را شير مي‌دهد؟ رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: تو برو من علي را سيراب خواهم كرد و پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم زبان مبارك خود را در دهان علي (عليه السلام) گذاشت، وقتي كه فاطمه بنت اسد برگشت، علي (عليه السلام) را نظير كودكان ديگر در ميان جامه اي پيچيده و بست. پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: گهواره علي (عليه السلام) را نزديك رختخواب من بگذاريد. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شخصا تربيت اميرالمؤمنين (عليه السلام) را بر عهده گرفت. علي (عليه السلام) را شستشو مي‌داد، شير در گلوي آن حضرت مي‌ريخت، در وقت خواب گهواره علي (عليه السلام) را تكان مي‌داد و در موقع بيداري با علي (عليه السلام) سخن مي‌گفت: و علي (عليه السلام) را به سينه خود مي‌چسبانيد، آن حضرت را براي گردش به كوههاي مكه، شكاف كوهها، رودها و جاده‌ها مي‌برد و علوم و اسرار الهي را به گوش آن بزرگوار مي‌خواند. 🌼 🌼 علي (عليه السلام) مي‌فرمايد روزي در كنار خانه كعبه نشسته بدم پيرمردي قد خميده را ديدم با موهاي سفيد و بلند كه ابروان او بر چشمانش افتاده بود با عصايي بر دست و كلاهي قرمز و جامه اي پشمين، پيرمرد نزديك شد و در حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم كه بر ديوار كعبه تكيه زده بود نشست. سپس گفت: اي فرستاده خدا آيا مي‌شود در حق من دعا كني و از درگاه خدا برايم طلب مغفرت كني؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: پيرمرد كوشش تو فايده ندارد، اعمال تو تباه گشته و درخواست مغفرت در حق تو پذيرفته نخواهد شد. پيرمرد با سرافكندگي از محضر آن حضرت خارج شد و از راهي كه آمده بود بازگشت. در اين هنگام رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به من فرمود: يا علي (عليه السلام) آيا او را شناختي؟ گفتم: نه. حضرت فرمود: او همان ابليس ملعون است. علي (عليه السلام) مي‌فرمايد با شنيدن اين جمله برخاستم و خود را به آن پيرمرد رساندم و با او درگير شدم و بر زمينش كوفتم و بعد بر سينه اش نشستم، با دستانم گلويش را به سختي مي‌فشردم تا او را هلاك كنم در همين حال او مرا به نام صدا زد و از من خواست كه دست از او بردارم و وي را به حال خود رها كنم. آنگاه گفت: فاني من المنظرين الي يوم الوقت الملعوم يعني؛ مرا تا روز قيامت (معلوم) مهلت زندگي داده اند و من تا آن روز زنده خواهم ماند سپس گفت: يا علي به خدا سوگند من تو را بسيار دوست دارم (پس اين جمله را از من بگير و نگه دار) آن كس كه در مورد تو به دشمني و خصومت برخيزد و از تو در دل خود كينه داشته باشد بايد در مشروعيت ولادت خود ترديد كند و مرا در كار پدر خود شريك به شمارد … علي (عليه السلام) مي‌فرمايد: من از حرف او خنده‌ام گرفت و رهايش ساختم. [۷۹]. 📚[۷۹] بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۴۸.