حرم
⭕️ درد اینه که اکثر مرد ها از بدحجابی خانم ها بدشون میاد ولی این هوای نفس لامصب نمیذاره! 💢 بیچاره خ
🌺 بابا خانم های بدحجاب هم آدم هستن. نیاز نیست که هی با اخم و جنگ و دعوا باهاش برخورد کنی. نیاز نیست که حتما خدا رو براش اثبات کنی یا واجب بودن حجاب رو
براش از خطرات پزشکی بدحجابی بگو. از آثاری که بر بدن مردها و زنها داره. اونم آدمه، وجدان داره
🔸شب با خودش فکر میکنه... ممکنه طول بکشه ولی حتما رفتارش رو اصلاح خواهد کرد...
🔴 #ظهور پس از #ناامیدی
#امام_صادق_علیه_السلام:
🔷قسم به خدا آنچه چشم انتظارش هستید محقق نمیشود تا این که غربال شوید.
🔶به خدا قسم آنچه چشم انتظارش هستید واقع نمی شود تا اینکه (خوب و بدتان) از یکدیگر تمیز داده شود.
قسم به خدا آنچه چشم انتظارش هستید محقق نمیشود مگر پس از یأس و نا امیدی...
📚 #بحارالانوار/ج۵۲/ص۱۱۲
🌻🍃🌻🍃
🍃🌻🍃
🌻🍃
🍃
✅شيخ طوسی در كتاب غيبت از پيامبر (ص) روايت كردن كه سه بار فرمودند :🔻🔻
🔘شما را به قيام حضرت مهدی مژده میدهم ، هنگامی كه مردم به جان هم افتند و زلزله سختی پديد آيد او ظهور خواهد كرد .
💎زمين را از عدل و داد پُركند چونانكه از ظلم و جور پر شده باشد.
💎 دلهای بندگان خدا را از عبادت لبريز نمايد و سايه عدلش همه آنها را فراگيرد .
✔️و نيز در آن كتاب از ابوسعيد خدری روايت كرده كه گفت شنيدم پيامبر (ص) در منبر فرمودند :
🔘 #مهدي (علیه السلام) از عترت و اهلبيت من است و در آخرالزمان قيام نمايد ، #آسمان براي او باران ببارد و #زمين بذرهای خود را بيرون دهد. او هم زمين را پر از عدل و داد كند چونانكه پر از ظلم و ستم شده باشد.
📚بحارالانوار جلد ١٣، ص ٢٨٥
🍃 ❣️اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣️
🌻🍃
🍃🌻🍃
🌻🍃🌻🍃
✨🕊✨🕊
🕊✨🕊
✨🕊
🕊
🔻معنای اضطرار🔻
✔️چگونه برای ظهور دعا کنیم؟
❇️❤️امام صادق❤️ (علیه السلام) درباره ی غیبت حضرتش ناله میزند و می گوید سیدی
🔹غیبتک نفت رقادی،
🔹وضیقت علی مهادی،
🔹 وابتزت منی راحة فؤادی،
🔹 سیدی غیبتک أوصلت مصابی بفجایع الأبد.
👈 آقای من، غیبت تو
🔸خواب را از من گرفته است
🔸ومحل آسایش مرا تنگ کرده
🔸و راحتی قلبم را گرفته
🔸آقای من غیبت تو مصیبت مرا درد همیشگی وصل نموده.
منبع : 📕 کمال الدین ( مترجم)۲\۳۱
❣️اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣️
🕊
✨🕊
🕊✨🕊
✨🕊✨🕊
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
✔️کاش #سرباز باشیم نه #سربار
🔘صعصَعِه از ياران فوق العاده امام علی علیه السلام بود.
🔰لحظات آخر عمر حضرت، اومد دم در اتاق، بلكه بتونه عيادتی کنه اما شرایط رو مناسب ندید، به همین خاطر به کسی که اونجا در اتاق رفت و آمد میکرد گفت: سلام منو به آقا برسونید… (و پیغامی هم گذاشت)
🔶پيغامش که به امام رسيد، ایشون فرمودند: از طرف من به صعصعه بگيد:
خدا تو رو رحمت كنه، تو خوب یاری بودی؛ كم توقع، كم خرج، بی منّت....
امـا پُركار، صبور، مجاهد، فداكار....
☑️صعصعه جان! ممنونم؛ #سرباز بودی، نه #سربار...
📚(بحار الانوار، ج۴۲، ص۲۴۳)
🔴ای #منتظران! … آیا امام زمان هم به ما چنین می گوید؟
❣️اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣️
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخنرانی
💠اگر مردم به مقام اضطرار برسند، بدون علایم حتمی هم #ظهور رخ می دهد...
💠حجت الاسلام عالی
•┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
#علما_کم_میشوند
💫پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :
" برای امت من زمانی پیش می آید که در آن فقیر زیاد می شود، علماء کم می شوند ، علم از میان برداشته می شود، هرج و مرج فراگیر می گردد، سپس زمانی پیش می آید که قاریان قرآن را می خوانتد ، ولی از حلقوم آنها تجاوز نمی کند"
📚 صحیح بخاری ج 8 ص 58
بشارة الاسلام 23
الامام المهدی ص 217
بحار الانوار ج 52 ص 212
روزگار رهائی ج 2 ص 772_ 773📚
🌴 اللهم عجل لولیک الغریب الفرج بحق خانم حضرت مادر سلام الله علیها🌴
📔قشنگه بخونید👌
دختر جوانی از مادرش خواست تا او را به فاحشگی (زنا) اجازه دهد!!
مادر در صدد نصیحت دخترش برآمد چرا که این خواسته، از نظر اجتماعی امری ننگین و از نظر دینی نیز حرام است
اما دختر بر رأی خود پافشاری نمود.
مادر با اصرار دخترش موافقت کرد اما به چند شرط؛ اگر در این شرطهای مادر پیروز شد، پس اختیارش در دست خودش می باشد..
شرط اوّل مادر این بود که از دخترش خواست صبحگاه در جلوی قصر حاکم بایستد و هنگامی که حاکم از قصر خارج می شود و از جلویش می گذرد، خود را بر زمین بیندازد؛ گویا که بیهوش شده است و سپس بنگرد که چه چیزی برایش رخ می دهد.
دختر شرط مادر را پذیرفت تا ببیند چه می شود.. او صبح روز بعد جلوی قصر حاکم رفت و هنگامی که حاکم بیرون شد، خود را به بیهوشی زد و به زمین انداخت. ناگهان حاکم به سویش شتافت و او را از زمین بلند کرد و همه با اهتمام زیاد دور و برش جمع شدند.
دختر جوان تظاهر کرد که به هوش آمده است و از حاکم سپاسگزاری نمود و شتابان از آن جا دور شد تا به مادرش خبر دهد که در امتحان اوّل پیروز شده است و امتحان دوم چه باشد… مادرش به او گفت: فردا هم باید به همان جا بروی و این نمایشت را به هنگام خروج حاکم که از پیشت می گذرد، اجرا کنی. دختر چنین کرد، اما نتیجه اش با نتیجه ی دیروزی فرق می کرد؛ این بار حاکم به سویش نرفت، بلکه وزیر رفت و او را از زمین بلند کرد و دور و برش برخی از محافظان جمع شدند و حاکم اصلاً به وی توجهی نکرد!!
دختر باز چنین وانمود کرد که به هوش آمده و از وزیر تشکر کرد و رفت تا واقعه ی امتحان دوم را به مادرش خبر دهد. باز از مادرش نسبت به امتحان سوم پرسید و جواب مادر همین بود که فردا هم باید به هنگام خروج حاکم چنین کنی.
روز بعد هم دختر چنین کرد و هنگامی که خود را بر زمین انداخت، فرمانده محافظان آمد و او را از راه کنار زد و رهایش نمود و به جز چند نفری هیچ کس نزدیک نیامد و این ها هم زود او را ترک کردند.. دختر به سوی مادر بازگشت و آن چه را پیش آمده بود، با نوعی دلتنگی و حسرت بازگو نمود و از مادرش پرسید: آیا امتحان به پایان رسیده است؟
مادر گفت: نه دخترم! فردا هم از تو می خواهم که چنین کاری را دوباره انجام دهی و در آخر مرا از آن چه اتفاق می افتد با خبر کنی که این آخرین روز امتحان است!
دختر چنان کرد که مادر گفته بود؛ اما این دفعه گریان به نزد مادر آمد که امتحان روز آخر برایش سخت شده بود؛ چرا که کسی به نزدیکش نیامده بود تا او را کمک کند، بلکه برخی او را مسخره کرده بودند و برخی دیگر بد گفته و عده ای با پاهایشان او را کنار زده بودند…
در این لحظه مادرِ فهمیده به دخترش گفت: عاقبت زنا همین است؛ در ابتدا همه از اشراف، ثروتمندان و… پیشت می آیند، اما وقتی که چند روزی از آن گذشت، همه از تو متنفر می شوند، بلکه تو را مسخره می کنند. حتى پست ترین مردم هم تو را به باد مسخره می گیرد؛ با وجود آن هنوز هم می خواهی زنا کنی عزیزم؟
@haram110
#ریحانه 🌹🍃
#چادرے ها🍃
مطمئنا #عشق را فهمیده اند😌
چون ڪه
عاشق ها❤️ عمومأ
سر به زیر اند و نجیبــــــ😊💞
#سربہزیـرونجیبمــ✌️
#باحجابمپاسدارگوهرجانمےشوم❤️🍃
⛅️/ مـ[☺️]ـن بـهـ[😍]
❤️/ اشـتیاقـ[😃] لـبخنده تــ[😍]ــو
⛅️/ صـبحـ[🌤] می شــومـ[😘]
❤️/ بـخــ[😊]ــند تا صبحمـ[⛅️]
⛅️/ بــخیر شـــ[😘]ـــود