🍃🍂↶ عـهــد ثـــابـت ↷🍂🍃
☜ روز #چهارشنبـه☟
🌸🍃 اذکــ📿ــار روز
◽️⇦ #یاحَـیُّیـاقَیّــوُم 100 مرتبه
◽️⇦ یا مُتَعـال 541 مرتبه
🌸🍃 سـوره روز
◽️⇦ سوره مبارکه تبارک
◽️⇦ سوره تکاثر 40 مرتبه
↶ جهت غنی شدن و وسعت رزق
🌸🍃 ادعیـه روز
🔹دعـای روز چهارشنبـه
🔷دعـای عدیلـه
🔹دعـای فـرج
🌸🍃 زیـارت روز
🔹زیارت امیرالمؤمنین علیهالسلام
🔷زیارت امام کاظم علیهالسلام
🔹زیارت امام رضا علیهالسلام
🔷زیارت امام جواد علیهالسلام
🔹زیارت امام هادی علیهالسلام
🌸🍃 نمـاز روز چهارشنبـه
◽️چهار رکعت نماز بجا آورد
◽️در هر رکعت بعد از سوره حمد
◽️یک مرتبه سوره توحید و سوره قدر
↶ خداوند قبول فرماید توبه او را از هر گناهی
حرم
* 💞﷽💞 #سه_دقیقه_در_قیامت #پارت_هشتم {مجروح عملیات} 🌸سال 1390بود و مزدوران و تروریستهای وابسته ب
* 💞﷽💞
#سه_دقیقه_در_قیامت
#پارت_نهم
🌸کمیسیون پزشکی،خطر عمل جراحی را بالای ۶۰ درصد میدانست و موافق عمل نبود . امابا اصرار من و با حضور یک جراح از تهران،کمیسیون بار دیگر تشکیل و تصمیم بر این شد که قسمتی از ابروی من را شکافته و با برداشتن استخوان بالای چشم، به سراغ غده در پشت چشم بروند .
🌸عمل جراحی من در اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در یکی از بیمارستانهای اصفهان انجام شد . عملی که شش ساعت به طول انجامید . تیم پزشکی قبل از عمل، یک بار دیگر به من و همراهان اعلام کرد: به علت نزدیکی محل عمل به مغز و چشم،احتمال نابینایی و یا احتمال آسیب به مغز و مرگ وجود دارد . برای همین احتمال موفقیت عمل،کمتر از پنجاه درصد است و فقط با اصرار بیمار، عمل انجام میشود .
🌸 با همه دوستان و آشنایان خداحافظی کردم . با همسرم که باردار بود و در این سالها سختی های بسیار کشیده بود وداع کردم . از همه حلالیت طلبیدم و با توکل به خدا راهی بیمارستانی در اصفهان شدم .
🌸 وارد اتاق عمل شدم . حس خاصی داشتم . احساس میکردم که از این اتاق عمل دیگر بر نمیگردم . تیم پزشکی با دقت بسیاری کارش را شروع کرد . من در همان اول کار بیهوش شدم .....عمل جراحی طولانی بود و برداشتن غده پشت چشم ، با مشکل مواجه شد . پزشکان تلاش خود را مضاعف کردند . برداشتن غده همانطور که پیشبینی میشد با مشکل جدی همراه شد . آنها کار را ادامه دادند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد .....
🌸احساس کردم آنها کار را به خوبی انجام دادند . دیگر هیچ مشکلی نداشتم . چقدر حس زیبایی بود ! درد از تمام بدنم جدا شد . یکباره احساس راحتی کردم . با خودم گفتم: خدا رو شکر . از این همه درد چشم و سردرد راحت شدم . چه قدر عمل خوبی انجام شد . با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم .
برای یک لحظه، زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم!
از لحظه کودکی تا لحظه ای که وارد بیمارستان شدم، برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت!
🌸چقدر حس و حال شیرین داشتم . در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را دیدم! در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا، با لباسی سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم . او بسیار زیبا و دوست داشتنی بود . نمی دانم چرا اینقدر او را دوست داشتم . می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم . او کنار من ایستاده بود و به صورت من لبخند می زد . محو چهره او بودم . با خودم می گفتم: چقدر چهرهاش زیباست! چقدر آشناست . من او را کجا دیده ام!؟
🌸سمت چپم را نگاه کردم . عمو و پسر عمه ام آقا جان سید و ... ایستاده بودند . عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود . پسر عمه ام نیز از شهدای دوران دفاع مقدس بود .
از اینکه بعد از سالها آنها را می دیدم خیلی خوشحال شدم .
زیر چشمی به جوان زیبارویی که در کنارم بود دوباره نگاه کردم . من چقدر او را دوست دارم . چقدر چهره اش برایم آشناست .
🌸یکباره یادم آمد . حدود ۲۵ سال پیش . شب قبل از سفر مشهد . عالم خواب . حضرت عزرائیل . با ادب سلام کردم . حضرت اسرائیل جواب داد . محو جمال ایشان بودم که با لبخندی بر لب به من گفتند:برویم؟ با تعجب گفتم :کجا؟ بعد دوباره نگاهی به اطراف انداختم . دکتر جراح ، ماسک روی صورتش را درآورد و به اعضای تیم پی جراحی گفت:مریض از دست رفت . دیگه فایده نداره .... بعد گفت: خسته نباشید . شما تلاش خودتون رو کردین، اما بیمار نتونست تحمل کنه . یکی دیگه از پزشک ها گفت: دستگاه شوک رو بیارین .....
🌸نگاهی به دستگاهها و مانیتور اتاق عمل کردم . همه از حرکت ایستاده بودند ! عجیب بود که دکتر جراح من، پشت به من قرار داشت،اما من میتوانستم صورتش را ببینم ! حتی فهمیدم که در فکر چه می گذرد! من افکار افرادی که داخل اتاق بودن را هم می فهمیدم . همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد .
🇮🇷🍃----------------------------------
#صَلَوآت بِفرِسْت مُوْمِنْ📿
حرم
* 💞﷽💞 #سه_دقیقه_در_قیامت #پارت_نهم 🌸کمیسیون پزشکی،خطر عمل جراحی را بالای ۶۰ درصد میدانست و مواف
* 💞﷽💞
بسم الله الرحمن الرحیم💎♥️🌱
#سه_دقیقه_در_قیامت
#پارت_دهم
🌸اوباخودش میگفت:خداکندکه برادرم برگرده،اودوفرزندِکوچک داردوسومی هم درراه است.اگراتفاقی برایش بیفتد،مابابچه هایش چه کنیم؟یعنی بیشترناراحتِ خودش بودکه بابچه های من چه کند!؟
🌸کمی آنطرف تر،داخل یکی ازاتاق های بخش،یک نفردرموردمن باخداحرف میزد!
من اوراهم میدیدم.داخل بخش آقایان،یک جانبازبودکه روی تخت خوابیده وبرایم دعامی کرد.
اورامی شناختم.قبل ازاین که وارداتاق عمل شوم بااوخداحافظی کردم وگفتم که شایدبرنگردم.
این جانبازخالصانه می گفت:خدایامن راببر،امااوراشفابده.اوزن وبچه دارد،امامن نه.
یکباره احساس کردم که باطن تمام افرادرامتوجه می شوم.نیت هاواعمال آن هارامیبینم و...
🌸باردیگرجوان خوش سیماب من گفت برویم؟
ازوضعیت ب وجودامده وراحت شدن ازدردوبیماری خوشحال بودم.فهمیدم که شرایط خیلی بهترشده اماگفتم:نه!
خیلی زودفهمیدم منظورایشان،مرگ من وانتقال به آن جهان است.
مکثی کردم وبه پسرعمه ام اشاره کردم.بعدگفتم:من آرزوی شهادت دارم.من سالهابه دنبال جهادوشهادت بودم،حالااینجاوبااین وضع بروم؟!
🌸اماانگاراصرارهای من بی فایده بود.بایدمی رفتم.همان لحظه دوجوان دیگرظاهرشدندودرچپ وراستِ من قرارگرفتندوگفتند:برویم.
بی اختیارهمراه باآنهاحرکت کردم.لخظه ای بعد،خودراهمراه بااین دونفردریک بیابان دیدم!این راهم بگویم که زمان،اصلاماننداینجانبود.من دریک لحظه صدهاموضوع رامیفهمیدم وصدهانفررامیدیدم!
🌸آن زمان کاملامتوجه بودم ک مرگ ب سراغم آمده.امااحساس خیلی خوبی داشتم.ازآن دردشدیدچشم راحت شده بودم.پسرعمه وپسرعمویم درکنارم حضورداشتندوشرایط خیلی عالی بود.
درروایات شنیده بودم که دوملک ازسوی خداهمیشه باماهستند،حالاداشتم این دوملک رامیدیدم.چقدرچهره ی آنهازیباودوست داشتنی بود.دوست داشتم همیشه باآنهاباشم.ماباهم دروسط یک بیابان کویری وخشک وبی آب وعلف حرکت می کردیم.کمی جلوترچیزی رادیدم!
🌸روبه روی مایک میزقرارداشت که یک نفرپشت میزنشسته بود.آهسته آهسته به میزنزدیک شدیم!
به اطراف نگاه کردم.سمت چپ من دردوردست ها،چیزی شبیه سراب دیده میشد.اماآنچه می دیدم سراب نبود،شعله های آتش بود!حرارتش راازراه دورحس می کردم.به سمت راست خیره شدم دردوردست هایک باغ بزرگ وزیبا،یاچیزی شبیه جنگل های شمال ایران پیدابود.نسیم خنکی ازآن سواحساس می کردم.
🌸به شخص پشت میزسلام کردم.باادب جواب داد.منتظربودم.می خواستم ببینم چه کاردارد.این دوجوان که درکنارمن بودند،هیچ عکس العملی نشان ندادند.
حالامن بودم وهمان دوجوان که درکنارم قرارداشتند.جوان مشت میزیک کتاب بزرگ وقطوررادرمقابل من قرارداد!
💠تربیت نسل مهدوی
📌مهارتهای لازم برای ترغیب فرزندان به نماز(بخش دهم/آخر)
✔️نگاه ابزاری نداشته باشید...
🌱پدر و مادر جایگاه نماز را به درستی برای فرزند تحلیل کرده و از نماز استفاده ابزاری نکنند که اگر نماز بخوانی در امتحان قبول میشوی، به خواستهات میرسی و مشکلاتت حل میشود. چرا که ممکن است بعد از مدتی فرزند نماز را کنار بگذارد.
🌱گاه از نوجوان پرسیده میشود چرا نماز نمیخواند و او پاسخ میدهد که به فلان خواسته ای که از خدا داشتم و یا به آرزویم نرسیدم، به همین دلیل دیگر نماز نمیخوانم.
❌ و این به دلیل همان نگاه ابزاری به نماز است که خطرات زیادی را در پی خواهد داشت.
#کودکانمهدوی
#نماز📿
#امام_زمان♥
هدایت شده از حرم
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
اصول #همسرداری
از استاد #پرتو_اعلم
جلسه ۱۵ تا ۲۴
ادامه دارد ....
#بیستمین_جلسه_همسرداری
از استاد #پرتو_اعلم
براي خوشبخت بودن در يك رابطه لازم است هر روز پيام مثبت دريافت كنيد.
بيان جملاتی نظير :
💞دوستت دارم
💞دلم برايت تنگ شده
💞احساس خوبی به من ميدهی
💞يا خريد يك هديه
میتواند عشق را شعلهور كند.
فراموش نكنيد مردان بيش از زنان به شنيدن اين مسايل نياز دارند
در ميان زوجهايي كه زنان به همسرشان ابراز احساس نميكنند
ميزان طلاق 2 برابر است.
هدایت شده از سلامتکده مشکات | ارگانیک
4_5933605415160907243.mp3
5.01M
💠 #مزاج_شناسی_تخصصی (۱۳)
✅ گرم مزاجان برون گرا هستند
✅ سرد مزاجان درون گرا
✅ مشاوره و روانشناسی بدون مزاج شناسی بی فایده هست
🔊استاد #نظری_زاده
@meshkatqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 برای امام زمانم چه کنم؟
💠حد رفاقت با امام زمان (عج)
-#حجتالاسلامعالی🌱'
#امام_زمان
▫️◽️#درس_های_کافی
قسمت 🔖 پنجاه — پنجم✔️
متوسمین (باریک بینان) در قرآن چه کسانی هستند⁉️
♦♦➖➖➖➖♦♦
👥مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ يَحْيَى بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنِي أَسْبَاطُ بْنُ سَالِم👥ٍ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ هِيتَ فَقَالَ لَهُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ مَا تَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ قَالَ نَحْنُ الْمُتَوَسِّمُونَ وَ السَّبِيلُ فِينَا مُقِيمٌ.
•———••———••———••———••———•
اسباط بن سالم گويد: خدمت حضرت امام جعفر الصادق عليه السلام بودم كه مردى از اهل «هيت» (شهريست بالاى فرات) وارد شد و به امام گفت.- اصلحك اللَّه- چه ميفرمائيد در باره قول خداى عز و جل «براى باريكبينان در آن امر نشانه هاست؟»
حضرت امام جعفرالصادق علیه السلام فرمودند : مائيم باريك بينان و آن راه در خاندان ما پا برجاست.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱ ص: ۲۱۸
خورشید سپهر رهبری پیدا شد
احیا گر فقه جعفری پیدا شد
تبریک به مهدی عج که به عالم امروز
رخسار امام عسکری پیدا شد . . .
#میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)🌺
#برهمگان_مبارڪ_باد🌺
16.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)
💐از ازل آب و گلم گفت
💐که من کوثریام
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👏 #مدیحه_سرایی
👌بسیار دلنشین