فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷♦️فضای مجازی محضر خداست
🔴رعایت حریم ،حرمت و ابعاد مختلف اخلاقی و...همه جا لازم ست
👈کلیپ را با تامل ببینید 🌹
#فضاي_مجازي
@haram110
🌷🌷🌷
🔸در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟
🔹معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
🔸داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟!
🔹یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
🔸استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
🔻تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید!
🔺درود بفرستیم به همه معلم هایی كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان می كارند و هم تخم پاكی و انسانيت و جوانمردی را🙏🌸
✍ #متنهای_خاص_ایتایی👇
⚘|❀ @haram110 ❀|⚘
ساده ڪه باشی........!!!
آدمهاخیلی زود دوستت میشوند و تو خیلی دیر میفهمی دشمنت بودند......!
ساده ڪه باشی.......!!!
آدمها با همه ڪمبودهایشان به غرورت حمله میڪنند و باهمه غرورشان مچاله ات میڪنند........!
ساده ڪه باشی......!!!
آدمها تورا همیشه بازی میڪنند و خودشان همیشه بازیگران پشت پرده میمانند......!
ساده ڪه باشی........!!!
آدمها اوقات بیڪاری را باسادگی ات پرمیڪنند و تو در لحظه های اندوه تنها می مانی......!
ساده ڪه باشی......!!!
سادگی ات را حماقت میخوانند و ڪسی نمیفهمد تو از فرط''''آدم بودن'''' ساده ای...
#متن_های_خاصِ_ایتا👇
✍ @haram110 📖
🍱دوازده ادب پیرامون سفره که هر مسلمانی باید بداند
🌿رَوَى إِبْرَاهِيمُ الْكَرْخِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع:
🍃«فِي الْمَائِدَةِ اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً يَجِبُ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَنْ يَعْرِفَهَا أَرْبَعٌ مِنْهَا فَرْضٌ وَ أَرْبَعٌ سُنَّةٌ وَ أَرْبَعٌ تَأْدِيبٌ فَأَمَّا الْفَرْضُ فَالْمَعْرِفَةُ وَ الرِّضَا وَ التَّسْمِيَةُ وَ الشُّكْرُ وَ أَمَّا السُّنَّةُ فَالْوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ الْجُلُوسُ عَلَى الْجَانِبِ الْأَيْسَرِ وَ الْأَكْلُ بِثَلَاثِ أَصَابِعَ وَ لَعْقُ الْأَصَابِعِ وَ أَمَّا التَّأْدِيبُ فَالْأَكْلُ مِمَّا يَلِيكَ وَ تَصْغِيرُ اللُّقْمَةِ وَ تَجْوِيدُ الْمَضْغِ وَ قِلَّةُ النَّظَرِ فِي وُجُوهِ النَّاسِ.»
📚منلايحضرهالفقيه، ج۳، ص۳۵۹
🌿از امام صادق، از پدرانشان، از امام حسن مجتبی (علیهمالسلام) نقل شده است:
🍃«در مورد سفره، دوازده خصلت (ویژگی) است که واجب است که هر مسلمانی آنها را بداند؛
🔸چهارتا از آنها فرض (واجب)اند، چهارتا سنت (مستحب) اند و چهارتا هم تأدیب (آداب سفره) هستند.
👈اما چیزهایی که فرض (واجب) هستند؛ عبارتاند از:
1⃣معرفت [شناخت روزیدهنده]،
2⃣رضایت [از پروردگار]،
3⃣بسمالله گفتن [قبل از غذا]
4⃣و شکر [پس از غذا].
👈اما چیزهایی که سنت هستند؛ عبارتاند از:
1⃣نظافتِ [دستها] قبل از غذا،
2⃣نشستن بر روی [پای] چپ،
3⃣خوردن با سه انگشت
4⃣و لیسیدن [غذای باقیمانده بر] انگشتان.
👈و اما چیزهایی آداب هستند؛ عبارتاند از:
1⃣خوردن از غذایی که جلوی خودت هست،
2⃣لقمه کوچک برداشتن،
3⃣خوب جویدن
4⃣و کم نگاه کردن به صورت مردم (حاضران بر سر سفره).»
#امام_حسن_علیه_السلام #امام_صادق_علیه_السلام
#سفره #آداب_سفره #غذا #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در « کانال حرم »:
💠 @haram110
4_29247808162762240.mp3
5.13M
💐نه_ربیع
عید_غدیر_ثانی
عیدالزهراء_علیهاالسلام
✨ فوق العاده زیبا
🎉 أسعد الله أيّامكم و لياليكم
🌹🍀🌺🌷🌸🌼💐
@haram110
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرحة_الزهراء_علیهاالسلام
#ماه_ربیع_الاول
#9_ربیع_الاول
🌺🌿 مجلس #عیدالزهراء_علیهاالسلام
درمسجد #آیة_الله_بهجت با حضورایشان
👈🏼 قابل توجه اونایی که میگن #آیت_الله_بهجت مخالف بود
♻️ #بر_دشمن_مرتضی_علی_لعنت
🔆 کانال #حرم
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @haram110
✨﷽✨
🔴عاقبت طمع و گدایی،در عین بی نیاز بودن!
✍اسماعيل بن احمد مي گويد: سر راه امام حسن عسكري (علیه السلام) نشستم، وقتي كه از نزديك عبور مي كرد،از فقر خود شكايت كردم و در خواست كمك نمودم! گفتم: به خدا يك درهم بيشتر ندارم، صبحانه و شام نيز ندارم!آن حضرت علیه السلام فرموند: به اسم خدا،سوگند دروغ مي خوري... چون تو 200 درهم زير خاك پنهان كرده اي. سپس به غلامش فرموند: هر چه همراه داري به اسماعيل بده. غلامش صد دينار به من داد.
سپس امام حسن عسکری علیه السلام به من فرموند: اين را بدان كه هرگاه احتياج بسياري به آن دينارهائي كه در زير خاك نهاده اي پيدا كردي، از آنها محروم خواهي شد. اسماعيل مي گويد: همان گونه كه امام حسن عسگری علیه السلام فرموده بودند، همانطور شد... زيرا ۲۰۰ دينار در زير خاك پنهان نموده بودم، تا براي آينده ام پس انداز باشد. اما مدتي گذشت نياز شديد به آن پيدا نمودم، رفتم تا آن را از زير خاك بيرون آورم، خاك را رد كردم ديدم پولها نيست.
💥معلوم شد پسرم اطلاع پيدا كرده و آن پولها را از آنجا برداشته و فرار كرده است.. چيزي از آن پولها به دستم نرسيد و طبق فرموده امام حسن علیه السلام در حالت شديد نياز از آن پولها محروم شدم.
📚اصول کافی،باب مايفصل به
دعوي المحق و المبطل حدیث۱۴، ص۵۰۹
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________
@haram110
#عاشقانه
#همسرانه
❤️❤️ پیام های همسرانه ❤️❤️
روا بود که چنین
بی حساب دل ببری...؟
چه شد در من
نمیدانم!
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم
هرچند تو و آمدنت
حاشیه دارید❗️
با آمدنت زندگی ام شور گرفته.
به تو
افتاد محبت
تو شدی جان و روانم ...
هرچه آمد
به سَرم
از تپشِ نام تو بود...
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
گفت
"عشق را برایم معنا کن "
زیر لب آرام گفتم"چشمانت"
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
" با آن همه دلداده "
دلش بسته ی ما شد!!
ای من به فدایِ
دل دیوانه پسندش...!!
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
اشک است و فراق است و غم و سرزنش و درد
اینها همه از عشق تو تاوان قشنگیست...
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
رنجورم و با تاب و توانی که ندارم
دلتنگ تو ام، ای تو همانی که ندارم...
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
هرجا سخن از جلوه آن ماه پری بود
کار من سودا زده دیوانهگری بود ...
آنگونه دلم سوخت ، ز داغ غم هجران
هر جا سخن از عشق که شد،آه کشیدم...
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
سعی کردم که تو را "کم" کنم از زندگیام
زندگی کم شد و دیدم تو شدی زندگیام!
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
سوژه چشمانت بود،
اما تو خندیدی
و "لبت"
دل عکاس
را برد...
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
نگو دلواپسم هستی که چشمت پیش گوشم گفت
برایت دایه ی عاشق تر از مادر نخواهم شد...
-------*l 🍃🌺🍃l*-------
@haram110
بسم الله
#عاشقانه_مذهبی
اسمم تو گوشی همسرم
یه دختر خاله دارم اسمش مرضیه ست
۱۹ساله با یک روحانی ازدواج کرده و خیلی خوشبخته!
هروقت مرضیه منو میدید
از عاشقانه های خودش و شوهرش
برام تعریف می کرد!
یکی از عاشقانه های مرضیه این بود که
شوهرش اسم مرضیه رو
تو گوشی خودش کبوتر عاشق ۲
ذخیره میکنه و بدون اینکه مرضیه بفهمه
اسم خودشو تو گوشی مرضیه کبوتر عاشق ۱ ذخیره میکنه!
برام خیلی جالب بود
که یک روحانی بعد چند سال زندگی مشترک
هنوز که هنوزه اینجوری شیطنت کنه!
این خاطره تو ذهنم میمونه!
ازدواج که میکنم
تو همون اوایل عقدمون
میرم یواشکی تو گوشی همسرم
تا ببینم اسمم تو گوشیش چی ذخیره شده؟
گوشیشو با ذوق برمیدارم
میرم داخل صندوق ورودی
چشمم به یه اسم میخوره که مطمئنم من نیستم!
صندوق ورودی رو تا آخر نگاه میکنم!
اسمی جز اون اسم نمیبینم
گزینه خواندن پیام رو میزنم
تا ببینم آیا صاحب اون اسم منم؟
پیامو میخونم:
الهی قربونت برم من!
خسته نباشه آقام!
دیدم پیام مالخودمه!
اما این دیگه چه اسمیه؟
فکر میکنین اسمم تو گوشی شوهرم چی بود؟
"د - حسین"
ناراحت میشم!
دنبال اسمی مثل:
نازم، گلم، خانومم و نازنینم میگشتم!
تو دلم میگم:
آخه چرا این اسمو گذاشته؟
نه اول اسمم "د" داره نه فامیلیم حسینیه!
یهو یادسلام دادن همسرم میفتم!
اکثر اوقات پشت تلفن بهم میگه:
السلام علیک یا بنت الحسین علیه السلام
آخه من سیده هستم!
"د - حسین"
یعنی "دختر حسین علیه السلام"
قلبم میفته!
چه اسم سنگینی گذاشته روم!
گوشیمو از جیبم درمیارم!
اسم همسرم که تو گوشیم بود
پاک میکنم و بجاش میذارم:
" د - حسین "
ینی " داماد حسین علیه السلام "
خیلی جالبه نه؟
اشتراک اسمی من و همسرم
کبوتر عاشق ۱ و ۲ نشد!!
اشتراک اسمیمون شد
" د - حسین "
تفاوت عاشقانه_ها با هم یعنی این!
مواقعی که یذره از همسرم دلخورم
و میخوام بهش پیامکی بدم
که در اون ناراحتیمو نشون بدم!
با دیدن اسم "د - حسین"
قلبم میگیره!
گاهی اشکم میریزه!
به خودم میگم:
"داری چیکار میکنی دختر حسین؟
میخوای با داماد حسین بد صحبت کنی؟
پیامو پاک میکنم
و دیگه هیچی نمینویسم!
بنظرم آدم باید به اسمی که
برای همسرش انتخاب میکنه معتقد باشه!
مثلا اگه اسمشو میذاری
"گلم" چرا کاری میکنی که
گلت با حرفت پژمرده بشه؟
شما اسم همسرتون رو چی ذخیره ڪردید؟
یا در آینده دوست دارید چی ذخیره کنید؟
@haram110
♥️❄️♥️❄️♥️❄️♥️❄️♥️❄️♥️❄️♥️❄️
🔴علت تیزهوشی و کند هوشی انسانها!!
✅اسحاق پسر عمار مي گويد: به محضر امام صادق (علیه السلام) رفتم و عرض كردم:
✨1- گاهي نزد بعضي از انسانها مي روم، قسمتي از سخنم را به او مي گويم، ولي او (با هوش تيزي كه دارد) همه سخن و مقصود مرا مي فهمد.
✨2- و با بعضي ديگر سخن مي گويم، وقتي كه تمام سخنم را به او گفتم، او مقصودم را مي فهمد و به من جواب مي دهد.
✨3- ولي با بعضي ديگر وقتي سخن مي گويم، مقصودم را نمي فهمد، مي گويد: دوباره بگو.
💥به اين ترتيب انسانها در درك مطالب، متفاوت هستند، علت چيست؟
🌺امام صادق (علیه السلام) در پاسخ من فرمود:
آيا علتش را نمي داني؟گفتم: نه.
🌹فرمود:
🔰 شخص اول، كه مقصود تو را از قسمتي از گفتار تو مي فهمد، كسي است كه در همان هنگام كه نطفه بوده، عقلش با نطفه اش بهم آميخته است
🔰شخص دوم كسي است كه: عقلش در رحم مادرش، به او ملحق شده است.
🔰ولي شخص سوم كه سخنت را نمي فهمد و مي گويد دوباره بيان كن، كسي است كه عقلش پس از بزرگ شدنش، به او پيوسته است.
🔵بنابراين تيز هوشي و كند هوشي و ميانه هوشي، مربوط به ريشه هاي تعقل او است كه اگر زودتر به او ملحق شده، تيزهوش مي گردد و اگر ديرتر ملحق شده به همان نسبت، كند هوش مي شود.(ربطی به میزان عقل و بیشتر یا کمتر بودن آن ندارد)
📚اصول کافی،باب التفکرحديث 27،ص26،ج 1
@haram110
کانال حرم ❤️❤️❤️❤️
💜❄️💜❄️💜❄️💜❄️💜❄️💜❄️💜❄️
تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم:
1.5 کیلو سبزی خوردن.
همسرم آمد، بدو بدو خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد.
وسایل را که باز میکردم، سبزی ها را دیدم. یک و نیم کیلو نبود. از این بسته های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمیداد.
حسابی جا خوردم!
چرا اینطوری گرفته؟!
بعد با خودم حرف زدم که بی خیال! کمتر میگذارم سر سفره.
سلفونش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد.
بعله. تره ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون، نایلون خرید را هم خیس کرده بود.
در بهت و عصبانیت ماندم. از دست همسری که همه خریدهایش اینطوری است. به جای 1.5 کیلو میرود سبزی سوپری میخرد و بوی پلاسیدگی اش را که نمیفهمد، از شکل سبزی ها هم متوجه نمیشود!!
یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم، زنگ بزنم به همسر که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟!
و یک دعوای بزرگ راه بیندازم.
بعد بی خیال شدم.
توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم و بعد همانطور که با خودم همه نمونه های خریدهای مشابه این را مرور میکردم، فکر کردم: شب که آمد، یک تذکر درست و حسابی میدهم.
بعد به خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدی! شب که آمد، نرم تر صحبت کن.
رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده،ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم.
ارزش ندارد غرغر کنم.
ارزش ندارد درباره اش صحبت کنم
حالا! مگر چه شده؟!
یک خرید اشتباهی.
همین.
دم غروب، همین منی که میخواستم گوشی تلفن را بردارم و آسمان و زمین را به هم بریزم که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟؟؟
آرام گفتم:
راستی سبزی ها پلاسیده بود.
یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ اون روز باشه.
تمام.
همسرم هم در ادامه گفت:
آره عزیزم میخواستم از سبزی فروشی بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری و خسته ﻣﻴﺸﻲ، دیگه نخواهی سبزی هم پاک کنی!
آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد!
مکث را تمرین کردم.
و ﺑﻪ همسرم عاشقانه تر نگاه میکردم.
و فهمیدم اگر اون موقع زنگ میزدم، امکان داشت روز قشنگم به یک هفته قهر تبدیل شود.
ربطی ندارد که متاهلی یا مجرد،
مکث را تمرین کن.
گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش میکنیم
گاهی آرامش داریم، خودمان خرابش میکنیم.
گاهی خیلی چیزهارا داریم اما محو تماشای نداشته هایمان میشویم.
گاهی حالمان خوبه اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم.
گاهی میشود بخشید اما با انتقام ادامه اش میدهیم.
گاهی میشود ادامه داد اما با اشتیاق انصراف میدهیم.
گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه میدهیم.
و
گاهی . . .
گاهی . . .
گاهی . . .
تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدانیم یا نمیخواهیم بدانیم.
کاش بیشتر مراقب خودمان، تصمیماتمان و گاهی گاهی های زندگیمان باشیم.
کاش یادمان نرود که فقط:
یکبار زنده ایم.
و
یکبار زندگی میکنیم.
فقط یکبار!!!
@haram110