فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله✋❤️
زلال اشک ودعایی،سلام اربابم
سلالة النجبایی،سلام اربابم
سپیده سرنزده روبروی کرببلا
به گریه گفت گدایی،سلام اربابم
#صبحم_بنامتان☀️🌹
#مهدے_جان❤️
اے صاحب ایام بگو پس تو ڪجایے ؟
ڪے مےشود اے #دوسٺ ڪنے جلوه نمایے
از هر ڪہ سراغ شب وصل تو گرفتم
گفتند قرار اسٺ ڪہ یڪ #جمعہ بیایے
#العجل_مولاے_من💚
#لبیڪ_یا_حسین_ع✋
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🔵🔴⚫️⚪️⚫️🔴🔵
#نیایش_صبحگاه
#آفریدگارا...❤️
من دنیای کوچکی دارم که تو با بودنت بی انتهایش میکنی🌺
تو با معجزه های هر چند کوچک و ساده روزمره ام روزم را رنگین کمانی
میکنی 🌸
من عادت کرده ام به تو به معجزه های هر روزت به هوای خوب و به این آرامش در دلم 🌹
#خدایا ...❤️
سپاس به خاطر همه چیز🌷
🍃آمين يا رب العالمين🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدن برای شفا دادن خود توانایی عجیبی دارد
فقط باید با کلمات مثبت با آن صحبت کرد.
سادهترین راه برای شاد بودن
دست کشیدن از گلایه است.
تشویق یک آموزگارِ خوب
میتواند زندگی شاگردانش را دگرگون کند.
افراد خوشبین نسبت به افراد بدبین
عمر طولانیتری دارند.
نفرت مانند اسید، ظرفی که در آن قرار دارد را از بین میبرد.
اگر میخواهم خوشحال باشم
باید سعی کنم دل دیگران را شاد کنم
تا این انرژی چند برابر به خودم برگردد
وقتی مثبت فکر میکنم
شادتر هستم و افکار مهرورزانه در سر میپرورانم.
من آموختهام «با خدا همه چیز ممکن است.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻آلزایمر بیماری قرن ماست❗️
🔹با این ۲۰ تمرین ساده از آلزایمر جلوگیری کنید.
🔸هنوز هیچ درمان قطعی برای آلزایمر وجود ندارد و پیشگیری از ابتلا بهترین راه است.
💙🍃
🍃🍁
💠✨ یڪ_داستان_یڪ_پند
💢دوستی نقل می ڪرد، یڪی از دوستان مدتی سردرد عجیبے گرفت . مشڪوڪ به بیماری خطرناڪ مغزی بود. دڪتر به او آزمایشات از مغز نوشت.
💢بعد از تحمل استرس طولانے برای اخذ نتیجه آزمایشات و صرف هزینه زیاد، روزی ڪه برای دریافت پاسخ آزمایش با من و یڪی دیگر از دوستان بیمارستان رفتیم، چشمانش و قلبش می لرزید. متصدی آزمایشگاه با اصرار زیاد ما گفت : شڪر خدا چیزی نیست.
💢از خوشحالے از جا پرید انگار تازه متولد شد. متصدی آزمایشگاه به من کاغذ سفیدی داد و گفت: این هم نتیجه آزمایش تو ، چیزی نیست شڪر خدا سالم هستے.
💢در علت این ڪار او عاجز ماندم، متصدی ڪه مرد عارفے بود گفت: دوستت بعد از تحمل استرس و هزینه مبلغ زیاد، الان ڪه فهمید سالم است، دیدی چه اندازه خوشحال شد و اصلا ناراحت نشد هزینه ڪرده بود.
💢پس من و تو ڪه سالم هستیم اگر واقعا خدا را شاڪر باشیم ، باید الان دست در جیب برده حداقل یڪ صدم هزینه ای ڪه دوستمان ڪرد تا فهمید سالم است،صدقه ای به شڪرانه این نعمت الهے بدهیم ڪه بدون صرف استرس و پول، فهمیدیم مغزمان سالم است و بیماری نداریم ...
💢الشَّيْطانُ يَعِدُڪُمُ الْفَقْرَ (268 بقره)
شیطان با وعده و ترساندن شما از فقر ( مانع انفاق و بخشش شما و دیدن نعمت های الهے می شود)
🍃🍁
💙🍃
✨﷽✨
✍امـام علے عليه السلام مے فرمايد :
✨شش چيز نيكوست،
ولے از شش كس نيكوتر است :✨
⇐عدل و داد نيكوست،
ولے از زمامداران و اميران نيكوتر است ...
⇐صبر و بردبارے نيكوست ،
امّا از فقرا نيكوتر است ...
⇐پارسايے و تقوا نيكوست ،
امّا از علما و دانشمندان نيكوتر است ...
⇐سخاوت و بخشش نيكوست ،
ولے از ثروتمندان نيكوتر است ...
⇐توبه و به سوے خدا برگشتن نيكو و زيباست ،
امّا از جوانان زيباتر است ...
⇐حيا و عفت نيكوست ،
ولے از زنان نيكوتر است ...
📚زبدة الاحادیث ؛ ج ۲؛ ص ۱۲۷
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یَا فاطِمَة و یَا عَلیّ…(علیهماالسلام)
زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست
گرفته "فاطمه" در دست خود لوای علی…
"علی" و "فاطمه" یک روح در دوتا بدن اند…
نوشته ام صد و ده "فاطمه" به جای "علی"…
#یکشنبه_های_علوی_و_فاطمی🏴
💠 بوی خوش تربت امام حسین علیه السلام (به اعتراف اهل تسنن)
🔹 ابن کثیر دمشقی از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
✍ وذكر هشام بن الكلبي أن الماء لما أجري على قبر الحسين ليمحي أثره نضب الماء بعد أربعين يوما، فجاء أعرابي من بني أسد فجعل يأخذ قبضة قبضة ويشمها حتى وقع على قبر الحسين فبكى وقال: بأبي أنت وأمي، ما كان أطيبك وأطيب تربتك ثم أنشأ يقول: أرادوا ليخفوا قبره عن عدوه فطيب تراب القبر دل على القبر .
🔸 هشام بن الکلبی میگوید: چهل روز آب را به سوی قبر [آقا امام] حسین [علیه السلام] روانه کردند جهت از بین بردن قبر حضرت آب در اطراف قبر مبارک ایستاد و بر روی قبر وارد نشد. مردی اعرابی از قبیله بنی اسد برای یافتن قبر مبارک حضرت مشتی خاک را بر میداشت و میبویید تا ببیند کدام خاک حسین [علیه السلام] را میدهد تا به قبر مبارک رسید گفت: حسین جان پدر و مادرم به فدایت چه خوشبو هستی و تربتت چه خوشبوست اینها قبر را مخفی نگاه میدارند تا دشمن نتواند آن را ویران کنند. ولی بوی خوش تربت حضرت دوستدارانش را راهنمایی میکند.
📚 البدایة و النهایة، تالیف ابن کثیر دمشقی، جلد ۸، صفحه ۲۲۲، چاپ دار الفکر
📥 @haram110
2219_1547460651.mp3
16.69M
#سیدمجید_بنیفاطمه
🔳 تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود...
😭
✨ تنظیم دیجیتال 👌👌
#یاسیدتیرقیه 💔
#یاس_فاطمی
...♡
📌 اذکاری برای دور شدن شیاطین
🔰#آیت_الله_مبشر_کاشانی برای دور شدن و دفع شیاطین، به اذکار زیر توصیه فرمودند:
🔸 ذکر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّه إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
🔸 ذکر مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّه إِلَّا بِاللَّهِ
🔸 آیة الکرسی و چهار قل بعد از فرائض
✅به رسانه حرم بپیوندید↙️
🆔 @haram110
🔴چرا امام زمان علیه السلام کوفه را مرکز حکومت خود قرار میدهد؟
در چندین روایت بیان شده که مقر جهانی امام مهدی(عج) شهر کوفه و محل زندگانی شخص ایشان نیز در این شهر و مسجد سهله است.
🔹💠امام باقر (ع) دراینباره میفرماید: «مهدی(عج) قیام میکند و به سوی کوفه میرود و منزلش را آنجا قرار میدهد».(۱)
🔹💠ابوبصیر میگوید: امام صادق (ع) فرمودند: «ای ابامحمد! گویا میبینم که قائم آلمحمد(عج) با خانوادهاش در مسجد سهله فرود آمده است... .»(۲)
🔹💠در روایت دیگری امام صادق (ع) از مسجد سهله یاد نمودند و فرمودند: «آن خانه صاحب ما (حضرت مهدی(عج) ) است؛ زمانی که با خاندانش در آنجا سکونت گزیند».(۳)
🔹💠مفضل از امام صادق پرسید: خانه مهدی در کجا خواهد بود و مومنین کجا جمع میشوند؟ حضرت فرمودند: «مقر حکومت او، شهر کوفه است و محل حکومتش مسجد جامع کوفه و محل تقسیم غنایم در مسجد سهله واقع در زمینهای صاف و مسطح و روشن نجف و کوفه است.» (۴)
🔹💠امیرالمومنین (ع) در یک پیش بینی و خبر غیبی میفرمایند: «گویی هم اکنون به شیعیانمان در مسجد کوفه مینگرم که خیمهها زدهاند و قرآن را بدان گونه که نازل شده به مردم میآموزند. بدانید که قائم ما چون قیام کند آن مسجد را بازسازی خواهد کرد و قبله آن را استوار خواهد کرد.»(۵)
دراینباره روایات دیگری نیز نقل شده است.(۶)
🔹💠 کوفه مقر حکومت عدل امیرمؤمنان، حضرت علی (ع) بوده است. احتمال میرود انتخاب کوفه به این جهت باشد که عدالت مهدوی ادامه حکومت عدل علوی است.
برخی از محققان هم احتمال دیگری دادهاند و میگویند: «کوفه پایگاه مشترک حسین (ع) و مهدی (عج) است. امام حسین از مکه به سمت کوفه رفت و حضرت مهدی هم از مکه به سوی کوفه خواهد رفت و مقر حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد، یعنی راه نیمهتمام سیدالشهدا (ع) را به پایان خواهد رساند».(۷)
📚پینوشتها:
۱.بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۲۵.
۲.کافی، ج۳، ص۴۹۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۱۷ و ۳۷۶.
۳.کافی، ج۳، ص۴۹۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۱.
۴.مهدی موعود، ص ۱۲۱۵۸
۵. غیبت نعمانی، ص ۴۵۱
۶. برای اطلاع بیشتر، نک: چشماندازی به حکومت مهدی(عج) ص۱۶۹.
۷. سید مسعود پورسیدآقایی، عاشورا و انتظار، ص۲۴.
منبع : پورتال جامع مهدویت
@haram110
🔻ثبت نام قرعه کشی فیش غذای تبرکی
حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام
🔺 میهمانی سفره پرخیر و برکت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام، آرزوی هر زائر عزیزی است. امیدواریم مهمانی سفره پرخیر و برکت آن حضرت نصیب شما و خانواده محترم گردد.
🍛 علاقه مندان جهت شرکت در قرعه کشی فیش غذای تبرکی با مراجعه سایت آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام به آدرس ذیل مشخصات خود را ثبت نمایند.
📲 لینک ثبت نام: https://amfm.ir/ticket/
☑️ با توجه به استقبال بالای زائران عزیز از این طرح، پس از قرعه کشی، به افراد انتخاب شده، از طریق پیامک اطلاع رسانی خواهد شد.
☑️ در صورت انتخاب نشدن در قرعه کشی فیش غذای تبرکی در روزهای گذشته، امکان ثبت نام در قرعه کشی در روزهای بعد می باشد.
☑️ هر روز یک کد ملی قابل ثبت می باشد.
◾️▪️▫️▪️◾️
کانال حرم
@haram110
May 11
🔴🔵عذاب شمر ملعون در عالم برزخ:
علامه امینی رحمت الله ارادت خالصانه اے به اهل بیت عصمت و طهارت داشت؛ آقازاده محترم ایشان آقاے حاج شیخ رضا امینی نقل میکند:
پدرم در آخرین بیمارے؛ روے تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا؛ من این داغ و عقده ے دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سیدالشهدا علیه السلام در عمرم گریه سیری نکرده ام با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیرے بکنم. و این عقده دلم را به پایان برم.
و اینک یکی از رؤیاهای عجیب علامه امینی را که از زبان خودشان نقل شده و حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نبوت است را نقل میکنیم:
ایشان فرمودند: مدت ها فکر میکردم که خداوند چگونه شمر را عذاب میکند؟
و جزای تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام را چگونه به او میدهد؟!
شب هنگام در عالم خواب دیدم آقا امیرالمؤمین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا؛ روی صندلی نشسته و من هم به خدمت آن جناب ایستاده ام.
دو کوزه نزد ایشان بود؛ فرمودند: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار شاداب در اطراف آن بود؛ که صفا و شادابی محیط و گیاهان؛ قابل بیان و وصف نیست.
کوزه ها را برداشته و رو به آن محل نهادم.آن ها را پر آب نمودم.حرکت کردم تا به خدمت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بازگردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاد ، و هر لحظه هوا گرم تر و سوزندگی صحرا بیشتر میشد.دیدم کسی از دور به طرف من می آید. هرچه به من نزدیک تر میشود، هوا گرم تر میگردد،گویی این حرارت از آتش اوست.
در خواب به من الهام شده بود که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام است، وقتی به من رسید ، دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب گیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شود نمیگذارم از این آب قطره ای بنوشی.
حمله شدید به من کرد و من ممانعت می نمودم دیدم اکنون کوزه ها را از دست من میگیرد ،آن هارا چنان به هم کوبیدم که کوزه ها شکسته و آب آن ها به زمین ریخت.
چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی آبی در آن ها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی اندازه غمیگن و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر آشامیده و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر چنان آب استخر ناپدید گردید که گویی سال هاست یک قطره آب در آن نبوده.
درختان هم خشک شده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راهی ڪه آمده بود بازگشت، هرچه دور تر میشد ، هوا رو به صافی و شادابی میگذاشت و درختان و آب استخر به طراوت اول باز گشتند.
به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم ، حضرت فرمودند:
خداوند متعال این چنین شمر ملعون را جزا و عقاب میدهد اگر یک قطره آب استخر را می نوشید از هر زهری تلخ تر و از هر عذابی برای او دردناک تر بود، بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
----------------------------------------------
📚 منبع:
یادنامه علامه امینی، ص ۱۳ و ۱۴ ، از کتاب های عذاب قبر
برزخ،پس از مرگ بر ما چه میگذرد؟ ، ص ۱۲۵و ۱۲۶و ۱۲۷ ، نویسنده کتاب:
مهدی فربودی
📚 @haram110 📚
🔴🔵 مکاشفۀ آقانجفی قوچانی در حرم سیّدالشهداء علیه السلام:
▪️آمدم به صحن سیّدالشهداء علیه السلام همانطور به گوشه ای سرپا ایستاده بودم که بعضی از رفقا را ملاقات نمایم؛و ساعت دو به غروب بود.و در آن بین صدای ساعتی که در سر صحن سیّدالشهداء بود، بلند شد.
▪️وقتی که خوب گوش به صدای زیر او نمودم تا ده مرتبه اش تمام شد، دیدم به طور فصیح می گوید: «هل من ناصر... هل من ناصر... هل من ناصر...» تا ده مرتبه تمام شد.
▪️قشعریره (لرزه) در بدن ما حادث شده، گوش را تیز نموده که از کجا جوابی می رسد یا نه؟ و چشمها پر اشک شد که جواب دهی پیدا نشد...
▪️که یک مرتبه از صحن ابوالفضل صدای ساعت بزرگ او به صورت بم و کلفت بلند گردید: «لبّیک... لبّیک... لبّیک...» تا ده مرتبۀ او هم تمام شد؛
▪️اشکهای خود را پاک کرده گفتم: های بگردم وفاداریت را؛ باز تویی که جواب دادی. خوشحال شدم که هنوز ناصر هست و از خوشحالی باز اشکها بیرون شد.
📚 «سیاحت شرق» ص ۲۴۷
📚 @haram110 📚
✍جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلیها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.»
حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟» جوان گفت: «آری.» حکیم گفت: «اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند.» جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی میگویی؟»
حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.»
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید😍
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
@haram110