🖤💠🖤💠🖤💠🖤💠🖤💠
📚 #ریشه_ضرب_المثل_ها
🔵 حساب به دینار، بخشش به خروار
🌴می گویند روزی فقیری به در خانه مردی ثروتمند میرود تا پولی را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنید که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگیری دارد که چرا فلان چیز کم ارزش را دور ریختید و مال من را این طور هدر دادید؟!
🌴مرد فقیر که این را میشنود قصد رفتن میکند و با خود میگوید وقتی صاحبخانه بر سر مال خود با اعضای خانوادهاش این طور دعوا میکند، چگونه ممکن است که از مالش به فقیری ببخشد؟!
🌴از قضا در همان زمان در خانه باز میشود و مرد ثروتمند از خانه بیرون میزند و فقیر را جلوی خانه میبیند. از او میپرسد اینجا چه میکند؟ مرد فقیر هم میگوید کمک میخواسته اما دیگر نمیخواهد و شرح ماجرا میکند.
🌴مرد غنی با شنیدن حرفهای او، لبخندی میزند، دست در جیب میکند مقداری پول به او میبخشد، و می گوید: حساب به دینار، بخشش به خروار.
👌از آن زمان این ضرب المثل را در مورد افرادی به کار می برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بی حساب و کتاب مال خود را میبخشند.
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@haram110 🌹
🖤💠🖤💠🖤💠🖤💠🖤💠
💜پدر و مادر "دو فرشته بی نظیر و نازنین"💜
🔸یک درخت سیب بود و یک پسر بچه کوچک...
این پسر بچه همیشه با درخت بازی می کرد.
از تنه درخت بالا می رفت و از سیب هایش می خورد و در سایه اش می خوابید...
🔸زمان گذشت...
پسربچه بزرگ تر شد و دیگر توجهی به درخت نداشت...
درخت گفت: بیا با من بازی کن...
و پسر گفت: من دیگر علاقه ای به بازی با تو ندارم.
وسایلی برای زندگی احتیاج دارم که باید بخرم ولی پول ندارم.
درخت گفت:
می توانی سیب هایم را بفروشی و پولی بدست بیاوری
پسر سیب ها را چید و فروخت و نیازهایش را برطرف کرد.
و درخت هر چه صبر کرد خبری از پسر نشد که نشد...
🔸مدت ها بعد پسر که،
مرد جوانی شده بود با اضطراب به سراغ درخت آمد.
درخت پرسید: چرا غمگینی...؟
بیا و کمی در سایه ام بنشین...
پسر گفت: خانه ای نیاز دارم که سر پناهم باشد.
درخت گفت: برای ساخت خانه از شاخه هایم استفاده کن
پسر با خوشحالی تمام شاخه های درخت را برید و با آنها خانه ای برای خودش ساخت.
و دوباره پسر برنگشت و درخت تنهای تنها ماند...
🔸پسر پس از مدتی برگشت و گفت:
برای رفتن به سفر نیاز به یک قایق دارم.
درخت گفت: می توانی از تنه ام قایق زیبایی بسازی
پسر هم تنه درخت را برید و قایق ساخت و رفت...
🔸پس از سالیان دراز برگشت، پیر و غمگین و خسته...
و درخت گفت:
من دیگر نه سیب دارم، نه شاخه و نه تنه...
🔸برای پناه دادن به تو حتی سایه هم ندارم و فقط کنده ام مانده است و بس...
پسر که حال سالخورده شده بود گفت:
از زندگی خسته ام و فقط می خواهم با تو باشم و سال ها در کنار کنده درخت پیر به سر برد...!
🔸اغلب ما شبیه آن پسر هستیم...
و با والدین خود چنین رفتاری داریم.
تا کوچک هستیم دوست داریم با آنها بازی کنیم.
بعد تنهای تنها می گذاریم شان و زمانی به سوی شان بر می گردیم که نیازمند هستیم یا گرفتار...
پدر و مادر همه چیزشان را می دهند تا شادمان کنند.
از وجودشان مایه می گذارند تا مشکلات مان را حل کنند.
و تنها انتظارشان این است که فقط تنهای شان نگذاریم...
🔸به والدین خود عشق بورزید.
و هیچ وقت فراموش شان نکنیم...
امروز و هر روز به پدر و مادر خود ابراز احساسات کنید.
شاید فردا نه پدری باشد و نه مادری و نه احساسی...
🔸یادمان باشد،
همانطور که ما گرفتار زندگی هستیم.
آنها هم دارند پیر می شوند و به دیدن مان نیازمندتر...!
@haram110
🔅۞ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين ۞ اعراف/٤٤.🔅
⚡️روز رستاخیز، مؤذن بین جمعیت ندا مىدهد؛ لعنت خدا بر ظالمین!
⬅️مولانا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند؛
✨أَنا ذلِکَ الْمُؤَذِّن،
من آن مؤذن روز رستاخیز هستم،
«أَلا لَعْنَةُ الله عَلَى الَّذِينَ َ كَذَّبُوا بِوِلايَتِى و اسْتَخَفُّوا بِحَقِّى».
لعنت خدا بر کسانی که ولایت مرا و حق مرا تضعیف کردند.
📚کافی ج ۱، ص ٤٢٦
شواهد التنزیل ج ۱، ص ۲٦٧
کشف الیقین ص ٣٨٤
بحارالانوار ج ۵۲، ص ٤٨
نور الثقلین ج ۲، ص ۱۷٤
تفسیر الصافی ج ۲، ص ۱۹۸
غایة المرام ج ٤، ص ٤٤
کشف الغمة ص ٣٢١
@haram110
4_5929287078947848730.mp3
2.31M
🎙 حجت الاسلام بندانی نیشابوری
🎵 دو حکایت شنیدنی از علامه امینی ؛ شِفای مریض با ذکر علی امیرالمومنین علیه السلام و خواب دیدن ایشان بعد از نوشتن کتاب الغدیر
@haram110
#سبک_زندگی
زن و شوهرهایی که برای مهمان، #ساده میگیرند، مهماندوست باقی میمانند.
وقتی مهمان #سادگی و راحت بودن صاحبخانه را مشاهده میکند در رفت و آمدهای بعدی احساس #تکلُّف نمیکند.
با این روش، به مهمان با زبان غیر مستقیم میگویید که اگر ما #مهمان شما شدیم خودتان را به سختی نیندازید.
این #سادگی باعث بیشتر شدن #روابط و صله رحم میشود.
گاه به صاحبخانه زنگ بزنید و بگویید ما غذای #ساده درست کردهایم و میآوریم آنجا تا دور هم میل کنیم.
مهمانیها را برای یکدیگر #سخت نکنیم.
@haram110
پرسش : مشکلاتی بین خانم و مادرم پیش آمده که باعث نفرت او از مادرم شده است و علاقه ای به دیدن خانواده ام ، بویژه مادرم ندارد ؛ برای این که رابطه آن ها با هم خوب شود ، چه کنم ؟
✍️ پاسخ : اولا ریشه این اختلافات را پیدا کنید . مهمترین علت دعواهای عروس و مادر شوهر ، رفتارهای نادرست و نسنحیده مرد است . اگر بین همسر محترم و مادر بزرگوارتان تبعیض قائل می شده اید ؛ اگر کمالات هر یک را به رخ دیگری می کشیده اید ؛ اگر در مقابل یکی ، با دیگری رابطه عاطفی برقرار می کرده اید ؛ اگر سخنان ناپسند هر یک را به گوش دیگری می رسانده اید ؛ و اگر از همسرتان در صورت توهین مادر به او یا توهین همسر به مادر ، در غیاب توهین کننده ، حمایت نمی کرده اید ، از این پس ، به این مسائل توجه داشته باشید ؛ ثانیا حداقل ۶ ماه تا یک سال، به رابطه داشتن همسرتان با خانواده خود ، بویژه مادرتان اصرار نداشته باشید ؛ من رشته محبت تو پاره می کنم / شاید گره خورد ، به تو نزدیک تر شوم ( دوری و دوستی ) . مدتی دور بودن مادر شوهر و عروس خانم مطلوب است . جبران خلیل جبران می گوید : حتی ستون های معبد هم از یک دیگر فاصله دارند . موفق باشيد . 🌸
#استاد_دهنوی
#پرسش_و_پاسخ
@haram110
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرسش : شوهرم دائما با من بگو مگو دارد ؛ چگونه جلو این بگو مگو هارا بگیرم ؟
#پرسش_و_پاسخ
@haram110
قرمزي ِ تو از من..!
سكآنس اول:
ظُهر .من ، قدم زنان در كوچه
سكآنس دوم:
چند قدم جلوتر از من ، دختري جوآن
قرمز (1) پوشيده (كوتاه! ،بآ جوراب شلواري! )
سكآنس سوم:
يك مآشين از روبروي مآ، گذشت
راننده پسري جوان
سكآنس چهآرم:
من جلوتـر از دختر جوان قرمز رنگ
سكآنس پنجم:
اينبآر همآن مآشين ، برگشت ، دوباره دور مي زند،
ترمـــــز، كنار دختر جوان قرمز رنگ.
خودش خواست ، شد(2)
سكآنس ششم:
بـــآ خودتــــــآن!
1.حضرت محمد (ص)فرمود: از رنگ قرمز برحذر باشيد، چون محبوب ترين زينت در نظر شيطان است.{نهج الفصاحه، ص 198}
2.«إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ:خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتي) را تغيير نميدهد مگر آنكه آنها خود را تغيير دهند.{رعد/ 11}